نتیجه اولین شکایت «دولت رئیسی» از مطبوعات؛ «منع تعقیب»

۵ روز پس ازاستقرار دولت و ۲ روز از آنکه دولت اعلام کرد به مناسبت روز خبرنگار از شکایت‌ها ی طرح شده علیه رسانه ها می‌گذرد یک سازمان برای فرار از پاسخگویی و برای نشان دادن اینکه ما می توانیم خلاف نظر رییس جمهور عمل کنیم از روزنامه شکایت می‌کند! هر چند نتیجه دلخواه آنان حاصل نشد .آیا رئیس جمهور میتواند ...
آفتاب یزد-منصور مظفری- مدیرمسئول: برای «رسانه»، شکایت به یک «عادت» و امری«عادی» تبدیل شده است(!)، اتهام نیز کاملاً تکراری و از پیش مشخص است: نشر اکاذیب، تشویش اذهان عمومی و....در کنار این مسئله اما؛ تلخ‌ترین شکایت از رسانه وقتی است که «شاکی» دولت باشد و نیز قوای سه گانه که رسانه به عنوانِ همچنان«رکنِ چهارمِ دموکراسی» و «خاکریز نخست اطلاع رسانی»، مهمترین «ابزار ارتباطی مردم و حاکمان» به شمار می‌آید.رسانه اگرچه خود را موظف و مقید به رعایت «خطوط قرمز» و «چارچوب‌های قانونی» می‌داند اما در عین حال، حرکت بر مدارِ «اطلاع رسانی» با برخورداری از «واژه، جمله، عبارت» و در یک کلام؛ «خبر» امکانِ هرلغزشی را مسلم و معلوم می‌دارد در این میان اگرچه رسانه خود را «تافته ی جدا بافته» از متن و بطنِ جامعه نمی‌داند اما «انتظار» حمایت اگر ندارد و همراهی، قطعا«توقع» برخوردهای «سلبی و ایجابی» نیز ندارد خاصه آن که رسانه در «جانب» حق گویی ایستاده باشد و شاکی بر سکوی«قدرت و فرافکنی.»
>خیال مان جمع بود...
با پایان دوران هشت ساله ی دولت «تدبیر و امید» و روی کار آمدنِ «سید ابراهیم رئیسی»، مردی از جنس«قانون» و «فساد ستیزی» خیال مان جمع بود که حداقل طی چهار سالِ پیش رو، با طیب خاطر و فراغ بال به همان رسالت همیشگیِ خود یعنی اطلاع‌رسانی و «شفاف سازی» خواهیم پرداخت اما خیلی زود متوجه شدیم این «درب» نیزبا این مدیران همچنان و شاید همیشه بر همان «پاشنه» می‌چرخد و خواهد چرخید!هرچند بر اعتقادمان هستیم که شخص رئیس جمهور بر شعار خود که آزادی بیان است ایستاده و دولت خود را پاسخگو در برابر مردم،ولی هستند مدیرانی که پاسخگو نیستند و به جامعه می‌خواهند ثابت نمایند رئیس جمهور برای خودش سخن می‌گوید و ما هستیم که در برابر جامعه تصمیم می‌گیریم!


وارد مصادیق نمی‌شویم و به همین مقدار بسنده می‌کنیم اما گوشزد باید کرد که برخی همچنان در فضای «عدم شفافیتِ»نهادینه شده طیِ سال‌های 92 تا 1400 به سر می‌برند گویی «نه خانی آمده و نه خانی رفته»، اما این خیال، می‌تواند و شاید باطل باشد.به عنوان یکی از رسانه‌هایی که همواره به جای لمیدن در سایه امن و امانِ صاحبان قدرت، جانب«مردم» را گرفته ایم، امید داریم این مسئله از نظر دور نگه داشته نشود که صد البته خیال مان از خودمان جمع است که در کوره ی آتشین روزگار، آن قدر سنگینی «پُتک» و سوزش«آتش» بر تن مان نشسته که از یک یا چند عرض حال به محکمه بردن پریشان نشویم... فرض بود که با صدای بلند بگوییم شاید آن بالاتر نیشن‌ها بی‌خبر هستند از برخی رخدادهای پایین دست آبادی‌های
تحت تکفل دولت!