روزنامه شرق
1400/06/28
آرت دِکو و جریانهای مدرن، پاریس-تهران
پیام سفیر فرانسه در ایران آرت دِکو و جریانهای مدرن، پاریس-تهران مأموریتهای باستانشناسی فرانسه در ایران موجب شد به همراه هیئتهای مربوطه، معماران فرانسوی نیز به این کشور سفر کنند. از اولین حضور ایشان، از جمله شارل تِکسیه (1802-1871)، پاسکال کُست (1787-1879) و موریس پیه (1881-1964) که عموما فارغالتحصیل مدرسه بوز-آر پاریس بودند، حدود 180 سال میگذرد. اینان بودند که قبل از ورود صنعت عکاسی به ایران مدارک و اسناد کاملی از بناهای تاریخی و ارزشمند گذشته ایران تهیه کردند و ثبت و ضبط کامل بناهای باستانی (تا پایان دوره ساسانیان) و بناهای پس از آن (دوره اسلامی) را به انجام رساندند. آنها براساس مطالعه و شناختی دقیق و گسترده، چشماندازهای کمنظیری از شهرها و بناهایی را که حالوهوای آن روزها را به نمایش میگذارند ارائه کردند. اسناد و مدارک باقیمانده از آنها همراه با تهیه نقشههای معماری و ارائه جزئیات و موتیفهای تزیینی بوده و زمینه را برای سایر پژوهشگران در آینده هموار کرده است. در این میان نباید از یاد برد که فعالیتهای درخشان آرشیتکت پاسکال کُست بههمراه اُژن فلاندَن نقاش، که در چارچوب هیئتِ کُنت دو سِرسه در زمان سلطنت محمدشاه قاجار به ایران آمدند، بیش از همگان تصویر همهجانبهای از ایرانِ گذشته را به نمایش گذاشت. میراث بهجایمانده و مجلدات منتشرشده از این معمار، مانند دورنمای شهر اصفهان، تصاویر و پرسپکتیوهای رنگی از میدان نقش جهان و مسجد امام (شاه) اصفهان و همچنین اسناد و مدارک و نقشههای بسیار دقیقی از آثار گذشته ایران دریچهای برای همکاریهای گسترده فرهنگی بین کشور ایران و فرانسه گشود که حدود دو قرن از آن میگذرد. به دنبال آن و در قرن گذشته، آرشیتکتها، شهرسازان و معماران داخلی همچون آندره گُدار، رُلان دوبرول، ماکسیم سیرو، فِرنان پویُن، میشل اِکوشار، ژرژ کاندیلیس، آندره بلوک و ژان روآیِر با همراهی معماران ایرانی چون محسن فروغی، هوشنگ سیحون، عبدالعزیز فرمانفرماییان و حیدر غیائی در مجموع طی نیمقرن فعالیت در ایران در ساخت ایران نوین سهم بسزایی داشتهاند. ایشان فقط طراحان و هنرمندانی چیرهدست نبودند، بلکه ساماندهی، آمایش، تهیه برنامه فیزیکی مؤسسات تمدنی جدید به همراه متخصصان و همکاران ایرانی را عهدهدار شده و در همگی آنها مشارکتی تمام و کمال داشتند. این معماران با تسلطی که به شیوه بوز-آر و جریان آرت دِکو و مدرنیسم داشتند، در سالهای 1920 تا 1960 گرایش به جریانات مدرن را در ایران رقم زدند و به اشاعه آرت دِکوی ویژه ایران با توجه به تنوع جغرافیایی آن یاری رساندند.آندره گُدار )1965-1881(
آندره گُدار در رشته معماری از مدرسه بوز-آر پاریس فارغالتحصیل شد. توجه گُدار به خاورمیانه از همان آغاز دوران فعالیت حرفهای، او را روانه کشورهای شرقی، ابتدا مصر و سپس عراق، افغانستان و نهایتا ایران کرد. او در ابتدا بهعنوان کاوشگر باستانشناس به ایران آمد، اما بعدتر مسئولیت بسیاری از پروژههای معماری و آمایش شهری نیز به او سپرده شد.
