روزنامه شرق
1400/09/22
به هرچه طرح صیانت است آلرژی دارم
معینالدین سعیدی، نماینده چابهار: به هرچه طرح صیانت است آلرژی دارم وحیده کریمی: ۱۸ ماه از شروع به کار مجلس یازدهم میگذرد و در این مدت دولت مقبول نمایندگان انقلابی بر سر کار آمده تا شاهد یکدستشدن ارکانهای حاکمیتی در کشور باشیم؛ هرچند این هماهنگی در چینش سیاسی برای کشور تاکنون آورده خاصی نداشته و مشکلات اقتصادی، دیپلماسی، زیستمحیطی و... به گرههای کوری تبدیل شدهاند و از سویی دیگر مردم در تأمین حداقلهای زندگی خود ناتوان هستند. در گفتوگو با معینالدین سعیدی، نماینده چابهار در مجلس یازدهم به بررسی ابعاد مختلف بحرانهای فعلی کشور و راهحلهای برونرفت از چالشهای پیشرو با نگاهی بر اولویتهای مجلس فعلی پرداختهایم.اجازه دهید بحثمان را با موضوع بحران آب شروع کنیم. در هفتههای گذشته چند استان درگیر اعتراضات به خشکسالی بودند. به نظر شما مهمترین دلایل بروز بحران زیستمحیطی عظیم فعلی در کجاست؟ چه شد که تنشآبی اکثر استانهای کشور را درگیر کرده است؟
دو هفته بعد از شروع به کار در مجلس شورای اسلامی در خرداد ۱۳۹۹ طی نطقی، متذکر شدم که اگر تدبیر بایسته برای بحث بحران آب نداشته باشیم، مسلما این بحران دامنههای فعلی را پشتسر گذاشته و به مرز فاجعه خواهد رسید و تبعات جبرانناپذیری خواهد داشت. باید قبول کنیم فلات ایران در منطقه خشک و نیمهخشک قرار دارد و بارش سالانه ما نسبت به خیلی از کشورهای همسایه پایینتر است و طبیعتا باید مدیریت منابع آب هم متناسب با شرایط اقلیمیمان باشد.
بنابراین در رابطه با نحوه عملکرد در حکمرانی آب میتوان نقدهایی را مطرح کرد؟!
بحث حکمرانی آب در کشور ما دچار اشکالات جدی است. نوع نگاه ما به توزیع آب در مناطق مختلف و پروژههای بیناستانی، برخاسته از یک نگاه آمایشی با رعایت ملاحظات اجتماعی و زیستمحیطی نبوده. درواقع پیشبینیهای قانونی خوبی برای بحث مدیریت آب داریم که متأسفانه این تکالیف که قانونگذار مشخصا برعهده وزارت نیرو گذاشته، اجرائی نشده. به نظرم همان مدلی که کشورهای توسعهیافته دنیا انجام میدهند، بحث شیرینسازی آب دریا بوده، حتما باید در این زمینه کار بکنیم. قانون برنامه ششم توسعه ماده ۳۶ تأکید مؤکد به این موضوع دارد که متأسفانه تکالیف اجرائی نشده.
در شرایط فعلی که چند استان درگیر چالش جدی شدهاند و کار به اعتراضات مردمی کشیده، چرا مجلس در بحبوحه اعتراضات واکنشی نشان نداد؟
در آن برهه مجلس در تعطیلات به سر میبرد و طبیعتا به معنی انفعال در برابر این موضوع نیست اما هنوز دامنههای اتفاقاتی که در اصفهان افتاده برای ما روشن نیست و طبیعتا این انتظار را داریم که هرگونه اعتراضی باید بر مبنای موازین قانونی باشد، قانونگذار پیشبینی کرده اما شاهد هستیم که این اعتراضات مجوزهای قانونی و لازم را کسب نکرده. از یک طرف هم باید به این نکته توجه کرد که بیآبی قابل تحمل نیست. اما تأکید میکنم بر وفاداری بیبدیل مردم سیستانوبلوچستان به کشور و نظام؛ چراکه ما اگر در اصفهان یا فلات مرکزی کشور شاهد کمبود آب کشاورزی و مشکلات ناشی از آن و انتقال آب بیناستانی هستیم که این باعث اعتراض مردم شده، در سیستانوبلوچستان مخصوصا در پهنه سواحل مکران وقتی ۸۱ درصد مردم دسترسی به آب شرب ندارند، شاهد اعتراض مردم نبودید و طبیعتا فریاد تشنگی مردم ما خیلی شنیده نشد.
