روزنامه خراسان
1402/12/05
احیاگر مکارم اخلاق
محمدجواد حقیقت – صدرالمتألهین شیرازی، مشهور به «ملاصدرا»، فیلسوف نامدار ایرانی، در شرحی که بر کتاب شریف «الکافی» نوشته، انسانِ معصوم را علت خلقت و عامل تداوم آن دانسته و در ادامه آوردهاست: «جهان به سبب وجود خاتمالاولیاست که برپا میماند و روی عدالت جهانی را خواهد دید.» در اندیشه شیعی و بلکه در چشمانداز آخرالزمانی اغلب مذاهب و ادیان، منجی موعود رسالتی آسمانی برای احیای غنیترین ارزشهای انسانی دارد؛ ارزشهایی که بنیآدم را به عصر طلایی بازمیگرداند و مفهوم واقعی انسانیت را دوباره در اندیشه و زندگی بشر نهادینه میکند. هرچند که درباره این ارزشها و ابعاد گوناگون آن، میتوان وجوه مختلف را درنظر گرفت و به تفصیل سخن گفت، اما اگر بخواهیم یکی از اصلیترین فرازهای این ارزشها را مرور کنیم، بیگمان اخلاق، در معنای خاص و محدود آن – و نه در تفسیر موسّعی که تمامی پیدا و نهان زندگی بشر را در بر میگیرد – در جایگاهی رفیع قرار میگیرد. بیشک منجی موعود را باید احیاگر اخلاقِ به تاراج رفتهای بدانیم که طی قرنهای متمادی، به دست ناسپاس و حریص برخی انسانها چوب حراج خورده و پیکره استوار آن، زخمهای عمیق و ناسور برداشته. این معنا، در روایات مورد استناد شیعه، بیش از دیگران مورد توجه قرار گرفتهاست. روایات و احادیث گوناگونی که در باب شرایط آخرالزمان و نهضت جهانی حضرت مهدی(عج) در اختیار ماست، گواهی میدهد که آن ولیخدا هنگام ظهورِ باشکوه خود، اهتمامی فراوان به بازگرداندن ارزشهای اخلاقی و احیای آنها در جامعه بشری خواهد داشت. در این یادداشت مختصر که به مناسبت سالروز ولادت باسعادت حضرت صاحبالامر(عج) به رشته تحریر درآمدهاست، برآنیم تا مروری هرچند کوتاه بر روایاتی که تأییدکننده این معنا هستند، داشتهباشیم. وضعیت اخلاق جامعه انسانی در آستانه ظهور روایات و احادیث تکاندهندهای درباره شرایط ناگوار اخلاق جامعه بشری در دوران پیشاظهور وجود دارد. علامه مجلسی در جلد 36 «بحارالانوار» (ص 335، طبع مؤسسةالوفاء) روایتی را از رسولخدا(ص) نقل میکند که فرمود: «وذلک عند ما تصیر الدنیا هرجا و مرجا و یغار بعضهم على بعض فلا الکبیر یرحم الصغیر و لا القوی یرحم الضعیف فحینئذ یأذن الله له بالخروج» (هنگامی که دنیا دچار آشفتگی میشود و جنگها بالا میگیرد، بزرگتر به کوچکتر رحم نمیکند و قوی نسبت به ضعیف رحم نشان نمیدهد، خداوند به او (منجی موعود) اجازه قیام خواهد داد). امام صادق(ع) در روایتی بسیار مفصل که شیخ کلینی در جلد هشتم کتاب شریف «الکافی» (ص 38، طبع اسلامیه) آن را آوردهاست، به شیوع گسترده مناهی اخلاق در دوره پیشاظهور اشاره میکند و در فرازی از آن میفرماید: «وَ رَأَیْتَ الصَّغِیرَ یَسْتَحْقِرُ بِالْکَبِیرِ وَ رَأَیْتَ الْأَرْحَامَ قَدْ تَقَطَّعَتْ ... رَأَیْتَ الْجَارَ یُؤْذِی جَارَهُ وَ لَیْسَ لَهُ مَانِعٌ ... وَ رَأَیْتَ الْخُمُورَ تُشْرَبُ عَلَانِیَةً ... وَ رَأَیْتَ الْآمِرَ بِالْمَعْرُوفِ ذَلِیلًا وَ رَأَیْتَ الْفَاسِقَ فِیمَا لَا یُحِبُّ اللَّهُ قَوِیّاً مَحْمُوداً ... » (و چنان میبینی که کوچکتر، بزرگتر را تحقیر میکند و رشته خویشاوندی از هم میگسلد ... و میبینی که همسایه، همسایهاش را بیهیچ مانعی آزار میدهد ... و شُرب خَمر علنی میشود، دعوتکننده به نیکی