آينده امنيتي اروپا

نشريه اكونوميست از شروع جنگ، همواره شكست قريب‌الوقوع روسيه و پيروزي اوكراين را قطعي مي‌دانست اما در سرمقاله ۲۲ فوريه (پنجشنبه سوم اسفند) پيروزي روسيه را قطعي اعلام كرده و به تحليل آينده امنيتي اروپا پرداخته است. قدرت نظامي روسيه در حال افزايش و يكپارچگي نظامي و امنيتي اروپا و امريكا در حال يك دگرگوني بزرگ است. اين دو پديده آينده نظامي اروپا را مبهم ساخته است. در زير خلاصه‌اي از سرمقاله اكونوميست آمده است.   آيا اروپا مي‌تواند امنيت خود را تامين كند؟ استقلال نظامي و تامين امنيت اولويت اول اروپا است.  در ۵۰ سال گذشته اروپا و امريكا متحد امنيتي البته با رهبري امريكا بودند. دو عنصر مهم وحدت و رهبري مقتدر امريكا، روسيه را بسيار آرام و محتاط مي‌ساخت. امروز شرايط بسيار تغيير كرده است؛ امريكا سياست‌هاي ملي‌گرايانه را دنبال مي‌كند و رهبري جهان غرب در اولويت‌هاي سياسي و اقتصادي او ديگر نيست. در نتيجه روسيه هم بي‌پروا‌تر از هميشه تهديد مي‌كند. اروپا اين وضعيت را پيش‌بيني نكرده و سال‌ها بر امريكا تكيه كرده بود. امروز اروپا آمادگي تامين امنيت خود را به تنهايي ندارد. مساله بسيار روشن است و به وضوح مصداق اين وابستگي را مي‌توان مشاهده كرد؛ مساله‌اي كه حل آن آسان نيست. ناتو بعد از جنگ جهاني دوم به وجود آمد و ريشه در تاريخ اروپا دارد. دستاورد‌هاي بسيار بزرگي هم داشته است از جمله جلوگيري از جنگ جهاني سوم. امروزه رهبري ناتو كاملا دست امريكا است ولي امريكا منافع اروپا را تامين نمي‌كند. اروپا دو راه دارد يكي ايجاد نهاد جديد نظامي و دومي تلاش براي به دست گرفتن رهبري ناتو. ايجاد نهاد جديدي مانند ناتو بسيار پرهزينه است. اروپا بايد ساختار ناتو را تغيير دهد و نقش خود را در رهبري آن تقويت كند. رهبران اروپايي هنوز مغرور به فروپاشي شوروي هستند و شرايط كنوني را خوب درك نكرده‌اند. وضعيت بسيار تغيير كرده و لازم است رهبران خود را تغيير دهند و براي جنگ احتمالي بايد آماده شوند. صنعت نظامي اروپا نيازمند بازطراحي است و ارتش قوي اروپا بايد بنيان گذاشته شود؛ سياستي كه هنوز آغاز نشده است.  روسيه در سياست‌هاي اخير خود بسيار عريان عمل كرده است و چهره خشن و متخاصم خود را نشان داده است. 
قتل آلكسي آناتوليويچ ناوالني (يكي از رهبران اصلي اعتراضات سال‌هاي ۲۰۱۲-۲۰۱۱ در روسيه و منتقد سياسي- اقتصادي ولاديمير پوتين رييس‌جمهور روسيه بود) در زندان در ۱۶ فوريه خشونت روسيه را براي همگان آشكار كرد. اكنون وارد سومين سال جنگ روسيه با اوكراين شده‌ايم و روسيه برنده احتمالي اين جنگ است. روسيه سياست‌هاي اقتصادي خود را بر اساس تداوم وضعيت جنگي تنظيم كرده است. هزينه  نظامي روسيه  به بيش از 7 درصد تولید  ناخالص ملي رسيده است. اين بيشترين ميزان هزينه نظامي پس از فروپاشي شوروي است. وزير دفاع دانمارك هشدار داده است كه در 3 تا 5 سال آينده روسيه توانايي حمله به كشور‌هاي بالتيك و پيروزي بر ناتو را دارد. هدف روسيه مشخص است. پوتين به اندازه‌اي قدرت نظامي را افزايش مي‌دهد كه كارايي ناتو از بين برود. كارايي اصلي ناتو اين است كه اگر به يكي از كشور‌هاي عضو حمله بشود همه بايد وارد جنگ شوند. 
غرب برنامه‌اي براي افزايش توان نظامي خود و تقابل با روسيه ندارد. مسوول وضعيت موجود امريكا است. امريكا در جنگ روسيه با اوكراين بسيار مردد عمل كرده است. دونالد ترامپ كه به احتمال بسيار زياد رييس‌جمهور بعدي امريكا است ترديدهاي جدي ايجاد كرده است كه در صورت جنگ در كنار اروپا باشد. حلقه امنيتي در امريكا و به خصوص حزب جمهوري‌خواه مانند گذشته ديگر به اروپا متعهد نيست. 
اروپا از يك طرف در زمينه نظامي وابسته و ضعيف شده است و از طرف ديگر روسيه در آزمايشگاه واقعي جنگ با اوكراين تجهيزات نظامي خود را پيشرفتهتر ساخته است. جنگ امكان آزمون و خطا به صنايع نظامي مي‌دهد و به پيشرفت تجهيزات نظامي كمك مي‌كند. روسيه هواپيماهاي بدون سرنشين را در جنگ با اوكراين امتحان كرده است و امروز از ناتو در اين زمينه پيشي گرفته است. 
