زنگ خطر بحران ارزی
سیدمرتضی افقه
اقتصاددان
قیمت دلار و ارز به شدت ملتهب و بازار گرفتار هیجان و ترس شده است در واقع مهار این بی ثباتی از دست سکاندار بانک مرکزی خارج شده و تنها خبر مثبت از مذاکرات و آرام شدن فضای سیاسی منطقه نسبت به ایران میتواند از التهاب قیمتی دلار و ارز بکاهد. نرخ دلار در مرکز مبادله ارز و طلا، در حالی ۴۱ هزار و ۷۵۹ تومان به ثبت رسیده که آنچه در بازار غیررسمی میبینیم گویای واقعیت دیگری است. حال مشخص نیست دلار آزاد مبنای معاملات است یا دلار مرکز مبادله! دهن کجی قیمت دلار در بازار آزاد به دلار مرکز مبادله موجب رسیدن قیمتها به رکوردهای بی سابقهای شده است. در این میان جلسه ارزی مجلس که با حضور تیم اقتصادی دولت برگزار شد نیز نتوانست هیجان مردم برای تبدیل سرمایه شان به اسکناس آمریکایی را کاهش دهد. بازار وعدهها ازسوی دولتمردان در حالی داغ شده که باز هم به تماشا مینشینیم تا ببینیم دلار سر از چه کانالهایی درمی آورد. پیش بینی من پیش از التهابات اخیر این بود که تا عید ۱۴۰۲ قیمت دلار به ۶۰ هزار تومان برسد. این نخستین بار در تاریخ جمهوری اسلامی است که شاهد نوسانات این چنینی در بازار دلار و ارز هستیم، اگر هیچ اتفاق خاصی نیفتد و تغییرات واقعی و تحول غیراقتصادی در کشور رخ ندهد، دلار ۷۰ هزار تومانی را تا شب عید خواهیم دید. البته رکوردهای اینچنینی قیمت دلار و ارز مسبوق به سابقه نیست و به معنای واقعی در تاریخ جمهوری اسلامی اولین بار است. شاید تنها در جنگ جهانی دوم که ایران اشغال شد، ما تورم ۱۱۰ درصدی را تجربه کردیم. در حال حاضر یکی عدد تورم رکورد زده و دیگری، بی ثباتی قیمتها و قیمت ارز است. هر دو هم به شدت به اقتصاد و معیشت آسیب زده است. دولت نشان داده در کنترل جهشهای ارزی ناتوان است، در کوتاه مدت تنها اثر روانی رفع تحریمها و بهبود روابط ایران با کشورها میتواند قیمت دلار و ارز را ثابت کند. فضای تنش روانی باعث التهاب اذهان و هجوم مردم برای تبدیل سرمایهها به دارایی باثباتتر و خروج سرمایهها از کشور شده است، نخست باید فضای روانی در جامعه بهبود پیدا کند که آن هم برمی گردد به فضای تنش زایی که در منطقه علیه ما حاکم است. دولت باید تلاش کند تا این فضای تنش زا از بین برود و دوم مشکل تحریمها حل شود. در غیر این صورت روند نابسامانی قیمت ارز و دلار ادامه دارد و اگر این روند تداوم داشته باشد موجب تنش سیاسی و اجتماعی شدیدتری خواهد شد. برای اقتصاددانان محرز بود که در غیاب درآمدهای نفتی و در حالی که منابع دیگر تهی شده بودند و در حالی که انبوهی از نیروهای انسانی فوج فوج از کشور خارج میشوند اقتصاد یه این آشفتگی برسد.