و خیر را ذلیل میدارند و فاسق در آنچه خدا دوست ندارد، قدرت میگیرد و ستایش میشود.) در این شرایط، اعتبار و عزّت افراد، دیگر به نیکی کردن و ایمان داشتن به خداوندِ یکتا نیست. مردم تنها ثروت را نشانه برتری میدانند و ایمان، ارج و قیمتی در میان آنها نخواهد داشت. «حسن بن فضل طبرسی» در کتاب ارجمند «مکارمالاخلاق» (ص 451، مؤسسه الاعلمی)، ضمن نقل حدیثی نسبتاً طولانی، از قول عبدا... بن مسعود روایت میکند که رسولخدا(ص) در توصیف اهل آخرالزمان فرمود: «یتفاضلون بأحسابهم و أموالهم» ([مردم این دوره] با [تفاخر به] حَسَب و نَسَب و ثروتشان بر یکدیگر برتری میجویند)؛ در واقع آنچه در حیطه اخلاق فردی و اجتماعی رقم میخورد، رنگ باختن ارزشهای متعالی انسانی و شیوع ناهنجاریهایی است که با کرامت بشر همخوانی ندارد. در چنین وضعیتی، اعتبار هر فرد به اندازه حساب بانکی اوست و مردم طبقات فرودست نیز، چنان در منجلاب پولپرستی طبقات اشراف سرگردان میشوند که قدرت نشان دادن واکنش علیه اقدامات آنها را ندارند؛ بلکه به حمایت از سرمایهداران و صاحبان ثروت میپردازند. مرحوم آیتا... العظمی صافی گلپایگانی در جلد سوم کتاب «منتخب الاثر»، ضمن نقل روایتی از امام صادق(ع) درباره شرایط اخلاقی جامعه در آخرالزمان، از قول آنحضرت مینویسد: «کان صاحب المال أعزّ من المؤمن» (در آن روزگار، صاحب ثروت و سرمایهداران عزیزتر از مؤمنان هستند). به این ترتیب، عیار ایمان که به مثابه ضمانت اجرا برای اعتبار فضایل اخلاقی است، فراموش میشود و این، نشانه انحطاط شدید اخلاقی بشریت و اضمحلال همه آن سرمایهای است که طی قرنها، توسط نیاکان ما جمعآوری شده است. احیای مکارم اخلاق در «غرقاب خون و عرق» «علی بن محمد الخزاز» در کتاب «کفایة الأثر فی النص على الأئمة الإثنی عشر» (ص 60)، حدیث مشهور «جندب» را نقل کردهاست که دیگر محدثان نیز، آن را در آثار خود با اندکی اختلاف ضبط کردهاند. در متن این حدیث، پیامبرخدا(ص) به شرایط ظهور حضرت حجت(عج) اشاره و تأکید میفرماید: «فَإِذا عَجَّلَ اللّهُ خُروجَ قائِمِنا یَمْلأُ الأرضَ قِسطاً وَ عَدلاً کَما مُلِئَتْ جَوراً وَ ظُلماً» (هنگامی که پروردگار ظهور قائم ما را برساند، زمین را سراسر قسط و عدل فرا خواهد گرفت همانطور [که پیش از آن] غرق در ظلم و ستم شدهبود). اگر عدل را در معنای اصلی آن، یعنی «قرار گرفتن هر چیز در جای خود» تعبیر کنیم که بیتردید، تعبیری نزدیک به صواب است، باید بازگرداندن اخلاق به روزگار طلاییاش و احیای مکارم آن را در جامعه بشری، به مثابه بازگرداندن یک اصل فراموششده به جایگاه واقعی خود، از مهمترین اقدامات مهدی موعود(عج) در عصر ظهور بدانیم. این فرایند، البته روالی ساده و بیدردسر نخواهد داشت. کسانی که قرنها به گناه و انحراف خو کردهاند و به تعبیر امام صادق(ع) «رأیت الرجل إذا مرّ بهِ یوم و لم یکسب فیه الذنب العظیم من فجور أو بخس مکیال أو میزان أو غشیان حرام أو شرب مسکر کئیبا حزینا یحسب أن ذلک الیوم علیه وضیعة من عمره» (در آن روزگار میبینی کسی که روزی بر او بگذرد و در آن گناهان بزرگی همچون فسق و فجور، کمفروشی، گرانفروشی یا غش در معامله و شُرب خَمْر انجام ندادهباشد، ناراحت و گرفتهاست و میپندارد که در آن روز زیان کرده و چیزی به دست نیاوردهاست!)