گراني بنزين تصميم سران سه قوه بود

گروه سياسي|عضو كميسيون امنيت ملي در مجلس دهم از نزديك در جريان اخباري قرار داشته است كه منجر به رخدادهاي تلخ آبان 98 شد. رخدادهايي كه نوع خاصي از عدم هماهنگي، رويكردهاي جناحي و فقدان اطلاع‌رساني درست آن را بدل به يكي از تلخ‌ترين حوادث سياسي سال‌هاي اخير كرده است. فلاحت‌پيشه در گفت‌وگو با «اعتماد» پشت پرده حوادثي كه منجر به حوادث تلخ آبان 98 شد را بررسي مي‌كند ضمن اينكه با بازخواني تاريخ به تحولات امروز كشور در حوزه مذاكرات هسته‌اي و...نيز ورود مي‌كند.
  حسن روحاني اخيرا روايت‌هاي تازه‌اي در خصوص پشت پرده تلاش قدرت‌هاي جهاني براي ديدارش با ترامپ، همچنين ماجراي اعتراضات بنزيني سال98، مطرح كرده است. شما در آن سال‌ها به عنوان يكي از اعضاي فعال كميسيون امنيت ملي فعاليت مي‌كرديد؛ ريشه اعتراضات سال98 از نظر شما كدام موارد است؟
واقع آن است كه در ايران دو مشكل اصلي بر سر راه توسعه وجود دارد؛ يك توزيع رانت در بالا و ديگري رويكردهاي پوپوليستي در حلقه‌هاي پاييني جامعه. اين دو موضوع موانع اصلي تحقق توسعه در ايران است. بر اين اساس براي شكل‌گيري تصميم‌سازي‌هاي توسعه‌اي در وهله نخست بايد دست رانت‌خواران بزرگ قطع شود و پس از آن جراحي‌هاي اقتصادي شكل بگيرد كه در بلندمدت به نفع مردم است، جراحي‌هايي كه هر چند در كوتاه‌مدت ممكن است، مشكلاتي را ايجاد كند. هم رانت‌خواران در دولت‌ها نفوذ دارند و هم اينكه دولت‌ها اغلب رفتارهاي پوپوليستي در پيش مي‌گيرند. مبتني بر اين واقعيت‌ها، دولت‌ها در ايران مسووليت تصميمات خود را به عهده نمي‌گيرند. به عنوان نمونه، مجلس ايران در زمان تصويب بودجه سقفي را در بودجه در نظر مي‌گيرد، بعد دست دولت را باز مي‌گذارد تا يارانه را توزيع كند. دولت‌ها در توزيع اين منابع مشكلاتي پيدا مي‌كنند و ناچارند مشكلات را فرافكني كنند.
  اين موارد چه ارتباطي با مقوله گران كردن بنزين پيدا مي‌كند؟
زماني كه دولت و مجلس حاضر نشدند مسووليت جراحي‌هاي مورد نظر را به عهده بگيرند، مسير تازه‌اي تدارك ديده شد تا در قالب ابتكاري به نام نشست سران سه قوه موضوعات ريشه‌اي را بررسي كنند. ظرفيت سران سه قوه، هم براي صرفه‌جويي در زمان و هم هم‌افزايي بيشتر قواي سه‌گانه تصميمات تدارك ديده شد. در خصوص گراني بنزين نيز در قالب چنين ظرفيتي تصميم‌سازي شد.


  قبل از تصميم سران قوا، موضوع در قالب نشست‌هاي غيرعلني در مجلس مطرح شد. نظر نمايندگان در اين خصوص چه بود؟
نمايندگان مجلس، بيش از هر مسوولي با مردم ارتباط مستقيم دارند و از نزديك شاهد مسائل جامعه هستند. موضوع گراني بنزين سه بار به صورت استمزاجي در جلسات غيرعلني مطرح شد، هر سه بار نمايندگان مخالفت كردند و حتي اجازه بحث ندادند. اما نهايتا سران سه قوه، مصوب كردند كه بنزين گران شود. در آن سه‌شنبه معروف كه 3روز قبل از گراني بنزين بود، علي لاريجاني باز هم به نمايندگان نگفتند كه قرار است بنزين گران شود، تنها يك استمزاج جدي‌تر را در جلسه غيرعلني مطرح كرد و ديگر به موضوع پرداخته نشد تا اينكه نهايتا موضوع اعلام عمومي شد و شوكي در جامعه به وجود آمد.