اعتراض در این موارد میتواند منجر به شنیدهشدن صدای این افراد باشد و وجه بدی ندارد، فکر نمیکنید اگر اعتراض میکردند صدایشان شنیده میشد؟
مردم ما مرز قائل هستند، بین نظام جمهوری اسلامی و کارگزارانی که از طرف نظام بهعنوان دولت و سیستم اجرائی تعیین شدهاند. شاید نجابت مردم ما هم اجازه نداده که فریادشان را بلند کنند اما شاهد هستید که در یکونیم سال گذشته مطالبهگری اصولی و کارشناسی اتفاق افتاده و شرایط بهگونهای شده که ناشنواترین گوشها هم نمیتواند گوششان را به روی صدای بلند آب مردم سیستانوبلوچستان ببندد، مخصوصا در جنوب استان سیستانوبلوچستان. بنابراین من معتقدم همه مسیرها باید از مجاری قانونی خود طی شود و طبیعی است اگر هم اعتراض وجود دارد، حتما باید با کسب مجوز باشد تا بعدا باعث سوءاستفاده نشود.
اصل ۲۷ قانون اساسی صراحتا هر تجمعی را که مسالمتآمیز و بدون حمل اسلحه باشد، پذیرفته و رسمیت بخشیده است. اعتراضات اصفهان هم از این دست بود؛ بنابراین در اصفهان یا در مورد استان سیستانوبلوچستان چرا کسب مجوز را شرط میدانید؟
اینجا شرطی را هم گذاشته است که مخل با قوانین اسلام نباشد و مسلحانه نباشد.
کشاورزان اسلحه نداشتند و امنیت ملی و اصل نظام را هم در مخاطره قرار نداده بودند؟!
طبیعتا سخن شما درست است و من معتقدم حتما سیستم اجرائی کشور مشخصا وزارت کشور که متولی این موضوع است علیالقاعده باید در چنین موضوعی مجوز را به مردم بدهند. بههرحال کشور و نظام و انقلاب ما که مهمترین مسئلهاش آزادی بیان و آزادی اعتراض بوده و جزء مواردی است که قانونگذار به صورت مصرح و واضح پیشبینی کرده اما اینکه چرا این موضوع اجرائی نمیشود مقال دیگری را میطلبد.
برگردیم به راهحلهای رفع تنش آبی، دیپلماسی آب تا چه میزان میتواند به کمک ایران بیاید درحالیکه بحث حقابه ایران از هیرمند و همچنین چالش سدسازی ترکیه ادامهدار بوده؟
دقیقا موضوعی که باید درموردش بیشتر کار کنیم، فعالکردن دیپلماسی آب با کشورهای همسایه است. میبینیم که ترکیه بهشدت در حال سدسازی است. حتی افغانستان سد کمالخان را ایجاد کرده و درواقع توافقنامهای که سال ۱۳۵۱ بین ایران و افغانستان بوده به نوعی نقض شده و حقابه ایران داده نمیشود. ضرورت دارد وزارت نیرو و سازمان محیط زیست و همچنین وزارت امور خارجه در جهت فعالسازی دیپلماسی آب تلاش کنند تا بتوانیم از این استفاده کنیم.
