روزنامه کيهان
1401/11/18
رفتار با نوجوانی که برداشت درستی از واقعیات جامعه ندارد باید صادقانه، مشفقانه و عالمانه باشد
مهدی برازنده انقلاب اسلامی ایران در حالی چهل و چهارمین سالگرد پیروزی خود را جشن میگیرد که از نظر دامنه خدمات و عمق توفیقات و کیفیت شرایط وضعیت بسیار بهتری نسبت به روزهای ابتدایی خود پیدا کرده است. ملت ایران از آغازین روزهایی که طعم شیرین آزادی از رژیم طاغوتی را تجربه کرد، همواره شاهد حوادث و دشمنیهای فراوانی بوده که تحمیل جنگ نظامی و سپس جنگ اقتصادی توسط مستکبرین تنها گوشهای از این دشمنیهاست اما نظام اسلامی ایران به پشتوانه مردم صبور و با ایمان خود و با توکل به ذات اقدس الهی توانسته از این امواج عبور کند. لازمه قوی ماندن و قویتر شدن این درخت 44 ساله، اهتمام روزافزون به اهداف و آرمانهای نظام جمهوری اسلامی است که امام بزرگوار و رهبر عظیم الشان انقلاب اسلامی به پشتوانه مردم ترسیم کردهاند. در این مسیر لازم است یکسری موانع برداشته شده و قلههایی که برای فتح شدن نشانه گذاری شدهاند، با همت روزافزون مردم و مسئولان طی شود. یکی از مهمترین حوزههایی که در قوام یافتن هر نظامی مورد توجه است، اهتمام به نیروی انسانی کارآمد همچون نوجوانان و جوانان است؛ برای رشد و پرورش این سرمایه بینظیر، آموزش و پرورش، خانواده، آموزش عالی و سایر نهادهای فرهنگی و تربیتی مسئولیت مهمی بر عهده دارند. جوانان و نوجوانان باید با توجه به راهی که تا کنون طی شده است، مسیر پیشرفت و توسعه میهن را با عزم و اراده مثالزدنی خود هموار کنند. به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران و فرارسیدن دهه فجر، با حجتالاسلام و المسلمین دکتر علی ذوعلم، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و رئیس اندیشگاه بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی گفتوگو کردیم و ضمن شنیدن خاطراتش از روزهای آغازین انقلاب اسلامی و وضعیت تربیتی و فرهنگی نوجوانان و جوانان، تحلیل وی برای چگونه پیمودن گام دوم انقلاب اسلامی را نیز جویا شدیم. حجتالاسلام ذوعلم، سابقه ریاست دفتر برنامهریزی و تالیف کتابهای درسی را نیز بر عهده داشته و درباره وضعیت نظام آموزش و پرورش نیز صحبتهای قابل تاملی دارد. در آستانه چهل و چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی هستیم، کمی از حال و هوا و خاطرات خودتان در روزهای آغازین انقلاب بفرمایید. خداوند به ما توفیق داد تا از ابتدای دوران نوجوانی در مسیر درک اسلام اجتماعی جامع که حضرت امام رضوانالله علیه نماد آن بودند، قرار بگیریم. بنابراین هم در دوره دبیرستان یکسری فعالیتها در زمینههای فرهنگی و انقلابی داشتیم، هم در سال 1353 که وارد دانشگاه شدیم، در همین حال و هوا بودیم و نکته بسیار مهمی که میتوان گفت، این است که ما جوانان دانشجوی انقلابی و جزو جنبش دانشجویی، اصلاً چنین تصوری نسبت به پیروزی حرکت انقلابی در عرصه سیاسی نداشتیم و بعد از پیروزی انقلاب نیز آن افقی که نسبت به پیشرفت انقلاب و تحقق آرمانها تلقی میکردیم، بسیار سختتر از آن چیزی بود که الان میبینیم؛ یعنی انقلاب اسلامی به حقیقت مصداق بارز این آیه شریف قرآن کریم، در مورد شجره طیبه است، که ریشه اش ثابت است و شاخه و بار و بر آن روز به روز توسعه مییابد. انقلاب اسلامی، انقلابی منحصر به فرد است که از یک ریشهداری فکری برخوردار است و در امتداد انقلاب پیامبر اکرم (ص) و سایر پیامبران الهی بوده و دارای یک فکر اصیل عقلانی و فطری است و از نظر قدرت اجتماعی، که کاملاً متکی به مردم بود و به واسطه آن به پیروزی رسید، نیز منحصر به فرد است. انقلاب اسلامی حقیقتاً مردمیترین