گُدار در سال 1928 و پس از عقد یک قرارداد 20ساله با دولت وقت ایران در دوره سلطنت رضاشاه، فعالیت مؤثری را در حوزه باستانشناسی و معماری آغاز کرد. فعالیتها و آثار او به این زمان محدود نشد و توسعه یافت و در نهایت 33 سال به طول انجامید و با سرنوشت تاریخ معماری و باستانشناسی ایران عجین شد. با رویکارآمدن علیاصغر حکمت بهعنوان وزیر معارف و توسعه فعالیتهای عمرانی این وزارتخانه، گُدار یار اصلیِ حکمت در امر توسعه بود و در یک دوره چهارساله بهترین آثار معماری خود را تهیه و بر طرح بسیاری از بناهای جدید نظارت کرد. طرح جامع دانشگاه تهران با مدیریت او اجرا شد که در آن معماران برجستهای مانند رولان دوبرول، ماکسیم سیرو و محسن فروغی تحت نظارت او فعالیت کردند و پروژههای مهم و پرشماری را به پایان رساندند. تعدادی از پروژهها با توجه به شناخت عمیق او از معماری دو دوره تاریخی ایران شکل گرفت و طرحهایش در ترکیب کلی، فضاهای ایجادشده، عناصر و موتیفها و تزیینات، تلفیقی نوین از معماری گذشته ایران و عملکردهای جدید بودند. به طور مثال، گُدار در طراحی موزه ایران باستان تلفیقی از عناصر معماری دوره ساسانی و جزئیات آجری معماری دوره سلجوقی با عملکردهای نوین موزه را به نمایش گذاشت.
سایر طرحهای معماری و مرمتی گُدار شامل مرمت میدان نقش جهان اصفهان، دبیرستان علوم معقول و منقول اصفهان، مرمت موزه آستانه قم، موزه و کتابخانه آستانه مشهد، مرمت موزه پارس شیراز، طرح موزه آذربایجان تبریز و تجدید بنای امامزاده یحیی، همچنین همراهی و یاری برای بهثمررساندن آرامگاههای سعدی و ابنسینا از دیگر فعالیتهای معماری او به شمار میروند. او همچنین در مقبره حافظ آنچه را که از معماری گذشته شیوه صفوی و سبک معماری دوره زندیه به یادگار باقی بود توسعه داد و براساس شناخت ویژه خود از حافظ و اشعار او کلاه درویشی را بر مزار حافظ و بر روی ستونها بهگونهای نهاد که هیئتی طوافگونه را القا کند.
اما گُدار در تجربهای دیگر در جهت تکوین اولین اونیورسیته ایران، ایده دیگری را که با معماری گذشته ایران قرابت نداشت برگزید. در طراحی سایت این پردیس دانشگاهی و اولین بناهای شکلگرفته در آن بهعنوان یک نماد تمدنی جدید تحت تأثیر جریان آرت دِکوی پاریس دهه 1930 بود. برای طرح سایت از تجربه و ترکیببندی شیوه بوز-آر پاریس که خود یک محوربندی کلاسیک براساس سبکهای تاریخی اروپا داشت، بهره برد و در عناصر و جزئیات اولین بناهای دانشگاه تهران، بهویژه سالن تشریح و عمارت میکروبشناسی که بالهای شمالی دانشکده نوبنیاد پزشکی بودند، از تحولات آرت دِکو بهره برد و برای پوشش نما بافت سیمانی درشت را برگزید تا کشیدگی بنا و سطوح صاف را تداوم بخشد و بر قرنیزهای افقی و ممتد تأکید ورزد و بهنوعی شیوهاش یادآور شیوه پَکبوی پاریسی نیز بود.
فعالیتهای فرهنگی آندره گُدار نیز گسترده و مؤثر بود و نتایجی ماندگار داشت. پایهگذاری مدرسه بوز-آر پایتخت (دانشکده هنرهای زیبا) که از شروع دهه 1320 مربی چند نسل از معماران تحصیلکرده داخل کشور بوده و تکفل ریاست این دانشکده به مدت 13 سال، مهمترین فعالیتهای فرهنگی او به شمار میآیند. مشارکت در شروع مجدد فعالیت انجمن آثار ملی از سال 1323 و تألیف کتاب هنر ایران و دهها مقاله ارزشمند در نشریه آثار ایران و سایر نشریههای داخلی و خارجی مؤید کمیت و کیفیت آثار فرهنگیِ آندره گُدار همزمان با فعالیتهای باستانشناسی و معماری اوست.