حوزه انتخابیه شما متأثر از اتفاقات افغانستان است. اکنون هم طالبان بر رأس حکومت قرار گرفتهاند، آمدن طالبان را چطور ارزیابی میکنید. آیا دیالوگ مثمرثمری را با طالبان برای گرفتن حقابه از هیرمند میتوان تصور کرد؟
موضوع دیپلماسی آب محدود به اتفاقات بعد از طالبان نیست. سد کمالخان در دوران اشرف غنی بسته شده و همان موقع هم رویکرد افغانستان رویکرد سازندهای نبود. صدالبته نباید خودمان را کاملا وابسته به آب تأمینشده توسط افغانستان کنیم. البته اتفاقات خوبی هم افتاده و بحث چاههای ژرف را در سیستان داشتیم که بسیار مؤثر است. در کنار آن حتما و حتما باید بر بحث انتقال آب از دریای عمان به اقصانقاط سیستانوبلوچستان تأکید شود؛ اما درباره طالبان، فکر میکنم شاید خیلی خوشبینانه و سادهلوحانه باشد که فکر کنیم میتوانیم از این گروه انتظار داشته باشیم که در گزارههایی مثل دموکراسی، حقوق بشر، حقوق بانوان و نظایر این زمینه کار کنند. طبیعتا به این معنی نیست که ما دیپلماسی خودمان را فعال نکنیم. چه بسا در شرایط فعلی دیپلماسی ما در این زمینه باید فعالتر شود. گاهی شاهد هستم برخی تریبونها تلاش دارند طالبان را تطهیر کنند که به نظرم طالبان پدیده عجیبی است و هرگز قابل اعتماد نبوده و نیست و نخواهد بود.
در شرایط سخت اقتصادی طرحهای توسعهای در جنوب شرق ایران میتواند گرهگشا باشد. بندر چابهار میتواند در آینده نقش مهمی را در اتصال شرق به غرب در مسیر جاده ابریشم ایفا کند؛ اما خبرهای خوبی از حضور خارجیها در چابهار به گوش نمیرسد. بعد از ماجرای حضور روسیه و هند در نهایت هم گویا سهم چین شده است. بالاخره در بندر چابهار چه خبر است؟
موافق این نقد که چابهار دست کدام کشور است، نیستم؛ اما اجازه بدهید قبل از ورود به بحث چابهار به این نکته حتما اشاره کنم که نوع مواجهه ما با غرب هرگز نباید باعث شود به دامن شرق پناه ببریم و فکر کنیم شرق در شرایط سخت کنار ماست. الان کشورها دوستی و دشمنی دائمی ندارند؛ بلکه آنچه دائمی است منافع ملی آنهاست. ما تجربههای تلخی هم داریم. درعینحال که سوابق مناسبات ما با غرب و مخصوصا با آمریکا که دیدید آخرین اتفاقات خروج یکجانبه آمریکا از برجام نشان داد که آمریکاییها قائل به هیچکدام از اصول و قواعد بینالمللی نیستند؛ اما از ترس عقرب جراره به مار غاشیه نباید پناه برد. سیاست اصولی جمهوری اسلامی نه شرقی، نه غربی بوده و همان اصولی که مقام معظم رهبری تدریس کردند که عزت، حکمت و مصلحت را باید در حوزه دیپلماسی خارجی فصلالخطاب قرار دهیم.
اما درباره چابهار باید بگویم که چابهار پارادوکس عجیبی است. از یک طرف ظرفیتهای بیبدیلی که واقعا ممتاز است و تعبیری که مقام معظم رهبری دارند گنج پنهان است و ما از توسعه غافل شدهایم. چابهار تنها بندر اقیانوسی کشور هست. نزدیکترین نقطه دسترسی به کشورهای آسیای میانه هست. آنجا ظرفیتهای بیبدیل گردشگری، کشاورزی و شیلاتی داریم. تنها جایی از کشور است که مناطق گرمسیری را داریم. به نوعی میتوان گفت هندوستان کوچک است. چابهار با چنین ظرفیتهای بیبدیلی متأسفانه به لحاظ شاخصهای توسعه انسانی در پایینترین سطح است.
برای سرعتبخشیدن به طرحهای توسعهای در این منطقه، سرمایهگذاری خارجی مطرح شد؛ اما در نهایت در رابطه با نحوه قراردادها افکار عمومی اقناع نشده است!
