به ظریف گفتم حسادت یک مشکل ریشه‌ای در میان مسوولان ما است

شهاب  شهسواري
سيد محمد صدر، ديپلمات پيشين و عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام از جمله افرادي بود كه سه‌شنبه شب تا نيمه‌هاي شب در اتاق مجازي كه محمد جواد ظريف، وزير خارجه پيشين كشورمان در آن گفت‌وگو مي‌كرد، حضور داشت و به اظهارات او گوش مي‌داد. با سيد محمد صدر تماس گرفتيم تا نظر او را در مورد اظهارات ظريف جويا شويم. در ادامه متن كامل گفت‌وگوي «اعتماد» را با اين عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام مطالعه مي‌كنيد.
   ‌نظر شما در مورد اظهارات سه‌شنبه شب وزير خارجه پيشين كشور چه بود؟ آيا اين اظهارات را مفيد ارزيابي كرديد؟
اظهارات محمد جواد ظريف بسيار خوب و مفيد بود. ايشان توضيح‌هاي مفصلي را به ويژه درخصوص برجام داد. با توجه به حملاتي كه گروه‌هاي مختلف در اين مدت انجام داده‌ بودند، خوشبختانه تمام سوال‌ها و ابهام‌ها مطرح شد و خوشبختانه آقاي ظريف خيلي دقيق و علمي به همه پاسخ داد و طبق معمول نشان داد كه به غير از منافع ايران و جمهوري اسلامي به هيچ چيز فكر نمي‌كند.
  ‌عده‌اي اين ادعا را مطرح كرده‌اند كه برگزاري اين نشست مجازي يك اقدام با اهداف سياسي و انتخاباتي بود. نظر شما در اين مورد چيست؟
آقاي ظريف اصلا دنبال اين حرف‌ها نيست، او اگر دنبال انتخابات بود، همين دو سال پيش، زماني كه خيلي از گروه‌ها و شخصيت‌ها ازجمله سيد محمد خاتمي، رييس‌جمهور پيشين و سيد حسن خميني از ايشان دعوت مي‌كردند كه نامزد انتخابات رياست‌جمهوري شود، نشد. روحيات آقاي ظريف اين‌گونه نيست كه دنبال انتخابات اينها باشد. اين ادعاها از سوي كساني مطرح مي‌شود كه سياست خارجي نمي‌دانند و سعي مي‌كنند با مطرح كردن ادعاهاي سطح پايين به دنبال تخريب ظريف باشند. من با شناختي كه از ظريف دارم كه شناختم هم شناخت دقيقي است، مي‌دانم كه دنبال اين حرف‌ها نيست. البته ظريف، اگر هم دنبال اين مسائل باشد، به ويژه با پايگاه مردمي كه دارد، حقش است، اما مي‌دانم كه دنبال مسائل نيست.


  ‌با توجه به هشدارهايي كه محمد جواد ظريف در اظهاراتش مطرح كرد، فكر مي‌كنيد آيا دولت كنوني اين پيشنهادها و هشدارهاي وزير خارجه پيشين كشورمان را مدنظر قرار مي‌دهد و آيا گوش شنوايي براي اين حرف‌ها وجود دارد؟
من قبلا هم گفته‌ام كه يكي از بزرگ‌ترين مشكلات كشور، مسائل اقتصادي است. گراني، تورم، بيكاري، فساد و مسائل ديگر اقتصادي دارد كمر مردم را مي‌شكند. خيلي از مشكلات كنوني اقتصاد كشور يا اساسا راه‌حل‌هاي غيراقتصادي دارد يا كساني كه مسووليت امور را دراختيار دارند از عهده‌اش 
بر نمي‌آيند. آنچه من مي‌فهمم اين است كه راه‌حل مشكلات اقتصادي كشور، صرفا اقتصادي نيست. راه‌حل بخش مهمي از مشكلات اقتصادي كشور از دالان سياست خارجي مي‌گذرد؛ مادامي كه سياست خارجي درست نشود، احتمال اينكه مشكلات اقتصادي حل شود بسيار كم و حتي مي‌توان گفت كه غيرممكن است. وقتي نتوانيم درآمد نفتي را كه مي‌فروشيم به دست بياوريم يا هيچ سرمايه‌گذاري خارجي انجام نشود يا عدد آن بسيار ناچيز باشد، 
تا وقتي كه تحريم هستيم، مسائلي است كه باعث مي‌شود در مقابل حل و فصل مسائل اقتصادي كشور مانع ايجاد شود. من همين مساله را شخصا با سيد ابراهيم رييسي، رييس‌جمهور مطرح كردم كه اگر مساله برجام حل نشود، مشكلات اقتصادي ناشي از حل نشدن برجام برعهده شما خواهد بود. البته آقاي رييسي تاييد مي‌كرد و معتقد بود كه بايد مساله برجام را حل كرد و خوشبختانه ايشان درك مي‌كرد كه بدون برجام احتمال حل مشكلات اقتصادي بسيار كم است. بنابراين اگر چرخش عاقلانه‌اي در سياست خارجي پيش بيايد و به سمت تحول در سياست خارجي حركت كنند، منافع ملي كه مورد تاكيد همه است، ان‌شاالله تامين خواهد شد.
