اخبار ویژه

 
اعتماد: بسیاری از ادعاهای فامیل‌ بازی در دولت دروغ است
یک روزنامه زنجیره‌ای اصلاح‌طلب پس از مدت‌ها جنجال محافل همسو نوشت: در بررسی‌های انجام شده معلوم می‌شود بسیاری از ادعاها درباره انتصابات فامیلی مدیران واقعیت ندارد.
اعتماد می‌نویسد: دولت جديد با شعار مبارزه با رانت و فساد و فاميل‌بازي راي آورد و اميدواريم بتواند در عمل به اين شعار پايبند باشد. البته در همين سه ماه از فعاليت دولت، مواردي وجود دارد كه نشان مي‌دهد برخي عزل و نصب‌ها براساس نسبت فاميلي جريان دارد و برخي گزينش‌ها با توصيه اين و آن صورت مي‌گيرد. برخي معتقدند و خبر مي‌دهند كه يك كميته نصب در نهادي خاص مستقر شده و فهرستي از افراد مورد قبول خود را در اختيار دارد و براي همه آنها در بدنه مديريتي كشور جا باز مي‌كند. براساس اين اقوال، جرياني كه حكومت را يكدست كرده و بر اين باور است كه بايد مديران جوان و انقلابي را جايگزين مديران كنوني كند، كاري به صلاحيت و تخصص و توانايي افراد جايگزين ندارد و برايش مهم است كه در دولت جديد، يك خانه تكاني جدي اتفاق بيفتد و نيروهاي مورد قبول آنان در مصدر امور قرار بگيرند. طبعا اگر بمانند و مديريت آنان تداوم پيدا كند كار هم ياد مي‌گيرند! در فضاي مجازي اما سيل دامادبازي راه افتاده و ده‌ها پيام و مطلب منتشر شده است كه مدعاي نسبت فاميلي ميان برخي مديران را دارد. در بررسي‌هاي انجام شده معلوم مي‌شود كه بسياري از اين ادعاها صحت ندارد اما در افكار عمومي جامعه، باورپذيري اين پيام‌ها بسيار بالاست. اين فضاي ساخته شده در درجه اول حكايت از اين دارد كه مردم به حكومت و حاكمان بي‌اعتمادند و كشور را در چنبره برخي خانواده‌ها و هزارفاميل تصور مي‌كنند و نمونه و شاهد هم كم ندارند. كم نيستند پيام‌هايي كه سعي دارند نسبت فاميلي علماي بزرگ با يكديگر را استخراج كنند و نشان دهند كه... بسياري از مديران و مسئولان چند دهه گذشته به دليل نسبت فاميلي با اين علما و بزرگان انقلاب، به قدرت رسيده‌اند بدون آنكه صلاحيت لازم را داشته باشند. اگر اعتماد به مسئولان برجا بود و عملكرد گذشته حاكمان مويد اين برداشت نبود، الان هر مطلب راست و دروغي در اين زمينه مورد استقبال قرار نمي‌گرفت و بازنشر


نمي‌شد.
