روزنامه اعتماد
1402/09/11
جريانساز باشيم نه سوار برجريان شويم
تينا جلاليفيلم كمدي «فسيل» به كارگرداني كريم اميني كه اين روزها در سينماها اكران است، در رتبه پرفروشترين فيلم سال 1402 قرار گرفته و هم اينكه مخاطبان زيادي را از سراسر كشور به خود جذب كرده است.
«فسيل» از نوروز امسال و در ماه مبارك رمضان اكران عمومي شد و آرام آرام مخاطبان را به خود جذب كرد، در ادامه با فروش بالا نه تنها باعث گردش چرخه مالي سينماهاي ايران شد كه حتي بعضي سالنهاي سينما را از خطر تعطيلي كامل نجات داده است. البته كه نزديك به 9 ماه از اكران عمومي اين فيلم ميگذرد اما زمان طولاني تنها ملاك پرفروش شدن «فسيل» نيست، چون اساسا مخاطب اين فيلم را دوست دارد و به صورت تك سانس هم تماشاگران را به خود جذب ميكند.
كارگردان «فسيل» پرفروش شدن فيلمش را شانسي نميداند و ميگويد: «در كنار شرايط اكران، يك فيلم با چند دليل پرفروش ميشود؛ هم كيفيت و هم بازي بازيگران در كنار، كارگرداني و تيم توليد همه بايد دست به دست هم دهند تا محصول با اقبال مخاطب همراه شود و «فسيل» مجموعه عوامل را دراختيار داشت.»
اميني همچنين ميگويد: اينكه فيلم «فسيل» فروخته پس همه فيلمهاي كمدي روي پرده ميفروشد تحليل نادرستي است، چراكه مخاطب امروز بسيار باهوش است و كيفيت خوب را تشخيص ميدهد.
گفتوگوي ما با كريم اميني پيش روي شماست.
شما كارگرداني را در سينما با فيلمهاي كوتاهي كه نگاه و زاويه جديد داشت و برگرفته از مضامين اجتماعي بود، آغاز كرديد چه شد كه در مسير سينماي كمدي قرار گرفتيد؟
درست ميگوييد، من با سينماي جدي فيلمهاي كوتاهم را شروع كردم و قرار بود فيلم اولم يك فيلم جدي اجتماعي باشد اما از آنجايي كه سرمايهگذار همكاري نكرد و تهيهكننده هم از پروژه جدا شد، مجبور شدم فيلم كمدي بسازم، بعدها شايد در شرايط بهتري همه اين نكات را بگويم.
البته بعد فيلم «گربه سياه» را ساختيد.
بله فيلم اجتماعي «گربه سياه » را ساختم، گربه سياه را خيلي دوست دارم، «فسيل» را هم خيلي دوست دارم چون فكر ميكنم تفكري پشت فيلم «فسيل» هست و حرفي براي گفتن دارد و فيلم سطحي نيست، معتقدم كمدي ساختن كار راحتي نيست و اينكه ما فيلمهاي كمدي را فاقد تفكر بدانيم كار اشتباهي است.
در مورد «شهر هرت» چه نظري داريد؟
در مورد «شهر هرت» ميتوانيم بگوييم كه تنها براي سرگرمي ساخته شده است، ولي در ادامه صحبت شما مسيري كه من براي خودم متصور بودم اينطور نبود كه اصلا كمدي نسازم يا سينماي جدي اجتماعي متفكر را فقط دنبال كنم، خير اينگونه نيست، ممكن است فيلم بعدي من يا كمدي باشد يا جدي، ولي اگر فيلم كمدي باشد به هيچ عنوان شبيه «شهر هرت» نيست، ممكن است شبيه فسيل باشد نه به لحاظ زماني و تاريخي، منظورم اين است كه تفكر پشت فيلم باشد و فيلم عميقي باشد، چراكه همانطور كه گفتم فيلم كمدي ساختن اصلا راحت نيست چه بسا سختتر از فيلم اجتماعي است، اما در اين ميان ممكن است به آن سينماي دلخواهم كه از فيلمهاي كوتاه شروع كردم هم برگردم.
