تکرار یک دور باطل در وین

رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که با سکوت وقیحانه خود در برابر تهدید اتمی صهیونیست‌ها علیه ساکنان غزه به چهره‌ای منفور در نظام بین‌الملل تبدیل شده است، اخیراً در راستای تکمیل خوش‌خدمتی‌های خود به لابی‌های صهیونیستی فعال در آژانس، بیانیه جدیدی را علیه کشورمان به شورای حکام ارائه داده است. این گزارش، به مانند همیشه، از سوی واشینگتن و تروئیکای اروپایی تهیه و تنظیم شده و پس از تأیید نهایی لابی‌های صهیونیستی حاکم بر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به رافائل گروسی ارائه شده است. گروسی نیز که حضور خود را در رأس معادلات آژانس معلول توافق واشینگتن و تل‌آویو پس از مرگ مشکوک یوکیو آمانو (دبیرکل سابق آژانس) می‌داند، به مانند همیشه چنین بیانیه غیرحقوقی و وقیحانه‌ای را علیه فعالیت‌های هسته‌ای کشورمان قرائت کرده است.
گروسی در این بیانیه مدعی شده است که ایران، تفاهم ۴ مارس (تفاهم ایران -آژانس بر سر حل مسائل پادمانی) را زیر پا گذاشته و عملاً گامی در راستای عملیاتی‌سازی آن برنداشته است! این ادعای دروغین در حالی صورت می‌گیرد که ایران تمامی لوازم و مقدمات اجرایی شدن تفاهم با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را فراهم کرده، اما به واسطه اصرار گروسی و همراهانش بر دسترسی‌های فراپادمانی و اقداماتی فراتر از آنچه در تفاهم آمده، شاهد توقف نسبی این روند هستیم. نکته دیگر، مربوط به چیزی است که به اشتباه از سوی آژانس، از آن تحت عنوان اخراج بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی یاد می‌شود. این در حالی است که عدم اجازه ورود به بازرسانی که تابعیت سه کشور اروپایی (انگلیس، آلمان و فرانسه) را دارند به معنای قطع ارتباطات پادمانی با آژانس نیست. اتفاقاً این تصمیم بر اساس مصالح امنیتی کشور و با استناد به سوابق مخدوش بازرسان دارای تابعیت سه کشور اروپایی صورت گرفته است. چرا مدیرکل آژانس در از اقرار به واقعیتی به نام جاسوسی بازرسان و برخی کارشناسان مجموعه متبوع خود برای رژیم اشغالگر قدس و امریکا سر باز می‌زند؟ آیا گروسی واقعاً نمی‌داند که برخی نظارت‌های فراپادمانی آژانس، به دستمایه‌ای برای کسب و سپس خروج اطلاعات محرمانه از کشورمان تبدیل شده است. همان اطلاعاتی که خمیرمایه عملیاتی دشمن در ترور دانشمندان و خرابکاری در تأسیسات هسته‌ای کشورمان محسوب می‌شود! در چنین شرایطی اصرار آژانس بر استفاده از افرادی خاص (که در کسوت بازرس، اما با مأموریت جاسوسی به ایران می‌آیند)، بیانگر رویکرد واقعی گروسی در قبال پرونده هسته‌ای ایران و موارد اختلافی مطروحه در آن است!
بهتر است رافائل گروسی به جای شانتاژ سیاسی در قبال پرونده هسته‌ای کشورمان، به سؤالات مهم دیگری پاسخ دهد، از جمله اینکه دلیل سکوت آژانس در قبال عملیات‌های خرابکارانه رژیم اشغالگر قدس مانند آنچه تأسیسات تسا (تکنولوژی سانتریفیوژ ایران) و نیروگاه نطنز رخ داد، چه بوده است؟ دیگر اینکه چرا گروسی با وجود اینکه می‌دانست دوربین‌های نظارتی آژانس در تأسیسات تسا بر اثر خرابکاری صورت گرفته توسط عوامل رژیم صهیونیستی در این مجموعه از کار افتاده است، اصرار دارد کمترین اشاره‌ای به این موضوع نشود؟!
اکنون بار دیگر شاهد تکرار دور باطل دیگری در وین (مقر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی) هستیم. متأسفانه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی طی سال‌های اخیر به جای نهاد بین‌المللی مستقلی که تأمین‌کننده حقوق حداقلی اعضای خود باشد، به کارگزار امنیتی واشینگتن و تل‌آویو در نظام بین‌الملل تبدیل شده است. بیانیه اخیر گروسی نشان داد که وی قصد دارد کماکان در همان پازل و محدوده‌ای بازی کند که غرب و رژیم صهیونیستی برای وی ترسیم کرده‌اند. بدون شک در مقابل این بازی غیرحقوقی و پارادوکسیکال آژانس نمی‌توان سکوت کرد. در این میان، بهتر است مقامات سازمان انرژی اتمی و حتی دستگاه دیپلماسی کشورمان، آثار استمرار این سوءرفتار مستمر آژانس را به مدیرکل عهدشکن این مجموعه به صورت آشکار تفهیم کنند. بدیهی است که پیش‌شرط تعامل مؤثر با آژانس، استقلال این مجموعه و توجه آن به وظایف اولیه‌اش خواهد بود!