نویسنده می‌افزاید: به خاطر دارم اوايل انقلاب وقتي اتهامي را عليه مسئولان و رهبران انقلاب مي‌شنيديم تحقيق نكرده انكار مي‌كرديم. بعدها به تدريج با درست از آب درآمدن برخي از اين اتهامات، دست به عصا شديم و بنا را بر تحقيق گذاشتيم و نه انكار و سعي مي‌كرديم بدون موضع‌گيري ابتدا تحقيق كنيم. اكنون اما وضعيت به شكلي است كه هر اتهامي عليه هر مسئولي بدون تحقيق پذيرفته مي‌شود و براي انكارش بايد كلي تلاش و مدرك و سند ارايه كرد. اين تغيير ذهنيت مردم حكايت از تغيير رويه حكومتي دارد و بدون دليل نيست ولو آنكه بسياري از اين ادعاها، غلط باشند. اين نكته را هم بيفزايم كه برخي ادعاهاي دامادبازي در فضاي مجازي صحت ندارد و بايد تكذيب كرد. مثلا رئيس كل بانك مركزي و معاون ايشان هيچ نسبتي با جناب مصباحي مقدم ندارند يا وزير صمت دست به انتخاب برادرزن خود در مسئوليتي مهم نزده است. همچنين برخي دامادها هم در اين شرايط مظلوم واقع مي‌شوند و علي‌رغم داشتن صلاحيت، از انجام برخي امور يا تصدي برخي پست‌ها محروم مي‌شوند تا ضربه‌اي به حيثيت خانوادگي آنان وارد نشود. واقعا اين افراد چه گناهي كرده‌اند كه با فلان خانواده فعلا مشهور ازدواج كرده‌اند؟ آيا اگر صلاحيت و شرايط احراز و تصدي يك مسئوليتي را دارند باز هم بايد خود را كنار بكشند؟
نویسنده اعتماد توضیح نمی‌دهد آیا هزینه فامیل‌بازی و خویشاوندسالاری گسترده در دولت‌های موسوم به سازندگی و اصلاحات و اعتدال را باید دولت جدید بدهد؟ و آیا نامزدهای اشرافی آن مدیریت‌ها حق دارند ولنگاری مدیریتی ولی‌نعمتان خود را به دولت فعلی نسبت دهند؟ روشن است که کدام احزاب سیاسی (اصلاح‌طلب بعدی) براساس فامیل‌سالاری و خویشاوندبازی تشکیل شدند و قوم و خویش‌بازی چگونه در دستور کار آنها قرار گرفت. از حزب کارگزاران و برخی اعضای آن در مناصب دولتی و نفتی بگیرید تا فامیل‌سالاری در احزابی مانند مشارکت! به‌راستی محمدرضا خاتمی فاقد سابقه سیاسی چگونه توانست دبیرکل حزب مشارکت و نایب رئیس مجلس شود؟ (او همان کسی است که در سال 96 لاف زد ما اصلاح‌طلبان، تضمین وعده‌های روحانی هستیم» اما حالا هیچ اصلاح‌طلبی، مسئولیت بی‌کفایتی‌ها و رانت‌خواری‌ها و سوءمدیریت‌ها در دولت مدعی تدبیر و امید را نمی‌پذیرد!). حکایت خویشاوندسالاری در دولت سابق که اظهرمن‌الشمس است؛ از دستیار ارشد رئیس دولت (محکوم شده به زندان و بازپرداخت اموال به خاطر فساد اقتصادی) تا مناصب و امتیازات غیرقانونی داماد و دخترهای وزیران صمت، و رفاه و کار، و عضویت در هیئت علمی
دانشگاه و...
اما درباره ادعای این که «مردم شایعات را می‌پذیرند»، باید گفت مردم می‌فهمند که بدون تحقیق نباید شایعه‌ای را بپذیرند؛ اما شبکه رسانه‌ای زنجیره‌ای عادت کرده دروغ را بگویند و بشنوند و بازنشر کنند و وقتی هیاهوی رسانه‌ای انبوهی فراهم آمد، با شامورتی‌بازی القا کنند که باور مردم هم همان دروغی است که آنها ساخته و پرداخته‌اند. نرخ تورم تولید کننده در تابستان 30 درصد کاهش یافت
آمارهای شاخص بهای تولیدکننده بخش صنعت در تابستان نشان می‌دهد تب تورم پیش‌نگر، کاهش یافته است.
به گزارش «دنیای اقتصاد» به نقل از گزارش مرکز آمار، اطلاعات مربوط به شاخص بهای تولیدکننده بخش صنعت حاکی از کاهش تورم پیش نگر در فصل تابستان و در مقایسه با فصل بهار هستند.