ماکسیم سیرو )1976-1907(
ماکسیم سیرو هنوز دانشجوی بوز-آر پاریس بود که از سال 1933 تا پایان سال 1934 در قالب یک مأموریت باستانشناسی از سوی موزه لوور تحت سرپرستی رُمن گیرشمن، متخصص سرشناس ایران باستان، در ایران فعالیت داشت و این تجربه بر کارهای او در آینده اثرگذار بود.
پس از فارغالتحصیلی به سال 1934 به دعوت دولت وقت به ایران بازگشت و تا 1946 به مدت 12 سال به صورت متمرکز فعالیت کرد و در استخدام دولت ایران بود. از مهمترین مسئولیتهای او طراحی و نظارت بر اجرای اولین اونیورسیته ایران تحت نظر آندره گُدار بود و در این مجموعه دانشکدههای پزشکی، داروسازی، دندانپزشکی، فنی، علوم، تأسیسات حرارتی دانشگاه، بخش تربیت بدنی و ساختمان خدمات عمومی (ساختهنشده) را طراحی یا بر ساخت آنها نظارت کرد. همچنین در همکاری با وزارت معارف طراح بناهای متعدد معارفی و نوبنیاد بود. همکاری در طراحی کتابخانه ملی و توسعه باغموزه تهران، طراحی مدارس متوسطه در قم، یزد، اردبیل، بروجرد، سنندج و آمل، طراحی دانشسراهای تبریز و گرگان، و طراحی مدارس ابتدایی در کازرون، رامسر، فریمان، ایزده، کردمحله، نوکنده از آن جملهاند. او وزارت معارف را در توسعه فضاهای ورزشی برای طراحی استادیوم شیراز و استادیوم اصفهان نیز همراهی کرد. هرچند که ماکسیم سیرو در آغاز فعالیت خود را به عنوان آرشیتکت براساس ایدههای معماری آندره گُدار و در استخدام دولت ایران آغاز کرد، ولی در مراحل بعد پرداختهای نوینی را در طراحی مدارس جدید وزارت معارف و توسعه دانشگاه تهران به کار گرفت. او در طراحی مدارس و دانشسراها از امکانات محلی آجر به گونهای متنوع بهره برد و در ترکیب و ایجاد احجام نوین، بهخصوص در مدرسه ایرانشهر، خلاقانه عمل کرد. او گذشته باستانی ایران را با معماری مناطق مرکزی ایران همراه با عناصر جدید ترکیب کرد و بامهای فعال و پویایی را پدید آورد.
او که مانند آندره گُدار شیوه آرت دِکو بر مبنای بناهای نمایشگاه جهانی پاریس 1937 را هم در ترکیب و حجم کلی و هم در عناصر و جزئیات به کار میبرد، برای نخستینبار از سطوح سیمانی چکشی با درزبندی، که هیئتی سنگی به خود میگرفت، بهره برد که یادآور قطعات سنگی بزرگ در نماهای معماری پاریس بود. ورودیهای نیمکاسِ تورفته، ستونهای گرد بدون تزیین، پنجرههای نواری همراه با قرنیزهای کشیده در رُخبام، همگی یادآور بناهای کاخ شایو در پاریس و نمایشگاه جهانی 1937 پاریس هستند.
دولت ایران علاوهبر استخدام وی در وزارت معارف، به طور همزمان مسئولیتهای متعدد بیشتری را بر عهده سیرو محول کرد. او چهار بیمارستان در شهرهای قزوین، بندر انزلی، شیراز و سلطانآباد برای وزارت داخله (کشور) طراحی کرد و همچنین شهر جدید کارگری کارخانه متالورژی کرج (ذوب آهن) را برای وزارت صنعت و معدن با کلیه امکانات رفاهی و خدماتی طراحی و بر احداث آن نظارت کرد. این باغشهر مجموعههای مسکونی کارگران و مدیران و کارشناسان را شامل میشد و خدمات شهری متعددی از جمله شهرداری، مدرسه، پُست، حمام عمومی، هتل، استادیوم، ساختمانهای اداری، خدمات عمومی، رستوران و بیمارستان را داشت.
علاوهبر مأموریت طراحی و نظارتی بر بناهای پیشگفته، فعالیتهای فرهنگی ماکسیم سیرو در ایران نیز مؤثر و گسترده بوده است. از ابتدای تأسیس دانشکده فنی دانشگاه تهران به عنوان استاد در آن به تدریس پرداخت و در دانشکده هنرهای زیبا نیز از آغاز شکلگیری به عنوان مدیر آتلیه به تربیت دانشجویان معماری پرداخت. ثمره فعالیت مستمر او در حوزههای مختلف شناخت معماری گذشته ایران نیز تألیف چند مجلد کتاب و مقالات متعدد از جمله «کاروانسراهای ایران و ساختمانهای کوچک میان راهها» و «راههای باستانی ناحیه اصفهان و بناهای وابسته به آنها» بوده است.
