روزنامه اعتماد
1402/12/14
چرا فستيوال، چرا هنر مفهومي؟
«شارگالري» يك گالري هنري و پژوهشي است كه از دو سال پيش در تهران آغاز به كار كرده است. هدف آن بهكارگيري ظرفيتهاي پژوهش و هنر براي ايجاد گفتوگو پيرامون هنر و ويژگيهاي بيشمار آن است. در اين ميان، جايگاه «مفهوم» در هنر به عنوان يكي از پرسشهاي پژوهشي اصلي شارگالري مطرح بوده است و پرداختن به «هنر مفهومي» (كانسپچوآل آرت) نيز با اهداف اوليه گالري و هنري پژوهشي قرابت ويژهاي دارد.هدف از «فستيوال هنر مفهومي شارگالري» علاوه بر بررسي محتوا و شرايط هنر مفهومي در ايران، شكلدهي به يك پژوهش جامع پيرامون مفهوم در هنر است، شامل موضوعاتي چون مفهومسازي نزد هنرمند معاصر، اهميت هنر مفهومي، جايگاه خلاقيت در هنر معاصر، تناسب هنر مفهومي براي بيان هنري در ايران و...
واژه فرانسوي «فستيوال» از جشن ميآيد و در استفاده جديد به رويدادهاي هنري دورهاي اطلاق ميشود كه به يك هنر خاص اختصاص داشته باشند. «فستيوال هنر مفهومي شارگالري» نيز ميخواهد ضمن برگزاري نمايش از بهترين آثار دريافتشده، رويدادهاي گوناگون پژوهشي برگزار كند تا بتواند با مخاطبان و هنرمندان مفهومي سراسر كشور در ارتباط باشد و گفتوگويي پيرامون جايگاه هنر مفهومي در شرايط معاصر ايران شكل دهد. در حقيقت اختتاميه فستيوال و اعطاي جوايز منتخبشدگان و برگزيدگان را ميتوان پايان نمايش و آغاز ادامه مسير آن دانست؛ مسيري كه نياز به كار مستمر دارد و البته حوصله. اين فستيوال در واقع در ابتداي راه خود قرار دارد و قصد شارگالري براي تكرار و استمرار آن بسيار جدي است، اما شرايط مختلفي اعم از پشتيباني اقتصادي و... ميتواند روشن كند در سالهاي بعد اين فستيوال چه ابعاد و گسترهاي خواهد داشت. در نخستين گام اسپانسري نداشتيم و فقط با تواني كه از هنرمندان، داوران و البته مخاطبان گرفتيم، اميدوار شديم به آينده اين حركت...
مفهوم (concept) را ميتوان از نتايج طرح رويكرد علمي به هنر يا آغاز مباحث فلسفي هنر در قرن 18 ميلادي دانست. در پيش از طرح مباحث استتيك (زيباييشناسي) و فلسفه هنر، نميتوان به «مفهوم» در روند ناخودآگاه و خلاقانه شكلدهي اثر هنري جايگاهي داد. اما به نظر ميرسد بعد از آغاز مطالعات استتيك، فعاليتهاي قوه تحليل هنرمند در روند خلق اثر هنري نيز اهميت مييابد. اين جريان تا آنجا پيش ميرود كه شكل جديدي از هنر به عنوان هنر مفهومي يا كانسپچوآل آرت در قرن 20 ميلادي شكل ميگيرد و اين شكل جديد، اثر هنري را تنها در جايگاه يك امكان براي ساخت مفهوم، مورد توجه قرار ميدهد. اهميت اينگونه مباحث پيرامون جايگاه مفهومسازي آگاهانه و هدفمند در روند خلق هنري اين است كه مفهومسازي منفك از روند ناخودآگاه خلق هنري را از دلايل بحران حاضر در تعريف هنر و چيستي اثر هنري ميدانند. با اين اوصاف، كانسپچوآل آرت را آنگونه كه در تعاريف متداول است گونهاي از هنرهاي تجسمي ميدانند كه در آن مفهوم يا ايده موجود در اثر، بر زيباييشناسي معمول و مواد بهكاررفته براي خلق آن اولويت دارد و ايده يا مفهوم مهمترين جنبه كار است؛ اين فهم متداول بر بحرانهاي هنر معاصر ميافزايد، اما با انتقال ايده، زمينه را براي جريان جديدي ميگشايد كه ميگويد از آنجا كه انتقال مفاهيم و ايدهها در جهان معاصر اهميت بيبديلي دارد، هنر تجسمي معاصر نيز با تاكيد بر آن ميتواند حيات معاصر داشته باشد. اينگونه است كه كانسپچوال آرت نه امري است تزييني و نه ژستي روشنفكرانه كه امري است محتوم و ناگزير...
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
اطلاع رسانی قطره چکانی
تورم با افزايش دستمزد بالا نميرود
توپ در زمين حماس
مثل پشتك زدن قبل از مرغ سحرخواني
در جستوجوي نگاهي مدرن به جهان
پرستاران همچنان معترضند
«لندفيل»ها درگستره گيلان
مسووليت تورم انتظاري متوجه كيست؟
بيگانگي با حاكميت!
رمزگشايي از ورود طيفهاي راديكال به مجلس
مذمت فساد در مهماني دوستان
جاي خالي آشتي ملي پاي صندوق راي
درختان سوژههاي مأنوس نقاشي
صبور ساكت، سنگين
چرا فستيوال، چرا هنر مفهومي؟
مرگ استالين و استالينزدايي
مسووليت تورم انتظاري متوجه كيست؟
بيگانگي با حاكميت!
رمزگشايي از ورود طيفهاي راديكال به مجلس
جاي خالي آشتي ملي پاي صندوق راي