درخصوص سرمایهگذاری کشورهای دیگر، قرار بود هند بیاید و اپراتوری بندر را برعهده بگیرد و میزان سرمایهگذاری قرار بود حداقل 500 میلیون دلار باشد که تا این لحظه کمتر از 30 میلیون دلار سرمایهگذاری کردهاند و به تعهداتشان عمل نکردهاند. الان بحث توافقنامه 25ساله با چین را داریم که صدالبته حتما باید به مجلس بیاید. شاید پیشنویسها در مجلس بحث نشده؛ اما به صورت رسمی اگر قرار است انجام شود، حتما باید به تأیید مجلس شورای اسلامی برسد. من خودم نگرانیهایی دارم.
با توجه به پیشنویس قرارداد 25ساله که به رؤیت مجلس رسیده، ارزیابی شما از نقش چین در ایران و بندر چابهار چیست و آیا این قرارداد ممکن است ایران را مستعمره اقتصادی چین کند؟
مسلما با شما موافق نیستم که قرار است مستعمره اقتصادی چین باشیم. چنین نگاهی نه در بین رویکردهای کلان دستگاه خارجی وجود دارد و نه مقام معظم رهبری چنین اجازهای خواهند داد. سیاست اصولی ما بر مبنای نه شرقی، نه غربی بوده و خواهد بود. آنچه مهم است بحثهای سرمایهگذاری است. پیشنویسی که مطالعه شد خیلی جزئیات را به همراه ندارد و پروژههایش مشخص نیست. بنده هم ممکن است نگرانیهایی داشته باشم که عرض کردم. این نگرانیها بر مبنای ورود چینیها در کشورهای دیگر بوده. من از نزدیک با مردمی که از این موضوع آسیب دیدهاند، صحبت کردهام؛ اما هرکسی که الفبای اقتصاد را بداند، میداند که در شرایط فعلی رشد اقتصادی مطلوب را نخواهیم داشت؛ مگر اینکه رشد سرمایهگذاری خارجی را داشته باشیم. ما در منطقه بهشدت با پایینبودن شاخصهای انسانی و کمبود حداقلها مواجهیم.
درمورد شاخصهای انسانی که فرمودید در منطقه از حداقلها هم پایینتر است. یکی از سؤالهای همیشگی افکار عمومی این است که دلیل این بیتوجهی چیست.
خیلی از نقاط کشور مثل خوزستان را میبینید که بحثهای مذهبی وجود ندارد؛ اما شرایط مطلوب نیست؛ بنابراین با چنین موضوعی مطلقا نمیتوانم موافق باشم. به نظرم بخش بزرگی از محرومیتهای منطقه محرومیتهای تاریخی است، شاید صدها و هزاران سال منطقه محروم بوده و اینکه اینها مرتفع شود مستلزم یکسری اقدامات ویژه است و با روشهای معمول فاصلهها بیشتر میشود. باید نظام بودجهریزی را دچار تحول کنیم. تبعیض مثبت نسبت به مناطق محروم باید اتفاق بیفتد و تا این اتفاق نیفتد، با این روشها طبیعتا هرگز به جایی نخواهیم رسید. مردم ما سالها فقر را تحمل کردهاند و الان برایشان تحمل فقر سختتر شده.
یکی از انتقادات به مجلس در همین راستاست؛ مجلس یازدهم خیلی در حاشیه قرار دارد تا تمرکز بر مشکلات؛ مانند توان و تمرکز نمایندگان بر طرحهای مختلف صیانت. بالاخره دغدغه نمایندگان مجلس چیست؟ چه اولویتبندیای دارند؟
من فکر میکنم حریت باعث میشود انسان در کنار دیدن معایب، محسنات را هم ببیند و یکی از لوازم کار یک رسانه متعهد این است که این حریت را داشته باشد.
