روزنامه جوان
1402/03/07
جواب رندانه مالک به مستأجر
سه ماه پیش آپارتمانی ۸۰ متری را در پونک تهران اجاره میکند. با چه رقمی؟ ۵۷۰ میلیون ودیعه، ۴ میلیون اجاره. دوستم را دیروز با قیافهای مچاله میبینم. علت پریشانیاش را جویا میشوم. میگوید: دیروز به صاحبخانهام زنگ زدم.فکر میکنید این دوست ما برای چه بعد از سه ماه که از قرارداد اجاره گذشته به صاحبخانهاش زنگ زدهاست:
- نتوانسته اجاره این ماه را جور کند؟
- پکیج خانه خراب شدهاست؟
- سقف چکه میکند؟
- دوست ما زودتر از موعد میخواهد قرارداد را فسخ کند؟
- درخواست مدیر ساختمان را به صاحبخانه برساند؟
آنچه دوست ما به خاطر آن به صاحبخانهاش زنگ زده آنقدر عجیب است که تصور نمیکنم به ذهنتان خطور کردهباشد. مستأجر آپارتمان ۸۰ متری، یک مرد متأهل با همسری خانهدار و دو کودک به خاطر چه پیشامد اضطراری سه ماه بعد از قرارداد اجاره به صاحبخانه زنگ زدهاست؟
- زنگ زدم بگویم من خیلی دلشوره دارم. گفتم میخواهی چه کار کنی؟ صاحبخانهها امسال از ۵۰ تا ۱۰۰ درصد قیمت ودیعه و اجاره را بالا بردهاند. گفتم من دلشوره دارم، میخواهی چه کار کنی؟
- خب چه گفت؟
- گفت من خودم هم دلشوره دارم.
- چرا صاحبخانه دلشوره دارد؟
- خودش هم مستأجر است. آپارتمان دوخوابه برای خانوادهاش کوچک بوده، اجاره داده و رفته آپارتمان سهخوابه اجاره کردهاست.
شرایط اقتصادی کنونی و فشار شدید قیمتها بهویژه در حوزه مسکن، خوراک، درمان و آموزش به بارگذاری روانی بیش از حد روی آدمها به ویژه آنهایی که در دهکهای پایینتر جامعه زندگی میکنند، منجر شده است. جامعهای که رشد قیمتها در آن از قاعده خارج شده به ظهور وسواسها و عادتهای جدیدی در آدمها کمک میکند، همه آدمها عادت دارند گاهی به آینده سر بزنند، مثلاً برای آینده خود برنامهریزی کنند، احیاناً اندوختهای داشته باشند، گاهی حتی نگرانی ملایمی نسبت به احتمال بدتر شدن وضعیت در آینده داشته باشند، اما وقتی این عادتها شکل وسواسگونه و نابهنجار به خود میگیرد، فرد را به لحاظ روانی دچار فروپاشی میکند.
در یک مناسبات طبیعی هیچ مستأجری به صاحبخانهاش زنگ نمیزند، بگوید من دلشوره دارم. مگر صاحبخانه، روانشناس و روانکاو است؟ آدمی که دچار اختلالات اضطرابی و روانی است، در نهایت به یک متخصص مراجعه میکند نه صاحبخانهاش. در یک مناسبات طبیعی، مراجعه به صاحبخانه ـ مستقیم یا غیرمستقیم ـ به مفاد قراردادی که با او بستهاید ارتباط دارد و، چون در مفاد قرارداد، مستقیم یا غیرمستقیم نیامدهاست که وقتی دلشوره دارید به صاحبخانهتان زنگ بزنید بنابراین تماس با صاحبخانه برای اینکه او را در جریان اضطراب و دلشوره خودمان قرار دهیم، مطلقاً بیمعناست.
اما وقتی مناسبات، محتوا و فرم نرمال و طبیعی ندارد تماس مستأجر ـ آن هم با علم به اینکه هنوز ۹ ماه از موعد اجاره او مانده و فقط یک چهارم از فضای قرارداد گذشته است ـ و در میان گذاشتن دلشوره شدید سیر صعودی و افسارگسیخته قیمتها با صاحبخانه واجد معنا میشود.
دوست ما چرا با صاحبخانه تماس میگیرد؟ چون میداند که در عمل هیچ نهادی وجود ندارد که از او در برابر شعلههای تنوره دیو قیمتها دفاع کند، بنابراین مستقیم به او زنگ میزند تا بلکه از او نقطه قوت و امیدی دریافت کند و از زبان او گزارهای اخلاقی و نه اقتصادی بشنود، اما انتظار او در بازاری حریص و متورم که مثل دوزخ زبانه میکشد، برآورده نمیشود. صاحبخانه او جوابی رندانه در آستین دارد: من خودم هم دلشوره دارم. این یعنی جای اشتباهی آمدهای، من نیز جای دیگری مستأجرم، یعنی من فقط میتوانم با گزارههای اقتصادی با تو روبهرو شوم و نه گزارههای اخلاقی.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
برنامه هفتم نشانی از ایدئولوژی مشخص ندارد
احداث «تصفیهخانه» علیه فرونشست زمین
جواب رندانه مالک به مستأجر
نهضت ملی مسکن در رهن کارشکنی بانکها
ازغدی: رسانه ملی داشتیم. اما زبان تبیین نداشتیم
تلآویو در وحشت جنگ «روز قیامت»
اردوغان پیروز احتمالی انتخابات امروز
مخدوش کردن چهره قانون
مدالهای آسیا تقدیم به شهید ضرغام و تهرانیمقدم
حوزه جمعیت راهحل دقیق و تغییر فرهنگ میخواهد
نه انتخابات، نه اعتراضات!
خشم بنیاد صهیونیستی از پیشرفت موشکی ایران
مشارکت و استصواب
ماجراجویی طالبان در مرز ایران
انتفاعی در شهریه و غیرانتفاعی در تعلیم!