روزنامه جوان
1402/12/08
نباید در انتخابات اجازه دستکاری افکار عمومی را داد
جوان آنلاین: در شرایطی که به انتخابات مجلس شورای اسلامی نزدیک میشویم و بخشهای زیادی از جامعه در گیرودار مسائل مربوط به انتخابات در حال بررسی افراد و شرایط شرکت در این عمل جمعی هستند، یکی از مسائل جالبتوجه تأثیر انتخابات بر زندگی جمعی افراد در کشور است؛ اتفاقی که خود بخشی از زیستجمعی افراد در کشور ما محسوب میشود، تأثیرات متفاوتی را در جامعه ایرانی ایجاد میکند که خود میتواند سرآغاز اتفاقات زیادی در زندگی جمعی ایرانیان باشد. «جوان» به منظور بررسی تأثیرات انتخابات بر جامعه به سراغ میثم مهدیار جامعهشناس رفته است. از دیدگاه جامعه شناسی انتخابات چه تأثیری در جامعه دارد و شرکت در آن چه ضرورتی برای افراد یک جامعه میتواند داشتهباشد؟ در ابتدا باید توجه داشت که شاید مهمترین قوای حاکمیتی قوه مقننه است که تصمیمگیریهایی که در آن انجام میشود و سرنوشت جامعه را تعیین میکند، قوانینی که توسط افراد منتخب تصویب میشوند، میتواند آینده یک جامعه را تغییر دهد و به هر حال انتخابات مجلس از این جهت حائز اهمیت است. از طرف دیگر ماجرا، اینکه مردم احساس کنند میتوانند کارگزاران شان را انتخاب کنند چه تأثیری بر جامعه دارد و چنین جامعهای چه تفاوتی با جامعه شاهنشاهی یا دیکتاتوری دارد که در آن مردم حق انتخاب ندارند؟ این مسئله دو وجه دارد. مسئله احساس مشارکت و اینکه نمایندهای که انتخاب میکنند نمایندگی آنها را انجام میدهد، یک بخش ماجراست، ولی بخش دیگر این است که هرکسی احساس کند انتخابی که انجام میدهد در سرنوشت و منافع فردی خود مفید و مؤثر است و این احساس قطعاً موجب تمایل بیشتر میشود و بر این اساس افراد احساس بهتری برای حضور پیدا میکنند، منتها از طرف دیگر نماینده باید بتواند منافع عمومی و جمعی مردم را نیز نمایندگی کند، نه اینکه صرفاً به دنبال منافع کوتاهمدت ذینفعانی باشند که به او رأی میدهند، کما اینکه ما خیلی از جاها شاهد بوده ایم مثلاً در خیلی از شهرستانها بسیاری از نمایندگان به دنبال منافع محلی خود هستند و پیگیری میکنند تا منافع حوزه انتخابیه خود را تأمین کنند، منافعی که حتی ممکن است در بلندمدت با منافع فردی یا حوزه انتخابیهای که نمایندگی آن را برعهده دارد، در تضاد باشد یا برخلاف منافع جمعی و ملی بلند مدت کشور باشد. در بسیاری از شهرها نمایندگان برای منافع محلی خود پیگیری میکنند که سد بزنند، کارخانه راه اندازی کنند و مواردی از این دست را انجام دهند، ولی وقتی این منافع محلی فارغ از منافع ملی و جمعی بلندمدت نگاه میشود، ممکن است در آینده نهچندان دور به ضرر منافع ملی و حتی همان محل باشد، مثلاً در جایی مثل کویر فلات مرکزی که ما با بحران آب مواجه هستیم، نماینده پیگیری میکند که کارخانه ذوب آهن یا فولاد تأسیس کنند یا در جاهایی پتروشیمی تأسیس شده و بعد از یکی، دو سال مشخصشده به جهت اقتصادی اینجا صرفه نداشته و هر چند تعدادی شغل برای مردم محلی درست کردهاند، ولی در بلندمدت صرفه نداشته و وقتی دچار مشکلات شد، دولت مجبور شده آنجا را خصوصیسازی کند و طرف خصوصی هم آمده تعدیل نیرو انجام داده و همه اینها مشکلاتی را ایجاد کردهاست. جامعه وقتی با این تناقض روبهرو میشود که به فردی رأی داده که قول هایش حتی اگر عمل شود، به نفع جامعه نیست چه تأثیری میپذیرد؟ طبیعتاً باید منتظر باشیم عدهای از افراد با دیدن چنین چیزی از حضور در انتخابات دلسرد شوند. مسئله این است که باید آن احساس مشارکت یک احساس مشارکت ملی باشد، نه فقط احساس مشارکت محلی مثلاً نباید احساس شود یک نمایندهای فقط مطالبات ما را خوب پیش میبرد، بلکه افراد باید این ارزیابی را داشتهباشند که این مطالبات محلی چه نسبتی با مطالبات ملی دارد و چقدر به منافع جمعی، ملی و بلندمدت کمک میکند؛ یعنی صرفاً این احساس رضایت کفایت نمیکند، بلکه این احساس رضایت باید در یک بافت ملی و در یک فضای عمومی بزرگتری ایجاد شود تا پایدار باشد، نه اینکه یک نسلی از نماینده خوشحال باشند، ولی نسلهای آتی همان نسلهای خوشحال از این مطالباتی که پیگیری شده آسیب ببینند. چطور باید چنین چیزی توسط جامعه فهم شود؟ بالاخره انتخابات ما منطقهای و شهری است و مطالبات مخصوص همان منطقه است. این مسئلهای که شما میفرمایید نیاز به توجه وسیع تری نسبت به کلیت محل زندگی دارد. بله به همین دلیل حاکمیت باید تلاش کند هم از نظر عینی و هم از نظر ذهنی ملاکهای انتخاب یک نماینده ملی و نه نمایندهای که فقط منافع محلی و شخصی را نمایندگی میکند، تبیین کند تا بتواند منافع ملی را در مسیر انتخاب قرار بدهیم. انتخابات در کشور ما چیز جدیدی نیست، ولی در مجموع تجربهای مربوط به عصر حاضر است، نوع برخورد جامعه ما نسبت به این مسئله چگونه است؟ مسئله انتخابات با افکاری عمومی پیوند میخورد و افکار عمومی هم امکان دستکاری، سوگیری و جهتگیری غیرواقعی دارد، میشود با سرمایه گذاری روی افکار عمومی آن را جهت داد. انتخابات از جهتی کمک میکند تا مطالبات واقعی مردم شنیده شود و از طرف دیگر ممکن است همین مطالبات جهتگیریهای غیرواقعی پیدا کند، بنابراین تیغ دو دم است و خود این نیازمند برنامهریزی و طراحی است که در عین اینکه منافع مشارکت انتخاباتی محقق شود ما از آن آسیبها و مشکلاتی که ممکن است داشتهباشیم، به دور بمانیم. با توجه به اینکه انتخابات مسئلهای مردمی است آیا در کشورهایی که بیشتر از ما انتخابات برگزار کردهاند، تأثیرات آنها از تبلیغات سوگیرانه کمتر بودهاست؟ اتفاقاً ممکن است برعکس هم باشد، شاید تا یک دهه قبل انتخابات بیشتر عمق مطالبات واقعی مردم را نمایندگی میکرد، ولی در یک دهه گذشته که مسئله دستکاری افکار عمومی با تکنولوژیهای جدید و سرمایه گذاریها خیلی پیشرفت کرده، تکنیکها و لشکرها رسانهای ظهور و بروز کردهاند، این تکنیکهای جدید اقناع و اثرگذاری از سلبریتیها گرفته تا میکروسلبریتیها و ترندها و همچنین تحلیلهایی که بر اساس کلاندادهها اتفاق میافتد، طرح مطالبات واقعی مردم را سخت کرده و بعضی از مواقع یک دفعه یک موضوع بی اهمیتی تبدیل به یک موضوع اصلی میشود و موجب میشود جنبههای اصلی ماجرا کمتر مورد توجه قرار بگیرد.پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
اقلیت تندرو اصلاحات رسماً خصم ملت شد
امان از همزمانی انتخابات با سخنرانی درباره حجاب!
تلاش بیبیسی برای نمایش زنده بودن رجوی
مردم در انتخابات دشمن را ناامید خواهند کرد
خلبان امریکایی وجدان خفته انسانی را علیه نسلکشی بیدار کرد
موشکهای حزبالله به پایگاه «البغدادی» رسید
«جادهمخصوص» بیشرمی
لزوم سیاست گذاری اجتماعی علمی امور ایثارگران
نباید در انتخابات اجازه دستکاری افکار عمومی را داد
پیش به سوی جشنواره موسیقی مقاومت
افتخارآفرینی در اوج بیتوجهی
دشمنان در نبرد سیاسی هم شکست خواهند خورد
بهبود اقتصاد در بهارستان آینده
۵ درصد جامعه بیشتر از ۹۵ درصد دیگر گاز مصرف میکنند!