اما طرحهایی که نام بردید. من خودم هم نسبت به هرچه طرح صیانت است، آلرژی دارم. درباره صیانت از کاربران فضای مجازی عمیقا معتقدم این طرح مشکلات ساختاری دارد. الان هزاران انسان داریم که معیشتشان را از حوزه فضای مجازی میگذرانند. معتقدم چنین طرحی نباید جزء اولویتهای مجلس باشد. اخیرا طرح صیانت مردم در برابر حیوانات وحشی مطرح شده که البته به من که رئیس فراکسیون محیط زیست هستم، ارجاع داده نشده است. معتقدم اگر قرار است در طرحی صیانت باشد، باید صیانت از جیب مردم در برابر تورم و دستبردن نهادهای دولتی، مانند اتفاقاتی که در بورس میافتد، باشد.
در رابطه با شأن نظارتی مجلس، در چند ماه گذشته به هر دلیلی شاهد گزارشهای سلسلهواری بودیم که در صحن در باب محکومیت و متهمدانستن آقای روحانی و کابینهشان قرائت شد. همه موافق هستیم که اگر کسی کار اشتباهی کرده، رسیدگی شود؛ اما بحث به این سمت رفته که آیا مجلس اصولگرا که خودش را مقابل دولت روحانی میدید، اکنون دنبال تسویهحساب سیاسی است؟
من خودم قائل به این موضوع نیستم. البته باید برای شرایط اقتصادی کشور تدبیر کنیم تا صرفا متهمکردن گذشتگان. اما من از شما به عنوان یک رسانه مستقل میپرسم آیا واقعا مستقل هستید؟ شما چطور توجیه میکنید دولتی که برادر رئیس دولت متهم به فساد است، برادر معاوناول، دختر وزیر، داماد وزیر متهم به فساد هستند. اشکال شما عزیزان اصلاحطلب این است که اشکال را در طرف مقابل دیدهاید، ولی آسیبشناسی نکردهاید؛ آنچه را در دولت و کسانی که به نوعی بزرگان جریان اصلاحات هستند، ندیدهاید.
سؤال ما برآمده از گزارشهایی است که در کمیسیون اصل 90 تهیه و در صحن قرائت شده است. افرادی که شما نام بردید، در قوه قضائیه به اتهاماتشان رسیدگی و محکوم شدند و باید دوران محکومیت را بگذرانند! اما...
خب سؤال من هم از شما این است چه چیزی باعث میشود فساد تا این اندازه در یک دولت ریشه میدواند؟ نمیشود گفت اینها با ارکان دولت ارتباط نداشتند. من الان نگاهم ابدا به فرد نیست؛ اما چه چیزی باعث این اتفاق میشود؟ در نظامی هستیم که یکی از مبانی اصولی آن عدالت و مبارزه با فساد بوده است. واقعا چه چیزی باعث این اتفاق شده؟ بسترهایی که باعث چنین فساد ساختاری و گاهی سیستماتیک میشوند، چه هستند؟
اجازه دهید سؤالم را کامل کنم. اگر مجلس و دولت بسترهای فساد را حذف نکنند، مهم نیست اسم دولت چه باشد یا چه کسی رئیسجمهور است، فساد ادامهدار خواهد بود. ما میگوییم نظارت مجلس چرا به دعوای جناحی تنزل پیدا کرده است؟!
من فکر نمیکنم گزارشهای اصل 90 مجلس مانع این موضوع باشد که با بسترهای فساد مبارزه شود. اصل 90 بر اساس تکالیفی که قانونگذار تعیین کرده است، به خیلی از موضوعات ورود میکند. اینکه گزارشهایی درباره افراد خوانده میشود و شاید همه ما نقدهایی داشته باشیم، به این معنی نیست که نسبت به ریشههای فساد بیتفاوت هستیم. من اگر فساد را از دولت آقای رئیسی هم ببینم، خواهم گفت. عرض کردم فساد از هیچ دولتی پذیرفتهشده نیست؛ اما از دولت جدید که مبنایش مبارزه با فساد بوده، اصلا پذیرفتهشده نیست. صدالبته قصاص قبل از جنایت نمیکنیم، ولی تلاشمان این است که در مجلس و دیگر ارکان کشور بسترهای ایجاد فساد شناسایی و حذف شود.
