بحران ناترازی گاز ایران


آرش نجفی
عضو انرژی اتاق بازرگانی

طبق گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس در سال ۱۴۲۰ میزان کل عرضه گاز طبیعی به ۸۹۸.۷ میلیون متر مکعب در روز می‌رسد، این در حالی است که میزان مصرف همه بخش‌ها برابر با ۱۴۱۰.۸ خواهد بود که نشان از ناترازی ۵۱۲ میلیون متر مکعبی در روز دارد و اگر با همین روشی کنونی بدمصرفی را ادامه دهیم کشور به سمت بحران می‌رود و وضعیت نارضایتی جامعه را به حدی می‌رساند که به لحاظ ساختاری و امنیتی به چالش بر می‌خوریم. قطعا بزرگترین استراتژی ما باید بهینه‌سازی مصرف انرژی و گاز باشد، ظرفیت این اقدام در کشور وجود دارد چنانچه در حوزه کنترل مصرف گاز روی تعویض بخاری‌های گازی، اصلاح موتورخانه‌ها و عایق‌های حرارتی ساختمان‌ها و بهره‌گیری از انرژی خورشیدی برنامه‌ریزی کینم براحتی از شرایط بحران برون‌رفت خواهیم داشت. بهینه‌سازی مصرف گاز در کشور کلا ۲۵ تا ۳۰ میلیارد دلار هزینه و اعتبار نیاز دارد و بازگشت سرمایه آن نیز حداکثر ۳ تا ۳.۵ ساله خواهد بود، بنابراین آنچه ما را در این موضوع پیش می‌برد و ناترازی را جبران می‌کند اینکه باید استراتژی کاهش مصرف انرژی را به طور جدی برنامه‌ریزی کنیم. باید برنامه‌ریزی کرده و مدل‌ها و مکانیزم‌های مالی تعریف کنیم که چگونه تغییر ساختار مصرف در کشور ایجاد شود، همچنین باید نوع تکنولوژی مصرف متفاوت شود تا کار به سرانجام برسد. با روند کنونی مصرف ما تا چند سال آینده به یک واردکننده بزرگ گاز تبدیل خواهیم شد، راهکار این است که به جای اینکه گاز وارد کنیم تکنولوژی و بخاری وارد کشور کنیم تا این موضوع حل شود، هرگونه بدمصرفی باعث می‌شود همه ثروت را از دست بدهیم، اما آیا پول واردات گاز داریم، امکانات مالی کشور اجازه می‌دهد که واردات داشته باشیم؟ باید بدانیم ما بابت این موضوع چالش جدی داریم و در صورت واردات کشور را با چالش‌های جدی‌تری مواجه خواهیم کرد. در صنعت نیروگاهی کشور حتما باید بازنگری جدی صورت گیرد، یکی از مباحث اصولی بهره‌گیری از پنل‌های خورشیدی و انرژی‌های تجدیدپذیر است، یکی از نات دیگر اصلاح ساختار نیروگاهی و خطوط انتقال نیرو است که از جمله پارامترهای حائز اهمیت است و باید به عنوان استراتژی اقتصاد کلان کشور به آن نگریسته شود، باید روی ساختار کلان مدیریت انرژی کشور برنامه‌ریزی کنیم وقتی به صورت منطقه‌ای به این مسئله نگاه کنیم باعث می‌شود ظرفیت‌های زیادی در کشور به علت موازی‌کاری و عدم تمرکز در استراتژی کلان به چالش بربخورد. اکنون گاز را بدون برنامه‌ریزی در اختیار نیروگاه‌ها قرار می‌دهند و نیروگاه‌ها بدون برنامه و اینکه در نظر داشته باشد هزینه فایده گاز مصرفی چگونه است، نیروگاه‌های با بازدهی بسیار پایین را در مدار دارند، به طوری که اکنون نیروگاه‌های داریم که با ۲۵ درصد راندمان در مدار هستند دلیل آن این است که گاز را جزء هزینه به حساب نمی‌آوریم و نتیجه اینکه به طور جد مشکل تامین سوخت پیدا می‌کنیم.