، نمیتوانند به راحتی دست از عادات نکوهیده خود بردارند و تغییر چنین ذائقههایی ابداً آسان نیست؛ به ویژه آنکه تغییر بنیادین در عادات اخلاق و احیای مکارم آن، نیازمند تغییر ماهوی در افکار انسانهاست و صرف تغییر در شکل مدیریت جامعه، قادر نیست آنها را به کاری که مایل به انجام آن نیستند، وادارد. به همین دلیل، اگر تلاش حضرت حجت(عج) را برای احیای مکارم اخلاق در جامعه و زدودن آثار ذائقه آخرالزمانی از فکر و اندیشه مردم، اصلیترین و دشوارترین بخش قیام بزرگ و الهی آنحضرت بدانیم، سخنی به گزاف نگفتهایم. امیرمؤمنان، امام علی(ع) در خطبه 138 نهجالبلاغه، این اقدام بزرگ را چنین توصیف میفرماید: «یَعْطِفُ الْهَوَى عَلَى الْهُدَى، إِذَا عَطَفُوا الْهُدَى عَلَى الْهَوَى؛ وَ یَعْطِفُ الرَّأْیَ عَلَى الْقُرْآنِ، إِذَا عَطَفُوا الْقُرْآنَ عَلَى الرَّأْیِ» (هواهاى نفسانى را به متابعت هدایت الهى بازمىگرداند، در روزگارى که هدایت الهى را به متابعت هواهاى نفسانى درآوردهباشند. آرا و اندیشهها را تابع قرآن گرداند در روزگارى که قرآن را تابع آرا و اندیشههاى خود کردهباشند). مهمترین چالش برای به ثمر رساندن این برنامه بزرگ و الهی، زدودن بدعتها از پیکر اندیشه و فکر کسانی است که به گمان خود، پیرو دین الهی هستند، اما آن را به رأی خود تفسیر میکنند و چنان که امام حسین(ع) در خطبهای کوتاه اما طوفانی، در مسیر مکه به کربلا فرمود، اینان همان گروهی هستند که «الدِّینُ لَعْقٌ عَلَی أَلْسِنَتِهِمْ» (دین بازیچه زبان آنهاست). چنین افرادی نه در معرکه دفاع از حدود دیانت شایسته تکیه و اعتماد هستند و نه در بیان و ترویج سنتهای الهی میتوان از زیان بدعتهای آنها در امان ماند، زیرا که «یحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَایشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّیانُونَ» (تا زمانی که زندگیشان تأمین و آسایش آنها برقرار باشد، مدعی دین هستند و گرد آن پرسه میزنند، اما هنگامی که شرارههای سختی و بلا آنها را فرا میگیرد، دینداران بسیار اندک هستند). در چنین شرایطی، بخش مهمی از اقدام ولیعصر – که جان همه عالمیان فدای خاک پای وی باد – بر روی زدودن آثار بدعت از فکر و اندیشه مردم متمرکز خواهد شد و آنحضرت با سختی فراوان به این مهم دست خواهد یافت. شاید ذکر حدیثی مهم که نمایانگر شرایط خاص حضرت صاحبالامر(عج) در مبارزه با بدعتها و احیای مکارم اخلاق است، بتواند به درک این معنا کمک کند. در این حدیث که «محمد بن ابراهیم النعمانی» آن را در کتاب «الغیبه» (ص 284) آوردهاست، میخوانیم: «قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ (ع) إِنَّهُمْ یَقُولُونَ إِنَّ الْمَهْدِیَّ لَوْ قَامَ لَاسْتَقَامَتْ لَهُ الْأُمُورُ عَفْواً وَ لَا یُهَرِیقُ مِحْجَمَةَ دَمٍ فَقَالَ کَلَّا وَ الَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ لَوِ اسْتَقَامَتْ لِأَحَدٍ عَفْواً لَاسْتَقَامَتْ لِرَسُولِ اللَّهِ(ص) حِینَ أُدْمِیَتْ رَبَاعِیَتُهُ وَ شُجَّ فِی وَجْهِهِ کَلَّا وَ الَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ حَتَّى نَمْسَحَ نَحْنُ وَ أَنْتُمُ الْعَرَقَ وَ الْعَلَقَ ثُمَّ مَسَحَ جَبْهَتَهُ» (فردی به امام باقر – که درود خداوند بر او باد – گفت: میگویند وقتی مهدی ظهور کند، همه اُمور برای وی خود به خود درست