دفن زیرآوار دیوار

چند هفته قبل، وقتی یک خبرنگار اسرائیلی قصد داشت با حامد اسماعیلیون از چهره‌های سرشناس اپوزیسیون مصاحبه کند، او از گفتگو سر باز زد. امیلی شریدر، روزنامه‌نگار اسرائیلی در توئیتر نوشته بود که درخواست‌های چندین‌باره او برای مصاحبه با اسماعیلیون بی‌پاسخ مانده است. اینکه امتناع اسماعیلیون از گفتگو با خبرنگار اسرائیلی، از روی محاسبات سیاسی بوده یا چیز دیگر، مشخص نیست ولی، این رویداد نشان داد وقتی پای تل‌آویو به میان می‌آید، حتی مخالفان تند و تیز جمهوری اسلامی نیز حاضر نیستند آینده سیاسی خود را برای آن هزینه کنند، اما رضا پهلوی ظاهراً چنین ملاحظه‌ای ندارد. او اولین سفر خارجی خود ظرف سال‌های اخیر را به اسرائیل ترتیب داد، جایی که نه فقط جمهوری اسلامی، بلکه بخش بزرگی از منتقدان و حتی اپوزیسیون جمهوری اسلامی نیز «اشغال» سرزمین‌های فلسطینی به دست آن را رد نمی‌کنند. فرزند شاه سابق ایران در تل‌آویو، با بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر و اسحاق هرتزوگ رئیس رژیم صهیونیستی ملاقات کرد، از موزه هولوکاست بازدید و در دیوار معروف به ندبه، نمد عبری بر سرگذاشت و در دفتر یادبود دیوار نوشت: «برای صلح، برای آزادی، برای امنیت، برای کرامت انسانی و زندگی باهم؛ من به مردم ایران و اسرائیل درود می‌فرستم.» در تل‌آویو سفر فرزند شاه مخلوع، سفری تاریخی خوانده شد. امیلی شریدر، که از امتناع حامد اسماعیلیون از گفتگو با خودش انتقاد کرده بود، با اشاره به این سفر نوشت: «به عنوان یک اسرائیلی، نمی‌توانیم به شما بگویم که دیدن این همبستگی علیه تروریسم از سوی ولیعهد ایران چقدر قدرتمند است.»  سفر در لحظه‌ای نادرست با همه استقبال‌های غیر رسمی از سفر رضا پهلوی به تل‌آویو، بعید است این سفر، به نفع او تمام شود. این سفر حدود ۴۰ روز بعد از توافق ایران و عربستان برای از سرگیری مناسبات دوجانبه انجام شد؛ رویدادی که با خود تحولات آسیای غربی را به سمت و سویی متفاوت از آنچه رهبران سیاسی در تل‌آویو فکر می‌کردند سوق داد. نتانیاهو در مقام نخست‌وزیر، به عادی‌سازی با عربستان سعودی فکر می‌کرد، رویدادی که می‌توانست دروازه پرش تل‌آویو به جهان اسلام قلمداد شود. هرچند برخی گزارش‌های محرمانه در تل‌آویو نتیجه گرفته‌اند «توافق عربستان و ایران مانع روند عادی‌سازی بین کشور‌های خلیج فارس و اسرائیل نخواهد شد»، ولی اکثر ناظران چنین چیزی را تأیید نمی‌کنند. روزنامه یدیعوت آحارونوت نوشته که تلاش‌های اسرائیل برای عادی سازی روابط با عربستان اخیراً کاهش یافته است. مناسبات تهران ریاض که با میانجیگری چین انجام شد، در‌ها را به روی تحولاتی گشود که در حالت عادی قابل تصور نبودند. مذاکرات برای پایان جنگ یمن به شکلی جدی آغاز و تا مرحله تبادل صد‌ها نفر از اسرای طرفین پیش رفته است. بحث‌ها درباره بهبود مناسبات ایران با دولت‌های شورای همکاری خلیج فارس از جمله امارات و بحرین بیشتر از هر زمان دیگری طی یک دهه گذشته مطرح است. در دمشق، حکومت بشار اسد به سمت عادی‌سازی مناسبات با اعراب می‌رود و همین سه‌شنبه، «فیصل بن‌فرحان» وزیر خارجه عربستان با «بشار اسد» رئیس‌جمهور سوریه در دمشق دیدار کرد؛ ملاقاتی که مثبت توصیف شده. وزارت خارجه عربستان اعلام کرده که در ملاقات وزرای خارجه دو کشور «درباره گام‌های تحقق منافع ملی دو کشور و بازگشت سوریه به اتحادیه عرب» گفتگو کرده‌اند. در تحولی مهم‌تر، یک هیئت حماس به ریاست اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس، دو شنبه شب در نخستین سفر خود، پس از سال‌ها وارد عربستان شد؛ سفری که در اوج تنش جریان‌های سیاسی مقاومت فلسطینی با اسرائیل، از دید رهبران بلندپایه در تل‌آویو مخفی نخواهد ماند.   