بنابر آمارهای منتشر شده تورم نقطه به نقطه تولیدکننده در فصل تابستان به ۳/ ۶۲‌ درصد رسید که در مقایسه با فصل بهار بیش از ۳۰ واحد‌درصد کاهش یافته است؛ این شاخص در بهار ۷/ ۹۴‌درصد به ثبت رسیده بود. شاخص قیمت تولید‌‌‌کننده با اندازه‌‌‌گیری قیمت‌هایی که تولیدکننده با آن روبه‌‌‌رو است، مشخص می‌شود. بنا به تعریف، شاخص قیمت تولیدکننده، اندازه‌‌‌ای است از تغییر قیمت کالاها و خدماتی که توسط تولیدکننده خریداری شده و پس از تولید محصول نهایی به فروش می‌‌‌رسد. از آنجا که این تغییر قیمت درب کارخانه با اندکی تاخیر در بازار ظهور و بروز پیدا می‌کند از آن با نام پیش‌‌‌نگر تولید یاد می‌کنند. کاهش قابل‌توجه تورم نقطه به نقطه تولیدکننده در تابستان را می‌توان نشانه‌‌‌ فروکش کردن تورم از نقطه اوج خود تلقی کرد؛ لازم به ذکر است تورم نقطه به نقطه تولیدکننده در بهار امسال در اوج ۱۰ساله قرار داشت. مهم‌ترین نکته موجود در گزارش مرکز آمار اطلاعات مربوط به تورم نقطه به نقطه است؛ آمارها حاکی از آن است که در تابستان 1400 تغییرات شاخص بهای تولیدکننده نسبت به تابستان سال گذشته 62/3‌ درصد افزایش یافته است. این در حالی است که تورم نقطه به نقطه فصل بهار سال‌جاری با شکستن رکورد و ثبت بالاترین عدد در یک دهه گذشته، در سطحی نزدیک به 95‌درصد ایستاد. به بیان دیگر، سطح قیمت کالاهای تولیدشده در بخش صنعت در بهار سال‌جاری نسبت به سال قبل دوبرابر شده که این افزایش قیمت‌های کارخانه‌‌‌ای با یک وقفه به قیمت‌های مصرفی در بازار منتقل شد؛ این اوج‌‌‌گیری در تورم را در افزایش شاخص بهای مصرف‌کننده ماه‌‌‌های فصل دوم سال به وضوح می‌توان مشاهده کرد. با مقایسه تورم نقطه به نقطه تولیدکننده در بهار و تابستان می‌توان دریافت که این شاخص در تابستان نسبت به فصل گذشته بیش از 30 واحد‌درصد کاهش را تجربه کرده است که می‌تواند به عنوان نکته‌‌‌ای مثبت تلقی شده و از کاهش تب تورم پیش‌نگر خبر بدهد. اقدامات نسنجیده روحانی به حوادث آبان 98 دامن زد
یک فعال اصلاح‌طلب می‌گوید: حوادث آبان 98 محصول اقدامات نسجیده دولت روحانی بود و او مسئول اصلی آن اغتشاشات است.
نعمت احمدی در گفت‌و‌گو با «مشرق»، اظهار داشت: آبان ۹۸ تجربه‌ای سخت برای جامعه ایران است، آبان ۹۸ محصول اقدامات نسنجیده برخی مسئولین وقت است. به‌نظرم در کنار دولت روحانی؛ مجلس دهم (همان لیست امیدی‌ها که اکثریت داشتند) نیز نقش جدی در بروز آن داشته است. این مجلس در ابتدا با افزایش قیمت حامل‌های انرژی مخالفت کرد؛ البته تغییر قیمت سوخت غیرقابل‌اجتناب بود، اما مسئولان وقت در اجرای آن بد عمل کردند. این باعث نگرانی و ناراحتی بخش‌های زیادی از جامعه شد. مردم ما صبور هستند؛ مشکلات کشور و تحریم‌ها را درک می‌کنند. اما وقتی فردی در قامت رئیس‌جمهور مردم را ناآگاه فرض کرده و می‌گوید من هم مانند شما در صبح جمعه متوجه شدم که قیمت بنزین عوض‌شده است، این طرز سخن گفتن باعث عصبانیت می‌شود. روحانی به مردم ایران توهین کرد و با سخنان نسنجیده بر خرمن نگرانی‌های دهک‌های پایین جامعه آتش نهاد؛ به تعبیری او عامل اصلی این اغتشاشات است. وقتی آتش ایجاد شود؛ خشک و‌ تر باهم می‌سوزند.
