آموزش ادبيات فارسی در دام سلیقه مدیران

مريم آموسا
با اينكه دسترسي به كتاب‌هاي درسي زبان فارسي مقاطع آموزشي ابتدايي تا پايان متوسطه دشوار نبوده است، اما متاسفانه به‌طور شايسته شناسايي، تحليل و دوره‌بندي نشده و تنها در يك دهه به صورت گذرا و آن هم به بهانه حذف درس‌هايي از كتاب درسي يا اضافه كردن مطالبي به عنوان درس در كتاب‌هاي درسي زبان فارسي -كه به هيچ‌وجه موضوعيتي مرتبط با ادبيات فارسي ندارد- باعث شده است كه به كتاب‌هاي درسي ادبيات فارسي پرداخته شود. در طرحي كه توسط فرناز صادقي، پژوهشگر گروه آموزش زبان فارسي و عضو هيات علمي فرهنگستان زبان و ادب فارسي اجرا شده، او پس از شناسايي كتاب‌هاي درسي زبان و ادبيات فارسي 100 سال اخير (1300 تا 1400) در تمامي پايه‌هاي تحصيلي اين كتاب‌ها را در حوزه آموزش مورد بررسي قرار داده است؛ به بركت اين پژوهش، نمايشگاهي از كتاب‌هاي درسي فارسي در فرهنگستان زبان و ادب فارسي برپا شده و كتاب‌ها در قالب كتابخانه ديجيتال روي سايت فرهنگستان زبان و ادب فارسي به صورت رايگان بارگذاري شده است تا ديگر پژوهشگران نيز بتوانند از اين منابع آموزشي كه گردآوري آن در قالب يك مجموعه هم دشوار و زمانبر بوده، استفاده كنند. همچنين صادقي قصد دارد حاصل پژوهش‌هايش را در قالب يك كتاب منتشر كند. فرناز صادقي، عضو هيات علمي فرهنگستان زبان و ادب فارسي است. او كارشناسي زبان و ادبيات فارسي از دانشگاه آزاد اسلامي و كارشناسي ارشد فرهنگ و زبان‌هاي فارسي از دانشگاه تهران است. او از سال 1372 در فرهنگستان زبان و ادب فارسي مشغول به كار است و تاكنون بيش از30 عنوان مقاله براي دانشنامه زبان و ادب فارسي در شبه قاره، دانشنامه زبان و ادب فارسي گروه تحقيقات ادبي و دانشنامه آسياي صغير تاليف كرده است. پيش از اين تصحيح و تحقيق كتاب خلاصه‌الاشعار و زبده‌الافكار بخش شعراي گيلان و دارالمرز مازندران توسط اين پژوهشگر منتشر شده است. با او درباره 100 سال كتاب‌هاي درسي فارسي گفت‌وگو كرديم.
   چه شد تصميم گرفتيد كتاب‌هاي درسي زبان و ادب فارسي را بررسي كنيد؟
از سال 1390 در گروه آموزش زبان و ادبيات فارسي مشغول به كار شدم و چند كار پژوهشي در اين حوزه انجام داده‌ام؛ از جمله «غيرمعيارهاي زباني در كتاب‌هاي درسي»، «تدوين كتاب‌شناسي توصيفي مقالات آموزش زبان و ادب فارسي» و «بررسي كتاب‌هاي تازه ‌تاليف پايه دبستان». پاييز 1395به پيشنهاد مرحوم دكتر حسن ذوالفقاري، مدير آن زمان گروه آموزش زبان و ادبيات فارسي، طرح «كتاب‌شناسي توصيفي كتاب‌هاي درسي زبان و ادبيات فارسي مدارس (1400- 1300)» را پس از تصويب در شوراي فرهنگستان آغاز كردم. 

   براي تحقق اين طرح چه مسيري را طي كرديد و با چه سختي‌هايي روبه‌رو شديد؟
از آنجا كه پيش از اين درباره اين موضوع چنين پژوهشي انجام نشده بود از دشواري كار اطلاع چنداني نداشتم. منابع مورد نياز اين طرح، كتاب‌هاي درسي مدارس (100 سال اخير) است كه دسترسي به اين كتاب‌ها به راحتي ميسر نبود. مهم‌ترين مركزي كه امكان دسترسي به كتاب‌هاي درسي را فراهم مي‌كند، كتابخانه سازمان پژوهش و برنامه‌ريزي آموزشي است. البته اجازه استفاده از اين كتاب‌ها به راحتي به پژوهشگران داده نمي‌شود. با نامه‌نگاري‌هاي رياست و معاون علمي فرهنگستان به رياست سازمان، توانستم به كتابخانه و مخزن كتاب‌هاي درسي راه يابم. 