در خلال صحبتهايتان تاكيد روي ساخته شدن فيلم كمدي داريد، چرا؟
چون جنس كمدي را ميشناسم، البته به كمدي از جنس ديدگاه خودم و جايي كه در آن بزرگ شدم اشراف دارم پس از آن جنس ميسازم، در طبقهاي كه در آن بزرگ شدم ميدانم مردم چه چيزهايي را دوست دارند و از آن استقبال ميكنند. البته اين را هم بگويم هر ژانري كه بخواهم بسازم به حال خودم و زماني كه فيلم را ميسازم بستگي دارد. در اين برهه دوست داشتم «فسيل» بسازم كه خدا را شكر اتفاق خوبي برايش افتاد و جزو اولين فيلم پرفروش و پرمخاطب سينما شد.
ابتداي صحبتتان به اين نكته اشاره كرديد كه سرمايه براي ساخت فيلم اجتماعي فراهم نبود، يعني اگر سرمايه فيلمهايتان تامين ميشد فيلم كمدي نميساختيد؟
خير اينگونه نبود كه به سمت ساخت فيلم كمدي نروم، شما به فيلمسازهاي بزرگ دنيا هم كه نگاه كنيد فيلم كمدي خوب هم ساختند. آقاي داريوش مهرجويي در اوج فيلمهاي اجتماعي ملودرام، فيلم «اجارهنشينها» را ساخت يا فيلمسازهاي بزرگ در اوج بهترين فيلمهايشان كمدي ساختند نظير اسكورسيزي «سلطان كمدي» را ساخت. يا وودي آلن زبان خودش را در ساخت فيلم كمدي دارد و بيلي وايلدر هم همينطور.
به نظرم كمدي اگر در سطح حركت نكند و در عين سرگرمي فيلمساز بتواند حرفي كه مدنظر دارد را خوب بيان كند و بگويد به نظر من از فيلم اجتماعي كسلكننده هم مهمتر است، چون زماني فيلم اجتماعي خوب است كه دغدغه سازنده باشد يا كمدي در صورتي خوب است كه دغدغه سازنده باشد، صرف اينكه الان بازار كمدي داغ است يا بازار اجتماعي داغ است فيلم را بسازيم جواب نميگيريم.
به عبارتي فيلمساز خودش جريانساز شود نه اينكه خودش را به جريان بسپارد.
بله اصلا فيلمسازي يعني همين، به نظر من خود فيلمساز بايد جريان را هدايت كند نه جريان فيلمساز را هدايت كند. اينكه فيلم «فسيل» را ساختم و بعدش فيلم «شهر هرت» يك اتفاق نادر بود كه ديگر براي من پيش نخواهد آمد. خودم مراقب هستم كه به سرعت از يك كمدي به كمدي ديگر نروم، كمدي خواهم ساخت اما شبيه جنس خودم. دوست دارم بسازم نه هر فيلم كمدي. باور كنيد اينكه بتوانيم در كمدي آوردهاي داشته باشيم خوب است، اينكه بتوانيم مخاطب را به سالن دعوت كنيم اين يعني كارگردان دغدغههايش را در فيلم بيان كرده كه مخاطب آن را جذب كرده است.
ولي معمولا ديده ميشود وقتي در سينماي ايران موضوعي يا فيلمي با مخاطب ارتباط خوبي برقرار ميكند بعضي فيلمسازان همين مسير را ادامه ميدهند.
متاسفانه سينماي ايران معمولا درگير موجسواريهايي بود، يعني اگر يك زماني موج فيلمسازي كمدي گرفته همه به كمدي ساختن روي آوردند و چون تخصص نداشتند شكست خوردند يا سينماي اجتماعي فرقي نميكند اينكه فكر كنيم ژانري الان ميگيرد و ژانر كمدي ساخته شود مقبول نميافتد. به نظرم آينده فيلم را فيلمنامه، گروه آدمهاي فيلم و بازيگران رقم ميزنند. اگر فيلم «فسيل» در گيشه خوب فروخت پس همه به فيلم كمدي روي بياورند و فيلم كمدي بسازند خوب نيست، حتي شنيدم يكسري فيلمسازهاي اجتماعيساز خوب هم سوار موج كمدي شدند و ميخواهند فيلم كمدي بسازند.
صحبتهاي زيادي مطرح است كه در حال حاضر اكثر فيلمسازان به دليل شرايط، فيلم كمدي ميسازند و همين موضوع باعث ازدياد فيلم كمدي در سينماي ايران شده است.