وی می‌افزاید: ما در سلسله‌ مراتب بالای نظام مشکلی نداریم؛ دستور رفع مشکلات صادر شد؛ اما در پایین برخی درست عمل نکردند. مثلاً چرا اجازه برگزاری مراسم ختم به برخی داده نشد؟
احمدی درباره موج‌سواری دشمن گفت: من می‌پذیرم که برخی ابزار دست دشمن می‌شوند؛ اما جامعه نیاز به صبوری بیشتر دارد. من بیشتر عمر خودم را با این مدل پرونده‌ها سپری کرده‌ام، می‌دانم این دست خانواده‌ها مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرند. این را بپذیرید که باید در مورد پرونده‌های مختلف به‌صورت موردی اقدامات متفاوتی انجام داد. این خانواده‌ها آسیب‌پذیر هستند و خیلی سریع مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرند. به‌عنوان ‌مثال اخیراً دادگاهی درباره ماجرای آبان در لندن برگزار شده است، این نشان می‌دهد در خارج از کشور روی مسائل داخلی ما برنامه دارند؛ ما باید هوشیارانه‌تر عمل کنیم. این دادگاه انگلیسی مضحک است. این دادگاه‌؛ های‌وهوی و طبل توخالی بود. شما ببینید چه کسی این دادگاه را برگزار کرد؟ شنیدم خانم مصی علی‌نژاد پشت این دادگاه است. من سر کلاس‌هایم نظر دانشجویانم را درباره پروژه‌های این خانم پرسیده‌ام. این پروژه‌ها آمریکایی است. من شاهدم که مردم مصی علی‌نژاد را به‌خاطر‌ ترویج بی‌حجابی لعنت می‌کنند. به ‌هر حال او محصول جامعه ایران نیست؛ من با این خانم در یکی از تلویزیون‌های خارجی بحث کرده‌ام، او به من گفت شما از مردم بریده‌اید. من به او گفتم؛ جمع کنید خودتان را! ۱۲ هزار کیلومتر آن‌سوتر نشسته‌اید، برای مردم نسخه می‌پیچید! آن‌سوی دنیا مردم را تحریک می‌کنید. امثال علی‌نژاد کوتوله‌هایی بیش نیستند.
نعمت احمدی درباره برخی ادعاهای دروغ شکنجه و آزار گفت: یادم هست خانمی‌ در سنندج ادعا کرد در زندان مورد تجاوز قرار گرفته است (نام این فرد نزد مشرق محفوظ است) پرونده او را نزد من آوردند؛ من متوجه شدم تمام این پرونده دروغ است. جالب است بدانید که من همین خانم را آمریکا دیدم و باز ماجرا را پرسیدم او گفت همه این داستان دروغ بود و وکلای حقوق بشری به من گفت پرونده تو سنگین است؛ این دروغ‌ها را بگو تا فشار برداشته شود! من به او گفتم اگر جای تو بودم حتماً اعلام می‌کردم که دروغ گفته‌ام. سخنان این شاهد دادگاه در لندن هم (درباره شکنجه و تجاوز) از همین دست ادعاها برای گرفتن کیس پناهندگی است. بیشتر این دست پرونده‌های حقوق بشری برای گرفتن پناهندگی ساخته می‌شود. همه وکلا به ‌خوبی می‌دانند که چنین دست ادعاهایی غیرممکن و دروغین است.
این حقوقدان درباره ادعاهای مشابه در سال 88 گفت: من همان اول ماجرا در سال ۸۸ نزد آقای کروبی رفتم و به او گفتم که حاج‌آقا شما سادگی کردید. امکان ندارد چنین اتفاقی در بازداشتگاه روی دهد. کروبی گفت فردی که این ماجرا را تعریف کرد صمیمانه حرف زد! به او گفتم مگر می‌شود موضوع به این مهمی ‌صمیمانه گفته شود و شما باور کنید!
وی درباره پشت پرده این پرونده‌سازی‌ها تأکید کرد: برخی فکر می‌کنند خانم علی‌نژاد است؛ این را بی‌خودی بزرگ کرده‌اند. برخی در مجامع حقوق بشری اهمیت پیداکرده‌اند که در این حد و معیارها نیستند. مثلاً نسرین ستوده برای چه باید در رسانه بزرگ شود؟ تنها کار بزرگ او آن بود که روسری‌اش را برداشت ولی او را در رسانه‌ها در سطح یک مبارز سیاسی بزرگ کردند. در مورد شیرین عبادی نیز همین‌گونه است؛ این خانم بسیار شیاد است؛ او به من زنگ می‌زد و می‌گفت تو روابط عمومی خوبی داری، پرونده‌های اخلاقی را برایم بفرست تا بزرگش کنم. من به او گفتم مگر جامعه ایران کثیف است که این دست پرونده‌ها مثل نقل‌ونبات ریخته باشد!
