روزنامه خراسان
1401/07/04
انس و مِلک ز هجر رضا(ع) گریه میکنند
گروه اندیشه – مشهد، به اعتبار تو مشهد است، ای غریبالغربا. هزار و 200 سال از آن فاجعه بزرگ میگذرد، اما گویا درد فراق را پایانی نیست. دلدادگان تو از شرق و غرب عالم، در این ایام خود را به مشهد میرسانند تا غربت تو را مویه کنند و با ذکر یا رضا(ع)، «سنگ سراچه دل را به الماس آب دیده» بشویند. ای مهربان امامی که زیارتت حج فقراست و دعا در حَرَمَت، مستجاب؛ غربت تو را با کدام واژگان میتوان توصیف کرد؟ مشهد این روزها، کربلایی است؛ بیرون از شمارند زائرانی که به عشق زیارت تو، پای پیاده به جاده زدهاند؛ شهر تو، میزبان کبوترانی است که خستهبال و در آرزوی جانپناه و مأمنی، به شوق دیدن گنبد طلاییات، خود را به دروازه شهر تو، مشهدالرضا(ع) رساندهاند. حَرَمَت این روزها، میعادگاه عاشقانی است که روحشان با یاد تو تازه میشود و فرصت رسیدن به مقام بندگی خدا را در صحن و سرای تو جستوجو میکنند. ای امام رئوف، امشب یادآور آن غربت جانکاه است؛ یادآور در انتظار جوادالائمه(ع) ماندن، یادآور عبا بر سر کشیدن، یادآور آن دقایق آخر، دقایق عروج به سوی رفیق اعلی. کیست که به یاد بیاورد آن لحظات غمفزا را، لحظاتی که زهر جفا بدن مطهرت را بیرمق کرد و تو، ای امام مهربان من، سر بر سینه فرزندت، به دیدار معبود شتافتی. آخرین روز ماه صفر، یادآور غمبارترین روز تاریخ مشهدالرضاست و ما، به شوق قربت، مهمان غریب توس هستیم.شیوه رسیدن به مقام بندگی در سیره عملی ثامنالحجج(ع)
در گفتوگو با دکتر محمود مهدوی دامغانی، استاد دانشگاه و مترجم نامآشنا، به بررسی شاخصهای معنوی و اجتماعی سیره امام هشتم(ع) پرداختهایم
جواد نوائیان رودسری – ایام شهادت حضرت ثامنالحجج(ع)، فرصتی است برای بازخوانی سیره نورانی آنحضرت و مجالی است برای آگاهانه عشق ورزیدن به آن وجود مقدس. برای ما که مفتخر به همسایگی و مجاورت مضجع شریف رضوی هستیم، دانستن در اینباره، از اوجب واجبات و ضرورتی غیرقابل انکار است. به همین دلیل، در آستانه سالروز شهادت ولینعمتمان، پیشوای هشتم، امام رئوف، حضرت علی بن موسیالرضا المرتضی(ع)، به سراغ استاد ارجمند و مترجم توانا، دکتر محمود مهدوی دامغانی رفتم تا از او درباره برخی ویژگیهای سیره اجتماعی ثامنالحجج(ع) بپرسم و بیشتر بدانم. استاد اما، دایره بحث را گسترد و از نفوذ معنوی امام رئوف(ع) در میان عموم مردم، طی 12 قرن گذشته تا مژده ولادت آنحضرت از سوی جد بزرگوارش، امام صادق(ع) و تلاش ثامنالحجج(ع) برای رسیدن به مقام بندگی خدا، از طریق تکریم بندگان او و جلوههای این نگاه، در سیره اجتماعی امام رضا(ع) سخن گفت. بیاناتی شیوا و رسا که حیفم آمد با درج سوالاتم، پیوستگی و زیبایی آن را خدشهدار و بیان استوار استاد را با عرایض ناقص خویش قطع کنم. آنچه در پی میآید، مشروح این گفتوگوست. پیشینه طولانی یک عرض ارادت ایام، ایام شهادت غمافزای ولینعمت ما، حضرت ثامنالحجج، علی بن موسیالرضا(ع) است؛ اجازه میخواهم سخنم را با دو بیت از شاعر گرانقدر ایرانزمین، یعنی سنایی غزنوی آغاز کنم. او نخستین کسی است که جرئت یافت به زبان فارسی، قصیدهای شیوا و مفصل و ابیاتی پراکنده در مدح حضرت رضا(ع) بسراید. سنایی میگوید: «جهان پُر دَرد میبینیم، دوا کو؟ / دلِ خوبان عالم را وفا کو؟ / سراسر جمله عالم پُر امام است / امامی چون علی موسیالرضا(ع) کو؟» سنایی در دورهای میزیست که در آن بازار تعصب و سختگیری علیه شیعیان داغ بود؛ این است که میگویم او جرئت کرد و این کار را به انجام رساند. وی به این میزان هم اکتفا نکرد و ارادت خود به ثامنالحجج(ع) را در قالب قصیدهای 38 بیتی که ترجمهای است از قصیده عربی «محمد ضبی» به شکلی بسیار شیوا و رسا سرود. محمد ضبی، این قصیده را در سده سوم هجری قمری و به فاصلهای نسبتاً اندک، بعد از شهادت امام رضا(ع) ساختهاست. سنایی میسراید: «دین را حَرَمی است در خراسان / دشوار تو را به محشر آسان / از معجزههای شرع احمد / از حجتهای دین یزدان / همواره رهش مسیر حاجت / پیوسته دَرَش مُشیر غفران» و آن را با ابیاتی پرمعنا و بسیار زیبا ادامه میدهد. در واقع سروده سنایی، همسنگ ارادتی است که امروزه به ساحت قدس رضوی میشود و از خوانندگان ارجمند روزنامه وزین خراسان استدعا دارم که از خواندن این شاهکار، غفلت نکنند. پیشگویی امام صادق(ع) درباره ثامنالحجج(ع) برکات وجود مقدس امام رضا(ع)، حتی پیش از آنکه حضرتش پا به عرصه وجود بگذارد و قبل از آنکه به سن جوانی برسد، بر اهل دین و ایمان آشکار بود. جد بزرگوار آن حضرت، یعنی حضرت جعفر بن محمد صادق(ع) پیش از آنکه ثامنالحجج(ع) متولد شود، مژده این برکت را به امت داد. میدانیم که ولادت امام رضا(ع) بنا بر قولی، در سال 148ق، یعنی سال شهادت امام صادق(ع) و بر اساس نقلی دیگر که به صحت نزدیکتر است، در سال 153 یا 152ق واقع شد. وجود مقدس امام صادق(ع)، بنا بر ضرورتی که احساس میفرمود و برای نشان دادن راه درست به شیعیان، ضمن پاسخ به پرسشی درباره جانشینی آنحضرت، پس از تصریح به جانشینی فرزند بزرگوارش، حضرت موسی بن جعفر(ع)، به ارادتمندان مژده میدهد که این فرزند من، پسری خواهد داشت که عالم اسلام از وجود او آراسته میشود؛ او فریادرس و نجاتبخش همه مردم خواهد بود: «غوث هذه الأمة وغیاثها» (عیون اخبارالرضا(ع)، ص 24 / انوارالبهیة، شیخ عباس قمی، ص 210). میدانید که جامعه شیعه، بعد از شهادت امام صادق(ع)، دوران پرتنشی را از سر گذراند؛ گروهی به نام اسماعیلیه مسیر خود را از جریان تشیع جدا کردند و بحث درباره جانشین امام صادق(ع) بالا گرفت. شاید در آن زمان، تحقق این پیشگویی چندان به چشم حاضران نیامد اما اکنون و در پی گذر قرنها، میتوانیم تحقق آن را به شکلی کامل و دقیق، درک کنیم. امام صادق(ع) میفرمایند که این فرزند من، خاموشکننده فتنههای بسیاری است و مگر نه این است که با حرکت اجباری امام رضا(ع) از مدینه به مرو و قبول ولایتعهدی از سوی ایشان، بسیاری از نزاعها و درگیریها که برای سرکوب قیامهای علویان و مهار آن ها وجود داشت، رفع شد و مردم را از آسیب و تنش، آسوده کرد. با آغاز ولایتعهدی ثامنالحجج(ع)، حجاز که به دلیل قیام محمد بن جعفرصادق(ع)، عموی امام رضا(ع)، درگیر جدال با عباسیان بود، روی آرامش را دید و همچنین است اتفاقاتی مانند آنچه در بصره و یمن به وقوع پیوسته بود. حقیقت آن است که وجود مقدس امام(ع)، بدون آن که دشمنان آنحضرت و طراحان ماجرای ولایتعهدی بخواهند، اسباب آرامش امت را ایجاد و او به مثابه فریادرس مسلمانان، زمینه نجات آن ها از فشار و تیرهروزی را فراهم کرد. اصل بندگی خداست نکته دیگری که باید در بررسی سیره امام رضا(ع) مورد توجه قرار گیرد، سیمای نورانی آن حضرت در سیره اجتماعی است؛ دنیا سخت به آنحضرت رو آورد؛ به هر حال پذیرش ولایتعهدی، زمینهساز رقم خوردن حصول اموال بسیار و کسب موقعیت اجتماعی و اقتصادی بالا بود. مردم، از هر مذهب و با هر دیدگاهی، به آن وجود مقدس رو آوردند؛ در نیشابور، چنان که میدانید، هزاران نفر مقابل او زانوی ادب زدند و به کتابت حدیث ارجمند «سلسلةالذهب» پرداختند اما او چنان بُریده از دنیا بود که به ظواهر آن کمترین توجهی نداشت و غریبانه و در تنهایی به شهادت