خوب در آن صورت دوباره با انبوه فيلم كمدي در اكران مواجه ميشويم كه مردم با فيلمهاي كمدي دلزده ميشوند مگر قرار است هر فيلم كمدي اكران شده مردم ما بروند ببينند؟ خير مردم انتخاب ميكنند، يعني بنا به گفتهها و شنيدههاي خودشان از بين فيلمهاي روي پرده انتخاب ميكنند كدام فيلم را ببينند. حالا ممكن است كمدي خوب باشد آنها كمدي را انتخاب كنند يا فيلم اجتماعي را براي تماشا انتخاب كنند، اينگونه نيست كه اگر بخواهند فيلم كمدي ببينند هر 10 فيلم كمدي روي پرده را ببينند. پس در صورت توليد انبوه فيلم كمدي دوباره كمديها در گيشه متضرر ميشوند، بازيگران كمدي ميسوزند، آن كارگرداني كه كمدي كار كرده سرخورده ميشود و از همه مهمتر آن سرمايهگذاري كه هزينه فيلم را متقبل شده از سينما خارج ميشود چون او به سينما آمده تا فيلمش به فروش برسد. به نظر من فيلمساز خودش بايد ارزيابي كند كه فضايي را كه براي ساخت انتخاب كرده يا فيلمنامهاي كه حاضر و آماده به او داده ميشود و او را به عنوان اپراتور براي فيلم ميخواهند كه آن فيلم را بسازد ببيند آيا فيلم را ميفهمد و درك ميكند يا نه؟ فيلمسازي كه تا ديروز فيلم اجتماعي ميساخته و در اين ژانر ميدرخشيد، چطور ميتواند يك شبه كمدي بسازد؟
شرايط ساخت فيلم اجتماعي اين روزها اصلا فراهم نيست.
بله ميدانم، شرايط ساخت اجتماعي به لحاظ مالي وجود ندارد و بسيار سخت شده ولي من ميگويم چرا جريان سوار ما شود، ما گهگاه بايد خودمان جريان درست كنيم و پاي خواستههاي خودمان بايستيم و كاري كه ميدانيم درست است، انجام دهيم. يك مواقعي شكست در فيلم كمدي جبرانناپذيرتر است تا فيلم اجتماعي كه فروش كمي داشته باشد. خيلي تخصصي بايد به فيلم كمدي نگاه شود و اسير موجسواري نشويم. اينكه فيلمي فروخته و مردم رفتند و ديدند و همه فيلمهاي يك سال كمدي شود اين ظلم در حق سينماست و بايد مديريت صحيح شود.
يكي از مهمترين نكاتي كه در مورد فيلمهاي كمدي در سينماي ايران مطرح است اينكه ازسوي جريان روشنفكري و منتقدان سينما جدي گرفته نميشود. نظر شما در اين باره چيست؟
اگر فيلمساز به خودش مطمئن نباشد و فيلم كمدي بسازد و نتواند از عهدهاش بربيايد، شكست سختي است اما اينكه جريان روشنفكري بخواهد به من بگويد چه كار كنم و چه فيلمي بسازم حداقل ذرهاي براي من اهميت ندارد و به نظر من اشتباه محض است كه فيلمساز بخواهد مطابق نظر روشنفكران فيلم بسازد كه اساسا به نظر من سينما در اصل يك صنعت و سرگرمي است، چراكه اين مردم هستند كه تعيين ميكنند كه چه چيزي دوست داشته باشند درست است كه تا ميتوانيم بايد ذائقه و سليقه مخاطب را بالا ببريم اما مگر جريان روشنفكري فيلمهايش داراي بالاترين كيفيت و رتبه بالاي سليقه مخاطب است؟ و فيلمهاي كمدي بيكيفيت هستند و سليقه مردم را در پي ندارند؟ حداقل براي من كه چنين چيزي نيست و هيچوقت براي من قرار نيست جريان روشنفكري تعيين تكليف بكند اصلا مگر جريان روشنفكري و سينماي روشنفكر از كجا شكل گرفته كه فيلمساز روشنفكر بخواهد مرا تاييد كند؟ مهم براي من مردم هستند، اگر مردم به سينما نروند و فيلم را نبينند كمدي كه هيچي جريان روشنفكري وجود نخواهد داشت، اگر فيلمي براي سينما ساخته نشود، آقايان منتقد و روشنفكر چه چيزي را ميخواهند نقد كنند؟ نقد زماني درست است كه سازنده و راهبردي باشد نه اينكه فيلمي را كه مردم دوست دارند و ميبينند از ريشه بزنند.