در سال 1959 به منظور اجرای طرح تبدیل یک کاروانسرای قدیمی در اصفهان به هتل، مجددا به ایران آمد و در تلاشی متمرکز هتل شاه عباس را در شهر اصفهان طراحی و نظارت کرد و پس از آن هم بهعنوان کارشناس از طرف سازمان جهانی یونسکو سفرهای متعددی به ایران داشت.
رُلان دوبرول )1983-1907(
رُلان دوبرول پس از اتمام تحصیلات ابتدایی و متوسطه در سال 1924 کارآموزی در کارگاههای ساختمانی و دفاتر معماری را آغاز کرد و در سال 1926 به مدرسه استانی بوز-آر لیل و پس از آن مدرسه بوز-آر پاریس راه یافت. او پس از هشت سال تحصیل، مانند ماکسیم سیرو در سال 1934 از این مدرسه در رشته معماری فارغالتحصیل شد. قبل از سفر به ایران، در سال 1933 در فرانسه با سرپویی آچیک وُسکانیان از ارامنه ایرانی ازدواج کرد و یک سال پس از فارغالتحصیلی به دنبال کسب موفقیت در کنکور کاخ بورس تهران راهی ایران شد. وی از آگوست 1935 در ایران حضور یافت و در مارس 1936 در همکاری با کمپانی باتینیول در مناقصه سالن رامسر به عنوان طراح شرکت کرد. او طی هفت سال فعالیت متمرکز بین سالهای 1935 تا 1942 با مؤسسات و وزارتخانههای مختلفی همکاری داشت. به عنوان آرشیتکت و طراح در «شرکت سهامی کل ساختمان ایران» زیر نظر گابریل گِورکیان، معمار مشهور بینالمللی و دبیر اولین کنگره جهانی معماری مدرن آغازگر تحولات مهمی در عرصه طراحی ساختمانهای عمومی در پایتخت بود. برای نخستینبار طرح جامع استقرار وزارتخانههای جدید معروف به «محله وزارتخانهها» به وسیله دوبرول انجام پذیرفت و بناهای مهمی چون کاخ دادگستری، کاخ وزارت داخله، کاخ صنایع، کاخ بورس و کاخ دارایی در آنجا نهایی شدند. شیوه طراحی این بناها آرت دِکو بود که در پلان هیئتی عمدتا کلاسیک-مدرن داشتند و در نماها و احجام گونهای سادهشده و عملکردی به خود گرفتند. در نما از مصالح نوین، همچون سنگ و سیمانِ پرداختشده، استفاده شده بود. دوبرول در طراحی ساختمانهای اداری همواره ایدههای نو را تداوم میبخشید، تا جایی که میتوان گفت بنای ساختمان قماش (بنای مکانیزه ذخیره پارچه) در میدان راهآهن مدرنترین بنای عمومی عصر خود بود. نمای ساده و بدون تزیینات و استفاده از ترکیب خطوط منحنی و مستقیم با برش ساده پنجرههای کشیده افقی این بنا را در زمره بناهایی با شیوه آرت دِکو همراه با گرایشهای استریملاین و پَکبو قابل طبقهبندی میکند. او به همراه گورکیان پیشگام جریان رادیکال مدرنیسم در بناهای مسکونی نیز به شمار میآید. خانه و دفتر پناهی تحولی انکارناپذیر در شکلگیری فضاهای نوین مسکونی در ایران بوده که به روش آرت دِکو و بهویژه تحت تأثیر اصول لوکُربوزیه ساخته شده و گواه آن تکستونی که حامل سقف-تراس و همچنین نما و پلان آزاد این اثر است.
دوبرول به جز مسئولیتهای فراوانی که در دوره استخدام نزد دولت ایران عهدهدار بود، در دفتر شخصی و مشترک خود با محسن فروغی، که او نیز دیپلمه مدرسه بوز-آر پاریس بود، همکاری داشت. از پروژههایی که رُلان دوبرول در این دفتر طراحی کرد میتوان به طرح بازبینی و گسترش هشت بیمارستان و طراحی یک مرکز درمانی چشمپزشکی، طراحی بانک ملی شعبه ساری و ساختمان بیمه ایران اشاره کرد. در همین دفتر مشاوره و طراحی تعدادی از پروژههای دولتی از جمله ساخت چند وزارتخانه را به انجام رسانید.