يكي از بزرگ‌ترين مشكلات اين بود كه فهرستي از كتاب‌هاي درسي موجود در اختيار اينجانب گذاشته نشد. مسوولان كتابخانه اظهار مي‌كردند كه چنين فهرستي در اختيار ندارند. كتاب‌هاي درسي به تفكيك موضوع وجود نداشت. مجبور بودم از قفسه اول شروع كنم و از ميان تمامي كتاب‌ها با موضوعات گوناگون، كتاب‌هاي درسي زبان و ادبيات فارسي را پيدا كنم. يكي ديگر از مشكلات اين بود كه اجازه تصويربرداري داده نمي‌شد؛ بنابراين به ‌صورت دستي يادداشت‌برداري مي‌كردم. اين كار سبب كندي كار مي‌شد. 
در بسياري از كتاب‌ها تاريخ چاپ، نوبت چاپ، نام مولف يا مولفان ذكر نشده بود. بسياري از كتاب‌ها آسيب ديده بودند و صفحات ابتدايي يا انتهايي ناقص بود. تعيين تاريخ چاپ كتاب‌ها و تفكيك كتاب‌هاي شبيه به‌ هم بسيار مشكل بود. گاهي مدت زمان زيادي را صرف مقابله مطالب دو كتاب مي‌كردم. بايد بگويم اين پژوهش در مخزن كتابخانه سازمان، با شرايط آب و هوايي نامساعد و نور ناكافي انجام شد. باوجود اين همكاري و محبت كارشناسان كتابخانه يكي از دلايل تحمل اين سختي‌ها بود. هر چند مدير كتابخانه ناخشنودي خود را از حضور اينجانب در كتابخانه، هر چند روز يك‌بار ابراز مي‌كرد.



   در طول اين تحقيق چند عنوان كتاب را بررسي كرديد و با توجه به گذر زمان و ناديده گرفتن اهميت آرشيو به چند عنوان كتاب دسترسي نداشتيد و نتوانستيد در بررسي‌هاي‌تان به آنها استناد كنيد؟
از آنجا كه اين پژوهش براي نخستين‌بار انجام مي‌شد، عناوين و تعداد كتاب‌هاي درسي مشخص نبود. چنانكه ذكر شد منبع اصلي من كتاب‌هاي موجود در كتابخانه سازمان پژوهش و برنامه‌ريزي آموزشي بود، هرچند بسياري از كتاب‌ها را در طول پژوهش و به طرق گوناگون يافتم. بيش از دوهزار جلد كتاب را بررسي كردم. در اين چند سال ضمن پژوهش به جمع‌آوري منابع نيز مي‌پرداختم. با تماس يا مراجعه به افراد گوناگون در پي يافتن كتاب‌هاي درسي قديمي بودم. تعدادي از اساتيد و افراد علاقه‌مند كه كتاب‌هاي درسي خود را كه به يادگار در كتابخانه منزل نگهداري مي‌كردند به درخواست من به كتابخانه‌ فرهنگستان اهدا كردند كه جاي سپاس فراوان دارد. تهيه اين كتاب‌ها كمك فراواني به تكميل پژوهش اينجانب كرد. بسياري از اين كتاب‌ها در كتابخانه سازمان پژوهش وجود نداشتند يا اگر موجود بودند چاپ نخست نبودند. بدين سبب وجود اين مجموعه سهم بسزايي در تكميل طرح داشت. هر چند هنوز ممكن است كتاب‌هايي از اين طرح جا مانده باشند.