به عبارتي ملاك براي شما كيفيت فيلم است؟
من ميگويم، اگر قرار است سطح ذائقه مخاطب را بالا ببريم چه در كمدي و چه در فيلمهاي اجتماعي ميتوانيم اين كار را انجام دهيم به نظرم نبايد دستهبندي كنيم كه چون ما فيلمساز جريان روشنفكري هستيم سليقهمان از همه مهمتر است خير اصلا اينگونه نيست، خيلي از فيلمهاي اجتماعي را وقتي ميبينيم چه به لحاظ كيفي و چه ساختاري، ضعيف هستند ولي فيلمسازان اين گروه خودشان را جزو دسته روشنفكري ميدانند، چرا؟ چون سراغ سوژهاي رفتند كه اصلا تماشاگر سمتش نميرود. البته به نظر من اين فيلمها هم نياز سينماي ايران است و بايد باشد. من كه نبايد بگويم چه چيزي باشد چه چيزي نباشد، چون حوزه تخصص من نيست، اما به نظرم از هر ذائقهاي بايد فيلم ساخته شود چون همه فيلمها هرقدر كم يا زياد تماشاگر خودشان را دارند اما بخش اعظم سينما وجه سرگرمي و صنعت و تجارت است. حالا اگر فيلمي بسازيم كه بتوانيم حرف هم در آن لحاظ كنيم اين به نظر من اتفاق خوبي ميتواند براي سينما باشد. البته فيلمهاي كمدي يا اجتماعي اينچنين داشتيم، آقاي ابوالحسن داوودي هم فيلم اجتماعي و هم كمدي خوب ساختند. آقاي سامان مقدم، ميخواهم بگويم اينگونه نيست كه فيلمساز نبايد ژانر كمدي را تجربه كند، به نظرم در هر برههاي ممكن است فيلمساز نگرشش نسبت به اتفاقهاي پيرامونش تغيير كند. يك زمان ممكن است تلخترين فيلم ممكن را بسازد و يك زماني تصميم بگيرد بنا به اقتضاي زمان و نگاه خودش كمدي بسازد پس دغدغه من بايد باشد. بعضي فيلمسازها اپراتور هستند ولي بعضي فيلمسازها سليقه خودشان را دارند.
شما چگونه فيلمسازي هستيد؟
من سعي كردم از سليقه خودم در فيلمسازي استفاده كنم، مردم كوچه بازاري كه از جنس خود من هستند و من براساس ذائقه آنها فيلم ميسازم. جنس من جنسي نيست كه بخواهم در فضاي روشنفكري فيلم بسازم. هر كسي فضاي خودش را دارد، همانطور كه نميتوانم فيلم سوپرلاكچري يا فيلم روشنفكري كه دنيايش كوچك و بايد يك اجتماع كوچك روشنفكري آن را بفهمند و مخاطب آن باشند، بسازم. من از جنس مردم عام فيلم ميسازم و مردم عام بايد دوستش داشته باشند و آن را ببينند.
نقدهايي كه بر فيلم «فسيل» نوشته شده بيشتر صفر و صدي است، يعني عدهاي فيلم را دوست دارند و عدهاي از اساس با آن مخالف هستند.
