روزنامه کيهان
1402/09/15
اخبار ویژه
دویچه وله: اسرائیل به هیچ هدف اعلامی در حمله به غزه نرسیده استدر حالی که دو ماه از شروع جنگ میگذرد و اسرائیل نتوانسته به اهداف اعلامی در حمله به غزه دست پیدا کند، زمان برای این رژیم رو به پایان است.
وبسایت دویچه وله ضمن تحلیلی نوشت: جنگ غزه بعد از یک وقفه هفت روزه دوباره ادامه پیدا کرد. از دید اسرائیل و متحدانش، آتشبس دائمی فقط در صورت تسلیم حماس ممکن است. آنها پایان دادن به حکمرانی حماس در نوار غزه را هدف راهبردی و اصلی خود تعریف کردهاند. اما شرط حماس و حامیانش چون جمهوری اسلامی ایران، در تبادل زندانیان تا مرحله آخر، توافق بر سر آتشبس دائمی و حفظ ساختارهای اداری و نظامی حماس بود.
دور جدیدی از زورآزمایی که با حملات هوائی ارتش اسرائیل به جنوب غزه شروع شد، روشن میکند که هدف اسرائیل در نابودی حماس امکانپذیر خواهد بود یا نه. هنوز ارتش اسرائیل نتوانسته است قدرت آتش حماس را از بین ببرد. پرتاب موشک به نقاط مرکزی و جنوبی اسرائیل از نوار غزه ادامه دارد. نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی در لبنان، عراق و یمن نیز حملات خود را به اهداف اسرائیل و آمریکا ادامه میدهند. حسین امیرعبداللهیان هشدار داده که ادامه وضع فعلی باعث گسترش جنگ در منطقه شده و نیروهای «جبهه مقاومت» نمیتوانند این وضعیت را تحمل کنند.
تلافی کشته شدن سه تن از نیروهای سپاه قدس در سوریه و خطای محاسبه در افزایش حملات پهپادی و موشکی شیعیان نظامی بنیادگرا میتواند ابعاد جنگ را گسترش دهد. نجات حماس نیازمند فعال شدن جبهههای دیگر و گسترش زیاد مداخله حزبالله لبنان در جنگ به پشتوانه حملات موشکی از عراق و یمن است. منتها جمهوری اسلامی نیز ملاحظات و نگرانیهای خودش در تشدید جنگ نیابتی را دارد و دستش برای عملیات باز نیست.
البته ارتش اسرائیل نیز با چالشهای جدی مواجه است. روزنامه فایننشالتایمز به نقل از منابع مطلع در ارتش اسرائیل گزارش داد که جنگ غزه ممکن است یک سال یا بیشتر به درازا بکشد.
البته در شرایطی ممکن است دولت اسرائیل هدف نابودی حماس را کنار گذاشته و یا تعدیل کند. اما پیچیدگی ماجرا فقط مربوط به امکانپذیری نابودی حماس نیست، بلکه حتی در صورت تحقق این امر، نحوه اداره نوار غزه در آینده نامعلوم است.
وضعیت پیچیده بوده و شرایط آینده تابعی از متغیرهای متعددی است و میتواند فرجامهای احتمالی متفاوتی پیدا کند. آنچه مشخص است، ادامه پیدا کردن جنگ تا پایان امسال و کشیده شدن آن به سال ۲۰۲۴ است. اما جنگ غزه نمیتواند به لحاظ زمانی نامحدود باشد و پنجره فرصت برای دولت اسرائیل رو به بسته شدن است. نعل وارونه نشریات زنجیرهای در ماجرای فساد ارزی واردات چای
نوع واکنش روزنامههای زنجیرهای و حامیان مدیریت اشرافی در دولت سابق درباره «فساد ارزی مربوط به واردات چای»، حکایت همان است که گفت: تا نشان سُمّ اسبت گم کنند- ترکمانا نعل را وارونه زن!
روزنامه هممیهن در سرمقالهای که متضمن فرار به جلو است و با عنوان «ایز گم کردن» منتشر شده، نوشت: «برخی در پی به انحراف کشاندن افکار عمومی هستند تا کسی متوجه نشود که چه اتفاق وحشتناکی در ماجرای فساد چای رخ داده و مسئولیت آنان در این ماجرا چیست؟ آنان که باید قضاوت را به دادگاه و افکار عمومی بسپارند، پیش از آنکه اطلاعات مفیدی ارائه دهند، اقدام به داوری و قضاوت کردهاند بلکه خود را تبرئه کنند.
