آقای وزیر طرحی بدهید که جوابگو باشید

وزیر ورزش در سفری که برای بازدید از پروژه‌های کرج به استان البرز داشت، خبر از طرحی نو داد؛ طرح سند پیشرفت ورزش که بنا بر ادعای کیومرث هاشمی در آن یک کودک از بدو تولد تا زمان مرگ می‌تواند در پروسه ورزشی قرار گیرد و در صورت امکان وارد عرصه قهرمانی شود. اتفاقی که بی‌تردید می‌تواند رؤیایی باشد، چراکه براساس آن، تمامی مردم درگیر ورزش می‌شوند و این اتفاق علاوه بر موفقیت و افتخار‌آفرینی‌های متعدد، سلامت جامعه را نیز به دنبال دارد، چراکه تأکید آن تنها روی ورزش قهرمانی نیست و ورزش همگانی را نیز دربرمی‌گیرد. اما آیا این طرح قابل اجراست یا بیشتر به سنگ بزرگ می‌ماند.
سند ورزش بی‌شک طرحی است که در بلندمدت جواب خواهد داد، البته به شرط مهیا بودن تمام شرایط، اما اینجا ژاپن نیست که وقتی گفته شود در فلان سال باید قهرمان جام جهانی شویم تمام برنامه‌ها و اقداماتشان براساس نیل به هدف تعیین شده پیش برود! اینجا ایران است، جایی که حتی وزیر ورزش آن نیز نمی‌تواند چندان اطمینان داشته باشد که تا پایان دوران ریاست جمهوری در سمت خود باقی خواهد ماند و در صورت ماندن نیز هیچ تضمینی وجود ندارد که در دوره دوم ریاست جمهوری نیز همچنان بر مسند قدرت باقی بماند!
با این توصیف چطور می‌توان انتظار داشت طرح‌های طولانی‌مدت به سرانجام مثبت برسد، آ‌ن هم در شرایطی که هر وزیری که بر سر کار می‌آید قبلی را به شدت تخریب می‌کند و عادت به ادامه راه او ندارد.
اما ایراد دست گذاشتن روی چنین طرح‌های دهان پرکنی تنها به دلیل عدم تضمین اجرایی بودن آن نیست. در واقع وقتی وزیر ورزش از چنین برنامه‌هایی پرده‌برداری می‌کند تنها یک چیز به ذهن می‌رسد، اینکه چرا باید نقد را رها کرد و نسیه را چسبید.


هیچ ایرادی در برنامه‌ریزی و کار کردن اصولی روی طرح‌های بلندمدت نیست، اما کاش وزیر ورزش قبل از پرداخت به این پروژه‌های سنگینی که هیچ ضمانتی برای اجرای آن نیست به صرافت حل و فصل مشکلات پرتعدادی باشد که او و ورزش کشور را احاطه کرده است. کافیست کیومرث هاشمی روزانه نگاهی گذرا به رسانه‌ها داشته باشد تا اندکی در جریان نارضایتی ورزشکاران و قهرمانان از شرایط موجود قرار گیرد.
فدراسیون‌های بلاتکلیف، فدراسیون‌هایی که با سرپرست اداره می‌شوند و چشم‌انتظار برگزاری مجمع انتخاباتی هستند، تیم‌های ملی بلاتکلیفی، چون والیبال، مشکلات متعدد تیم‌های ورزشی برای اخذ ویزا و حضور در اردو‌ها و رقابت‌های بین‌المللی، محقق نشدن وعده اشتغال قهرمانان، مشکلات مالی و امکانات ضعیف آن‌ها در مسیر کسب موفقیت تنها مواردی از مشکلات و معضلات بی‌پایان ورزش کشور است که نیازی به تحقیق و تفحص ندارد و کافیست وزیر ورزش اندکی سر خود را به این سمت و آن سمت بچرخاند تا در جریان آن قرار گیرد. مشکلاتی که با وجود آن‌ها به نظر می‌رسد پرداختن به طرح‌هایی، چون سند ورزش تنها شعاری فریبنده است و بس.
باور، پذیرفتن و دل بستن به عملی شدن طرح‌هایی، چون سند ورزش از آن جهت قابل قبول نیست که وضعیت ورزش قهرمانی و ورزش همگانی بر کسی پوشیده نیست. با این شرایط چطور می‌توان انتظار داشت طرحی، چون سند پیشرفت ورزش نتیجه بدهد، وقتی آقایان در حل و فصل تعداد انگشت‌شماری از مشکلات ورزش ناتوان هستند.
اعتراض‌های گاه و بیگاه ورزشکاران و قهرمانان از عدم تحقق وعده‌های داده شده و تأکید رئیس فدراسیون ورزش همگانی از عدم تراز بودن بودجه با نیازها، نه‌تن‌ها گوشه‌ای از مشکلات جامعه ورزش که سند ناکامی مدیریت ورزش کشور است. مدیریتی که بی‌تردید وقتی نمی‌تواند مشکلات پیش‌رو را حل و فصل کند از عهده عملی کردن طرح‌های بزرگ هم برنخواهد آمد. طرح‌هایی که عملی نمی‌شود، مگر با برداشتن سد مشکلات از پیش پای جامعه ورزش، چراکه مسیر تحقق طرح‌هایی، چون سند پیشرفت ورزش درست از وسط مشکلات متعددی می‌گذرد که سال‌هاست ورزشکاران و حتی اصحاب رسانه فریاد می‌زنند، اما به گوش کسی نمی‌رود. حالا، اما همان کسانی که چشم و گوش خود را در برابر مشکلات بسته بودند و توپ را به زمین این و آن می‌انداختند، طرح‌هایی را مطرح می‌کنند که لازمه اجرایی شدن آن حل مشکلاتی است که در تمام این مدت از حل آن عاجز و ناتوان بوده‌اند.
با این توصیف آیا می‌توان امیدی به محقق شدن طرح سند پیشرفت ورزش داشت، طرحی که قرار است هر فرد را از کودکی تا مرگ درگیر ورزش کند، حال می‌خواهد قهرمانی باشد یا همگانی! ورزش همگانی که هنوز ابزار لازم برای تطمیع جامعه را ندارد و ورزش قهرمانی که قهرمانان و مدال‌آورانش هرازچندگاهی به دلیل مشکلات متعدد و بی‌توجهی، عطای ورزش قهرمانی را به لقایش می‌بخشند و کناره‌گیری می‌کنند.