اينكه فيلمي را همه مخاطبان دوست داشته باشند به نظر من اصلا وجود ندارد. شما نگاه كنيد از فيلمسازان بزرگ يك فيلم را خيلي دوست دارند يا دوستش ندارند، يا اصلا فيلمساز و نگاهش را دوست ندارند پس طبيعي است. اصل اتفاق مهم براي من مردم است. اينكه مردم فيلم من را دوست دارند يا خير؟ در اين شرايط كه فيلم انبوهي از مردم را به سالنهاي سينما كشانده پس خدا را شكر مردم فيلم را دوست دارند، اينكه منتقدها و جريان روشنفكري فيلم من را دوست داشته يا نداشته باشند به آنها حق ميدهم خيلي از اين منتقدان فسيل را با من ديدند و دوست داشتند حتي جريان روشنفكري هم فيلم مرا دوست داشتند يكسري هم نه، كمااينكه نگاههايي هم از حب و بغض ناشي ميشود كه آنهم به نظر من طبيعي است، همه قرار نيست كه يك فيلم را دوست داشته باشند يا چنين چيزي در تاريخ سينماي ايران و جهان وجود ندارد كه همه فيلم را دوست داشته باشند، اولويت براي من مردم هستند. مابقي به صورت نظرات سازنده سعي ميكنم در مسير فيلمسازي ازآن استفاده كنم.
نكته مهمي كه نبايد آن را فراموش كرد و بسياري از كارشناسان و منتقدان به آن اشاره دارند اينكه مخاطب را نميتوان گول زد... يعني صرف اينكه كمدي بسازيم و ميتوانيم گيشه پرفروشي داشته باشيم.
به نظر من به طور كل كيفيت فيلمها بايد در يك راستاي درست قرار بگيرد. بله با شما موافقم اينكه يكسري فيلم كمدي با شتاب ساخته شود و فاقد كيفيت باشد و به خورد مخاطب دهيم با اطمينان بگويم مردم را نميتوانيم گول بزنيم. امروز مردم سريالها و فيلمهاي روز دنيا را دنبال ميكنند ديگر اين مردم آن مردم نيستند كه مثل بيست سال پيش با كيفيت پايين بتوان آنها را گول زد. مردم مطلع و باسواد هستند، در فيلم ديدن استاد هستند، بايد اثري ساخته شود چه در ژانر كمدي يا اجتماعي باكيفيت باشد. شما نگاه كنيد همزمان با اكران فيلم «فسيل» چندتا فيلم كمدي اكران بودند، من به هيچ عنوان درباره كيفيت اين فيلمها حرف نميزنم، اما مردم خودشان مشخص كردند كه كدام فيلم را ببينند، در نتيجه فسيل را انتخاب كردند. البته بگويم همه گروه سعي كرديم درباره فيلم فسيل بهترين اتفاق بيفتد و مردم فيلم بيكيفيت نبينند.
بحث ديگر اين است درحالي كه سينماي كمدي در جهان يكي از مهمترين ژانرهاست اما در ايران اين گونه سينمايي جدي گرفته نميشود. نظر شما چيست؟
اينكه در سينماي ايران از ظرفيتهاي فيلم كمدي استفاده نميشود كاملا درست است. از اوايل دهه هشتاد به اين طرف بخشي از كيفيت فيلمهاي كمدي نزول پيدا كرد نسبت به دهه هفتاد، آنقدر با عجله فيلم كمدي ساختند تا ديدند فيلم كمدي فروخته در دو هفته فيلم كمدي ميساختند، فيلمنامه در 10 روز نوشته ميشد و در بيست روز ساخته ميشد و ميگفتند فيلم كمدي ساخته شده، اگر يادتان باشد تنها چند بازيگر خاص در اين فيلمهاي كمدي بازي ميكردند اين همان ظرفيت كم استفاده كردن است و همين كيفيت پايين سليقه مردم را پايين آورد، دليلش اين است كه كمدي دستكم گرفته ميشود. بايد به لحاظ كيفي سينماي كمدي و اجتماعي همزمان با هم برابر باشند نبايد نازل ساخته شوند، فقط كمدي نه، مردم باكيفيتترين فيلمهاي روز دنيا را ميبينند و مردم براي كيفيت شوخي ندارند، ممكن است فيلمي بيايد در همان هفته اول و دوم بفروشد ولي بعد دهان به دهان كه سنتيترين و مهمترين شيوه انتخاب است مردم فيلم را انتخاب ميكنند پس مهم است كه فيلم در شأن مخاطب سينماي ايران باشد چون الان همه ژانري با كيفيت در پلتفرمها ميبينند.