فساد اخیر قابل هضم نیست. آنان که میگفتند دولت روحانی تمام ارز را برای کالاهای اساسی در سال ۱۴۰۰ هزینه کرده بود، این نکته را نگفتند که با آنها کالاهای ضروری مردم خریداری شد و انبارها را پر کردند تا دولت بعد در زحمت نیفتد. البته آن دولت نمیدانست که اگر پولی برای دولت بعد میگذاشتند صرف واردات صوری و متقلبانه چای میشد. چنین فسادی آن هم در موضوع ارز ۴۲۰۰ تومانی یا ۲۸۵۰۰ تومانی بدون اطلاع مقامات اصلی وزارتخانه مربوطه انجامشدنی نیست.
عقل متعارف مقامات بانک مرکزی و رئیسجمهور و سایر وزرا هم باید متوجه این فساد میبودند. چون تقاضا برای ارز زیاد بود و حتی مدتی هم دارو با مشکل تامین ارز مواجه شده بود. آقایان مدعی هستند که خودشان این فساد را کشف کردهاند حتی اگر این ادعا درست هم باشد مشکلی را حل نمیکند. زیرا مسئولیت نفس چنین فساد بزرگی متوجه کلیت ساختار اجرائی کشور است. چنین رقمی در شرایط عادی هم بسیار بزرگ است چه رسد به شرایط تحریمی. مشکل اصلی این است که جز یک سرخط کلی هیچ جزئیاتی از بالاترین مقامات دخیل در این فساد مطرح نشده است. سه سال پیش چه تبلیغاتی برای مبارزه با فساد فراتر از مقررات قوانین عادی انجام دادند ولی اکنون سکوت کامل حکمفرما است. پرسش اساسی که دولت باید پاسخ دهد علت برکناری وزیر جهاد کشاورزی است که تاکنون مسکوت مانده و همان زمان نیز شایعاتی مطرح شد ولی هیچگاه شکافته نشد.
مسئله این است که سطح فساد در ساختار اجرائی بالا رفته است. این اتفاق ابتدا در دولت اول اصولگرا رخ داد که فساد از سطح کارمندان و کارشناسان بالاتر رفت و مدیران کل و حتی معاونان وزرا را هم دربر گرفت و اکنون با سطح جدیدی از فساد مواجه شدهایم. آن هم در بدترین شرایط اقتصادی که مردم برای ششمین سال پیاپی باید تورم بالا یا حدود ۴۰درصد را تحمل کنند. این نهایت فساد است. ریشه آن نه در گذشته که در استغنا از نظارت مردم و خودبرتربینی اخلاقی است. ریشه آن در ناآگاهی از حکومتداری و عوامل مؤثر بر فساد است.»
این روزنامه در مطلب متناقض دیگری نوشت: «در داستان فسادیابی چرا به سهم و قصور قوه قضائیه در دولت روحانی پرداخته نمیشود که از قضا سکان آن برعهده سیدابراهیم رئیسی بود؟ کارشناسان در گفتوگو با هممیهن در اینباره معتقدند که مبارزه با فساد اقتصادی نباید جناحی باشد. مهمتر اینکه هر دو دولت (روحانی و رئیسی) در این فساد قصور دارند و باید پاسخگو باشند و البته به نوشته روزنامه اعتماد 80درصد این فساد در دولت سیزدهم صورت گرفته است.»
در همین حال روزنامه اعتماد تحلیلی را به قلم ابوالفضل فاتح عضو ستاد انتخاباتی (فتنه) موسوی در سال 1388 منتشر کرد و نوشت: خبر تخلفات سه ميليارد دلاري، همچون زلزلهاي پيكره جامعه ايران را متأثر ساخته و تا مغز استخوان دغدغهمندان را سوزانده است و خدا ميداند اينگونه كژرويها، چه بر سر اعتماد عمومي و دين و ايمان مردم خواهد آورد. اين فساد، معادل يكدهم درآمد نفتي در حال حاضر و نصف مبلغ مذاكرات اخير ايران و آمریکا و دوبرابر كل بودجه آموزش عالي و تمام دانشگاهها، در كشوري است كه ميليونها نفر از درآمد روزانه يك دلار هم محروم هستند. سال ۹۹ پرونده تخلف اين شركت كه چاي فاسد 20 سال پيش را از فلان بانك خريده و به مردم ميفروشد، رسما در يكي از رسانههاي امنيتي كشور علني شده است. نهادهاي نظارتي از آن روز تاكنون كجا بودهاند؟ اين ميزان تخلف فقط در صنعت چاي روي داده است، در جاي ديگر و تحت عنوان دور زدن تحريمها چه خبر است».
