روزنامه اعتماد
1402/09/11
پوست اندازي نظام حزبي در ايران
اين روزها هنوز تنور انتخابات داغ نيست اما تنور بررسي صلاحيتها گرم است. فعالان حزبي و انتخاباتي در نقد وضعيت موجود به خالصسازي، عدم رقابت احزاب در انتخابات و در نتيجه عدم حضور مردم در پاي صندوقهای راي اشاره ميكنند. اما در واقع به نظر ميرسد ايران يك بار ديگر در حال تغيير و پوستاندازي نظام حزبي است؛ آهسته و آرام. گفتم «يك بار ديگر»، چون از ابتداي انقلاب چندين بار ماهيت نظام حزبي ايران بيصدا تغيير كرده، اما ذينفعان سخني بر زبان نياوردهاند. در ميان دانشمندان علوم سياسي، وجود انتخابات آزاد و منصفانه و بهطور منظم حداقل شرط يك دموكراسي (رژيم دموكراتيك) در نظر گرفته ميشود (دال 1971؛ دياموند 1999). حزب سياسي نيز به عنوان يك گروه سياسي تعريف ميشود كه داراي ساختار سازماني ثابت و پايدار است، رسما بخشي از فرآيند انتخابات را برعهده دارد و ميتواند بهطور منظم از نامزدهاي انتخابات (آزاد يا غيرآزاد) حمايت كند (سارتوري 1976). به اين ترتيب، احزاب سياسي به دنبال در دست گرفتن كنترل مكانيسم دولتي با حمايت عمومي و مردمي در قالب ترتيباتي به نام نظام حزبي هستند كه احزاب سياسي در آن فعاليت ميكنند. بايد گفت كه ماهيت احزاب سياسي، يا بهطور خاص سازمان آنها، يك عامل ضمني، اما يك متغير كليدي براي تحليل نظام حزبي خارج از تعداد آنها ظاهر ميشود. بر اين مبنا، نظامهاي حزبي قابل شناسايي هستند كه عبارتند از:نظام تكحزبي: نظامي كه در آن يك حزب سياسي، معمولا بر اساس قانون اساسي موجود، حق تشكيل دولت را دارد، يا تنها يك حزب كنترل انحصاري بر قدرت سياسي دارد.
نظام حزبي مسلط: نظامي كه در آن دستهاي از احزاب/ سازمانهاي سياسي وجود دارد كه در انتخابات پيروز شدهاند و شكست آينده آنها قابل تصور نيست يا براي آينده قابل پيشبيني بعيد است.
نظام دوحزبي: نظامي كه در آن تنها دو حزب يا اتحاد كه معمولا در دو طرف مركز قرار ميگيرند، شانس واقعي براي تشكيل اكثريت را دارند. احزاب ديگر بسيار جزيي يا صرفا منطقهاي هستند.
نظام چندحزبي: نظامي كه در آن احزاب سياسي متعددي توانايي به دست آوردن كنترل ادارات دولتي را به صورت جداگانه يا ائتلافي دارند.
نظام غيرحزبي: نظام حكومتي يا سازماني به گونهاي كه انتخابات سراسري و دورهاي بدون اشاره به احزاب سياسي انجام شود.
در ايران، اما نظام حزبي در ابتداي انقلاب، نظام چندحزبي بود. از انتخابات مجلس سوم، با وجودي كه ظاهرا هنوز نظام چندحزبي برقرار بود، اما رقابت براي كسب قدرت به دو گفتمان «چپ» و «راست» اسلامگرا مبدل شد.
سالها است كه در واقع، احزاب سياسي مختلف با دو ايدئولوژي سياسي مشترك، تحت عنوان دو جريان اصلي، اصولگرايان (راست) و اصلاحطلبان (چپ)، عمده فعاليتهاي انتخاباتي و بسيج مردم پاي صندوقهاي راي به منظور رقابت براي كسب قدرت را برعهده داشتهاند و همواره حضور يكديگر را، كم و بيش، به دليل نياز به حضور «ديگري» براي رقابت قطبي شده و برگزاري هيجانانگيز انتخابات و حضور حداكثري مردم برميتابيدند. به نظر ميرسد آنها منعكسكننده يك نظام حزبي دوتايي واقعي در داخل يك نظام چندحزبي ظاهري بودند كه كشور را به دو تيم آشتيناپذير تقسيم ميكردند: يكي كه خود را نماينده ارزشهاي اسلامي سنتگرا ميداند و ساختارگرا است و ديگري كه خود را نماينده ارزشهاي مردمسالاري ديني تجديدنظرطلب ميداند و ساختارشكن است. هر دو معتقدند كه آنها ايران واقعي هستند. ايرانيها بر سر حمايت از احزاب سياسي - نه فقط در مورد اينكه از كداميك حمايت كنند، بلكه در مورد اينكه آيا اصلا از احزاب سياسي حمايت كنند يا خير - اختلاف نظر دارند. بسياري از همذاتپنداري با آنها اجتناب ميكنند. برخي ديگر به وفاداران سرسخت تبديل شدهاند. برخي ديگر هرازگاهي، به خصوص در فصل انتخابات، آنها را دنبال ميكنند، اما نه بردهوار. افراد و گروههاي زيادي كه بهطور منظم در يكي از اين دو تيم جاي نميگيرند، جاي ديگري براي رفتن ندارند. اين دو جريان سالها حضور يكديگر را تحمل كردند و هر چند وقت يكبار، يكي از آن دو، عرصه قدرت را در دست گرفتند تا مشكلات را حل كنند. اما مشكلات حل نشد و سياست با حاصل جمع صفر و قطبي شده، نارضايتي مردم از سياست دو حزب را در بالاترين حد خود قرار داد؛ به گونهاي كه درصد بالايي از ايرانيها ميگويند كه اصولگرايان و اصلاحطلبان در نمايندگي از رايدهندگان خود چنان ضعيف عمل ميكنند كه بايد راهكاري انديشيد.
