روزنامه خراسان
1402/10/26
شادی تمام عیار یک ملت از فرار شاه
توکلی - ساعت 13:08 روز سهشنبه، 26 دی 1357، محمدرضا پهلوی به همراه خانوادهاش، ایران را به مقصد مصر ترک کرد؛ اتفاقی که در تاریخ معاصر ایران، با عنوان «فرار شاه» شناخته میشود. این اما اولین فرار او از ایران نبود. محمدرضا پهلوی پیش از این و دهه 30 نیز از ایران فرار کرده بود. این سرنوشت آخرین پادشاه ایران بود، 40 روز قبل از فرار در 14 آبان 1357 به اصرار رضا قطبی و سید حسین نصر متنی را روبهروی تلویزیون خواند که پیام انقلاب شما را شنیدم. اما زمانی پیام مردم را شنید که دیر شده بود و زمانی که رفت، هیچ گروه مردمی به حمایت از او برنخاست. در این میان اما به نظر شاه خیلی ساده، راحت و سریع، آن هم برای دومین بار از کشور گریخت و همین امر یک سوال مهم را به همراه دارد که چرا محمدرضا پهلوی در بدنه عموم مردم حامیان قابل توجهی نداشت که از او در شکل مردمی دفاع و حمایت کرده و روند خروج او را کندتر کنند؟سوالی که مظفر شاهدی پژوهشگر ارشد تاریخ معاصر ایران، در گفت و گویی با خبرگزاری فارس، به شکل تفصیلی به آن پاسخ و این موضوع را از زوایای مختلف مورد ارزیابی قرار داده است که در ادامه می خوانید: از سالهای متعاقب کودتای 28 مرداد 1332 بدان سو دیگر نظام شاهنشاهی پهلوی در میان جامعه ایرانی دارای مشروعیت سیاسی نبود. برخلاف آن چه قانون اساسی مشروطه مقرر میداشت، شاه طی 25 سال پایانی قدرتش، دیگر سلطنت نمیکرد، بلکه اساساً با پشتیبانی حامیان خارجی خود (در درجه اول آمریکا و انگلیس) و با بهرهگیری از امنیتِ قبرستانیای که ساواک و دیگر نیروهای انتظامی و امنیتی در عرصه سیاسی و اجتماعی کشور ایجاد کرده بودند، عملاً خودکامانه حکومت میکرد. در آن میان برخی نهادهای سیاسی حکومت ساخته از جمله احزاب سیاسی دولتی (حزب مردم و حزب ایران نوین و نهایتاً حزب واحد رستاخیز) که در واقع باشگاه هایی برای حضور و نفوذ همان کارگزاران عمدتاً فاسد و بدنام دولتی و مجموعه حاکمیت بودند، هیچگاه در جایگاهی قرار نگرفتند که بتوانند به کانونهایی سیاسی و احیاناً اجتماعی برای حمایتِ مؤثر از رژیم پهلوی و شخص شاه تبدیل شوند و چهبسا عملکرد سوء خود آن ها بیش از پیش جامعه ایرانی را از احتمال اصلاحپذیری حاکمیت پهلوی نومید میکرد.در میان بوروکراسی و دستگاه اداری عریض و طویل دولت و حاکمیت در اقصی نقاط کشور که بالاخص در سطوح فوقانی از قِبل امکانات دولتی در شئون گوناگون سودجوییهای کلانی میکردند، بهندرت میشد برای شاه حامیانی جست وجو کرد که در ایام دشواری بتوانند یا بخواهند از کلیت نظام وقت دفاعِ جدیای بکنند.در آن میان برخی سیاستهای اصلاح گرانه شاه که عمدتاً با تزریق عایدات نفتی و در چارچوب اصلاحات موسوم به انقلاب سفید به اجرا گذاشته شد، هم نتوانست برای او و حاکمیتش در میان مردم کشور حامیانِ وفاداری بهوجود بیاورد.واقعیت این است که سیاست های سرکوبگرانه و رعبافکنانه حاکمیت که با گسترش فساد و سوءاستفادههای فراوان اقتصادی و اداری و... همراه بود، دامنه مخالفت ها و نارضایتیها از حاکمیت پهلوی را تا عمیقترین لایههای اجتماعی مردم ایران تسری داده بود. حتی بسیاری از سرمایهسالارانی که طی دو دهه 1340- 1350 از قِبل عایدات سرشار نفت و حمایتهای حاکمیت ثروتهای منقول و غیرمنقول قابل توجهی بهدست آورده بودند، وقتی احساس کردند موقعیت سیاسی رژیم پهلوی بهجد با بحران مواجه شده است، تقریباً هیچگاه علاقه نشان ندادند در مواجهه با انقلابیون از محمدرضا پهلوی حمایت کنند.
سایر اخبار این روزنامه
شادی تمام عیار یک ملت از فرار شاه
غربت ادیبان خراسانی در مهد ادب فارسی
وعده جدید برای بهره برداری از تصفیه خانه چرمشهر
قتل جوان پراید سوار در نزاع هولناک!
شورای عالی کار و سفره کارگران !
رایزنی؛ از چابهار تا دریای سرخ
گزارش یک بی کیفیتی
ارزان ترین بنزین یا کم ارزش شدن ریال؟!
عملکرد یوزها در اولین بازی «مع رکه » جواد رضویان و در سزندگی سر کلاس
گزارش عملکرد به ائمه جمعه
شیران الخلیل
تحویل گیرندگان لاستیک زیر ذره بین قرار می گیرند
جملات تاکیدی افزایش انگیزه یا تجربه منفی؟