اعتماد افزود: «اين حرامخواري تاريخي، ريشه در حرامخواري سياسي و دستكاري در نظام توزيع قدرت سياسي و اقتصادي اين سالها دارد».
درباره این تجاهل و طلبکاری حامیان مدیریت اشرافی چند نکته را باید متذکر شد:
1) صورت مسئله فساد ارزی مربوط به واردات چای، روشن است. سنگ بنای این انحصار و فساد از ابتدای سال 1398 بنا گذاشته شده یعنی سال دوم از چهارساله دولت دوم آقای روحانی. کشف ماجرا هم مهرماه سال گذشته اتفاق افتاد یعنی در اولین سالگرد شروع به کار دولت آقای رئیسی. پیگیر پرونده تا روشن شدن ابعاد ماجرا و ارجاع آن به دستگاه قضائی هم خود دولت (بازرسی ویژه رئیسجمهور، معاون اول رئیسجمهور و وزارت اطلاعات) بودهاند. بنابراین فساد و تخلفی که پدید آمده، در دولت قبل اتفاق افتاده و در سال اول دولت جدید ادامه پیدا کرده و با کشف آن، متخلفان به مراجع قضائی معرفی شدهاند. این رویکرد را باید با رویکرد دولت قبل در برخی ریلگذاریهای فسادزا، و سپس حمایت از مدیران متخلف مقایسه کرد و این که در دولت سابق، دستگاه قضائی را تهدید میکردند، فلان شخص و بهمان مدیر، خط قرمز ما هستند و حق پیگیری ندارید! (به عنوان یک نمونه، آقای محسنی اژهای معاون اول قوه قضائیه اردیبهشت ۱۳۹۶ درباره پرونده یکی از متهمان دانهدرشت که بعدها محکوم شد، خبر داد: «کسانی گفتند اگر فلان کس را قبل از انتخابات احضار کنید، ما اعلان جنگ میکنیم. ولی ما تسلیم نشدیم.».)
2) نشریات زنجیرهای و احزاب سیاسی همسو، شریک سوءمدیریت و تخلفات مدیریت اشرافی بودهاند و از آنها به عنوان دولت اجارهای، رحم اجارهای و نامزد اجارهای خو یاد کرده و به آلاف و الوف رسیدهاند، اما هنگامی که پای نقد میراث همان مدیریت به میان میآید، خود را کنار میکشند و اپوزیسیون میشوند و کارنامه آن مدیریت بیگانه از مردم و انقلاب را هم به نظام نسبت میدهند و طلبکار میشوند!
3) ادعا میکنند «سه سال پیش چه تبلیغاتی برای مبارزه با فساد فراتر از مقررات قوانین عادی انجام دادند ولی اکنون سکوت کامل حکمفرما است». این در حالی است که اولین روشنگریها را ابتدای امسال خود دولت انجام داده و حالا هم دستگاه قضائی پیگیر موضوع است و ضمن انتشار بیانیه، اطلاعرسانی کرده است.
4) نوشتهاند: «آن هم بدترین شرایط اقتصادی که مردم برای ششمین سال پیاپی باید تورم بالا یا حدود ۴۰درصد را تحمل کنند». در کمال وقاحت و بیچشم و رویی! انگار که تورم 60درصدی- کاهش یافته به 44درصد در دولت فعلی- ارثیه هشت سال سوءمدیریت همینها نبوده و فسادهایی زنجیرهای فلان دستیار ارشد و برخی اطرافیان وزرا و معاونین در دولتی غیر از دولت همینها رخ داده و بنابراین پایهگذاری فساد ارزی مربوط به واردات چای در سال 1398، اتفاقی خارج از روال مدیریتی آنها بوده است.
