غفلت از اقتصاد، ویرانگر است

فتح اله دهقان - دانش آموخته جغرافیای سیاسی‪-‬ از سپیده دم تاریخ اقتصاد در زندگی انسان‌ها نقش به‌سزایی داشته است. به گواه تاریخ رونق اقتصادی موجب شکوفایی، پیشرفت و توسعه جوامع، قوام و دوام تمدن‌ها و کسادی و رکود اقتصادی موجب نابودی و زوال تمدن‌ها بوده است.
اقتصاد در ادیان الهی ایین‌های بشری جایگاه خاصی دارد.
در دین اسلام نیز معیشت مردم مورد توجه زیادی واقع شده است.
در دنیای جدید، اقتصاد جایگاه ویژه‌ای دارد و حرف اول را می‌زند.


اگر چه در دنیای قدیم عامل نظامی، عنصر اصلی در تامین امنیت جوامع بوده اما در دنیای جدید مهم‌ترین متغیر در تامین امنیت ملی، اقتصاد است.
در دنیای پیچیده و مشبک کنونی‌عدم توجه به اقتصاد تاثیرات بنیان کنی بر جوامع برجای می‌گذارد «فروپاشی و اضمحلال اتحاد شوروی سابق شاهد این ادعا است».
درخصوص این مهم مواردی را متذکر می‌شوم:
۱-اقتصاد علم است، بکارگیری اصول علم اقتصاد برای اداره جوامع ضرورتی اجتناب ناپذیر است. سیاست گذاری، تصمیمات و عملکرد اقتصادی باید بر اساس اصول پذیرفته شده علم اقتصاد باشد.
۲-فهم و پذیرش علم اقتصاد، لازمه حل مشکلات و معضلات اقتصادی جامعه این است که دست اندرکاران، مسئولان، دولتمردان و عامه مردم، فهم درستی از موضوع مهم و اساسی اقتصاد داشته و باور داشته باشند که اقتصاد علم است و بکارگیری اصول آن برای نجات کشور ضرورتی اجتناب ناپذیر است.
۳-بانیان و مدیریت اقتصاد، اداره اقتصاد کشور باید توسط اقتصاددانان و فن سالاران اقتصادی باشد که متخصص در این زمینه بوده و مسلط به اصول نوین علم اقتصاد و اصطلاحا به روز باشند.
۴-ارتباط اقتصاد با دیگر بخش‌ها، ارتباط اقتصاد با سیاست، فرهنگ و...اجتناب ناپذیر است.
در این میان نقش سیاست در اقتصاد بسیار پر رنگ وجدی است و به هیچ وجه نمی‌شود آن را نادیده گرفت.
۵- سازمان متناسب، با توجه به نقش و جایگاه اقتصاد در دنیای کنونی ایجاد سازمانها و تشکیلات متناسب و اقتصاد محور ضروری است. در حالی که ساختار کنونی کشور کهنه و به روز نیست. به عنوان مثال، آیا ساختار و سازمان وزارت خارجه متناسب با این مهم است؟
۶- استراتژی متناسب، آیا دارای استراتژی متناسب، علمی و به روز در سطوح خرد و کلان اقتصادی هستیم «براساس واقعیتهای موجود ما فاقد استراتژی در این امر مهم بوده و دچار روزمرگی هستیم و حتی در خصوص تامین و تثبیت قیمت مرغ و تخم مرغ نیز مشکل داریم».
۷- تامین و تربیت نیروی انسانی متناسب، آیا اقدامی در خصوصی تربیت و تامین نیروی انسانی متخصص و آگاه به این امر مهم انجام داده ایم؟
۸- استفاده از تجربیات جهانی، برای نجات اقتصاد کشور استفاده از تجربیات جهانی امری ضروری و اجتناب ناپذیر است.
به عنوان مثال، ضروری است که به موازات سیاست نگاه به شرق از تجربیات چین در زمینه اقتصاد استفاده کنیم. بررسی کنیم، چین با اتخاذ چه استراتژی و چه عملکردی از کشوری توسعه نیافته وجهان سومی در حال سعود برای کسب جایگاه ابرقدرتی جهان است؟
۹- ارتباط با سایر اقتصادها، برای نجات اقتصاد کشور ارتباطات امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. زیرا در ذیل این ارتباطات است که امکان استفاده از تکنولوژی، دستاوردهای مدیریتی، سرمایه و بازارهای دیگر اقتصادها فراهم می‌شود. نحوه و شکل ارتباط نیز باید به روز باشد، مبادله کالا با کالا در دنیای امروز نمی‌تواند حلال مشکلات اقتصاد به گل نشسته کشور باشد.
۱۰- اولویت اقتصاد، لازمه این مهم این است که بپذیریم اقتصاد کشور دارای مشکلات اساسی است، بحران اقتصادی موجود معضل مهم و حیاتی این مرز و بوم است.
آیا در نزد سیاستمداران، دولتمردان، مدیران و... کشور، اقتصاد اولویت اول است؟
۱۱-اصلاح و تنظیم استراتژی‌های کلان داخلی و خارجی، برای نجات کشور از بحران اقتصادی سیاست‌های کلان و خرد داخلی و خارجی باید باید با محوریت اقتصاد
تنظیم شود.
۱۲-تثبیت مدیریت، ثبات مدیریت، اصلی مهم و اساسی است که باید مورد توجه قرار گیرد. به عنوان مثال: ثبات در ریاست بانک مرکزی مورد توجه قرار گیرد. لازمه این مهم این است کسی که به عنوان ریاست بانک مرکزی انتخاب می‌شود فردی متخصص و بدون وابستگی جناحی باشد که با تغییرات سیاسی جابه‌جا نشود.
القصه، راه حل مشکلات اقتصادی و نجات کشور از این باتلاق خطرناک پذیرش وجود بحران اقتصادی توسط حاکمان، دولتمردان و سیاستمداران، پذیرفتن این واقعیت که راه علاج آن بکاربستن اصول علم اقتصاد و سپردن عنان کار به دست متخصصین، اقتصاددانان، فن سالاران و خبرگان است.
با تجربه علم اقتصاد، اصلاح و تعریف و مشخص نمودن استراتژی کلان و خرد داخلی و خارجی با محوریت اقتصاد، ایجاد ارتباط منطقی میان اقتصاد با سایر بخش‌ها، تعریف و تنظیم استراتژی اقتصادی برای نجات از روزمرگی که مبتلا به اقتصاد کشور است، مد نظر قرار دادن تاثیر متقابل سیاست و اقتصاد، ایجاد ساختار سازمانی متناسب با اقتصاد نوین، تثبیت مدیریت، حداقل در پست‌های کلیدی اقتصادی کشور، تربیت نیروی انسانی آگاه به علم نوین اقتصاد، استفاده از تجربیات موفق جهانی، بهره‌گیری از دستاوردهای مراکز پژوهشی دنیا، تکنولوژی مدیریت بهینه روزدنیا و استفاده از بازارهای مالی بین‌المللی راه‌حل مشکلات اقتصادی و نجات کشور از این بحران خطرناک است.
روی دیگر سکه، نادیده گرفتن و بی‌توجهی به مشکلات اقتصادی و عدم مداقه و غور در بحران اقتصادی است که به مثابه سونامی سهمگینی تاثیرات مخرب، وحشتناک و دهشتناکی بر جامعه دارد که نتایج ویرانگر آن بر ملک غیر قابل پیش‌بینی است.