انقلاب است؛ مردمی نه از یک طیف و قشر خاص، بلکه در همه اقشار و اصناف و حضرت امام(ره) توانستند با نگاهی بلند و تدبیری الهی این حرکت را به ثمر برسانند؛ از این جهت باید خدای متعال را سپاس گفت که این هدیه را به ملت ما و امت اسلام عرضه کرد. از نظر کسی که دوران قبل از انقلاب اسلامی را نیز درک کرده است، بفرمایید مهمترین تغییرات، تفاوتها و دستاوردهای کشور در مقایسه با قبل از انقلاب چه مواردی هستند و چقدر در تبیین این موارد، خصوصاً برای قشر نوجوان و جوان موفق عمل کردهایم؟ تبیین ما بسیار نارسا و پراکنده بوده و بعضاً برخی از تبیینها به نوبه خود ایجاد شبهه و پرسش کرده است، چون افرادی که در مقام تبیین برمیآمدهاند، انقلاب اسلامی را در حد قد و قواره خود قرار میدادند. به عبارتی محدودههای نگرشی و فکری غالب کسانی که تبیین میکردند، مبانی انقلاب را محدود میکرد. با این حال، عمیقترین تبیینها نسبت به انقلاب را در تبیینهای شخص حضرت امام خمینی(ره) میبینیم که هم مبنا دارد و هم صادقانه است و هیچ غلو و اغراقی در آن نیست، پس از حضرت امام(ره)نیز در بیان افرادی چون شهید مطهری، شهید بهشتی و رهبر معظم انقلاب عمیقترین تبیینها را شاهد هستیم. آنچه را که باید به عنوان مهمترین دستاورد انقلاب اسلامی تلقی کرد، این است که انقلاب موجب شد تا سرنوشت اجتماعی مردم ایران به دست خودشان بیافتد و این بسیار مهم است. به عبارتی استقلال سیاسی و خارج کردن یک کشور بزرگ، ثروتمند و مهم در منطقه و جهان به نام «ایران» از چنبره استکبار و استعمار کار سادهای نبود؛ با این حال امام(ره)با این نگاه انقلاب را شکل دادند که مردم ایران به خود بازگردند تا هم خودآگاهی ملی و هویتی در جامعه ایجاد شود، هم بازگشت به خویشتن در جامعه شکل بگیرد و هم کشور به دست صاحبان خود، یعنی مردم ایران بیافتد. مواردی که گفته شد، برخی از مهمترین دستاوردهای انقلاب هستند و امروز شاهدیم که بسیاری از کشورهای دنیا در همین زمینه چالش دارند؛ بسیاری از کشورها در طراحی آینده کشور، مدیریت منابع و امکانات موجود در کشورشان مشکل دارند و امکاناتشان در اختیار خودشان نیست، حتی کشورهایی که ممکن است به ظاهر پیشرفته باشند، اگر بررسی کنیم درمییابیم که زمام کلیه کشورهای اروپایی امروز به دست خودشان نیست و سیاستهای استکباری آمریکا آنها را تحت فشار گذاشته و منافع مردم این کشورها تحت تاثیر قرار گرفته است. دستاورد انقلاب اسلامی البته منشا برکات زیادی بوده و اگر روحیه خودباوری و شعار «ما میتوانیم» به یک عمل تبدیل شد و مردم سالاری شکل گرفت، به برکت انقلاب اسلامی بود. به بیان دیگر نگاه عمیق اسلامی و ایمان دینی مبتنی بر معرفت عمیق بود که در جامعه ما بسط پیدا کرد و دهها سال قبل از پیروزی انقلاب، جوانههای این فکر اسلام انقلابی و ولایی شکل گرفت و توانست این ثمرات را به بار بیاورد. اینکه امروز میبینیم تنها نقطه تهاجم دشمن روی رهبری ولایی جامعه متمرکز شده است، به خاطر این است که آنها بعد از 44 سال کشف کردهاند، رهبری مهمترین تکیهگاهی است که میتواند حرکت انقلاب اسلامی را پشتیبانی و هدایت کند؛ البته این نقطه قوت از نظر فکری به برکت اسلام و از نظر اجتماعی به یُمن نیروی مردمی است که توانسته است استقرار و استمرار داشته باشد. لطفاً کمی بیشتر در مورد تبیین تغییرات و دستاوردهای انقلاب اسلامی به نوجوانان و جوانان کشور بفرمایید و اینکه از نظر شما چرا در تبیین این موارد ضعیف عمل کردهایم؟ باید دانست که نوجوانان ما نوجوانان بسیار خوبی هستند، یعنی نجابت ایرانی و ایمان عمیق دینی در ذهن و دل آنها وجود دارد، تعلق خاطر به فرهنگ اسلامی و سیره اهل بیت در آنها دیده میشود و مانند دوران پیش از انقلاب که چراغانیهای نیمه شعبان را بروبچههای محصل، کاسب یا کارگر برپا میکردند، اکنون در مراسم بزرگداشت اهل بیت علیهمالسلام مانند ایام محرم، همین جوانان و نوجوانان هستند که بساط سینه زنی، مداحی و زنجیرزنی و... را مهیا میکنند. امروز رسانهها در دست جوانان است، آنها در مباحث فرهنگی و آموزشی از جمله شغل معلمی فعال هستند، بنابراین برداشت ما این است که اکثریت جوانان ما تلقی منصفانهای نسبت به انقلاب اسلامی دارند و متوجه هستند که انقلاب چه نقطه سرنوشت سازی بوده است. از طرفی عملکرد ما پس از انقلاب اسلامی دارای شدت و ضعف بوده است، بعضی دولتها به ارزشها اعتنای چندانی نداشتند و یا دچار روزمرگی شدند و حتی نوعی نگاه واگرایی نسبت به انقلاب را تقویت میکردند و تحت حمایت خود قرار میدادند. با این اوصاف باید هم عدهای از جوانان درک درستی از واقعیات جامعه نداشته باشند، خصوصاً اینکه در سالهای اخیر دشمن به واسطه فضای مجازی، فضاسازی عجیب و غریبی علیه انقلاب ایجاد کرده است، به گونهای که اگر زمانی از ضرب المثل «مثل کبک سرش را در برف فرو کرده و داوری میکند» استفاده میکردیم، امروز فضای مجازی این موضوع را محقق کرده و برخی یکسری حرفها میزنند که گویی از واقعیات چیزی نمیبینند و صرفاً اخبار موجود در فضای مجازی، تحلیلها و جوسازیهای دروغین آنها را مشاهده میکنند. در واقعیت؛ کشور ما امروز کشوری سرپاست، با یک نظام قانونمند اداره میشود و قانون اساسی بر همه نهادها حاکمیت دارد، خدمات اساسی در جامعه ارائه میشود و تحصیلات دانشآموزان و دانشجویان در مراکز علمی، پژوهشی، تحقیقاتی تداوم دارد و دولت و نهادهای مدنی همگی کار خودشان را انجام میدهند؛ اینکه صداهای مختلفی در جامعه به گوش میرسد، نشانگر آن است که جامعه ما از یک پویایی و سرزندگی برخوردار است. در برابر هجمههای شناختی، فکری و ذهنی همهجانبهای که علیه نوجوانان و جوانان ما، به واسطه فضای مجازی و شبکههای ماهوارهای به راه افتاده و به همین طریق واقعیات موجود در کشور و انقلاب اسلامی را به تحریف میکشانند، واکنش ما باید به چه صورت باشد؟ باید توجه داشت که تنها بخشی از جوانان ما برداشت درستی از واقعیات جامعه ندارند و نوع مواجهه ما با این نوجوانان و جوانان اولاً باید صادقانه، ثانیاً باید مشفقانه و ثالثاً باید عالمانه باشد. گاهی دیده میشود که بعضی در بیان دستاوردهای کشور غلو میکنند، درحالی که ما نیازی به اغراق کردن نداریم. بعضی هم به گونهای صحبت میکنند که گویی در جامعه مشکلی وجود ندارد! خیر، در جامعه مشکلات وجود دارد، اما هیچ جامعهای هم نیست که بدون مشکل باشد. باید بررسی کرد که نوع، سطح و ضریب تاثیرگذاری مشکل در جامعه چه میزان است. باید توجه داشت که اساساً زیست اجتماعی انسانها و طبیعت آن بدون مشکل نیست، با این وجود، مهم است که بدانیم آن مشکل در چه مسیر، سطح و لایهای است و جامعه برای حل آنها افق و آرمانی در نظر گرفته یا خیر. در زمان قبل از انقلاب، مشکل این بود که جامعه نمیتوانست حرف بزند و رژیم خشن، وابسته و فاسد پهلوی اجازه نمیداد که کار اقتصادی و فرهنگی مستقل و مردمی صورت بگیرد. ما در فضایی بودیم که رژیم شاه حتی سخنرانیهای دکتر شریعتی را نیز تحمل نمیکرد، با اینکه آن سخنرانیها ظاهراً غیرسیاسی هم بودند. رژیم شاه، آیتالله طالقانی را تحمل نکرد، آیتالله مهدوی کنی در زندان شکنجه شد، مهندس بازرگان حکم زندان گرفت، مرجعی مانند امام راحل را بازداشت کردند و... مشکل ما این بود که امکان صحبت کردن و بیان دیدگاههای خودمان را جهت مصالح خودمان نداشتیم. ملت ما تصمیم گرفته است که در مقابل هیمنه استکباری و ذلت