5) مینویسند: «در داستان فسادیابی چرا به سهم و قصور قوه قضائیه در دولت روحانی پرداخته نمیشود که از قضا سکان آن برعهده سیدابراهیم رئیسی بود؟». دستگاه قضائی دهها پرونده فساد دانهدرشتها را در آن دولت پیگیر بوده که برخی از آنها به حکم منتهی شده و برخی دیگر، مفتوح و در حال پیگیری است. حضرات به جای آن که به روحانی معترض شوند که چرا آن حجم از فساد در عرض و طول دولتش جاری شده، میگویند آقای رئیسی چرا در این یکی پرونده فساد، فرصت نکرده مچشان را بگیرد!
6) از همه بانمکتر، طنز روزنامه اعتماد است که نوشته: «اين حرامخواري تاريخي، ريشه در حرامخواري سياسي و دستكاري در نظام توزيع قدرت سياسي و اقتصادي اين سالها دارد». انگار که از سال 1392 تا 1400 دولتی غیر از دولت همین اشرافیت غربگرا (مدعیان اعتدال و اصلاحات) سر کار بوده، یا مثلا در انتخابات سال 1400 دو نفر نامزد در گود انتخابات نداشته و 16 حزب اصلاحطلب به علاوه خاتمی، از یکی از آن دو نامزد حمایت نکرده است!
با همه این تفاصیل، ظاهرا باید در شعر حکیم خاقانی تغییر کوچکی داد و از ترکان مخاطب وی خواست که اگر میخواهد شگردهای گم کردن رد پا و زدن نعل وارونه را یاد بگیرد، حتما در محضر اشرافیت مدعی اعدال و اصلاحات تلمذ کند! دولت روحانی و عملکرد لاریجانی عامل کاهش مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم
«روحانی و لاریجانی، احتمالا انتخابات مجلس را برای ریاست جمهوری میخواهند... مجلس دهم و دولت روحانی، از دلایل کاهش مشارکت در انتخابات مجلس گذشته بودند... لاریجانی بدون توجه به نمایندگان کارها را با روحانی هماهنگ میکرد».
مصطفی کواکبیان در گفتوگوی تفصیلی با جهان نیوز اظهار داشت:
- بچههای روزنامه خودمان آمدند پیش ما گفتند که دکتر جان ما شما را دوست داریم ولی رای نمیدهیم. گفتم عجب آدمهایی هستید! فضا اینطوری بود.
- (برای کاهش مشارکت در انتخابات سهمی هم برای دولت آقای روحانی و مجلس دهم قائل هستید؟ اینها باعث ضربه به اعتماد مردم نشد؟) بله. من تعصبی ندارم بالاخره یک بخشی از کاهش میزان مشارکت به این دلیل بود که خیلی وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم مطلوب نبود.
- اگر شورای نگهبان خیلی از نامزدهای رد صلاحیت شده را تایید کند، این تاثیرش 20-30 درصد است و واقعا هم بیشتر نیست.
- (جریان اصلاحات با آقای روحانی و لاریجانی ائتلاف میکند؟). نه آقای روحانی هیچ نشستی با دوستان اصلاحطلب نداشته و نه درخواستی بوده. خود آقای روحانی و لاریجانی هم که نمیخواهند وارد مجلس شوند. حالا اگر هم فعالیتی میکنند میخواهند مجلسی داشته باشند که یک مقداری با آنها هماهنگی داشته باشد، شاید برای ریاست جمهوری بعدی. البته نمیدانم انگیزه آنها چیست.
- وقتی کسی خودش ثبتنام نمیکند یعنی نمیخواهد وارد مجلس شود میخواهد حالت لیدری داشته باشند که یکسری نیروهای میانه را به مجلس بفرستند.
- در جریان جبهه اصلاحات هم چهار پنج حزب هستند که خیلی شدید به دنبال این هستند که تحت هر شرایطی در انتخابات شرکت کنند. هفت هشت حزب مثل ما بودند که مترصد اوضاع بودند که اگر بتوانیم یک لیست 100 نفره لااقل بدهیم که آن هم فعلا پنچر شدیم. حدود شانزده هفده حزب هم هستند که فعلا با انتخابات کاری ندارند.
