روزنامه خراسان
1403/02/11
معلمی؛ شغل دوم!
صادق غفوریان-«می خوام معلم شوم»؛ این پاسخی بود که احتمالا بسیاری از ما در دوران دانش آموزی و کودکی وقتی کسی از ما آن را پرسیده، پاسخ داده ایم یا اگر انشا نوشتهایم، در آن از دلایلمان برای علاقه به شغل معلمی گفته ایم. بسیاری هم طعم آن را چشیدند و با تمامی زیر و بمها، کمبودها و مشقت هایی که این شغل داشته و دارد، اما به اذعان همان ها باز هم این طعم، طعم شیرین و دلنشینی است. آموزش و اعتلا بخشیدن به اندیشه، فکر و شخصیت آدم ها مگر موهبت کمی است؟ مگر این حرفه و شغل، همان شغل و رسالت انبیا و اولیا نیست؟ اما... همه می دانید که در این گزارش، آن هم با تیتر و عنوان «معلمی، شغل دوم!» از چه می خواهیم بگوییم. قرار است زبان و قلم در این گزارش به گلایهها و درد دل ها از وضعیت معلم ها و چالش هایی که با آن روبه رویند، بپردازیم. ما برای این موضوع، به سراغ چند معلم رفتیم و چند مسئله را از آنان جویا شدیم. اگرچه، مسائل زیرساختی همچون «آموزش و تربیت»، مدرسه، دانش آموز و چالش های مواجهه با آسیب های اجتماعی و این قبیل موارد نیز خود از مهم ترین و کلان موضوعات نهاد آموزش و پرورش کشور است اما در این گزارش، به موضوعاتی پرداختیم که فعلا موضوعات اولیه و پیش نیازهای شغل معلمی به شمار می آید که بیشترشان هم به اقتضائات معیشتی و رفاهی بر می گردد. رتبه بندی؛ شیرین بود اما تلخ شد آغاز ماجرای طرح رتبهبندی معلمان به سال 1390 باز میگردد. سالی که در آن شورای عالی انقلاب فرهنگی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را تصویب کرد. در فصل هفتم هدفهای عملیاتی و راهکارهای این سند و ذیل هدف دهم یعنی ارتقای منزلت اجتماعی و جایگاه حرفهای منابع انسانی با تاکید بر نقش الگویی و جایگاه معلم و در راهکار دوم به استقرار نظام سنجش صلاحیتهای عمومی، تخصصی و حرفهای، تعیین ملاکهای ارزیابی و ارتقای مرتبه (نظام رتبهبندی) علمی و تربیتی معلمان و تقویت انگیزه ارتقای شغلی در آنان بر اساس نظام معیار اسلامی اشاره میشود و آن را بهعنوان راهکار ارتقای جایگاه معلمی معرفی میکند. به هر روی این طرح پس از سال ها کش و قوس از اواسط 1401 اجرایی شد و مراحل اعطای رتبه از همان وقت آغاز و تا امروز که بعضا به اعتراضات معلمان در این زمینه رسیدگی می شود، ادامه یافته است. در این طرح، معلمان با توجه به ویژگیها و سوابق کاری، علمی و فرهنگی رتبه بندی شدند که میزان پرداختی برای هر رتبه مبلغی حدود 500 هزار تومان پیش بینی شده است؛ یعنی اگر برای یک معلم، رتبه 2 احراز شود، یک میلیون تومان به حقوق او افزوده می شود. اما آن طور که از روایت بخشی از معلمان که ما با آنان گفت وگو کردیم، برمی آید نحوه اجرای رتبهبندی، کام معلمان را به ویژه کسانی که سابقه بالای خدمتی داشتند، تلخ کرد. یک معلم رتبه3 که 7 سال سابقه خدمتی دارد می گوید: «در این طرح، بیشتر به فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی معلمان همچون حضور در شورای دانش آموزی، شورای اولیا و مربیان و این گونه موارد تاکید شد و به این منظور معلمان باید دراین زمینه اسناد و گواهی هایشان را بارگذاری می کردند و کمتر به توانمندی های آموزشی و علمی معلمان توجه شد. البته رزومه علمی هم مد نظر بود اما ظاهرا بر سایر موارد بیشتر تاکید بود. از این رو، برخی معلمان به «گواهی سازی» روی آوردند ضمن این که معلمان با سابقه بالا که در این سال ها گواهی فعالیتهای خود را در این سال ها حفظ نکرده بودند یا در دسترسشان نبود تا حدودی حقشان ضایع شد و برای این گروه نارضایتی ایجاد کرد.» این معلم میگوید: «همین جا در مدرسه ای که من هستم، یک معلم با 31 سال سابقه چنین وضعیتی دارد و با وجود این که معلم معتقد و ارزش مداری است اما به شدت از برخوردی که در رتبه بندی با رتبه 3 با او شد، دلسرد و ناراضی است و تلاش دارد هرچه زودتر از این سیستم فرار کند.» معلمی؛ چرا شغل دوم؟ گفت وگو با یکی دیگر از معلمان، ما را به سوی دیگری از وضعیت چالش برانگیز معلمان می برد؛ یعنی معیشت و معاش آنان. از این معلم می پرسم، با میزان حقوق و دستمزدی که به معلمان پرداخت می شود، چرخ زندگی می چرخد؟ پاسخ می دهد: «متاسفم که این را می گویم، اما معلمی برای بخشی از معلمان اکنون به شغل دوم تبدیل شده و در مدرسه ای که من مشغول تدریس هستم دو معلم در بنگاه مسکن، دو نفر در تاکسی اینترنتی و یک نفر هم در یک موسسه خصوصی علاوه بر معلمی اشتغال دارند. گاهی این معلم ها، آن قدر درگیر مشغله آن کار می شوند که گویی، این معلمی است که شغل دوم آنان است.»وقتی این جملات را از این معلم می شنوم، با خود می اندیشم که با این وضعیت که معلمان درگیر آن هستند آیا برای دانش اندوزی، مطالعه، ایجاد خلاقیت در طرح درس و اتقای مهارت های تدریس و ارتباط با دانش آموز هم فرصتی دارند یا حضور در کلاس را صرفا برای رفع تکلیف و انجام ساعت موظفی قلمداد می کنند.این معلم می گوید: «اضافه کار در آموزش و پرورش، اکنون به گونه ای است که به دلیل نامشخص بودن وضعیت و تاخیرهای چند ماهه در پرداخت و مبالغ اندک آن، هیچ انگیزه ای برای معلمان که ساعات اضافه آموزشی بگیرند، باقی نگذاشته است. از طرفی، وزارت آموزش و پرورش، برای معلمان آن طور که باید در ارائه مواردی که در سایر ادارات همچون بسته های معیشتی و رفاهی وجود دارد، اهتمام ندارد یا از بودجه آن محروم است. بیمه تکمیلی خسته این گزارش می طلبد که به بخشی از مصادیق و نمونه هایی از چالش های رفاهی معلمان اشاره کنیم. البته این موضوع هم از گفت وگوی ما با معلمان حاصل شد. وقتی یک معلم، بیمه تکمیلی کنونی معلمان را این گونه توصیف می کند که: «بیمه تکمیلی فعلی با وجود این که موارد خوبی در فهرست تعهدات دارد، اما سختگیریهای بیجا باعث شده، بخشی از بیمه شوندگان از خیر پیگیری آن بگذرند. به عنوان نمونه، وقتی برای اصلاح دندان های فرزندم اقدام کردم پس از حدود 3 ماه که از ارائه نسخه و عکس دندان و دهان به بیمه گذشته بود، برایم پیامک آمد که این مورد تایید نشده و وقتی مراجعه کردم گفتند که با موبایل از دندان فرزندتان عکس بگیرید و ضمیمه مدارک کنید!» ای معلم که این مسئله را مضحک می خواند، ادامه میدهد: با این که هر ماه هزینه بیمه تکمیلی از حقوق ما کسر می شود اما گاهی بیش از 5 ماه زمان می برد که هزینه ها به ما باز می گردد. ناعدالتی های داخلی! یکی دیگر از معلمان اما علاقهمند است به زاویه متفاوتی از چالش های موجود نظر بیفکند. او می گوید: بخشی از مشکلات همچون مسائل معیشتی در شمار موضوعات کلان و شاید خارج از وزارت آموزش و پرورش به حساب آید ولی ما در داخل این وزارتخانه هم دچار ناعدالتی هایی هستیم. برای نمونه، بخشی از وام ها میان کارمندان ادارات و نواحی تقسیم می شود و به ما معلمان نمی رسد.یا مثلا، استفاده ازامکانات اقامتی خانه های معلم کم تر نصیب معلمان می شود و احتمالا بیشتر در اختیار پرسنل بخش های اداری است که این گونه موارد، چالش های غیر قابل حل نیست و نیازی نیست در خارج از مجموعه وزارتخانه درباره آن تصمیم گیری شود که اگر این موارد مرتفع شود، توزیع همین امکانات کم به عدالت نزدیک تر خواهد شد.پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
منتظر تاریخسازی بعدی ما باشید
بانک های خصوصی در خدمت «خودی ها» !
شفافیت قوای سه گانه یکقدم تا قانونشدن
دستبرد به حساب های بانکی با موز ارزان!
نوبت «وعده صادق» اقتصادی
جای خالی طنز صادق و دلسوزانه «گل آقا»
تغییر نام استقلال خوب است یا بد؟
سد طالبان بر مسیر «دوستی»
دام جدید واشنگتن برای اعراب
دستورهای اژهای در راستای اقناع افکار عمومی
ظرفیتهای نمایشگاه کتاب تهران برای رونق «نهضت ترجمه»
جوابیه صداوسیما به گزارش «ملاک نامعتبر ۱۶۲ برای ارزیابی آثار تلویزیونی»
معلمی؛ شغل دوم!