روزنامه کيهان
1400/08/27
عوض کردن جای بدهکار و طلبکار در آستانه دور جدید مذاکرات برجامی!
سرویس سیاسی-روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی با عنوان «مذاكرات وين و واقعبيني» نوشت: «هشتم آذر ماه مذاكرات وين براي احياي برجام ادامه پيدا ميكند. شرط توفيق در اين مذاكرات، واقعبيني و توجه به شرايط موجود و قدرت و توان خود و طرفهاي مقابل است. فرق است بين آنچه اخلاقا بايد رخ بدهد و آنچه در عالم واقع رخ ميدهد. اگر اخلاق را معيار قرار دهيم اصلا مذاكرهاي نبايد صورت گيرد، زيرا يك طرف نقض پيمان كرده و طبيعي است كه بايد برگردد به نقطه خروج از برجام، آنگاه ما نيز به همان نقطه بازگرديم. ولي مسئله اين است كه طرف مقابل زورگو و سلطهگر است و قدرت هم دارد، اقتصاد جهان در دست اوست و با يك فرمانش حتي كشورهاي دوست ما از ترس تحريم با ما همكاري نميكنند. با چنين طرف مذاكرهاي چگونه بايد رفتار كرد كه هم عزت خود را حفظ كنيم و هم منافع ملت تحصيل شود. يك راه اين است كه بگوييم حق با ماست و مقاومت ميكنيم ولو بلغ ما بلغ. راه ديگر اين است كه از عالم رويا بيرون بياييم، تدبير كنيم و مردم را در حد مقدور از شر تحريمها نجات دهيم. اينكه بگوييم تمام تحريمها حتي تحريم گروگانگيري و تحريمهاي حقوق بشري كه به تصويب كنگره آمریکا رسيده است نيز بايد برداشته شود البته ايده خوبي است ولي تا چه حد امكانپذير و در حيطه اختيار دولت آمریکاست. همچنين تضمين آمریکا براي عدم تكرار خروج از برجام مستلزم تصويب برجام در سناي آمریکاست كه اكثريت آن مخالف برجام هستند. غرض اينكه احياي برجام نيز بايد در حد مقدور باشد.»
گفتنی است جریان مدعی اصلاحطلبی برای اینکه بار خیانت و عهدشکنی آمریکا در برجام را سبک کنند و ضمنا مطالبه تضمین از سوی ایران را مخدوش نمایند، ادعا میکنند دولت آمریکا نه از طرف دولت بعدی و نه کنگره، نمیتواند درباره لغو تحریمها و عدم تکرار خروج از توافق «تضمین» بدهد. ضمنا میگویند برجام، معاهده نیست و به تایید کنگره نرسیده، بنابراین دولت آمریکا، تعهد قانونی نسبت به برجام ندارد.
این سخنان، فاجعه تمام عیار است و نه تنها آمریکا و غربگرایان را نمیرهاند، بلکه سرشکستهتر میکند؛ نخست اینکه این ادبیات، تاکید بر «بی اختیار بودن» دولت آمریکاست. به بیان دیگر، دولت آمریکا ناتوان از مذاکره یا انجام تعهد است؛ و بنابراین، مذاکره و توافق با آن، بیهوده _بوده_ است. دوم؛ برجام، سند ضمیمه قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل است و دولتها -از جمله آمریکا که پایه گذار شوراست- قانونا ملزم به مراعات برجام هستند. برجام، صرفا توافق دو یا چند دولت محسوب نمیشود. سوم؛ اگر قرار است با هر تغییر در کنگره یا کاخ سفید، مقامات آمریکایی، سردی و گرمی شان بشود، اصلا توافق و قول و قرار با دولت آمریکا چه معنا و ارزش و اعتباری دارد؟!
مفهوم دیگر ادعای غربگرایان این است که اعتماد به وعدههای دولت آمریکا و بستن توافق برجام، از ابتدا اشتباه بوده است.