در همین دوره است که دوبرول پروژه استادیوم منظریه (1938) و امجدیه (1940) را به دست میگیرد که در آن شاهد روانی حرکت در فرم و عملکرد هستیم و گواه آن رمپ دسترسی به سکوها است.
از دیگر آثار مهم دوبرول طراحی و ساخت دانشکده هنرهای زیبا (دانشکده بوز-آر تهران) در سال 1941 است. ثمره نگاه نو دوبرول در این پروژه که به عنوان آخرین تغییر و تحول در معماری مجموعه دانشگاه به شمار میآید، استفاده از موقعیت و شیب زمین هم در طراحی پلان و هم در استقرار آتلیهها است که گرایش به راسیونالیسم و عملکردگرایی را به اوج میرساند.
این دیدگاه در طراحی 12 مدرسه نوبنیاد پایتخت که مسئولیت طراحی آن نیز بر عهده دوبرول بود مسلط شد. ایده طراحی این مدارس به تجربه 24 مدرسه آجری که در دهه 1930 در پاریس ساخته شده بودند، گرایش داشت. کشیدگی افقی احجام، اتصال آنها به وسیله کولونادها، شکلگیری پلانها بر اساس نیازها و عملکردها، استفاده از سطوح آجر قرمز و قرنیزهای ممتد در نما، بخشی از خصوصیات اصلی این مدارس هستند. دوبرول به جز طراحی و نظارت و اجرای پروژههای متعدد در ایجاد مؤسسات تمدنی جدید که سهم او را بیش از هر آرشیتکت دیگری نمایان کردهاند، تا زمان ترک همیشگی ایران در سال 1942، در حوزه آموزش معماری نیز سرآمد بود و از بنیانگذاران آموزش معماری به روش مدرسه بوز-آر و آرت دِکو در ایران به شمار میرفت.
فرنان پویُن )1986-1912(
فرنان پویُن در 14سالگی و پس از پایان تحصیلات ابتدایی و متوسطه وارد مدرسه استانی بوز-آر در مارسی شد و حدود دو سال در رشتههای نقاشی، مجسمهسازی و معماری تحصیل کرد. سپس به پاریس نقل مکان کرد و در 22سالگی اولین پروژه ساختوساز را در بخش ساختمان تجربه کرد و این زمانی بود که داشتن مدرک معماری برای انجام کار هنوز الزامی نشده بود. سالها بعد با اندوختهای از تجارب فنی میدانی که بر کل زندگی حرفهای او تأثیر بسزایی نهاد، در سال 1941 دیپلم خود را از مدرسه بوز-آر دریافت کرد.
در سالهای پس از جنگ جهانی دوم، به اخص با ساخت مجتمعهای مسکونی ویژه قشر متوسط جامعه در بازسازی کشورش سهیم شد. در اواسط دهه 1950 پروژههای پرشماری در فرانسه، الجزایر و ایران به ثمر نشاند. فرنان پویُن، در اوج شهرت بینالمللی، با آرزوی طراحی و احداث پروژههای عظیم مسکونی برای اقشار کمدرآمد به ایران آمد، ولی فضای ایران بعد از کودتای مرداد 1332 آمادگی پروژههای مسکونی عمومی را نداشت و این آرزو به طراحی فضاهای مسکونی برای کارکنان ارتش تقلیل یافت که از آن زمره میتوان به شهرکهای کارکنان ارتش در شهرهای اسلامآباد، کرمانشاه، کرمان، خرمآباد، مراغه و تربت حیدریه، جمعا با ساخت حدود هشت هزار واحد مسکونی اشاره کرد. اما در کنار این پروژههای مسکونی، طراحی دو ایستگاه بزرگ قطار شهرهای استراتژیک تبریز و مشهد نیز به او سپرده شد. این پروژهها تحولی در طراحی ایستگاههای راهآهن در ایران محسوب میشوند. تسلط پویُن بر تکنیکهای نوین ساختوساز و استفاده ماهرانه از سنگ در نمای بنا و ایجاد دهانههای بزرگ برای تنظیم فعالیتهای عملکردی در داخل فضا خصوصیات این ایستگاهها را برجسته کرده است. این ایستگاهها که بر اساس دیدگاه فونکسیونالیسم و سیالیت در معماری سبک