میشود، بیآنکه قطره خونی ریخته شود. امام(ع) پاسخ داد: هرگز چنین نیست! به خدایی که جانم در ید قدرت اوست، اگر قرار بود همه کارها چنین به آسانی انجام پذیرد، برای پیامبرخدا انجام میپذیرفت؛ حال آنکه در این راه دندان مبارکش شکست و صورتش زخم برداشت؛ به خدا سوگند که چنین نیست، این امر به انجام نخواهد رسید مگر آنکه ما و شما در عرق و خون خودمان غرق شویم). ----------------------------------------------------------------------------------------------------- بنیانهای سبکزندگی مهدوی حجتالاسلام «خدامراد سلیمیان» عضو هیئتمدیره انجمن علمی مهدویت حوزه علمیه قم در آستانه نیمه شعبان از ویژگیهای منتظران میگوید عاشقان مهدی فاطمه(عج) تک تک لحظات زندگیشان را چشم انتظار ظهور او هستند. نیمه شعبان، سالروز میلاد امامزمان(عج) است و فرصتی نیکو برای این که بررسی کنیم چقدر از ویژگیها و وظایف منتظران واقعی ایشان آگاهی داشته و به آنها پایبند هستیم. حجتالاسلام «خدامراد سلیمیان»، کارشناس مذهبی رادیو و تلویزیون، عضو هیئتمدیره انجمن علمی مهدویت حوزه علمیه قم، مدیر گروه حدیث پژوهشکده مهدویت و آینده پژوهی، سردبیر فصلنامه پژوهش نامه مهدویت و ... سالهاست که بهطور تخصصی در این زمینه پژوهش داشته است. او در گفتوگو با ما از مفهوم انتظار و بنیانهای سبکزندگی مهدوی خواهد گفت. انتظار یعنی چشم بهراه بودن حجتالاسلام «سلیمیان» درباره معنا و مفهوم انتظار میگوید: «انتظار در لغت به معنای چشمداشت و چشم به راه بودن است. البته اگرچه انتظار از معنای نظر به معنای نگاهکردن است اما یک افزودهای بر نگاه کردن دارد. مثلا گاهی پیش میآید یک نفر به صورت عادی به جادهای نگاه میکند، این جا میگویند که او به یک چیزی، خانهای، وسیلهای یا ... نگاه کرد. اما وقتی همین نظر به باب افتعال آمد و شد انتظار، یک افزوده به معنای آن اضافه میشود. این جا انتظار به معنای نگاهکردن با امید به رسیدن به مقصودی از آن نگاه کردن است. در مقوله مهدویت، انتظار یعنی چشم به راه بودن برای ظهور حضرت بقیة ا...(عج) و آماده شدن برای یاری کردن ایشان». انتظار از جنس عمل و رفتار است عضو هیئتمدیره انجمن علمی مهدویت حوزه علمیه قم درباره رابطه انتظار و تلاش برای ظهور امام زمان(عج) میگوید: «در بسیاری از روایتها، انتظار فرج به عنوان برترین عبادتها یاد شده است. همچنین به عنوان برترین کارها، جهاد و حتی برترین جهادها هم بهخاطر سختیهای انتظار از آن یاد شده است. واضح است که این جا مقصود فقط انتظار ظاهری و کلامی نیست بلکه حقیقتی فراتر از آن است. سرجمع این روایتها، نشان میدهد که انتظار از جنس عمل و از جنس رفتار است بنابراین با نشستن و سکون تحقق پیدا نخواهد کرد و نیاز به حرکت و تلاش دارد». نشانههای افرادی که منتظر واقعی هستند «اینکه انسانی در درون خودش از یأس و ناامیدی دور باشد و انتظار فرج داشته باشد، یکی از نشانههای منتظران واقعی است». حجتالاسلام «سلیمیان» می افزاید: «امروزه در دانش روانشناسی هم مطرح شده که امید داشتن و امیدوار بودن، مثبتاندیشی و مثبتنگری نقش بسیار بزرگی در رفتارهای اجتماعی و فردی ما دارد. به عبارت دیگر، افرادی که آینده را برای خودشان روشن میدانند و نگاه مثبتی به زندگی دارند، اینها قطعا در اکنون زندگی در تلاش و تکاپو خواهند بود بنابراین آینده بهتری هم برای خودشان در دنیا و آخرت رقم خواهند زد. یکی از نشانههای افرادی که منتظر واقعی هستند، همین است که با امید به آینده از هیچ تلاشی برای اصلاح خودشان و جامعه فروگذار نبوده و در زندگیشان، برنامه و هدف دارند». 