راه برون رفت از دور باطل توسعه نیافتگی


فرشاد مومنی
اقتصاددان

در امر برنامه ریزی توسعه در کشور، از جهات پرشماری نیازمند جدی گرفتن اداره نظام ملی بر اساس قواعد علمی برنامه ریزی توسعه هستیم اما با کمال تاسف گوش‌هایی که باید شنوای این بحث‌ها باشند و چشم‌هایی که باید این واقعیت‌هایی را که تذکر داده می‌شد را ببینند از کفایت و بایستگی برخوردار نبودند و مسیر طی شده در امر برنامه ریزی توسعه در کشور در همان کادر رو به انحطاطی که وجود داشت استمرار پیدا کرده است. کشور ما به شکل‌های گوناگون در شرایط کنونی به شدت نیازمند یک برنامه با کیفیت توسعه است. این در حالی است که در شرایط کنونی و به اعتبار تهدید‌های درونی و بیرونی که نظام ملی را متوجه خودش کرده است ما نیازمند تقویت حس ملی در کشورمان هستیم و شاید مهمترین کارکرد یک برنامه با کیفیت این است که حس ملی به شدت تضعیف شده از شوک‌های نفتی را بازسازی می‌کند.
در دوران‌های شوک نفتی به جای محور قرار گرفتن منافع ملی ما شاهد زد و خورد‌های خشن بیرحمانه و حذفی در درون ساختار قدرت هستیم و منطق این مساله هم کاملا روشن است. تا زمانی که مناسبات رانتی وجود داشته باشد حداکثرسازی منافع رانتی مستلزم حذف رقبای بالقوه و بالفعل است. چنانچه می‌بینیم در دوره ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۰ که قله قیمت نفت در تاریخ بوده است حس ملی از این دریچه به شدت تضعیف شد و امروز یک برنامه با کیفیت می‌تواند در واقع آن را تقویت کند. مساله بسیار مهم دیگر این است که کانون‌های بحرانی تهدیدکننده اصل بقای نظام ملی چه از نظر تعداد و پرشماری و چه از نظر گستره و عمق، وضعیت نگران کننده‌ای به خودش گرفته و به اعتبار این که بین آن عناصر بحرانی، در هم تنیدگی‌ها و بر هم فزایندگی‌های نگران کننده‌ای ایجاد شده است، یک برنامه با کیفیت می‌تواند در این زمینه نجات دهنده باشد. کارکرد مثبت دیگر یک برنامه با کیفیت برای ما این است که به اعتبار پس افتادگی شدیدی که ایران از نظر جایگاه بین المللی در بسیاری از زمینه‌های سرنوشت ساز دچارش شده است و در شرایط آشوبناک کنونی جهانی، یک برنامه با کیفیت می‌تواند حساسیت‌های بایسته در این زمینه پدید بیاورد و یک اراده فراگیر ملی برای مواجهه ما با آن تهدید‌ها پدیدار کند. به اضافه این که یک برنامه با کیفیت مهمترین ابزار آگاهی فراگیر همگانی نسبت به واقعیت‌های موجود و چشم انداز تداوم روند‌های نگران کننده موجود است و می‌تواند نظام قدرت را پاسخگو کند. در این زمینه ما با بحران حاد در آن روبرو هستیم. صمیمانه و خاضعانه می‌خواهیم تا مجال هست ترمز روند‌های واگرایی را بکشند تا بر اساس منطق توسعه و فلسفه‌های برنامه ریزی، برنامه‌ای با کیفیت و با مشارکت اهل نظر و صاحب صلاحیت، طراحی کنیم که انشاءالله نجات پیدا کنیم. باز هم تاکید می‌کنم این که ما این قدر اصرار داریم، به خاطر این است که دلمان می‌سوزد. ظرفیت‌های دانایی موجود در ایران برای برون رفت از این بحران‌ها کفایت می‌کند. ولی من نمی‌دانم چه دست‌هایی در کار است که به جای این که این کار را بکنند، انگیزه کشی می‌کنند! روزی یک بازی در دانشگاه راه می‌اندازند روزی یک ماجراجویی جدید راه می‌اندازند و بعد هم اسم‌هایی رویش می‌گذارند. واقعا اگر به سرمایه‌های انسانی موجود کشور اعتنای بایسته‌ای شود من صمیمانه و مشفقانه و با اطمینان عرض می‌کنم که هنوز امکان برون رفت از دور‌های باطل توسعه نیافتگی در ایران فراهم است و امیدوارم آن‌هایی که باید بشنوند قبل از مرگ سهراب این ندا را بشنوند.