- فعالیتهای انتخاباتی جناب آقای روحانی یا آقای لاریجانی بیشتر جنبه همان میانهروها و همان اعتدالیون و مستقلین را دارد. روحانی هم خودش را اصلاحطلب نمیداند. چندتا چهره اصلاحطلب در دولت آقای روحانی بودند ولی در کل مجموعه دولت روحانی اصلاحطلب نبود.
- بیشترین کَل کَلهای ما در مجلس با آقای لاریجانی بود. دلیلش هم این بود که یک جماعتی در مجلس بودند تحت عنوان مستقلین ولایی. در مسائلی که خودشان تشخیص میدادند لازم است به طرف ما غش میکردند. مثلا عدد ما 110 تا بود یکدفعه میشدیم 180 تا و خیلی رای ما بالا میرفت مثلا در افایتیاف. ولی یک چیزهایی که ما به عنوان اصلاحطلب میخواستیم یکدفعه آنها به سمت اصولگرایان غش میکردند و طوری بود که با هم قرار میگذاشتیم ولی با ما همراهی نمیشد.
- آقای علی لاریجانی بیش از اینکه برای اصلاحطلبان مجلس احترامی قائل باشد و با آنها ارتباطی برقرار کنند با آقای روحانی ارتباط داشت. یعنی آن بالا با هم هماهنگی میکردند ما هم میبایست دنبالهروی میکردیم ولی خُب ما هم یک جاهایی دنبالهروی نمیکردیم آن وقت اصطکاک پیش میآمد لذا همان زمان هم واقعاً با دولت کَلکَلها داشتیم.
- آن زمان کاندیدای ما برای ریاست مجلس، آقای عارف بود و اتفاقاً به آقای عارف گفتم که اگر تو نیایی من خودم برای ریاست کاندید میشوم. ولی خُب ایشان همان روز اول آمد و حدود 110 رای آورد ولی آن انتخابات اصلی که قرار بود بیاید نیامد. بعد ما هم خواستیم بیاییم که به ما اجازه ندادند.
- با حفظ رفاقت و صمیمت اما دولت روحانی را دولت اصلاحطلب نمیدانیم. خودشان هم نمیدانستند. حالا درست است که چهرههایی مثل آقای جهانگیری و برخی از وزرای که در دولت ایشان کار میکردند از اصلاحطلبان بودند اما مجموعه بدنه دولت روحانی این طور نبود.
- (اگر از آن 100 نفری که شما معرفی کردید فرض کنید برای انتخابات مجلس نیمی از آنها تایید شوند، تکلیف جریان اصلاحات و مشخصا حزب مردمسالاری برای انتخابات چیست؟) بالاخره اعضایی که رفتند ثبتنام کردند از بنده انتظار حمایت دارند و حتماً هم حمایت میکنیم ضمن اینکه باید مقبولیت هم داشته باشند؛ صرف اینکه شورای نگهبان تایید کرده برای ما ملاک نیست. مثلا بالای 50 درصد رایآوری هم داشته باشند.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
تقدیم بودجه 1403 به مجلس با محوریت انضباط مالی و رفع ناترازی
ذهنها و مدیریت جنگ غزه (یادداشت روز)
اخبار ویژه
راکتهای مقاومت فلسطین به پایگاههای اتمی اسرائیل رسید
اعتبارزدایی از معاملات غیررسمی و قولنامهای در انتظار تصمیم تاریخی مجمع تشخیص
پایگاههای مستحکم اسرائیل درجنوب لبنان منهدم شدند
پیکر مطهر شهدای مدافع حرم تقیزاده، عطایی و آقاعبداللهی در تهران تشییع شد
قصور، تقصیر و ترک فعل همه دستگاههای اجرائی و نظارتی در پرونده واردات چای بررسی میشود
صادرات کالا و انرژی به اسرائیل متوقف شود
دستاوردهای بزرگ خون شهدای روز دانشجو
اعمال قانون درباره پلاک مخدوش خودرو و موتورسیکلتها در حال اجراست
اندیشکده آمریکایی: ایران نشان داده میتواند شرکای منطقهای خود را در واکنشی چندجانبه و هماهنگ بسیج کند
جشن فارغالتحصیلی یمنیها روی عرشه کشتی صهیونیستها
پایگاههای مستحکم اسرائیل درجنوب لبنان منهدم شدند
پایگاههای مستحکم اسرائیل درجنوب لبنان منهدم شدند