با توجه به زمانبر بودن تاسيس صنايع نظامي، اروپا نياز دارد كه امروز تصميم بگيرد. اولويت براي اروپا مشخصا استقلال نظامي است. كشور‌هاي اروپايي از فنلاند و نروژ مي‌توانند ياد بگيرند. آنها زيرساخت‌ها و تجهيزات عظيم نظامي را به وجود آورده‌اند. فرانسه امروز منتقد خريد هواپيماهاي جنگي از امريكا و اسراييلي است. 


استقلال نظامي براي اروپا بسيار پر هزينه خواهد بود. امسال كشور‌هاي اروپايي ۳۸۰ميليارد دلار براي ناتو هزينه خواهند كرد. يعني اروپا به اندازه روسيه هزينه خواهد كرد. ولي نتيجه‌اي كه اروپا از اين سرمايه‌گذاري مي‌گيرد بسيار كمتر از روسيه است. عدم انسجام در غرب يكي از مشكلات است. علت ديگر اين است كه كشور‌هاي عضو كمتر از مبلغي كه مشخص شده است هزينه مي‌كنند. از سال ۱۹۹۱ تا به امروز كشور‌هاي اروپايي ۶۰۰ ميليارد دلار كمتر از تعهدشان به ناتو پرداخته‌اند. 
از سال ۱۹۹۰ دولت‌هاي اروپايي هزينه‌هاي نظامي خود را افزايش نداده‌اند. اين در حالي است كه هزينه‌هاي رفاهي دولت‌ها دو برابر شده است. 8 سال از اشغال كريمه توسط روسيه مي‌گذرد و هنوز بحث در ناتو بر سر اين است كه اعضا باید 2 درصد را كامل بپردازند. واقعيت اين است كه براي مقابله با روسيه دو درصد كافي نيست. 
چنانچه دولت‌هاي اروپايي برنامه افزايش هزينه‌هاي نظامي از طريق كاهش ساير هزينه‌ها يا افزايش ماليات را در دستور كار خود قرار دهند بايد ابتدا مردم را نسبت به ضرورت اين اقدام توجيه كنند. آلمان احتمالا اولين كشور اروپايي از لحاظ هزينه كرد نظامي بشود. اين كشور براي افزايش هزينه نظامي خود بايد قانون اساسي را اصلاح كند. 
صنعت هسته‌اي بحث تعيين‌كننده ديگر در امنيت اروپا است. روسيه تهديد كرده است كه هيچ كشوري حق دادن تجهيزات پيشرفته به اوكراين را ندارد. در صورتي كه بدهد پاسخ شديدي (استفاده از سلاح هسته‌اي) دريافت خواهد كرد. اگر امريكا نخواهد وارد شود همين راهبرد روسيه مي‌تواند براي تمام كشورهاي اروپاي شرقي اعمال شود. اين تهديد باعث شد كه كشور‌هايي اروپايي از دادن سلاح‌هاي پيشرفته به اوكراين خودداري كنند و اين يكي از علت‌هاي تضعيف اوكراين است. آيا سلاح هسته‌اي فرانسه و انگليس مي‌تواند جايگزين قدرت هسته‌اي امريكا شود؟ آيا اين دو كشور وارد چنين تقابلي با روسيه مي‌شوند؟ اگر آنها اعلام كنند آيا پوتين تهديد آنها را جدي تلقي خواهد كرد؟ پاسخ به اين سوالات براي تامين امنيت  اروپا  بسيار حياتي است.
مشكل اين است كه اروپا امنيت خود را به امريكا گره زده است. برخي مانند فرانسه بر اين باورند كه اروپا هر چه زودتر بايد از امريكا مستقل شود و راه‌حل هم ايجاد نهادي مانند اتحاديه اروپا در عرصه نظامي است. اما پيشنهاد فرانسه راهبردي نيست و گزينه دوم رهبري ناتو توسط اروپاييان است. اين گزينه بهتر از ايجاد يك نهاد جديد است. افزايش وزن اروپا در ناتو چند مزيت دارد اول اينكه گامي در راستاي استقلال است با هزينه معقول و دوم اينكه امريكا هم به عنوان شريك نظامي باقي مي‌ماند. 
روسيه بسيار فقيرتر و كم جمعيت‌تر از اروپا است. حملات پوتين منجر به افزايش هزينه‌هاي نظامي، تورم و كاهش درآمد سرانه خواهد شد. با وجود اين از نظر نظامي روسيه تقويت مي‌شود ولي تاثيرات مخرب اقتصادي براي اين كشور به بار خواهد آورد و در نتيجه آن را به يك قدرت رو به زوال تبديل خواهد كرد. اما خرس گنده (روسيه) هنوز هم مي‌تواند ويراني و بدبختي را گسترش بدهد. بهترين مكان براي توقف پوتين اوكراين است. اگر اوكراين هم پيروز جنگ باشد كه ديگر احتمال اندكي دارد همچنان بايد به فكر دفاع از  اروپا باشيم  و امروز هم بايد  شروع  كرد.