اگر دولت آمریکا نمیتواند تعهد (وعده)اش را تضمین کند، پس غربگرایان چرا اصرار دارند آمریکا را بدون اینکه برای لغو تحریمها و عدم تکرار عهدشکنی تضمین و تعهد بدهد، به برجام برگردانند و دوباره امکان دسترسی به مکانیسم ماشه (امکان بازگرداندن خودکار تحریمهای شورای امنیت) را به او بدهند؟ وطن فروشی و خیانت از این روشنتر؟
چرا این کارها را از دولت مورد حمایت خود نخواستید؟!
روزنامه شرق در سرمقاله خود نوشت: «معافیتهای مالیاتی، مشوقهای مالیاتی و بخشودگیها میتواند تسهیلکننده نوع خاصی از فعالیتهای اقتصادی یا مانع برخی دیگر باشند.»
در ادامه این مطلب آمده: «نظام مالیاتی تأثیرات وسیعی بر حوزههایی مانند خانواده، ازدواج، میزان انحرافات و مهاجرت میگذارد. نظام مالیاتی و نحوه درآمدزایی و هزینهکرد دولت نشاندهنده مجموعهای از روابط بین کنشگران، فعالیتها، قواعد و قوانین و زمینههای اجتماعی و تاریخی است. فرار مالیاتی، بخشودگیهای نامناسب مالیاتی و وجود سازمانهایی که با ندادن مالیات جامعه مدنی را نادیده میگیرند، نشاندهنده آرایش نامناسب دولت با جامعه مدنی و اقتصاد است. در وضعیت فعلی دولت میتواند از بازبینی و بازاندیشی در معافیتهای مالیاتی و جلوگیری از فرار مالیاتی ارتباط و تعامل بهتری با جامعه مدنی برقرار کند و وضعیت را بهبود بخشد.»
در این باره لازم به ذکر است در تمام 8سال دولت قبل منتقدان بارها نسبت به بیتفاوتی دولت در مورد اصلاح ساختار مالیاتی به منظور جلوگیری از فرار مالیاتی تذکر دادند اما دولت مورد حمایت اصلاحطلبان در این باره اقدامی صورت نداد.
سؤال این است که چرا اصلاحطلبان این موضوع را که البته موضوع درستی نیز هست از دولت مورد حمایت خود که از افراد هم طیفشان تشکیل شده بود نخواستند؟!
برای حل مشکلات باید به دنبال برجام و FATF باشیم!
روزنامه ابتکار در مطلبی به نقل از علی قنبری، اقتصاددان نوشت: «اقتصاد ما طی سالهای اخیر با تورم روبهرو بوده است و این تورم ناشی از تحریمها، خروج از برجام، عدم پیوستن به FATF، عدم تعامل با دنیا و کاهش منابع ارزی ناشی از فروش نفت است. به عبارتی دیگر کاهش درآمدهای ارزی باعث شده است که ما کسری بودجه قابل توجهی را داشته باشیم که این کسری بودجه باعث افزایش نقدینگی ناشی از چاپ پول و یا استقراض از بانک مرکزی است. در نتیجه این چالشها ما شاهد افزایش تورم طی سالهای اخیر بودهایم... اگر میخواهیم اقتصاد را از عادت کردن به تورم رها کنیم باید این مشکلات حل شود.»
در ادامه این مطلب آمده است: «حل مشکلات نیازمند اراده قوی است، ما باید به دنبال راهی برای تعامل با کشورهای دیگر باشیم... ما باید مباحث برجام و FATF را هرچه سریعتر حل کنیم، باید درآمدهای کشور را پایدار کنیم، افزایش تولید داشته باشیم و یک ثباتی را در اقتصاد به وجود بیاوریم... بنابراین باید با اقداماتی اقتصاد کشور را قابل پیشبینی کنیم و با دنیا در ارتباط باشیم.»