آور غرب بایستد، ملت این تصمیم را از 15 خرداد سال 42 گرفت و پای آن ایستاده است و خوشبختانه این عزم راسخ جای خود را بیشتر باز کرده است؛ اکنون وقتی مراسم تشییع شهدای بزرگ انقلاب را در ابتدای انقلاب اسلامی، مانند تشییع شهید بهشتی و شهید مطهری با زمان کنونی در تشییع شهید سلیمانی مقایسه میکنیم، به عمق دلبستگی مردم نسبت به جریان انقلاب اسلامی پی میبریم. جریان انقلاب اسلامی در جامعه ما جریانی است که توسط جمع محدودی شکل گرفت و براساس تبیینهای هوشمندانه، صادقانه و عالمانه توانست روز به روز هواداران بیشتری به خود جذب کند. در حال حاضر با تدبیر الهی رهبری ولایی، تلاش ایثارگران و جوانان انقلابی، دامنه جریان انقلابی در جامعه ما روز به روز توسعه پیدا کرده است. به واسطه این مسائل است که میبینید دشمن چقدر سرخورده و عصبانی است و در تنشهایی که طی ماههای قبل ایجاد کرد، سعی داشت مردم را به میدان بیاورد اما نتوانست؛ چرا مردم به جمع آنها نپیوستند، چون به یک بلوغ سیاسی و انقلابی دست یافتهاند. وجدان امروز جامعه ایرانی ما یک وجدان انقلابی است، ولو اینکه ناخودآگاه باشد. منظورتان از ناخودآگاه بودن وجدان انقلابی جامعه ایران چیست؟ ویژگیهای وجدانی جامعه که روح جمعی جامعه را نشان میدهد، در بعضی مقاطع بروز پیدا میکند؛ به عنوان مثال در ماجرای شیوع کرونا در کشور ببینید که چه عاملی باعث شد وضعیت این بیماری به نقطهای برسد که وقتی در کشورهای مدعی پیشرفت، روزانه صدها نفر بر اثر ابتلا به این بیماری میمیرند، در عین حال ارقام مرگ و میر کرونایی در ایران روزانه یا صفر است، یا یک و یا تک رقمی است، این نشانگر وجدان انقلابی جامعه ما بود که چنین شرایطی را رقم زده است. در ماجرای سیلهای سال 98 باید تامل کرد که چه عاملی توانست کشور را از آن بحران نجات دهد، همین هفته گذشته در بحران زلزله خوی، جمعی از طلاب و دانشجویان برای امدادرسانی به مردم به مناطق زلزله زده رفتند، اینها همگی مصادیق وجدان انقلابی جامعه است که در ناخودآگاه آن وجود دارد. اکنون اگر در کشوری قیمت ارز 10 درصد یا 20 درصد بالا و پایین شود، اتفاقی بحرانآمیز تلقی میشود، در کشور ما اما به دلیل توطئههای خارجی و ندانم کاریهای داخلی، اتفاقات عجیبی از این دست میافتد اما جامعه مقاومت میکند و در عین اینکه انتقاد دارد و حق دارد که انتقاد کند، در درون خودش وجدان انقلابی زنده است و مقاومت میکند. امسال خواهیم دید که علی رغم همه جوسازیها، شایعه پراکنیها و توطئههای دشمنان، مردم در 22 بهمن ماه معجزه خواهند آفرید، چون وجدان انقلابی جامعه زنده است و جریان دارد و روز به روز هم به یاری خدا تقویت میشود. به عنوان کسی که چندین سال مسئولیت تالیف و تنظیم کتب درسی دانشآموزان را داشتید، فکر میکنید واقعیتها، دستاوردها و تغییرات پس از انقلاب چقدر توسط کتب درسی به نسلهای جدید منتقل شده است و همینطور عملکرد آموزش و پرورش، معلمان و مدارس را در این مورد چگونه ارزیابی میکنید؟ متاسفانه امر تعلیم و تربیت دچار بیاعتنایی مزمنی شده است. برخلاف سالهای اول بعد از پیروزی انقلاب که افراد رده بالای انقلاب، افرادی مانند شهید رجایی و شهید باهنر، عهدهدار حوزه تعلیم و تربیت بودند اما به مرور زمان مسئولیتها تنزل پیدا کرد، تا جایی که امروز میبینیم تقریباً مسئله تعلیم و تربیت، به عنوان یک موضوع مهم و برجسته در مجموعه دستگاههای سیاست گذاری و برنامهریزی وجود ندارد. اگر در بیانیه گام دوم انقلاب، رهبری تصریح میکنند که معایبی در گذشته وجود داشته که باید مرتفع شود، یکی از مهمترین معایب، بیتوجهی به امر تعلیم و تربیت بوده است. این بیتوجهی موجب میشود که منابع