به نظر شما چه دليلي باعث پرفروش شدن فيلم فسيل شد؟ موقعيت درست اكران يا كيفيت و پتانسيل خود فيلم؟
به نظر من يك فيلم چند دليل دارد كه پرفروش ميشود؛ هم كيفيت يك فيلم و هم به لحاظ بازيگر، كارگرداني پروداكشن و توليد همه بايد دست به دست هم دهد تا فيلم بااقبال مواجه شود. قطعا بايد خوراكي كه به مخاطب ميدهيم تر و تميز داده شود و اين بايد در همه فيلمها لحاظ شود اما قطعا موقعيت اكران مهم است در كنار مجموعه عوامل فيلم. اين فيلم در شرايط سخت اقتصادي اكران شد و چون خوراك خوب هم در اكران نبود كه مردم روحيه شادي بگيرند. تعارف كه نداريم مدتها سينماها فيلم خوب نداشتند، تايم ما هم ويژه نبود، ماه رمضان بود و مردم روزه ميگرفتند و همه ميدانيم در ماه رمضان سخت به سينما ميروند و هم به لحاظ اقتصادي شرايط عجيبي بود. نهايتا مردم در عيد سفري ميتوانستند بروند و مخارج مردم زياد بود. در اين شرايط طيفي از مردم فيلم را ديدند و دوست داشتند و براي آن تبليغ كردند و مردم ديگر هم باتوجه به شرايط اقتصادي نامناسب ولي اين فيلم را در برنامهشان قرار دادند. به نظرم شيوه دهان به دهان به اين فيلم كمك كرد و سينما هم خيلي رونق گرفت.
گويا اين فيلم مانع تعطيلي بعضي سينماها شد.
قرار بود يكسري سينما جمع شود اما با اكران اين فيلم جلوي تعطيلي سالنها گرفته شد. خدا را شكر و من خوشحالم اگر فيلم ديگري هم باعث رونق سينما ميشد خوشحال ميشدم اينكه به واسطه اين فيلم اتفاق افتاد خوشحاليام را نميتوانم كتمان كنم. هيچ كارگرداني بدش نميآيد اسمش در تاريخ سينما جاي بگيرد. خدا را شاكرم در كنار تيم خوب و حرفهاي و شرايط سخت كه هزينهبر بود فيلم را ساختيم و در شرايط نامناسب اقتصادي اين فيلم را اكران كرديم اما نتيجه خيلي خوبي بود.
از روز اول حدس ميزديد فسيل پرفروش شود؟
وقتي قرار بود فسيل را بسازم، قبل از اينكه فيلمنامه را پيش تهيهكننده آقاي عامريان ببرم با چند نفر صحبت كرده بودم و همان زمان ميگفتم اين فيلم پرفروش ميشود، وقتي فيلمنامه فسيل را مينوشتم گربه سياه را توليد كرده بوديم با بهرام رادان حرف زده بودم، آن موقع بهرام رادان شرايطش را نداشت كه اين فيلم را بسازد يكي، دو نفر بودند ولي از طريق دوستي به آقاي عامريان رسيدم و قراري گذاشتيم و قرار شد كه اين فيلم را بسازيم. مطمئن بودم اتفاق خوبي ميافتد ولي چقدر و چگونه را نميدانستم حسم به اين فيلم خوب بود چون اعتقاد داشتم چون ميدانستم پكيج سرگرمي خوب براي سينما ساخته شده است و حال خوب به مردم تزريق كند و بيشتر سعي كردم به لحاظ كيفي كار كنم كه فيلم جايي قرار بگيرد كه مردم از تماشاي آن لذت ببرند و راضي از سالن بيرون بيايند، چون قصه كار خودش را ميكند اما به لحاظ كيفي رضايت مردم براي من مهم بود.
با درنظر گرفتن اينكه فيلم كمدي آماده اكران داريد ميخواهم بپرسم همچنان در اين مسير فعاليت ميكنيد، يعني فيلمهاي آيندهتان هم كمدي است؟
فيلم كمدي را دوست دارم، اگر فيلمنامه و سوژه خوبي داشته باشم، ميسازم. بله فيلم كمدي آماده اكران دارم، خيلي دوستش دارم و سعي ميكنم تجربههاي متفاوتي كسب كنم. اساسا تجربههاي متفاوت را دوست دارم. اينكه فسيل با آن فضا فروخته تمام فيلمهايم شبيه فسيل باشد، خير، دوست ندارم. فسيل شرايط ويژه داشت و جنس خودش را دارد و قرار نيست جنسهاي مختلف از آن ساخته شود. بستگي به شرايط و حال و نگاه خودم دارد. پيشنهادات زياد در سريال و فيلم كمدي دارم. نميخواهم مثل اپراتورها فيلم بسازم، فيلمهايي فاقد نگاه در سينما نميخواهم بسازم. قطعا فيلم كمدي ميسازم كه به آن اعتقاد داشته باشم. مسائل مالي برايم مهم است و ميدانم همه ما امروز مشكلات مالي داريم و اين اتفاق براي همه ما هست، اما با خودم قرار گذاشتم چيزي كه به آن اعتقاد دارم و برايم دغدغهمند است، بسازم.