3 ستون اصلی انتظار این کارشناس مذهبی رادیو و تلویزیون درباره پایههای سبک زندگی مهدوی میگوید: «انتظار دارای پایهها و بنیانهایی است که توجه به آنها میتواند حقیقت انتظار را روشنتر کند. بنیان اول، نارضایتی و قانعنبودن به وضع موجود خود و جامعه است. در ضمن ما اکنون از وضع موجود جامعه در حوزه معارف دینی و عمل به آموزه های اسلام هم راضی و قانع نیستیم چون بعضی افراد به عیان، آنها را نادیده میگیرند و آن دستورات الهی ضایع میشود. شاید شما هم کسانی را دیده باشید که از وضع موجود جامعه راضی هستند و میگویند که مشکل خاصی نداریم و زندگیمان را میکنیم. چنین آدمی درجا خواهد زد، حرکت نمیکند و در مسیر سعادت قدم برنخواهد داشت چون تصویری از وضع مطلوب و حکومت جهانی امامزمان(عج) ندارد. دومین بنیان، امید داشتن به آینده بهتر و ترسیم وضع مطلوب است. سومین بنیان که اساسیترین آنهاست، گذر از وضع موجود و قرار گرفتن در وضع مطلوب است. تا زمانی که ما در سبک زندگیمان، این 3 بنیان را به شکل تمام و کمال مورد توجه قرار ندهیم، در مسیر مهدویت نیستیم. وضع مطلوب، حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) است و ما باید پیشنیازهای لازم را کسب کنیم تا آمادگی حضور در آن حکومت را داشته باشیم». بایستههای منتظر چیست؟ اولین وظیفه ما در عصر انتظار، شناخت امام زمان(عج) است. اینکه ابتدا امام زمان(عج) را درست و کامل بشناسیم و بدانیم وظایف منتظر در زمان ایشان چیست؟ وظیفه بعدی، صبر بر سختیهای دوران غیبت است تا مشخص شود ما که مدعی باایمانبودن هستیم، چقدر این ویژگی در درونمان رسوخ کرده و ثبات دارد. گاهی در جامعه میبینیم که جای منکر و معروف عوض شده و منکر مورد تمجید هم واقع میشود. در آینده شرایط بسیار سختتر هم خواهد شد و خوشابه حال کسانی که در این آزمایشهای الهی سربلند شوند. در ضمن، این روزها ارزشهایی همچون قرضالحسنه، حجاب، خمس و همچنین تعاون و حیا کمی فراموش و کم رنگ شدهاند و منتظر واقعی باید با روحیه جسورش سعی در زندهکردن اینها داشته باشد. یکی دیگر از بایستهها، آمادهباش دایمی است یعنی فرد هر لحظه احساس آمادگی برای حضور در قیام امامزمان(عج) داشته باشد. سبک زندگی مهدوی باید بر مبنای جهاد باشد. به عبارتی منتظر باید با سخت کوشی فراوان در صدد مقابله با دشمن باشد، چه این دشمن ظاهری باشد، چه باطنی همچون جهل و نادانی. فراموش نکنیم که تنها با روحیه و تلاش جهادی است که مفهوم انتظار شکل میگیرد و ما به یک منتظر واقعی تبدیل خواهیم شد.
سایر اخبار این روزنامه
تولد یک گونه ضروری در نثر فارسی
تقابل ستاره های ساحلی ایران با معمار برزیلی
ستارهها همقدم با «افعی تهران»
بغض دونده های طلایی!
غزه و دوگانگی واشنگتن
احیاگر مکارم اخلاق
کمترین تورم 2 سال اخیر
سران کشورهای اسلامی در موضوع غزه به تعلیم قرآن عمل نکردند
عزم جزم مطهری با «صدای ملت»
بیمارستان های فرسوده!
روزی که فرشته عشق آفریده شد!
داستان سرایی عامل جنایت با کارد سلاخی!
ناگفته های پیشرفت 20 درصدی نهضت ملی مسکن