انسانی، مدیریتی و اقتصادی بهاندازه کافی اختصاص پیدا نکند و خود به خود بنیه مجموعه تربیتی کاهش یابد. باید توجه داشت که اوایل انقلاب، نهاد امور تربیتی نقش بسیار موثری در حفظ و بسط روحیه انقلابی در دانشآموزان داشت. ما چندهزار شهید دانشآموز در دفاع مقدس داریم که از همین مدارس به جبههها اعزام شدند. در یک نگاه کلی، آموزش و پرورش، شامل مدارس و معلمان، زحمت زیادی میکشند اما طراحی و سیاست گذاری و نقشه راهی که باید کارایی و بازدهی دانشآموزان را افزایش دهد، هنوز مشاهده نمیشود. در انتقال روحیه و نگرش انقلابی به دانشآموزان، علاوهبر کتب درسی، برنامه درسی و تربیتی، معلمان و مربیان، رسانهها و خانوادهها تاثیر بسزایی دارند. در یکی دو دهه اخیر فضای مجازی موجب شده است که مدارس دیگر مدرسههای بدون دیوار باشند. اگرچه مدرسه نقش بسیار مهم و سازندهای دارد و اگر توانمند باشد، میتواند دانشآموزان را در مسیری درست هدایت کند، اما امروز فضای مجازی روند تربیتی مدرسه را مختل کرده است؛ متاسفانه در دو سه سال اخیر با شیوع کرونا، حضور بچهها در مدارس، برخلاف بسیاری از کشورها که مدرسه خودشان را تعطیل نکردند، به صفر رسید و این موضوع آسیبهای جدی به دانشآموزان وارد کرد. برای کتب درسی تا حدی تلاش زیادی شده است اما وقتی عنوان «کتاب درسی» روی کتاب قرار میگیرد، نوع مواجهه دانشآموز را با آن کتاب تحت تاثیر قرار میدهد؛ به عبارتی یک دانشآموز که پرمطالعه است و کتب دیگر را راحت و روان مطالعه میکند، کتاب درسی را به حالت کلیشهای و گذرا مطالعه میکند. در مورد کنکور هم همین طور است و امان از دست کنکور! «کنکور» کورکُن تربیت در آموزش و پرورش شده است. متاسفانه بعضی از اقداماتی که به ظاهر برای حذف تدریجی کنکور انجام شده است، در عمل به گسترش سیطره کنکور کمک کرده است و باید متوجه این واقعیت بود. اکنون در برخی دبیرستانها به دلیل دخالت نمره مدرسه در گزینش و پذیرش دانشگاه، اتفاقات نامطلوبی در حال رخ دادن است. آقای حاجی میرزایی، وزیر اسبق آموزش و پرورش زمانی گفتند، زیر پوست آموزش و پرورش اتفاقات بدی میافتد، ما فکر میکردیم وقتی وزیر این حرف را بزند عدهای آن اتفاقات را پیگیری میکنند، اما انگار نه انگار! بد نیست رسانهها سراغ وی بروند و علت این حرف او را جویا شوند. شما علت این حرف وزیر اسبق آموزش و پرورش را چه میدانید؟ همانطور که اشاره کردیم، آموزش و پرورش مسئلهای مهم در کشور تلقی نمیشود؛ اگر مهم بود با این همه مکاتبات، مصاحبهها، هشدارها به رئیسجمهور، شورای عالی انقلاب فرهنگی و خود آموزش و پرورش در مورد مصوباتی مثل کنکور، باید چارهاندیشی و تمهیداتی انجام میشد، ولی در عمل اتفاقی نیفتاد. جداً باید ابراز تاسف کرد که چرا تعلیم و تربیت دست کم گرفته شده و فقط گاهی مورد تعرض و تعریض و انتقاد قرار میگیرد، اما در مورد اینکه چه انتظاراتی از آموزش و پرورش داریم، بحث چندانی نمیشود. آموزش و پرورش نباید فقط در یک وزارتخانه محدود شود، بلکه باید دولت، مجلس، سایر نهادهای حاکمیتی و مدنی، رسانه ملی، نیروهای مردمی دغدغه آموزش و پرورش داشته باشند. وقتی دغدغهها در وزارت آموزش و پرورش محدود شود، آنها نیز در جلسات خود آنقدر مباحث مختلف مربوط به وزارتخانه دارند که فرصت فکر کردن به مباحث اساسی پیدا نمیکنند. با این حال نباید اقدامات خوبی که در آموزش و پرورش انجام میشود را انکار کنیم، اکنون مدارس دولتی با دست خالی اقدامات خوبی انجام میدهند و بچههای جوان، انقلابی و معلمان دلسوز که من بعضی از آنها را میشناسم که چقدر برای بچهها مایه میگذارند و این موضوع هم موثر بوده است که اکنون نسل نوجوان ما عمدتاً پاکدامن و معتقد هستند و با وجود جنگ ترکیبی دشمن، اعتقادات خودشان را حفظ کردهاند و این جای شکر دارد و از الطاف الهی است. با این وجود آموزش و پرورش در مجموع نمره قابل قبولی در امر تعلیم و تربیت ندارد. راهکار شما برای برونرفت از این وضعیت و بهبود رسیدگی به امر تربیتی و پرورشی در نظام آموزشی کشور چیست؟ راهکارهای زیادی برای این موضوع در سالهای اخیر عنوان شده است و مهم عمل به آن است. بیش از آن که ما بخواهیم راهکار ارائه دهیم، باید عزمی راسخ و دغدغه جدی در مجموعههایی که در امر تعلیم و تربیت موثر هستند، شکل بگیرد. اگر فلان وزارت اقتصادی یا سیاسی ما آنقدر نسبت به مسائلی که ظهور و بروز پیدا میکند، حساسیت دارند، اگر به همین میزان حساسیت در مسئله تربیت نسل جوان داشتیم، میتوانستیم جایگاه تعلیم و تربیت را از محجوریت کنونی خلاص کنیم. شما مسئولیت مهمی در رابطه با اجرای بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی دارید. لطفاً به طور ساده قدری از این بیانیه بفرمایید و اینکه رسیدن به اهداف و قلههایی که در این بیانیه موجود است، چطور عملیاتی و در دسترس خواهد شد؟ باید صریحاً عرض کنیم که اندیشگاه بیانیه گام دوم مسئول اجرای بیانیه نیست. ایناندیشگاه مجموعهای بسیار محدود با جمعی از جوانان دغدغه مند و تحصیلکرده انقلابی است که در صدد تذکر و یادآوری و ارائه برداشتی درست در سطح نخبگانی و مجموعههای مردم نهاد و حلقههای میانی نسبت به بیانیه است؛ به بیان دیگر، تلقی ما این است که مخاطب اصلی بیانیه گام دوم در نگاه اول جوانان هستند و ما نیز در نشستهای مختلف روی آن تاکید داریم و جوانان باید ببینند به نوبه خود چطور میتوانند به تکالیفی که در بیانیه موجود است عمل کنند، در نگاه دوم مخاطب بیانیه دستگاههای حاکمیتی، سیاست گذاری، قانون گذاری و دستگاههای برنامهریزی هستند که باید دلالتهای بیانیه را نسبت به عرصهای که کار میکنند استخراج کنند و با انگیزه و نگاهی انقلاب آن را دنبال کنند. نکاتی که رهبر انقلاب در 10 بهمن ماه امسال در جمع فعالان اقتصادی و کارآفرینان مطرح فرمودند، عمدتاً مواردی بود که در بیانیه گام دوم انقلاب هم آمده بود. آیا در چهار سالی که بیانیه گام دوم انقلاب صادر شده است، دستگاههای برنامهریزی، سیاست گذاری و قانون گذاری ما روی این موارد کار جدی اثرگذار انجام دادهاند یا خیر؟ وقتی رهبر انقلاب صریحاً بیان میکنند که تشکیل شورای عالی هماهنگی سران سه قوه در امر اقتصاد برای این بود که بتواند گرههای اساسی را حل کند و نکرده، یعنی چه؟ بنابرایناندیشهای که در گام دوم انقلاب است، هنوز به لایههای مختلف آن متاسفانه راه پیدا نکرده است. اندیشگاه گام دوم انقلاب اسلامی به عنوان یک مجموعهاندیشه ورز در تلاش است تا به مخاطبان مختلف که میخواهند کاری انجام دهند، حمایت فکری کند و بعضی مسائل مهمی که در گام دوم انقلاب کمتر به آن پرداخته میشود، به آن بیاندیشد و در حد توان خود که بضاعت چندان زیادی هم نیست، نوعی کار گفتمان سازی و ادبیات سازی نسبت به بیانیه انجام دهد. در مدتی کهاندیشگاه تشکیل شده است نیز با مجموعههای مختلف ارتباط گرفته و مشورتهایی ارائه کرده است که بعضی از آن استقبال کرده و بعضی فقط در حد استقبال بوده و بعضی هم اصلاً کاری به بیانیه ندارند. البته این نکته بسیار مهم است که بیانیه گام دوم یک بیانیه اندیشهای است، نه یک دستور و فرمان و سیاست که بخواهد ابلاغ رسمی نسبت به آن انجام شود. گاهی برخی دوستان انقلابی انتقاد میکنند که مگر میشود بدون یک تشکل برای احقاق و پیگیری، گام دوم عملیاتی شود، پاسخ ما به آنها این است که دامنه و عمق بیانیه گام دوم به قدری گسترده است که قطعاً اگر بخواهد