روزنامه اعتماد
1402/03/18
نقش معادن در بحران زيست محيطي ديار مارليك-2
در بخش اول اين مقاله از اهميت و ارزش محيط زيست از گذشته تا حال گفتيم و اينكه در طول تاريخ تخريب طبيعت و نابودي حيات وحش، رفتاري ناپسند به شمار ميآمده و يكي از مصاديق آشكار فساد روي زمين بوده است و در پي آن برداشتهاي بيرويه فعالان معدني در روستاهاي گنجه و جوبن و نصفي از توابع شهرستان باستاني رودبار را مصداق عيني فساد و تخريب محيط زيست دانستيم. اينك در اين بخش به موارد كاربردي و مصداقي تخريب محيط زيست و رنج و درد اهالي روستاهاي منطقه ميپردازيم. تا چه قبول افتد و چه در نظر آيد! از قديم چه بجا و بحق گفتهاند كه «آلو را به باغ راه نده، بيگانه را به ده» بيترديد در اين مثل درخت آلو نماد و تمثيلي است از مهمانان ناخوانده و فعالان معدني روستاهاي مجاور تپههاي مارليك؛ مهماناني كه چهار دهه در اين منطقه به فعاليت اقتصادي مشغولند و حضور آنان به عنوان فعالان معدني جز تخريب و ويراني محيط زيست و نابودي و برباد رفتن سرمايههاي طبيعي و ملي، دستاوردي براي روستاييان نداشته و ندارد. اين فعالان معدني در ابتدا با شعارهاي قشنگ و دهان پركن و به ظاهر زيبا، نويد تحول و رونق اقتصادي و ريشهكني فقر و بيكاري در روستاها را دادند و علم پيشرفت و توسعه را به دوش كشيدند و همزمان ميخ فعاليت اقتصادي و حضور خود را با عوامفريبي در منابع آبا و اجدادي روستاييان يعني مزارع، كوهها و مراتع مليشان كوبيدند و سپس روز به روز، جاي پاي خود را محكمتر كرده و به ثبات رسانيدند تا آنجا كه اين تعامل براي آنان حكم دو سر سود را داشته و در مقابل براي اهالي روستاها دو سر زيان و باخت را. به زباني ديگر رهاورد اين تعامل براي فعالان معدني، ثروت و رفاه و آسايش را به دنبال داشته و براي ساكنان روستاها- كه مالكان اصلي منابع طبيعي و ملي هستند - محروميت و درد و رنج و انواع و اقسام آلودگيهاي زيست محيطي و مهمتر از همه، ويرانيهاي محيط زيست طبيعي كه مهمترين سرمايههاي ملي هر روستاست. همچنين در اين معامله، نه تنها براي اهالي نان گرمي و آب سردي بر سفرهشان حاصل نشده.بلكه سهل است بادهاي ويرانگر، حامل ريزگردهاي بيماريزا، به سوي روستا و روستاييان يورش آورده و هواي پاك و لطيف روستا را آلوده كرده؛ بهطوري كه فضاي روستا در بيشتر مواقع، همچون فضاي دلگير و غبارآلوده شعر اخوانثالث در شاهكار زمستانش شده، آنجا كه ميگويد:
«هوا دلگير... / زمين دلمرده، سقف آسمان كوتاه/ غبارآلوده مهر و ماه ... /»
علاوه بر اين موارد امروزه فعالان معدني چنان عرصه روستاها را با استفاده از حمايتها و رانتهاي دولتي، مورد تاخت و تاز خود قرار داده و بر خوان و نعمت خدادادي اين روستاها چنبر زده كه ديگر مجالي براي فعاليتهاي كشاورزي، باغداري و دامداري - كه شغل اصلي آبا و اجدادي اكثر روستاييان بوده و هست - باقي نمانده است. آنان در اين فعاليت اقتصادي فقط به فكر افزودن ارقام نجومي حسابهاي بانكي خود هستند و نيز به اين فكر كه در بهترين نقطههاي شمالي كلانشهرهاي كشور، ويلاهاي لاكچري داشته باشند و از تفريحات و سرگرميهاي مختلف و متنوع بهره ببرند و چنانچه نماز و روزهشان قضا شود، آبتني در آبهاي گرم و سرد دنيا و سفرهاي خارجي و ديدن سواحل زيباي آنان تعطيل نشود و هزاران فكر از اين نوع انديشهها و اگر گاهي با ژست خيرمآبانه در راستاي موجه جلوه دادن كار خود، تعدادي از افراد بومي را در معادنشان به كار بگيرند، اولا به هيچ وجه به آنان مطابق با قانون كار رفتار نميشود و ثانيا حقوق بخور و نميري در مقابل كارهاي سخت و زيانآور ميدهند. در صورتي كه امروزه ديگر همه پذيرفتهاند كه كار در معادن در ميان مشاغل مختلف، از همه سختتر و زيانبارتر است و كارگران بخش معدن با خطرات زيادي مواجه هستند. بنابراين بايد عليالقاعده و بهطور طبيعي از حقوق بالاتر و امتيازات بيشتري برخوردار باشند كه در حقيقت در عمل اينگونه نيست.
در پايان اگر بخواهيم عملكرد اين فعالان معدني در روستاهاي شهرستان باستاني رودبار را در كفه ترازوي نقد و داوري قرار دهيم؛ به اين نتيجه خواهيم رسيد كه آنان در طول اين چهار دهه كه از منابع طبيعي روستاها برداشت كردهاند و به الاف و الوف و تمام آمال و آرزوهاي خود رسيدهاند؛ هيچ طرح و پروژه عمران و آبادانياي در روستاها اجرا نكردهاند: نه پلي ساختهاند و نه جادهاي و نه مجموعه تفريحي و ورزشي براي جوانان و نه فضاي گردشگري براي اهالي و سياحان و نه در جهت تكميل و تقويت شبكههاي آبرساني روستاها مساعدتي كردهاند و هزاران نه ديگر! در صورتي كه آنها در اين مدت 40 سال، دستكم ميتوانستند چهار پروژه عمران و آباداني براي روستاها و ساكنان آن انجام بدهند و جبران گوشهاي از رنجهايي را كه بر مردم تحميل كردهاند، بنمايند. دريغ و درد از اجراي حتي يك پروژه عمراني! آيا به راستي مگر آنان شعر معروف سيف فرغاني را با رديف «نيز بگذرد» نديدهاند كه ميگويد:
زين كاروانسرا بسي كاروان گذشت
ناچار كاروان شما نيز بگذرد
هم مرگ بر جهان شما نيز بگذرد
هم رونق زمان شما نيز بگذرد
سایر اخبار این روزنامه
اينترنت به مثابه اسلحه
همكاري عليه دشمن مشترك
ورود دولت به قيمتگذاري املاك مسكوني
واكنش مثبت دلار به اخبار گشايشها
اگر از تجربيات تلخ «ديپلماسي التماسي» عبرت گرفته نشود ملت ناچار به تكرار آن خواهد بود
قطار اعتراض مهمانداران
پاس گل سازمان هواپيمايي به دلالان
رونق فعاليتهاي توليدي در دوران نوسانات قيمتي
اسلحه، اينترنت و تحريف يك حق عمومي
در انتظار آزادسازي منابع ارزي
زمان طلايي براي شكستن سكوت
فوت كوزهگري ظریف براي ديپلماتها
نقش معادن در بحران زيست محيطي ديار مارليك-2
شهادت برای تاریخ
به ظریف گفتم حسادت یک مشکل ریشهای در میان مسوولان ما است