به نظرم كمدي اگر در سطح حركت نكند و در عين سرگرمي فيلمساز بتواند حرفي كه مدنظر دارد را خوب بيان كند و بگويد به نظر من از فيلم اجتماعي كسلكننده هم مهمتر است، چون زماني فيلم اجتماعي خوب است كه دغدغه سازنده باشد يا كمدي در صورتي خوب است كه دغدغه سازنده باشد، صرف اينكه الان بازار كمدي داغ است يا بازار اجتماعي داغ است فيلم را بسازيم، جواب نميگيريم.
متاسفانه سينماي ايران معمولا درگير موجسواريهايي بود، يعني اگر يك زماني موج فيلمسازي كمدي گرفته همه به كمدي ساختن روي آوردند و چون تخصص نداشتند شكست خوردند يا سينماي اجتماعي، فرقي نميكند اينكه فكر كنيم ژانري الان ميگيرد و ژانر كمدي ساخته شود، مقبول نميافتد. به نظرم آينده فيلم را فيلمنامه، گروه آدمهاي فيلم و بازيگران رقم ميزنند.
مگر قرار است هر فيلم كمدي اكران شده را مردم ما بروند ببينند؟ خير مردم انتخاب ميكنند، يعني بنا به گفتهها و شنيدههاي خودشان از بين فيلمهاي روي پرده انتخاب ميكنند كدام فيلم را ببينند. حالا ممكن است كمدي خوب باشد آنها كمدي را انتخاب كنند يا فيلم اجتماعي را براي تماشا انتخاب كنند، اينگونه نيست كه اگر بخواهند فيلم كمدي ببينند هر 10 فيلم كمدي روي پرده را ببينند.
به نظر من فيلمساز خودش بايد ارزيابي كند كه فضايي را كه براي ساخت انتخاب كرده يا فيلمنامهاي كه حاضر و آماده به او داده ميشود و او را به عنوان اپراتور براي فيلم ميخواهند كه آن فيلم را بسازد ببيند آيا فيلم را ميفهمد و درك ميكند يا نه؟ فيلمسازي كه تا ديروز فيلم اجتماعي ميساخته و در اين ژانر ميدرخشيد چطور ميتواند يك شبه كمدي بسازد.
سایر اخبار این روزنامه
سندرم محرمانگي در قانون جديد بانك مركزي
ورود سالانه حدود ۷۰ هزار گردشگردرمان به مشهد
جشن خودكفايي توليد كاغذ در مازندران
پايان عصركيسينجر
اندك اندك جمع ياران ميروند
حرمت تنفير و اصل مصلحت
جبران يك ميليارد دلار ناترازي حاصل از فساد از جيب مردم
جريانساز باشيم نه سوار برجريان شويم
جنايت در بيست متري جواديه تهران
اطاعت مشاركت كارشناسي
چرا اسراييل آتشبس را پذيرفت؟ توفان الاقصي (۶)
مدرس الگوي سياستمداري و نمايندگي
كشمكش در دو سوي تخت!
پوستاندازي نظام حزبي در ايران
گامي اعتمادساز در صورت برداشته شدن گامهاي بعدي
باغچه كوچك او سيب نداشت!
با كلاهبرداريهاي سايبري مهم و پرتكرار چه كنيم؟
آسيموف و داستانهايي درباره آينده
اطاعت؛ مشاركت كارشناسي
چرا اسراييل آتشبس را پذيرفت؟ توفان الاقصي (۶)
مدرس الگوي سياستمداري و نمايندگي
پوست اندازي نظام حزبي در ايران