  اما بعد از اعلام عمومي به گونه‌اي فضاسازي شد كه انگار هيچ كدام از روساي قواي سه‌گانه از موضوع با خبر نبودند. روحاني اشاره كرد كه در روز جمعه باخبر شده، ابراهيم رييسي خود را به كل مخالف موضوع نشان داد و علي لاريجاني هم ترجيح داد سكوت كند. حسن روحاني اين فضا را «تو كاسه دولت گذاشتن» تفسير مي‌كند. چرا اينچنين شد؟
پس از اعلام عمومي خبر و مشخص شدن واكنش‌هاي منفي مردم، مسابقه‌اي بين سران قوا شكل گرفت كه خود را بي‌خبر نشان دهند. در صورتي كه تصميم در نشست سران قوا گرفته شده و مجلس بي‌اطلاع بود. اين روند باعث شكل‌گيري وضعيت ناگواري شد كه نمي‌توان از آن دفاع كرد.
  در روايت تازه حسن روحاني به برخي افراد و جريانات سياسي مخالف دولت اشاره مي‌شود كه آتش اعتراضات را آغاز كرده و در آن دميدند. شما از نزديك در جريان امور بوديد، نقش اين جريانات سياسي مخالف دولت وقت در بروز مشكلات چه بود؟
10نفر از نمايندگان مجلس دهم، تاوان يك سوال از وزير كشور را دادند؛ من يكي از اين 10نماينده بودم. ما از وزير كشور اين پرسش را طرح كرديم، چرا مسائل سال98 به گونه‌اي مديريت نشد كه اين اندازه خسارت متوجه مردم و كشور نشود. ما به دنبال ابعاد پنهان موضوع بوديم. اما هرگز اجازه داده نشد وزير كشور به مجلس دهم بيايد.
  با توجه به اينكه رحماني‌فضلي ارتباطات نزديك با علي لاريجاني داشت، آيا رييس مجلس در برابر حضور وزير كشور در مجلس مانع‌تراشي مي‌كرد؟
من نمي‌خواهم از افراد نام ببرم، من به عنوان يكي از 10نفر متقاضي استيضاح، تحت فشارهاي شديدي قرار داشتم، هر 9نفر از نمايندگان ديگر هم روايت‌هاي خود را دارند. چهره‌هايي چون علي مطهري، خانم سلحشوري و... از جمله اين نمايندگان بودند.وزير كشور مسوول مديريت تحولات بود، در حالي كه به وظايف خود عمل نكرد. همين امروز هم جناح‌هاي سياسي همديگر را متهم مي‌كنند كه آشوب‌هاي مديريت شده راه مي‌اندازند. در سوال شما هم مطرح بود. براي روشن شدن ابعاد پنهان موضوع، وزير كشور بايد در مجلس حاضر مي‌شد و به ابهامات پاسخ مي‌داد. اين ابهامات روشن نشدند و امروز بسياري از رسانه‌هاي ماهواره‌اي و معاند در غياب روايت‌هاي مستند، گزارش‌هاي خود را به خورد ملت مي‌دهند.معتقدم كشور نبايد اين همه تاوان براي يك حركت توسعه‌اي مي‌داد. دولت اگر از يك ماه قبل پرداخت يارانه به ملت را شروع مي‌كرد و شفاف اطلاع‌رساني مي‌كرد، اگر سران قوا هماهنگ عمل مي‌كردند و پشت دولت را خالي نمي‌كردند و اگرهاي ديگر... اين حجم از خسارات ايجاد نمي‌شد. بدترين موضوع در عرصه سياسي، رويارويي ايراني با ايراني است. ما به نسلي تعلق داريم كه رويارويي با دشمن بعثي، مواجهه با امريكا و... را با گوشت و استخوان‌مان حس كرديم اما رويارويي ايراني با ايراني دردي است كه انگار هرگز كهنه نمي‌شود. اما لابي‌هاي سياسي اجازه حضور رحماني‌فضلي در مجلس را نداد.شايد برخي افراد و جريانات نگران روشن شدن ابهامات و نقش خود در بروز مشكلات بودند.