  ‌اين ديپلمات باسابقه كشورمان در بخشي از اظهاراتش اشاره كرد كه اكنون «يك دانشيار ساده دانشگاه» است. فكر مي‌كنيد چرا اين اتفاق افتاده و از ظرفيت‌هاي ظريف براي كمك به سياست خارجي كشور استفاده نمي‌شود؟
اگر به ياد داشته‌ باشيد در دهه هفتاد كتابي در ايران منتشر شد به نام «جامعه‌شناسي نخبه‌كشي» كه به برخورد جامعه ايران با تعدادي از مهم‌ترين چهره‌هاي سياسي در سده پيش از آن پرداخته ‌بود. من نمي‌دانم چرا ما آن‌گونه كه بايد و شايد نخبگان مملكت خودمان را قدر نمي‌دانيم. خوشبختانه امروزه نخبه‌كشي وجود ندارد، اما به جاي آنكه نخبگان كشورمان را احترام بگذاريم و از توانايي‌هاي آنها بهره ببريم، خيلي از آنها را كنار مي‌زنيم و منزوي مي‌كنيم. اين شيوه برخورد در بخشي از گروه‌هايي كه در حاكميت نقش موثري دارند، به وضوح قابل مشاهده است. اين رويكرد خيلي باعث تاسف است. يك بار شخصا به محمد جواد ظريف گفتم: «دكتر حواست را جمع كن، حسادت در ايران و به ويژه حسادت در ميان مسوولان يه بيماري آندميك و ريشه‌دار است.» متاسفانه حسادت‌ها باعث مي‌شود برخي از افرادي كه مي‌توانند خدمت بزرگي به كشور بكنند و منافع مردم و نظام را تامين كنند، كنار گذاشته ‌شوند و كشور را از خدمات آنها محروم مي‌كنند. اين هم يك مساله روان‌شناسي سياسي است و هم تا حدي جنبه جامعه‌شناسي دارد و حتي ريشه‌هاي فرهنگي دارد.
متاسفانه ما بعد از انقلاب و به ويژه بعد از دوران جنگ در مسائل فرهنگي كم توجهي كرديم. به مرور زمان آن فرهنگي كه در دوران انقلاب از سال ۱۳۵۶ به بعد در كشورمان به وجود آمده ‌بود و تقريبا تا يك دهه كم و بيش ادامه داشت، متاسفانه بعد از دوران جنگ كمرنگ شد. فرهنگ ايثار، فداكاري و تامين منافع ديگران به جاي منافع خود، بعد از جنگ جاي خودش را به منفعت‌طلبي، پركردن جيب خودمان، قدرت‌طلبي و پول‌پرستي داد. نتيجه اين تغيير فرهنگ اين است كه به جاي اينكه نخبگان خودمان را تربيت كنيم، همواره آنها را تضعيف مي‌كنيم. به جاي اينكه سعي كنيم خودمان را بالا بكشيم، سعي مي‌كنيم افرادي را كه توانمندتر از ما هستند از جايگاه خودشان پايين بكشيم. اين نكته بسيار مهمي است كه جامعه‌شناسان و روان‌شناسان بايد به آن فكر كنند و به اعتقاد من شايد بتوان گفت كه ما نياز به انقلاب فرهنگي داريم، نياز داريم به فرهنگ انقلاب بازگرديم، سال ۱۳۵7-۱۳۵6 زماني كه ديگر هيچ كس به فكر منافع خودش نبود و همه فكر و ذكر شهروندان در جهت انقلاب، مردم و تامين منافع كشور بود.
   ظريف خيلي دقيق و علمي به ابهام‌هايي كه اخيرا در مورد برجام مطرح شده پاسخ داد و طبق معمول نشان داد كه به غير از منافع ايران و جمهوري اسلامي به هيچ چيز فكر نمي‌كند.
   اگر هم ظريف دنبال مسائل انتخاباتي باشد، به ويژه با پايگاه مردمي كه دارد، حقش است، اما مي‌دانم كه دنبال مسائل نيست
  مادامي كه سياست خارجي درست نشود، احتمال اينكه مشكلات اقتصادي حل شود بسيار كم و حتي مي‌توان گفت كه غير ممكن است 
  خوشبختانه سيد ابراهيم رييسي درك كرده است كه بدون برجام احتمال حل مشكلات اقتصادي بسيار كم است
  متاسفانه حسادت‌ها باعث مي‌شود برخي از افرادي كه مي‌توانند خدمت بزرگي به كشور بكنند و منافع مردم و نظام را تامين كنند، كنار گذاشته ‌شوند و كشور را از خدمات آنها محروم مي‌كنند
   ما نياز به انقلاب فرهنگي داريم، نياز داريم به فرهنگ انقلاب بازگرديم، سال ۱۳۵7-۱۳۵6 زماني كه ديگر هيچ كس به فكر منافع خودش نبود و همه فكر و ذكر شهروندان در جهت انقلاب، مردم و تامين منافع كشور بود