نعمت احمدی همچنین درباره عملکرد رئیس قوه قضائیه گفت: آقای اژه‌ای کارستان کرده است، ایشان مستقیم به بندهای امنیتی رفته و با مجرمینی که قطعاً جرم انجام داده‌اند به‌صورت مستقیم گفت‌وگو می‌کند؛ من شنیده‌ام که پس از این دیدارها تغییراتی روی‌داده و این نشان می‌دهد این دیدارها تشریفاتی نیست. من باید تا کمر در برابر اژه‌ای خم‌شده و از او تشکر کنم. من بشدت از او حمایت می‌کنم؛ البته بدون تعارف بگویم؛ روز اول انتخاب ایشان من نوشتم إِنَّا لِلهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ. گمان نمی‌کردم ایشان چنین شخصیتی داشته باشند؛ واقعاًً کارهای بزرگی انجام‌شده است. به ایشان گفته‌ام و حتی نوشته‌ام از ایشان عذرخواهم! ایشان قلبی رئوف و پاک دارد. احیای روابط دولت‌ها با سوریه یعنی پیروزی محور مقاومت
سفر وزیر امور خارجه امارات در دمشق، به معنای پیروزی محور ایران- حزب‌الله است.
روزنامه قطری العربی الجدید با‌ اشاره به سفر اخیر عبد اله بن‌زاید وزیر خارجه امارات به سوریه نوشت: این سفر نخستین اقدام از سوی ابوظبی برای اصلاح روابط با حکومت سوریه نبود. بیش از یک سال پیش نیز سفارت امارات در پایتخت سوریه بازگشایی شد. مسئله قابل توجه در این میان، عناوین و اهداف این اقدام است. بهانه‌ها و توجیه‌های امارات درخصوص نزدیک شدن به نظام سوریه حول ایده دور کردن این نظام از ایران می‌گردد؛ اما در مقابل، دیگران این گشایش و اقدام را پیروزی حکومت بشار اسد و ایران می‌دانند.
غیرممکن است توجیه‌های امارات درخصوص تجدید روابط با نظام سوریه را باور کرد و احتمالا این رویکرد در نشست آتی سران اتحادیه عرب در الجزایر با تلاش برای بازگرداندن کرسی سوریه ابعاد بزرگ‌تری پیدا کند. امارات اهداف دیگری دارد که کاملاً از تلاش برای جدا کردن دمشق از آغوش ایران به دور است. به‌ویژه که مدت‌هاست برای انجام این کار زمان از دست رفته است. نفوذ ایران در سوریه، غیرقابل کنترل است، زیرا این نفوذ از مرزهای نظامی گذشته و وارد چارچوب‌های اجتماعی، اقتصادی و دینی شده است.
تمام کشورهای عربی چنین دیدگاهی دارند اما با درجات کمتر و گام‌هایی کمتر جسورانه در مقایسه با امارات. در این راستا عربستان علی‌رغم اعلام نکردن نیت خود برای گشایش روابط با حکومت اسد اما با دیدار خالد الحمیدان، رئیس سازمان اطلاعات خود با حسام لوقا، رئیس سازمان اطلاعات سوریه در حاشیه نشست سران اطلاعاتی و امنیتی کشورهای عربی در قاهره مخالفتی نکرد. این مسئله درباره قاهره نیز صدق می‌کند.
در مقابل، سرپا نگه داشتن حکومت اسد برای اوضاع کشورهای عربی و مشخصا کشورهای دشمن ایران، پیامدهایی خواهد داشت. قرائت دبیرکل حزب‌الله لبنان و دیگر مقامات محور مقاومت به رهبری ایران از این گشایش روابط، به‌عنوان «پیروزی محور مقاومت»، بسیار درست است و احتمالا این محور را به‌ویژه در سایه مذاکرات ایران و کشورهای غربی به مداخله بیشتر در موضوعات عربی تشویق می‌کند.