مدعیان اصلاحات بازهم زلف همه مشکلات کشور را به خارج گره میزنند. گویا کارویژه آنها بلندگو شدن برای آمریکاییهاست! مگر 8 سال دولت موردحمایت آنها همین روش را در پیش نگرفت؟ پس چرا هیچ شاخص اقتصادی سالمی در پایان دولت تدبیر و امید باقی نماند؟
بر اساس گزارش اخیر کمیسیون اقتصادی مجلس درباره «وضعیت شاخصهای اقتصادی در دولتهای یازدهم و دوازدهم» که دو روز پیش منتشر شد، رشد درآمد سرانه از 92 تا 99 نزدیک به صفر اعلام شد. همچنین نابرابری در جامعه از 92 تا 1400 تشدید و دهکهای میانی به زیرخط فقر سقوط کردند. عقبماندگی بالای 40 درصدی در ایجاد اشتغال و 30 درصد انحراف از هدف تعیینشده در برنامه ششم برای رشد نقدینگی، منفی شدن حساب سرمایه شبکه بانکی کشور، افزایش 2 هزار و 221 میلیون دلار به بدهیهای خارجی اقتصاد کشور و تورمهای چند صددرصدی در بازار ارز و خودرو و مسکن و... تنها گوشهای از نتایج اعتماد به غرب است.
تقلای مدعیان اصلاحات برای سانسور نقش خود در میراث دولت قبل
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:«اصلاحطلبان در یک رویکرد عقلایی به دولت اجازه دادند تا مستقر شود و بتواند برنامههای خود را اجرائی کند».
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت:«دولت آقای رئیسی به مشکلات واقعی مردم توجه ندارد و تاکنون این مشکلات حل نشده است. رویکردی که دولت رئیسی در پیش گرفته بیشتر مبتنی بر حرف درمانی است و تلاش میکنند با وعده و شعار مردم را اقناع کنند».
شتاب در واکسیناسیون سراسری، ترخیص کالاهای اساسی دپو شده در گمرک، تدبیر برای جلوگیری از قطعی سراسری برق، کلیدزدن ساخت یک میلیون مسکن در سال، راهاندازی کارخانههای تعطیل و نیمه تعطیل، مدیریت غائله اخلال در سامانههای سوخت، مقابله با گرانی خودرو، کاهش قیمت مصالح ساختمانی، مدیریت بازار مرغ و تخم مرغ با هدف کاهش قیمت، کاهش قیمت مصالح ساختمانی با هدف جلوگیری از افزایش قیمت مسکن و...تنها بخشی از اقدامات دولت رئیسی در چند ماه اخیر است.
با اینحال مدعیان اصلاحات به عنوان بانیان اصلی میراث نامطلوب بجامانده از دولت قبل، چشمان خود را بسته و این اقدامات را سانسور کرده و در پی پاک کردن ردپای خود در ایجاد وضع موجود هستند.
در ماههای اخیر مدعیان اصلاحات به دفعات دولت را آماج حمله قراردادهاند. با اینحال این طیف مدعی است که به دولت فرصت داده تا مستقر شود و برنامههای خود را اجرایی کند!
سایر اخبار این روزنامه
ملت ایران بالقوه نخبه است/ غفلت از استعدادها نقشه استعمار است
نقش آموزش و پرورش و نخبگان در توسعه (یادداشت روز)
اخبار ویژه
کنترل نظامی مأرب به دست انقلابیون افتاد
ساخت ۷۰۰ هزار مسکن در سراسر کشور آغاز شده است
نیروهای نظامی لهستان به جان پناهجویان افتادند
نامه 253 نماینده مجلس به اژهای برای برخورد با متخلفان کرسنت
آیتالله محسن مجتهد شبستری دعوت حق را لبیک گفت
داروهای بیماران پروانهای رایگان شد
عادیسازی روابط از طریق ورزش ممنوع است
فتنه آبان 98 چرا پدید آمد؟(نگاه)
عوض کردن جای بدهکار و طلبکار در آستانه دور جدید مذاکرات برجامی!
ملت ایران بالقوه نخبه است/ غفلت از استعدادها نقشه استعمار است
ملت ایران بالقوه نخبه است/ غفلت از استعدادها نقشه استعمار است