رسید و به دیدار معبود شتافت. تا جایی که این حقیر، با همه اندک بضاعت در اطلاعات تاریخی، دریافته است، کمتر کسی را میتوان در تاریخ سراغ گرفت که اینگونه دنیا به او رو آورده و آن شخص، با بیاعتنایی تمام از کنار آن گذشته باشد و توجهی به زخارف دنیوی نکند. امام(ع) در برخورد با مردم نیز، همواره مهربان و از تکبّر گریزان بود. رجاء بن ابیضحاک که هنگام سفر امام رضا(ع) از مدینه به مرو، ایشان را همراهی میکرد، در گزارش خود به مأمون، به تفصیل در این باره توضیحاتی ارائه میکند و از مهربانی امام(ع) با مردمان عادی، به ویژه طبقه فرودست جامعه، حکایتها بازگو میکند. اگر نگاهی به تاریخ کوتاه و دو سه ساله حضور امام رضا(ع) در مرو بیندازیم، میتوانیم به وفور چنین صحنههایی را مشاهده کنیم. در روزگاری که بزرگان و اُمرای حکومتی، ضعفا را به هیچ میگرفتند، ثامنالحجج(ع) بر سر سفره غذا، منتظر آمدن مهتر چارپایان (کسی که از حیوانات مراقبت میکند) خود میماند؛ دست به غذا نمیزد تا فاصد، یعنی کسی که شغل وی حجامت کردن دیگران بود، بر سفره حاضر شود. برخی اینهمه مهربانی و همدلی با طبقات فرودست را برای امام رضا(ع)، خاصه در جایگاه ولایتعهدی، مناسب نمیدانستند اما آن حضرت، بدون کمترین تردیدی در حُسن انجام این کار، همواره میفرمود: باید بکوشیم که عبودیت خود را در پیشگاه خدا ثابت کنیم [و بزرگی را از این طریق بجوییم.] یک روایت ظریف و زیبا کتاب «عیون اخبارالرضا(ع)»، از آثار بسیار ارجمند شیخ صدوق است که آن را در نیمه اول قرن چهارم هجری قمری به رشته تحریر درآورده است. سطر به سطر این کتاب که در نوع خودش بینظیر و نخستین نمونه است، در برگیرنده این سیره بزرگوارانه و این مشی انسانی است؛ به راستی که این سیره نورانی و تلاش آنحضرت برای رسیدن به مقام بندگی پروردگار، چنان است که بیاختیار این شعر زیبای سعدی را به خاطر می آورد: «به پای خویش بیایند عاشقان به کَمَندَت / که هر که را تو بگیری، ز خویشتن برهانی». امام(ع) چنان در حق زیردستان مهربان بود که رفتار و برخوردش با آن ها، شگفتی اطرافیان را برمیانگیخت. نقل است که هنگام حضور در مرو، روزی فعالیت خدمتکاران را در محل زندگیاش، بررسی میفرمود؛ کسانی که مشغول تنظیف و تعمیر منزل و لوازم آن بودند. در این بین، شخصی سیاه پوست نظر امام(ع) را جلب کرد. امام رضا(ع) آن مرد را مورد تفقّد قرار داد و به مباشر فرمود: این عزیز کیست؟ عرض کرد: ای پسر رسولخدا! شخصی است که در کارها به ما کمک میکند و ما هم به او، هر میزانی که بتوانیم، کمک میکنیم. امام(ع) پرسید: آیا با او مزدش را طی کردهاید؟ عرض کرد: خیر! ثامنالحجج(ع) با عتاب فرمود: آیا بارها به شما نگفتم با کارگری که استخدام میکنید، قراردادی ببندید و مزدی معین را برایش در نظر بگیرید و در پایان کار، بیش از آن مزد را به او پرداخت کنید تا راضی باشد؟ نگاه انسانی آنحضرت به تمام انسانها، از هر طبقه و هر نژاد، میتواند الگویی بینظیر برای جامعه بشری باشد.
سایر اخبار این روزنامه
رُخ ماندگار تارخ بر پرده نقرهای
رشد آرام تورم با محوریت خوراکی ها در شهریورماه
7 راه برای تشخیص سرطان
اینترنت ماهواره ای در دسترس نیست !
الحاق و برگ های جدید بازی روسیه
انس و مِلک ز هجر رضا(ع) گریه میکنند
حضور مردم؛رمز پایان آشوب
دغدغه ها و دردسرهای سال تحصیلی جدید
سبک جدید کی روش، تقابل با یاران سادیومانه و شبح راست افراطی در ایتالیا
بن بست برجام شکسته می شود؟
رونمایی از موشک «رضوان» با 8 برابر سرعت صوت
سامانه هشدار کودک ربایی در پستوی فراموشی؟
غافلگیرکنندهترین نتایج یوزهای ایرانی