بینالمللی پس از جنگ جهانی دوم طراحی شدهاند، جزء اولین بناهایی در ایران به شمار میروند که از ایده سقف شناور (flying roof) برای پوشش آنها استفاده شده و با ایجاد ریتمهای ممتد و پرشکوه در نمای اصلی بناها هیئتی نشانهای به خود گرفته و تحولی در تکنولوژی ساخت در ایران محسوب میشوند. امروزه این دو بنای مهم به علت طراحی ویژه معماری آن، چه در ایدههای عملکردی و فضای وسیع داخلی و چه در هیئت و ترکیب حجمی فعال آن، جزء میراث ملی ایران به شمار میروند و جایگاه خود را در دل تاریخ معماری معاصر ایران تثبیت کردهاند. رشید رهنما، الهه پناهی و اونیش امینالهی، سه طراح گرافیست برتر مسابقه-سفارش گرافیکی سفارت فرانسه در ایران در سال 2021 هستند. این رویداد با مشارکت مؤسسات و مراکز ایرانی و فرانسوی و هیئت داوران به شرح ذیل برگزار شد: استودیو جریان، گروه معماری دوران تحول، موزه گرافیک تهران، انستیتو فرانسه، فراک سنتر وال دو لوآر، کناپ. حمایت از آفرینش هنری معاصر در زمینه طراحی گرافیکی و ارزشنهادن به عمارتها و بناهای قرن بیستم که ثمره همکاری ایرانی-فرانسوی در حوزه معماری هستند، رسالت و هدف این برنامه است. برندگان مسابقه طراحی گرافیکی. رشید رهنما- اونیش امینالهی- الهه پناهی. کپیرایت عکسها: گروه معماری دوران تحول.
پیام سفیر فرانسه در ایران؛ آقای فیلیپ تیهبو
از 40 سال قبل تاکنون روزهای میراث فرهنگی به اروپاییان امکان میدهد که به طور متمایز به بازدید از اماکن و بناهای استثنائی بپردازند. 27 و 28 شهریور امسال، روزهای میراث فرهنگی اروپا در سال 2021 با موضوع «میراث فرهنگی برای همه» برگزار میشوند تا به این ترتیب تنوع آثار تاریخی، چه در بناهای تاریخی و چه در میراث ملموس یا ناملموسی که تاریخ و تخیل ما را تحت تأثیر قرار دادهاند، مورد توجه قرار دهد. به همین دلیل است که امسال توجه ویژهای به میراث تاریخی ریلی خواهد شد: ایستگاههای قطار و قطارهای بسیار قدیمی که مقصد سفرهای ماجراجویانه ریلی هستند.
به مناسبت روزهای میراث فرهنگی اروپا، سفارت فرانسه بر آن شد که نگاهی به همکاریهای معماران ایران و فرانسه و آثار طراحیشده در قالب جنبش آرت دِکو و جنبش مدرن بیندازد. ساختمانهای دولتی، موزهها، کتابخانهها، بناهای مسکونی، بیمارستانها، بناهای صنعتی، هتلها و ایستگاههای قطار (در تبریز و مشهد)؛ این بناها که زمینههای بیشمار این همکاریها را تشکیل میدهند، به ایجاد تفکری مشترک در زمینه شهرسازی و تأیید اسلوب آرت دِکوی مختص ایران و مناطق مختلف این کشور منجر شده، تفکری که در میراث تاریخی این کشور ریشه دوانیده و به غنای آن افزوده است.
سایر اخبار این روزنامه
تجربه دو شکست
وزیر بیاختیار؟
داستان پیچیده دو وزیر و یک معاون!
اراده ما توسعه و تعمیق روابط با تاجیکستان در همه زمینههاست
قهرمانی ورزشکاران ایرانی، پیام امید را به کل جامعه تزریق میکند
پیشپرداخت به شرکت برکت کذب محض است
ثبت رکورد روزانه ۵۰۰ سرقت ازتجهیزات شهری
دفاع از طالبان آبرو نمیآورد
از پشت پرده استعفای آملیلاریجانی بیخبریم
خنجر از پشت به شريك تاريخي
آرت دِکو و جریانهای مدرن، پاریس-تهران
دروغپذیری
لزوم تدوین وظایف و مسئولیتهای ائمه جمعه
نباید به رسمیت شناخت