در رابطه با فسادخیزبودن دولت سیزدهم، تیمی که آقای رئیسی برای اهدافشان چیدهاند که مهمترین کارشان مبارزه با همین فساد است، فعلا دستاوردی نداشته است. شما این تیم را دارای پتانسیلی میبینید که در این مسیر موفق شود؟
من یک بلوچ هستم و لزوما چیزی به نام بلوچ ناامید نداریم و بلوچها همیشه به آینده امیدوار هستند؛ اما مردم واقعا اقدام عملی میخواهند و حرف و بحث ما کفایت نمیکند. در صد روز اول اقدامات خوبی هم اتفاق افتاده که من انتظار دارم به آنها هم اشاره کنید؛ مثل بحث واکسیناسیون سراسری. شرایطی که الان با آن مواجه هستیم، واقعا متفاوت شده است. در حوزه اقتصادی طبیعتا انتظارات برآورده نشده است؛ تغییرات ارزش پایه پولی، مهار تورم، قیمت کالاهای اساسی. شاهد هستید که 45 هزار تومان یارانه دولت آقای احمدینژاد که حدود 50 دلار بود، الان یک دبه ماست هم نمیشود. شرایط معیشتی مردم روز به روز سختتر میشود. بااینحال شما هم قبول دارید که بحث جراحیهای اقتصادی زمانبر است. به نظرم در عین حال که ناهمگونیها و عدم انسجام را در تیم اقتصادی دولت میبینیم، باید بیشتر فرصت دهیم که بتوانند برنامههایشان را عملی کنند.
در پایان اجازه بدهید بپرسم با روندی که دولت و مجلس در پیش گرفتهاند، مجلسی که حامی شخص رئیسجمهور بوده، اگر چالشها همینطور ادامه داشته باشد، بین انتخاب منافع سیاسیاش که رئیسی بوده و منافع مردم، کدام سو خواهد ایستاد و این اکثریت مجلس منافع مردم را در نظر خواهند گرفت یا منافع حزبی خودشان را؟!
وقتی این سؤال را میپرسید، انگار دولت رئیسی برخاسته از مردم نبوده و آنها در برابر مردم ایستادهاند. طبیعتا اینگونه نیست. دولت مشروعیت خود را از رأی مردم کسب میکند و من فکر نمیکنم الان دوگانه دولت و ملت را شاهد باشیم. اما مسلما ما نماینده مردم هستیم و وکیلالدوله نیستیم. عقد اخوتی هم نبستهایم. مادامی که احساس کنیم دولت در راستای اصول خودش و بر مبنای نکاتی که مقام معظم رهبری بهعنوان نصبالعین مطرح کردند، در راستای احقاق حقوق حقه مردم تلاش میکند، طبیعتا باید همراهی داشته و بیشترین همافزایی را داشته باشیم؛ اما هر کجا احساس کنیم از این اصول عدول اتفاق میافتد، طبیعتا مردم انتظار دارند مجلس شأن نظارتی خودش را عمل کند و نباید نگاههای سیاسی و حزبی تأثیری در پیوند ناگسستنی خادم مردم و ولینعمتشان داشته باشد.
سایر اخبار این روزنامه
بودجه انقباضی
سال ۱۴۰۱ در جامعه
به هرچه طرح صیانت است آلرژی دارم
اگر حقایق را روایت نکنید، دشمن جای ظالم و مظلوم را عوض میکند
پرونده باز قیمت خودرو
مذاکره بر سر ایران رقابت با عربستان
چرا سردار آزمون مهم است؟
سقف بودجه شهرداری کوتاه شد
مذاکرات کند است اما ادامه دارد
اسماعیلی و صفارهرندی نمایندگان رئیسجمهور در صداوسیما
جای خالی روششناسی نهادگرا
به نام مردم، به کام سودجویان
نقد نظام حقوقی مخل کسبوکار
مذاکره بدون دلواپسی