روزنامه جوان
1402/09/12
تفاوت سلبریتیهای ما با آنها در ماجرای فلسطین
جوان آنلاین: بعد از انجام تحقیقات اولیه برای تولید مستند «شکوفههای زیتون» متوجه شدم در کنشگری پیرامون مسئله فلسطین، سلبریتیهای ایرانی از سلبریتیهای غربی خیلی عقبتر هستند. مشکلی که در ساختن کار برای فلسطین وجود دارد، صرفاً از طرف فیلمسازان نیست و امیدوارم که روزی موانع و سنگاندازیهای موجود در سینما برای ساختهشدن کار داستانی پیرامون فلسطین برطرف شود. مجتبی لطفی کرامتی، کارگردان مستند شکوفههای زیتون، در گفتگو با «جوان» با اشاره به اینکه مشکلات ساخت اثر درباره فلسطین تنها از طرف فیلمسازان نیست، میگوید: معمولاً عدمتولید در این مسیر از مدیرانی است که وظیفه دارند فیلمسازان را مورد حمایت قرار بدهند. خیلی وقتها کسی که جایگاه تصمیمگیری دارد، دچار اشتباه محاسباتی میشود وگرنه به هیچوجه کمبود استعداد نداریم. برای مثال در همین جشنواره عمار، الی ماشاءالله افراد فعالی داریم که خودشان سوژه پیدا میکنند و وارد عمل میشوند. این مستندساز در رابطه با انگیزه و علل ساخت مستند «شکوفههای زیتون» عنوان میکند: پیش از سال ۲۰۱۴ ما در حال انجام یک کار تلویزیونی به نام «بچههای غزه» بودیم. در این کار، سلبریتیهای داخلی به عنوان میهمان به تلویزیون دعوت میشدند. این افراد میهمان برنامه شدند و این برنامه، جرقهای شد که آیا چنین ظرفیتی در مقیاس جهانی هم وجود دارد؟ آیا سلبریتیها و کنشگرهایی در باب مسئله فلسطین وجود دارند که بتوان از آنها مستند تهیه کرد؟ وقتی تحقیق کردیم، دیدیم که سلبریتیهای ایرانی از آنها (در کنشگری) عقبتر هستند! براساس لیستی که ما تهیه کردیم، حدود ۶۰ نفر را یافتیم که به خاطر کنشگری در مورد فلسطین، یا جان خود را از دست دادهبودند، یا در این مسیر معلول و مجروح شدهبودند. برخی دیگر از آنها ضررهای مالی قابلتوجهی را متحمل شدهبودند، برخی دیگر موقعیت اجتماعیشان از آنها گرفته شدهبود، ولی پای حرفشان ایستادند، این باعث شد که به سمت ساخت مستند «شکوفههای زیتون» برویم. مخالفان اسرائیل زیادند، اما صدایشان انعکاس ندارد کرامتی در ادامه میافزاید: تعداد این افراد خیلی زیاد بود. گاهی ما حس میکنیم که دنیا در موضوع فلسطین منفعل است، اما اینگونه نیست. صدای غولهای رسانهای آنقدر بلند است که باعث میشود صدای این افراد، شنیدهنشود. «شکوفههای زیتون» رفت و این آدمها را پیدا کرد. کنشگرهای دستههای مختلف را پیدا کرد؛ اعم از کنشگر ورزشی، سیاسی، رسانهای، دانشگاهی. یکی کارگردان بود، یکی شاعر بود، یکی نویسنده بود و میرفتند در فلسطین و شهید میشدند. حرفهای آنها خیلی جالب بود. دغدغه ما در این قضیه، مذهبی و دینی است، اما آنها دغدغه انسانی داشتند که رفتند. تغییر ذائقه مدیریتی از پشت میز تا جلوی میز وی با طرح این سؤال که چرا کار داستانی در مورد فلسطین، اینقدر کم است؟ خاطر نشان میکند: علت این است که برخی افراد وقتی پشت میز مدیریت سینمایی مینشینند، ناگهان یادشان میافتد که باید با یک موضوع شیک عکس بگیرند؛ دیگر آن موضوعات برایشان بیکلاس محسوب میشود، در حالی که همین افراد تا قبل از پشت میز نشین شدن، مدعا و دغدغه این موضوعات را داشتند. لطفی کرامتی پیرامون سنگاندازیها برای ساخت کار داستانی در مورد فلسطین گفت: فرد مستندساز در به در دنبال این میگردد که یک کار سینمایی کند، اما حتی یک تهیهکننده هم به او معرفی نمیکنند. اگر بخواهیم که تغییری در سینما ایجاد شود، باید یک کنشگری در همین سینما صورت گیرد. ما آدمهای خیلی قویای برای انجام کار داستانی در قضیه فلسطین داریم، اما دست و پای آنها را میبندند. برای فعال کردن این قضیه، باید از یک سری رودربایستیها عبور کنیم. اگر رودربایستیها را کنار نگذاشتیم، باید منتظر طوفانالاقصی بعدی باشیم تا مجدداً یک موج ایجاد شود و باز خاموش شود. کنشگری باید لحظه به لحظه و ثانیه به ثانیه فعال باشد. مسئله فلسطین و لزوم کنشگری در همه عرصهها کارگردان مستند «زوروی قرن بیستویکم» میافزاید: به نظر من دغدغهمند کردن مردم نسبت به مسئله فلسطین منوط به فعال کردن کنشگریها به صورت مداوم و برنامهریزی شدهاست. تا وقتی که کنشگری در تمام عرصهها فعال نشود، هیچ اتفاقی نمیتواند برای دغدغهمند کردن جامعه بیفتد تا ما بتوانیم مردم را به این موضوع حساس کنیم. آیا صرفاً با یک راهپیمایی میتوانیم این دغدغهمندی را ایجاد کنیم؟ نه، نمیتوانیم. تا وقتی که ما در ظاهر گیرکنیم، اتفاقی رخ نمیدهد. اینکه تنها یک نمایش اجرا کنیم و فقط ظاهر را حفظ کنیم و فقط یک راهپیمایی برگزار کنیم، کافی نیست؛ البته که خود برگزاری راهپیمایی، پیام خود را دارد، اما داخل این آیا باید کنشگری تزریق شود یا خیر؟ لطفی کرامتی در پایان خاطر نشان میکند: یک روز از سال به راهپیمایی روز قدس اختصاص دارد، اما در بقیه ۳۶۴ روز سال آیا کنشگریها فعال شدهاند؟ نه. کنشگریها باید در اینترنت فعال شوند. چقدر ما از فضای اینترنت و دیدهشدن استفاده کردهایم؟ خیلی ناچیز. فقط، ما در سال یک روز داریم به نام «روز قدس». یا اگر برای مثال به فلسطین حملهای بشود، شاخکها تیز میشود و همه برای بیلان دادن به رئیس بالاتر خود، یک حرکتی در حد یک یا دو روز انجام میدهند و تمام میشود. اگر بخواهد اینطور پیش برود، واقعاً دغدغهمند کردن مردم معنایی نخواهد داشت. باید در بخش مدیریتی فرهنگی ما یک تغییر آنچنانی اتفاق بیفتد.
سایر اخبار این روزنامه
در آغوش قاتل خاموش
۱/۴ میلیارد دلار ارز برای کالایی که وارد نشد!
۱/۴ میلیارد دلار ارز برای کالایی که وارد نشد!
دروغهای بنی اسرائیلی برای انکار نفرت عمومی از اسرائیل
ابعاد جنگ نرم سایبری علیه جمهوری اسلامی ایران
کیسهدوزی جدید خودروبازها با فروش قسطی
درست بساز، کوچیک بساز!
تفاوت سلبریتیهای ما با آنها در ماجرای فلسطین
نبرد شبکه نمایش خانگی با خانوادهها!
کوچاندن و ترور دستپاچگی جدید نتانیاهو در باتلاق غزه
چرایی جنگ جدید در غزه
استحاله فرهنگی بر ازدواج سایه افکنده است
زنگ بیتدبیری در تعطیلی مدارس!