  امروز دولت سيزدهم معتقد است كه پروسه آزادسازي قيمت‌ها را اجرايي كرده بدون اينكه اعتراضي شكل بگيرد. اما رقباي سياسي دولت، تاكيد دارند اين آرامش ناشي از همراهي همه اركان كشور و گروه‌هاي سياسي و پرهيز از حاشيه‌سازي است. چقدر اين استدلال‌ها درست است؟
سياست‌هاي اقتصادي دولت رييسي، نقاط قوت و ضعف زيادي دارد. يكي از نقاط قوت سياست‌ها اين است كه قاچاق اقلام يارانه‌اي كشور به ‌شدت كاهش پيدا كرده است. اما نقطه ضعف بزرگ دولت آن است كه سياست‌هايش باعث تضعيف طبقه متوسط شده است. در واقع طبقه متوسط كه طبقه مولد جامعه است در دولت رييسي، ذيل شديدترين فشارها قرار دارد.هم فشار مالياتي متوجه اين طبقه است و هم گراني‌ها، محروميت‌ها، كاهش قدرت خريد و... نحوه كنشگري طبقه متوسط با طبقه محروم جامعه متفاوت است. گراني بنزين در سال98 اما فشارها را متوجه طبقات محروم مي‌كرد؛ طبقات پاييني واكنش‌هاي متفاوتي دارند.اينكه واكشن‌ها به گراني بنزين در سال98 با گراني چند ده برابري اقلام اساسي در سال1401 متفاوت است، ناشي از اين تفاوت‌هاي طبقاتي است. اما اينكه آيا فرد يا جرياني با تحريم مردم بتوانند باعث وقوع اعتراض و شورش در كشور شوند و سپس از دولت امتياز بگيرند، امكان‌پذير نيست. 
  حوزه ديگري كه در اظهارات اخير مطرح شده، بحث برنامه‌ريزي براي ديدار ترامپ-روحاني در مهرماه 98 است. اين روايت را چطور مي‌بينيد؟
بدون تعارف مي‌گويم كه دولت روحاني سستي‌هايي داشت. دولت‌ها از اختيارات لازم برخوردارند تا تصميمات خود را در حوزه‌هاي كلان، بدل به تصميمات نظام كنند. به عنوان مثال، رييس شوراي عالي امنيت ملي، رييس‌جمهوري است و تصميم‌گيرندگان اين شورا كه متشكل از مقامات سياسي، امنيتي و نظامي هستند، تصميماتي را مي‌گيرند كه هم در حوزه‌هاي داخلي و خارجي اثرگذار است. دولت در اين شورا اكثريت را دارد و مي‌تواند منويات مورد نظر خود را عملياتي كند.
  يعني فكر مي‌كنيد، اگر روحاني مي‌خواست مي‌توانست با ترامپ به توافق برسد؟
معتقدم در زمان ترامپ امكان احياي برجام وجود نداشت، نقدي كه به روحاني وارد است، آن است كه در زمان بايدن بايد اصرار مي‌كرد و توافق را نهايي مي‌كرد.همه تضمين‌هايي كه امروز در توافق وجود دارد به اندازه 16ماه تاخيري كه در احياي برجام به وجود آمده است، داراي اهميت نيست و اگر توافق شكل مي‌گرفت دستاوردهاي آن قابل مقايسه با همه تضمين‌هاي احتمالي نبودند. 
  اگر حسن روحاني مي‌خواست، مي‌توانست بلافاصله پس از پيروزي بايدن برجام را احيا كند؟ 
به هر حال رييس‌جمهور، راي اكثريت را در شوراي عالي امنيت ملي داشت. چند بار است كه ايشان اعلام مي‌كند: «مي‌خواهيد بگويم كه چه گذشت كه با ترامپ ديدار نكردم يا فلان تصميم را نگرفتم.» اين اظهارات اثري در ارزيابي كارنامه روحاني و دولتش ندارد. 
  ولي به هر حال روحاني هم با محدوديت‌ها و فشارهاي متعددي مواجه بود. فشار دلواپسان، تحريم‌ها، اصولگرايان تندرو و...
همان‌طور كه گفتم در زمان ترامپ امكان توافق وجود نداشت، چراكه ترامپ برخلاف قطعنامه 2231 مي‌خواست ايران از حق غني‌سازي خود كوتاه بيايد تا بخشي از تحريم‌ها، لغو شود. اما معتقدم در ابتداي دوران بايدن اين فضا وجود داشت.
  اما بايدن هم در ماه‌هاي ابتدايي زعامتش تلاش مي‌كرد، فشار حداكثري ترامپ را ادامه بدهد.