تحليل وضعيت حزبي موجود نشانههايي از تغيير ماهيت نظام حزبي ايران، از نظام، در واقع، «دوحزبي» به «نظام حزب مسلط» دارد. به نظر ميرسد با حاشيهنشيني تدريجي جريان اصلاحطلبي، اكنون فقط جريان اصولگرايي با حضور در سه قوه و ساير عرصههاي قدرت، به وضوح بر رايدهندگان، ساير احزاب سياسي، تشكيل دولت و برنامه سياست عمومي تسلط دارد و نقش حزب مسلط را ايفا ميكند. حزب مسلط (در اينجا، جريان اصولگرايي) در اكوسيستم سياسي وجود دارد كه اجازه رقابت انتخاباتي را ميدهد اما از آن، حزب مسلط در چرخههاي متعدد انتخاباتي پيروز بيرون ميآيد و با ايجاد رابطه نزديك با قوه مجريه به «حزب قدرت» تبديل ميشود.
نظام حزبي ايران به نظام تكحزبي مبدل نميشود، زيرا ميان نظام تكحزبي و نظام حزب مسلط تفاوت وجود دارد. تفاوت نظام تكحزبي با نظام حزب مسلط در اين است كه در نظام تكحزبي، احزاب ديگر ممنوع هستند، اما در نظامهاي حزب مسلط، احزاب سياسي ديگر تحمل ميشوند و بدون مانع قانوني آشكار عمل ميكنند، اما شانس واقعي براي پيروزي ندارند.
اما تغيير نظام حزبي در ايران و ايجاد نظام حزب مسلط و حضور يكتنه اصولگرايان در جريان انتخاباتهاي گوناگون، به خصوص انتخابات مجلس شوراي اسلامي، ممكن است موجب شود كه بخشي از مردم ايران با وضعيت موجود همذاتپنداري نكرده، به سمت صندوقهاي راي جذب نشوند.
به نظر ميرسد، جريان مسلط راهحل را در ايجاد «ديگري» حزب مسلط در داخل همان جريان مسلط ديده است. به اين معنا كه جايگاه جريان اصلاحطلبي در انتخابات آتي بهوسيله جريان ديگري در داخل جريان اصولگرايي پُر شده، قطبيسازي و تلاش براي ايجاد هيجانات انتخاباتي و بسيج مردم پاي صندوق راي شكل خواهد گرفت. به احتمال قوي، دليل رد «نظام انتخاباتي تناسبي» نيز همين تفكر شكلگيري «نظام حزب مسلط» است، زيرا نظام انتخاباتي تناسبي با «نظام چندحزبي» بايد همراه باشد كه در آن احزاب به نسبت تعداد آرايي كه اعضايشان كسب ميكنند، كرسيهاي پارلمان را به دست ميآورند. از اين رو، در غياب نظام چندحزبي، همان «نظام انتخاباتي حداكثري دومرحلهاي» را بايد ادامه داد تا رقابت درون جناحي بتواند شكل گيرد. تحليل اين وضعيت نشان ميدهد احزاب اصولگرا با حضور رقابتي در داخل جريان مسلط اصولگرايي در نظر دارند هيجان انتخاباتي را خود رقم بزنند و تلاش كنند نظام حزبي جريان مسلط را شكل داده، تقويت كنند.
جامعهشناس سياسي
سایر اخبار این روزنامه
سندرم محرمانگي در قانون جديد بانك مركزي
ورود سالانه حدود ۷۰ هزار گردشگردرمان به مشهد
جشن خودكفايي توليد كاغذ در مازندران
پايان عصركيسينجر
اندك اندك جمع ياران ميروند
حرمت تنفير و اصل مصلحت
جبران يك ميليارد دلار ناترازي حاصل از فساد از جيب مردم
جريانساز باشيم نه سوار برجريان شويم
جنايت در بيست متري جواديه تهران
اطاعت مشاركت كارشناسي
چرا اسراييل آتشبس را پذيرفت؟ توفان الاقصي (۶)
مدرس الگوي سياستمداري و نمايندگي
كشمكش در دو سوي تخت!
پوستاندازي نظام حزبي در ايران
گامي اعتمادساز در صورت برداشته شدن گامهاي بعدي
باغچه كوچك او سيب نداشت!
با كلاهبرداريهاي سايبري مهم و پرتكرار چه كنيم؟
آسيموف و داستانهايي درباره آينده
اطاعت؛ مشاركت كارشناسي
چرا اسراييل آتشبس را پذيرفت؟ توفان الاقصي (۶)
مدرس الگوي سياستمداري و نمايندگي
پوست اندازي نظام حزبي در ايران