   از مجموعه‌اي از كتاب‌هاي درسي كه در فرهنگستان فراهم آمده است، بگوييد؟
در اينجا اشاره‌اي مي‌كنم به مجموعه‌اي ارزشمند از كتاب‌هاي درسي زبان و ادبيات فارسي كه در طبقه سوم فرهنگستان به ‌صورت جداگانه نگهداري مي‌شود. باني اين كار مرحوم دكتر حسن ذوالفقاري بودند كه اينجانب را به جمع‌آوري كتاب‌هاي درسي ترغيب كردند تا نمايشگاهي از اين كتاب‌ها برگزار كنيم. بيش از هفت‌ سال به جمع‌آوري اين كتاب‌ها مشغول بودم. جاي آن‌ است يادي كنم از بزرگواراني كه به درخواست من پاسخ مثبت دادند: استاد عبدالرحمان صفارپور، استاد ارژنگ، دكتر محمود عابدي، استاد اسماعيل سعادت، سعيدي، هما افضل و بسياري از افراد ديگر كه حتي با اهداي يك جلد كتاب، به پيشبرد اين طرح و تشكيل مجموعه كتاب‌هاي درسي كمك كردند؛ همچنين از روساي كتابخانه آيت‌الله بروجردي قم و كتابخانه حكيم‌ نظامي -امام صادق (ع) و كتابخانه مركزي دانشگاه تهران نيز كه به درخواست آقاي دكتر ذوالفقاري از كتاب‌هاي درسي موجود در آن كتابخانه‌هاpdf تهيه كرده و براي گروه آموزش ارسال كردند. هم ‌اكنون بانك اطلاعاتي خوبي از كتاب‌هاي درسي در اختيار داريم. براي اين كتاب‌ها شناسنامه مختصري تهيه شده است تا اطلاعات كلي را بيان كند. 131 عنوان كتاب درسي قديمي به صورت pdf در وبگاه فرهنگستان زبان و ادب فارسي به نشاني apll.ir بارگذاري شده است كه علاقه‌مندان مي‌توانند استفاده كنند. اميدوارم در آينده نزديك نمايشگاهي از كتاب‌هاي درسي زبان و ادبيات فارسي در محل فرهنگستان براي پژوهشگران و عموم برگزار شود.

   با توجه به پژوهش‌هايي كه انجام داديد، كتاب‌هاي فارسي در 100 سال گذشته چند بار به صورت كلي و كامل تغيير كرده‌اند؟ 
‌در اين 100 سال شش نظام آموزشي وجود داشته است. پس از تغيير هر نظام آموزشي كتاب‌ها هم تغيير كرده‌اند. اگر به‌طور كلي بخواهم بگويم، اين است كه تا قبل از سال 1342 به مدت 20سال تاليف و چاپ كتاب درسي آزاد بوده و يك دوره بي‌نظمي ديده مي‌شود. به ‌طوري كه همزمان يك يا چند مولف كتابي را تاليف كرده‌اند و در مدارس به سليقه مدير مدرسه از كتاب‌ها استفاده شده است. يعني در يك شهر چند كتاب تدريس مي‌شده و اين در سطح كشور وجود داشته است. با شروع وزارت دكتر خانلري بر آموزش‌وپرورش، تاليف و چاپ كتاب‌هاي درسي يكدست شد و زير نظر وزارت آموزش‌وپرورش درآمد.
پس از انقلاب اسلامي نيز به مدت 14سال كتاب جديدي براي دوره دبستان و راهنمايي تاليف نشده بلكه كتاب‌هاي قبلي پس از بازنگري و اصلاحات بدون ذكر نام مولف يا مولفان به چاپ رسيده‌اند. براي دوره دبيرستان نيز كتاب‌هايي تاليف شدند كه برخي تنها يك‌سال به چاپ رسيدند. 
   تغييرات در جزييات كتاب‌ها بيشتر پيرامون  چه مواردي بوده است؟ 
گاهي كتاب‌ها تغييراتي جزيي داشتند، مثلا يك يا چند متن يا شعر به كتاب افزوده مي‌شد. گاهي بدون افزودن مطلب نام نويسنده‌اي، بعضا صاحب عنوان، به مولفان كتاب افزوده مي‌شد. با تغيير نظام‌هاي آموزشي نيز يك يا حتي چند سال مطالب كتاب‌ها با تغييراتي اندك و با تغيير عنوان به چاپ مي‌رسيد. گاهي نيز با تغييراتي همان كتاب بدون ذكر نام مولف به چاپ مي‌رسيد.