در یک نهاد و مجموعه محدود شود، به معنای مرگ بیانیه است. بنابراین این بیانیه باید به روشهای مختلف تبیین شود و به نظر میرسد سه مجموعه در مورد بیانیه وظیفه مهمی دارند که یکی دستگاه تعلیم و تربیت است که بخش عمدهای از نوجوانان و جوانان که مخاطب اصلی بیانیه هستند، در کلاسهای درس حضور دارند، یکی دانشگاهها و دیگری حوزههای علمیه هستند و اگر این سه مجموعه تحرک و پویایی اندیشهای و فکرورزانه نسبت به بیانیه گام دوم داشته باشند، قطعاً میتوان به جهت گیریها و مقاصد بیانیه نزدیک شد. لازم است تا کمی درباره رهبر حکیم انقلاب اسلامی صحبت کنیم که در سختترین شرایط کشور، همواره با تزریق امید و القای باور ما میتوانیم، منشا حرکات و پیشرفتهای گسترده و مهمی شدند؛ این باور و روحیه ایشان از کجا نشات میگیرد؟ نگاه رهبر انقلاب و کسانی که در بستر فرهنگ و معارف عمیق اسلامی پرورش یافتند نسبت به جهان هستی، یک نگاه توحیدی عمیق و کارساز در عرصه عمل است؛ به عبارتی زیست بوماندیشهای و انگیزشی آنها یک نگاه توحیدی است. این مورد در کتاب طرح کلیاندیشه اسلامی در قرآن که سخنرانی رهبری در سال 54 است دریافت میشود. خود حضرت امام(ره)در راس این نگاه بودند، ایشان زمانی حرکت انقلاب را مطرح کردند که هیچ کس هیچ امیدی به موفقیت در این راه نداشت، امام چگونه با این امید و انگیزه وارد کار شدند؟ با همین نگاه توحیدی. نگاه توحیدی برای یک انسان مومن واقعی باعث میشود که هیچ گاه بن بستی را در مسیر خود ترسیم نکند، زیرا جهان را یک جهان حکیمانه و عادلانه و مبتنی بر رحمت و افاضه الهی میبیند و در این فضا خودش را یک عبد میبیند و وقتی خود را بنده خدا تلقی کرد، که درون این بندگی خداگونگی و ربوبیت، که «العُبودِيَّهًْ جَوهَرَهًْ كُنهًْها الرُّبوبيّهًْ»، وجود دارد و به معنای آزادگی از قید و بندهاست و در آن خلیفه الهی نهفته است، هر انسانی میتواند اینگونه باشد. با این حال کسانی که در درجات بالاتری از این معرفت هستند، به درجات بالاتری از آثار و نتایج این نگاه دست پیدا میکنند و به همین جهت یک فرد مومن انقلابی هرگز نمیتواند نا امید شود و نسبت به موقعیتی که در آن قرار دارد، احساس مسئولیت نکند. اگر مکتب و ملت ما عاشورایی است، علتش همین است که این نگاه را داشته ایم. زمانی که حضرت امام(ره) فرمودند ما مکلف به تکلیف هستیم نیز به همین معناست و باید بدانیم تکلیف ما در مسیر انقلاب چیست، البته بخشی از تکلیف ما این است که حساب شده کار کنیم و در مواقع مختلف، مانند چیزی که در سیره امام(ره) و رهبر انقلاب وجود دارد، به اقتضائات توجه کنیم. بنابراین در راس این نگاه توحیدی و انقلابی، رهبر انقلاب اینگونه هستند و در دامنه نیز بقیه افراد همینگونهاند، یعنی کسانی که در لایههای دوم، سوم و چهارم جبهه انقلاب قرار دارند، این مفهوم را دریافت کردهاند و منشأ امید و امیدبخشی که نتیجه آن پیشرفت است را دریافت کردهاند. کسانی که از این نگاه توحیدی برخوردار نیستند، نه فهم عمیقی از نگاه دارند و نه میتوانند دریافت درستی از این جریان داشته باشند، به همین جهت دائماً در طراحی و نقشههایشان میبینند که برنامههایشان دچار اشتباه محاسباتی میشود. این تفاوت جهان بینی بین نگاه توحیدی و الهی و یک نگاه توام با شهوت و دنیاپرستی است که خیلی از مسائل برایشان روشن نیست. رهبر انقلاب امید و دلبستگی عمیقی به جوانان و نوجوانان دارند و همواره گفتهاند که آینده متعلق به جوانان است، این همه امید به جوانان کشور را چطور تفسیر میکنید؟ این موضوع نیز به انسان شناسی اسلامی بازمیگردد که اسلام انسانها را دارای فطرت میداند و این فطرت پاک در همه انسانها و خصوصاً در جوانان، به دلیل اینکه به دلبستگیها، وابستگیها و جاذبههای مختلف آلوده نشدهاند، میتواند بهتر شکوفا شود. در حقیقت اعتماد به جوانان و امید به آنها ناشی از ایمان عمیق به آموزههای وحیانی و نسبت به انسان و آن تجربه تاریخی است که جبهه حق در نبرد مداوم برابر باطل پشت سر گذاشته است. این به معنای آن است که انسانها همواره مجذوب حقیقت و جبهه حق میشوند و مخصوصاً جوانان نسبت به ارزشهای الهی، اهداف و آرمانهای انسانی بسیار دغدغه مندند، ما به جوانان امیدواریم و آنان با همان فطرت پاک الهی سربازان جبهه حق علیه باطل هستند. جوانان هستند که زمینه ایجاد تمدن نوین اسلامی را فراهم میکنند، در عرصههای علمی، جهادی و فرهنگی با خلاقیت خود تلاش میکنند و به یاری خدا همینها زمینه ظهور حضرت حجت (عج) را فراهم میکنند که نقطه نورانی پیش روی ما تحقق پیدا کند و به فضل الهی جریان انقلاب اسلامی و مقاومت اسلامی به آن نقطه متصل شود. در پایان برای جمعبندی و اگر نکتهای باقی مانده است بفرمایید. 44 سال از انقلاب گذشت؛ نسل ما از اوایل انقلاب اسلامی دائماً شاهد تحلیلهایی از این قبیل بود که مثلاً دو ماه، سه ماه، شش ماه دیگر انقلاب سرنگون میشود و توطئه چینیهای دشمنان را برای سرنگونی انقلاب اسلامی شاهد بود؛ روز به روز این توطئهها پیچیدهتر و قویتر شده است و با استفاده از تجارب گذشته شان خواستند برای برون رفت از بحرانی که برای جبهه استکبار شکل گرفته، راهی پیدا کنند اما نتوانستند، علت آن هم این است که ایمان و اخلاص کنشگران قوی بوده، درایت و راهبری حکیمانهای در راس انقلاب وجود داشته و این بنیه عمیقی که انقلاب اسلامی در طول 44 سال افزایش داده، امروز بسیار عمیقتر و قویتر از روزهای اول انقلاب است؛ بنابراین هم گسترش کمی و جغرافیایی جبهه انقلاب قابل قیاس با آن زمان نیست و هم عمق جبهه انقلاب و کسانی که در آن قرار دارند قابل مقایسه با روزهای ابتدای انقلاب اسلامی نیست. اگر این اخلاص، فداکاری و معرفت عمیق دینی و ایمان عمیق حفظ و تقویت شود، جریان انقلاب اسلامی روز به روز رشد خواهد کرد و اگر خدای ناکرده دچار خمودگی و سستی شویم و فریب دشمن را بخوریم، نتیجه مطلوب حاصل نخواهد شد. سنت الهی این است که «ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم»، برای امتداد مسیر نیز هر مقداری تلاش و کوشش جمعی و مدبرانه مسئولان ما و مجاهدت عقلانی و با انگیزه معنوی در جامعه تقویت شود، قطعاً مشکلات و مسائل موجود در کشور بیشتر مرتفع میشود و نقاط قوت ما، به یاری خدا و با حضور جوانان انقلابی و متعهد در عرصه پیشبرد آرمانهای جامعه، قویتر خواهد شد.
سایر اخبار این روزنامه
هزاران کشته و مجروح در زلزله مهیب 7/8 ریشتری ترکیه و سوریه
رژیمی که نظام نشد(یادداشت میهمان)
اخبار ویژه
فیلترینگ، راهکار فرانسه برای نجات کودکان از آسیبهای فضای مجازی
صادرات غیرنفتی ایران تا پایان سال به 52 میلیارد دلار میرسد
رفتار با نوجوانی که برداشت درستی از واقعیات جامعه ندارد باید صادقانه، مشفقانه و عالمانه باشد
آمریکا برای لاپوشانی ناکامی در جنگ ترکیبی ورشکستگان سیاسی را به خط کرد
آماده ارائه کمکهای امدادی فوری به 2 ملت سوریه و ترکیه هستیم
رهبر انقلاب نقش بیبدیلی در احیای اتحاد و همدلی ملی ایفا کردند
مادری که در جشنواره فجر، جنایت منافقین را فریاد زد: آنان که اشرف را ویران کردند ماییم
بلای اقتصاد نفتی ارمغان مدیریت پهلوی
دستاوردهای حوزه بهداشت و درمان پس از انقلاب اسلامی
احیای برجام نیازمند قطع رابطه با روسیه است!
هزاران کشته و مجروح در زلزله مهیب 7/8 ریشتری ترکیه و سوریه
هزاران کشته و مجروح در زلزله مهیب 7/8 ریشتری ترکیه و سوریه