تمسخر فرزند، حتی میان اپوزیسیون سفر فرزند شاه مخلوع به تل‌آویو، در میانه این تحولات اتفاق افتاد. رضا پهلوی، احتمالاً به دنبال این است که با سفر به سرزمینی که رهبران آن، نظام حاکم بر ایران را بزرگ‌ترین چالش خود قلمداد می‌کنند، اهرمی تبلیغاتی علیه رهبران جمهوری اسلامی فراهم کند، ولی چهار دهه خصومت بین ایران و اسرائیل و ریشه‌های عمیق نگاه پر از تردید جامعه ایرانی به ترتیبات صهیونی در سرزمین‌های اشغالی که حتی پدر رضا پهلوی را نیز از مناسبات علنی با تل‌آویو برحذر داشت، به حدی عمیق است که حتی جریان‌های اپوزیسیون و همچنین منتقدان تند و تیز جمهوری اسلامی نیز حاضر نیستند، روی آن سرمایه‌گذاری کنند. عرب‌نیوز در گزارشی نوشت که سفر رضا پهلوی، پسر آخرین شاه ایران به اسرائیل و دیدار او با بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، انتقادات و تمسخر طیف وسیعی از ایرانیان را با دیدگاه‌های مختلف سیاسی برانگیخت. به نوشته عرب‌نیوز، پهلوی که طرفدارانش او را «شاهزاده» خطاب می‌کنند، در ماه‌های اخیر حضور خود را در لابی‌های قدرت در امریکا و اروپا افزایش داده است و سفر او به اسرائیل برای گرد هم آوردن دشمنان مقامات ایران برنامه‌ریزی شده بود، ولی این دیدار [حتی]باعث خشم ناراضیان ایرانی شد که پس از انقلاب ۱۹۷۹ علیه حکومت دینی حاکم بر ایران مبارزه کردند. علی افشاری، از فعالان برجسته دانشجویی دهه ۱۹۹۰ و یک زندانی سیاسی سابق، از پهلوی انتقاد کرد که گفته برای انتقال «دوستی مردم ایران» به اسرائیل سفر کرده و گفت: «رضا پهلوی فقط می‌تواند پیام دوستی خود و در بهترین حالت حامیانش را به اسرائیل برساند. او نماینده مردم ایران نیست! بنابراین فرد خودخوانده نمی‌تواند ادعای سخنگویی مردم را داشته باشد.»‌وی افزود: «پذیرفتن دعوت از سوی افراطی‌ترین دولت تاریخ اسرائیل افتخار نیست بلکه مایه شرمساری است.»‌دیگر ناراضیان ایرانی، در زمانی که پدر رضا پهلوی، محمدرضا و پدربزرگ او رضاخان، با مشت آهنین از سال ۱۹۲۵ تا ۱۹۷۹ بر ایران حکومت کردند، نقض حقوق بشر را به پهلوی یادآوری کردند. دیاکو مرادیالی‌آبادی، روزنامه‌نگار و فعال حقوق بشر ایرانی مقیم نروژ، سفر پهلوی به اسرائیل برای ادای احترام به قربانیان هولوکاست را محکوم کرد. او نوشت: «لطفاً در راه اسرائیل، از آذربایجان، کردستان، لرستان، بلوچستان، ترکمن صحرا و اهواز نیز دیدن کنید تا به قربانیان قتل عام رضاخان و محمدرضا پهلوی ادای احترام کنید. شاید این وجدان شما را بیدار کند.» فرزند شاه مخلوع، در تل‌آویو با نتانیاهو نخست‌وزیر و اسحاق هرتزوگ رئیس رژیم اسرائیل ملاقات کرد، ولی چینش پروتکل‌های ملاقات‌های او، به خصوص در دیدار با نتانیاهو، انتقاد‌های زیادی را برانگیخته است. قطعاً سفر او به تل‌آویو و دیدار با نخست‌وزیری که متزلزل‌ترین دوره حیات سیاسی خود را سپری می‌کند، وضعیت اپوزیسیون پرتشتت جمهوری اسلامی را شکننده‌تر خواهد کرد، اپوزیسیونی که در تهران، گستردگی تشتت و اختلاف در درون آن، دائماً یکی از «شانس‌های جمهوری اسلامی» تعبیر می‌شود. از طرف دیگر، تنش‌زدایی تهران-ریاض، بیش از آنچه گمان می‌شود، اپوزیسیون خارج از ایران را در موضع چالش قرار داده است. لورا روزن، خبرنگار تحقیقی، در «دیپلماتیک» نوشت: «تصمیم اخیر عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران برای از سرگیری روابط دیپلماتیک، تلاش‌های اپوزیسیون ایران را دچار پیچیدگی کرده است. به‌ویژه در مدیریت رسانه‌هایی مثل اینترنشنال که از حمایت خصوصی سعودی برخوردار بود.»