   سهم متون كهن در كتاب‌هاي درسي چقدر است و آيا مي‌توان بر اساس اين بررسي‌ها از شاعر يا نويسندگاني -به‌طور مشخص كلاسيك- نام برد كه در كتاب‌هاي زبان و ادب فارسي بيشتر به آنها پرداخته شده است؟
متون كهن سهم بسزايي در كتاب‌هاي درسي اين 100 سال دارند. شاعراني چون سعدي، حافظ، مولوي، فردوسي، نظامي، سنايي، ناصرخسرو در تمامي ادوار در كتاب‌هاي درسي جاي داشته‌اند؛ همچنين متون كهن مانند كليله و دمنه، تاريخ سيستان، تاريخ بيهقي، سفرنامه ناصرخسرو، سياستنامه و ... همواره در كتاب‌هاي درسي به ‌صورت مجزا يا در كنار متن‌هاي ديگر آمده‌اند.
   به ادبيات معاصر چقدر در كتاب‌هاي درسي زبان و ادب فارسي پرداخته شده است و آيا مي‌توان از شاعر و نويسنده معاصري در اين متون نام برد كه بيش از همه به او پرداخته شده است؟ 
به اين سوال نمي‌توان پاسخي كلي داد. برخي شعرا و نويسندگان معاصري كه همواره در كتاب‌هاي درسي حضور داشته‌اند، مي‌توان به ملك‌الشعرا بهار، پروين اعتصامي، گلچين گيلاني اشاره كرد. اين 100 سال آموزش نوين بايد دوره‌بندي شود و در همان دهه يا دوره به بررسي كتاب‌ها پرداخت. فضا و جوي كه به لحاظ سياسي و اجتماعي بر جامعه حاكم بوده در تاليف كتاب‌هاي درسي نيز تاثير گذاشته و تفاوت‌هاي ذوقي و ادبي را به وجود آورده است. ممكن است در يك دوره متناسب با شرايط جامعه از نويسنده يا شاعري در كتاب‌هاي درسي مطلبي گذاشته‌اند و در دوره ديگري آن مطلب حذف شده است؛ به عنوان مثال از سال 1358 عناويني چون ادبيات انقلاب اسلامي، ادبيات پايداري، جنگ تحميلي و ... به كتاب‌هاي درسي راه يافته است. طبيعتا شاعران و نويسندگاني نيز كه در اين حوزه فعاليت داشته‌اند در كتاب‌هاي درسي مطرح شده‌اند.
   آيا مي‌توان گفت ادبيات معاصر در كتاب‌هاي درسي ما تا حد زيادي غايب است؟
بله.
   نگاه مولفان در دوره‌هاي مختلف نسبت به دستور، آيين نگارش و عروض چگونه بوده است؟ آيا در گذر زمان نگاه مولفان بر اساس نوآوري‌هايي كه در اين حوزه‌ها صورت گرفته توجه داشته‌اند؟
اين موارد كه ذكر كرديد بسيار مهم هستند و بحثي طولاني خواهد داشت كه در اين مصاحبه فرصت پرداختن به آن نيست. در صد سال گذشته به هر كدام پرداخته شده و تحولاتي به همراه داشته است. 
كتاب‌‌هاي دستور سنتي همچون دستور فرهنگ ميرزا مهدي خان؛ دستور زبان فارسي عبدالعظيم قريب؛ دستور شرق عبدالعظيم خان تبريزي؛ دستور آموزگار بيشتر جنبه دستور تاريخي داشتند. بعدها دكتر خانلري كتاب دستور زبان تاليف كرد كه روشي نو در دستورنويسي بود؛ اما چون از زبان فرانسه ترجمه شده بود، اشكال‌هايي داشت. بعد از اين كتاب دستور زبان انوري و گيوي را داريم كه بر اساس دستور خانلري و درسي‌تر نوشته شد، بعدها نام غلامرضا ارژنگ نيز به مولفان افزوده شد. كتاب دستور علي‌اشرف صادقي و غلامرضا ارژنگ كه شيوه‌اي تازه در دستورنويسي داشت. 