اين اشتباه استراتژيك بايدن بود، دولت روحاني هم وقت‌كشي مي‌كرد تا اينكه هر دو دولت بعد از مدتي متوجه شدند مي‌توان توافق را احيا كرد. در كل به نظرم 2ماه پس از آغاز مذاكرات در دولت بايدن امكان توافق وجود داشت.
  روحاني آماده امضاي توافق بود، اما در ايران مجلس يازدهم روي كار بود و طيف‌هاي راديكال اصولگرا در اين مجلس اكثريت را داشتند.
قبل از اينكه كار به مجلس يازدهم برسد، روحاني بايد برنامه‌هايش را پياده‌سازي مي‌كرد.
  بعد از حضور دولت سيزدهم اشاره شد ايران به دنبال تضامين عيني است، آيا اخذ چنين تضاميني ممكن است؟
همين امروز هيچ تضميني را نمي‌توان قطعي فرض كرد. ما از معاهده پاريس مهم‌تر كه نداريم. معاهده پاريس در راستاي نياز روز بشري براي شاخص‌هاي توسعه تنظيم شده بود. اين مهم‌ترين معاهده ميان دولت‌ها در حوزه محيط زيست و توسعه بود. ترامپ از اين معاهده خارج شد. بنابراين در عرصه بين‌المللي، تضمين صددرصدي مفهومي ندارد. بزرگ‌ترين انتقادي كه به دولت رييسي وارد است و در آينده بايد پاسخگوي آن باشد، فرصتي است كه قبل از آغاز جنگ اوكراين براي احياي برجام داشت، ولي آن را از دست داد. بسياري از فرصت‌هاي انرژي ايران بر اثر اين تاخير از دست رفت. روز گذشته روسيه براي خريداران نفت و گاز خود در اروپا، سقف تعيين كرد. در حالي كه روسيه هم ذيل تحريم‌ها قرار دارد. سياست‌هاي ضدتحريمي روسيه را با سياست‌هاي ضدتحريمي ايران مقايسه كنيد تا متوجه شويد كجاي كار قرار داريم.
  چه عاملي چنين جايگاهي را براي روسيه قرار داده است. قدرت نظامي، قدرت اقتصادي يا چي؟
فقط ايران است كه روسيه را در جايگاه برتر قرار داده است كه براي دنيا تعيين تكليف كند. اما ايران تنها اجازه فروش نفت خود را در سواحل شرقي دارد و اجازه ندارد، نفت خود را به سمت غرب صادر كند. اين امتيازي است كه ايران به روسيه داده است و آقاي رييسي بايد به تاريخ پاسخگو باشد. به ويژه اينكه در زمان مذاكرات دولت سيزدهم، بايدن سياست فشار حداكثري دوران ترامپ را كنار گذاشته بود، اما توافقي صورت نگرفت. روسيه با كارت ايران از تحريم‌ها عبور كرد.
  در ايران 2 مشكل اصلي بر سر راه توسعه وجود دارد؛ يك توزيع رانت در بالا و ديگري رويكردهاي پوپوليستي در حلقه‌هاي پاييني جامعه
  موضوع گراني بنزين در سال 98 سه بار به صورت استمزاجي در جلسات غيرعلني مطرح شد، هر سه بار نمايندگان مخالفت كردند
  10 نماينده مجلس دهم استيضاح وزير كشور را پيگيري كردند اما با فشار برخي افراد و جريانات با آن مخالفت شد
  ما به نسلي تعلق داريم كه رويارويي با دشمن بعثي، مواجهه با امريكا و... را با گوشت و استخوان‌مان حس كرديم اما رويارويي ايراني با ايراني دردي است كه انگار هرگز كهنه نمي‌شود
  نقطه ضعف بزرگ دولت رييسي آن است كه سياست‌هايش باعث تضعيف طبقه متوسط شده است.
  نقدي كه به روحاني وارد است آن است كه در زمان بايدن بايد اصرار مي‌كرد و توافق را نهايي مي‌كرد
  در عرصه بين‌المللي، تضمين صددرصدي مفهومي ندارد
  رييسي قبل از آغاز جنگ اوكراين، فرصت براي احياي برجام داشت، ولي آن را از دست داد
  فقط ايران است كه روسيه را در جايگاه برتر قرار داده است كه براي دنيا تعيين تكليف كند
  ايران تنها اجازه فروش نفت خود را در سواحل شرقي دارد و اجازه ندارد، نفت خود را به سمت غرب صادر كند