آيين نگارش نيز از عنوان‌هاي درسي مدارس بود، ولي كتاب مستقلي براي آن وجود نداشت. اولين كتاب آيين نگارش براي دوره اول دبيرستان در سال 1353 توسط دكتر انوري تاليف شد. سپس كتاب آيين نگارش سوم دبيرستان توسط دكتر انوري و هوشنگ ارژنگي تاليف شد و پس از آن نگارش و سخنوري2 براي چهارم دبيرستان تاليف نادر وزين‌پور و غلامرضا ارژنگ به چاپ رسيد. بعدها نيز سلطاني گرد فرامرزي و ديگران كتاب‌هايي تاليف كردند.
در حوزه بديع و عروض و قافيه در سال 1334 بديع و قافيه تاليف محمد خزائلي و حسن سادات ناصري و در سال 1336 كتاب‌هاي بديع تاليف محمد نجمي و حسين صفايي و كتاب بديع و قافيه و عروض تاليف رضازاده شفق، جلال همايي، عبدالرحمان فرامرزي، ذبيح‌الله صفا، علي‌اكبر شهابي، احمد كوشا و اسماعيل والي‌زاده به چاپ رسيدند. اين كتاب اخير با افزودن بخش قافيه تاليف سيروس شميسا تا دهه 60 به چاپ رسيده است. 

   با توجه به كار پژوهشي كه در اين عرصه انجام داده‌ايد، چه نقاط و ضعف و كاستي‌هايي در كتاب‌هاي درسي زبان و ادب فارسي مي‌بينيد؟
ادبيات هر كشور از مهم‌ترين دروس آن كشور است. بايد مردم و به خصوص دانش‌آموزان و دانشجويان را به مطالعه‌ آثار ادبي تشويق كرد. متاسفانه مطالب كتاب‌هاي درسي زبان و ادبيات فارسي براي دانش‌آموزان جذابيت چنداني ندارد. بايد مطالب متناسب با روحيه جوانان و سطح و پايه تحصيلي آنان باشد. اكثر دانش‌آموزان بيان مي‌كنند درس ادبيات را فقط براي نمره مي‌خوانند. براي دانش‌آموزي كه دركي از عرفان ندارد، فهم شعر عرفاني حافظ مشكل است. شايد بهتر باشد براي تاليف كتاب‌هاي درسي ادبيات از دانش‌آموزان نيز نظرسنجي شود تا كتاب‌هاي درسي ادبيات جذابيت بيشتري پيدا كند.

   با توجه به پژوهش‌هاي‌تان، اگر قرار بود به عنوان يك مولف تاليف كتاب‌هاي درسي زبان فارسي را برعهده بگيريد يا از نظرتان استفاده مي‌شد چه پيشنهادي براي بهتر شدن اين كتاب‌ها داشتيد؟
به نظر من بايد با اساتيد و مولفان حوزه ادبيات مشورت كرد و در تاليف كتاب‌هاي درسي از گروه مولفان متخصص همان پايه استفاده شود. از متوني كه جذابيت بيشتري دارند، استفاده شود. به پايه تحصيلي و علايق دانش‌آموزان در انتخاب متون كتاب درسي توجه شود. 

   آيا حاصل پژوهش‌هاي شما قرار است در قالب كتاب منتشر شود يا از حاصل اين پژوهش براي بهبود تاليف كتاب‌هاي درسي استفاده خواهد شد؟
بله، اميدوارم به زودي اين پژوهش را به چاپ برسانم تا علاقه‌مندان و پژوهشگراني كه به كتاب‌هاي درسي دسترسي ندارند از آن بهره‌مند شوند.
    ادبيات هر كشور از مهم‌ترين دروس آن كشور است. بايد مردم و به‌خصوص دانش‌آموزان و دانشجويان را به مطالعه‌ آثار ادبي تشويق كرد. متاسفانه مطالب كتاب‌هاي درسي زبان و ادبيات فارسي براي دانش‌آموزان جذابيت چنداني ندارد. بايد مطالب متناسب با روحيه جوانان و سطح و پايه تحصيلي آنان باشد.
    فضا و جوي كه به لحاظ سياسي و اجتماعي بر جامعه حاكم بوده در تاليف كتاب‌هاي درسي نيز تاثير گذاشته و تفاوت‌هاي ذوقي و ادبي را به وجود آورده است. ممكن است در يك دوره متناسب با شرايط جامعه از نويسنده يا شاعري در كتاب‌هاي درسي مطلبي گذاشته‌اند و در دوره ديگري آن مطلب حذف شده است.