جلب اعتماد مردم شرط احیای بازار سرمایه است
[ شهروند] بازار سرمایه در 1403 به کدام سو میرود؟ آیا دیوار بیاعتمادی میان سهامداران و سیاستگذاران و مدیران بازار برداشته خواهد شد؟ این دو سوال احتمالا مهمترین پرسشهایی است که ناظران بازار سهام و مردم میپرسند و در سایه فضایی پرابهام، همچنان انتظار دارند با تغییر جدی نگاه به این بازار، زمینه برای ورود نقدینگی سرگردان به بورس فراهم شود.
یکی از مهمترین موانع رونقگرفتن معاملات بازار سرمایه در سالهای اخیر، ترس صاحبان سرمایه از تصویب قوانین خلقالساعه است که عملا امکان پیشبینیپذیرشدن روندهای بازار را غیرممکن میکند و فرد علاقهمند به سرمایهگذاری در یک بازار مولد و شفاف را سرخورده میکند. ریشه بیاعتمادی به بازار سرمایه به رخدادهای تلخ سال 99 برمیگردد که شاخص کل بورس بعد از آنکه به شکل غیرمنطقی و بدون پشتوانه جهش چندبرابری داشت، به ناگهان سقوط کرد و بورس تبدیل به کوره پولسوزی مردم شد. درنهایت افرادی که تحت تبلیغات دولتی حتی منزل مسکونی و خودروی خود را هم فروخته بودند و وجه آن را صرف خرید سهام کرده بودند، بخش عمده دارایی خود را از دست دادند و این پشیمانی از حضور در بورس از سمت سهامداران به بقیه مردم هم منتقل شد.
به هر ترتیب، تصمیمات لحظهای و سلیقهای را میتوان مهمترین مولفه در راه جلوگیری از رشد بازار سرمایه محسوب کرد. برای مثال تغییر ناگهانی نرخ خوراک پتروشیمیها در سال گذشته، بازار سهام را دچار ترس شدیدی کرد که پسلرزه آن به سایر صنایع هم کشیده شد، چراکه فعالان صنایعی مانند فولاد و خودروسازی هم بیم آن را داشتند که با اعمال تصمیمی مشابه، همه محاسبات آنها دچار مشکل شود.
ضمن اینکه در اواخر سال گذشته انتشار گواهی اوراق با سود 30درصد هم سیگنال چندان امیدبخشی برای بازار سهام نبود، چراکه به نوعی این پیام را در خود داشت که میتوان با سپردهگذاری در بانک به سود بدون استرس و ریسک 30درصدی رسید و طبیعتا افراد ریسکگریز را بیشتر از گذشته نسبت به سرمایهگذاری در بورس بیمیل کرد. همه این چالشها البته در حالی بر سر راه بازار سرمایه قرار گرفته است که با اتخاذ سیاستهای مثبت ضددلالی و فعالیتهای سفتهبازانه در بازارهای موازی نظیر مسکن، خودرو، ارز و طلا حالا همه شرایط برای بهبود وضعیت بازار سرمایه آماده شده است و این بازار مستعد جذب منابع جدید خواهد بود. همچنین یکی از مهمترین تصمیمات دولت در سال جدید را میتوان در مسیر اجرا قرار دادن قانون مالیات بر عایدی سرمایه دانست، در این قانون بهشدت با انگیزههای سفتهبازانه و نوسانگیری در بازارهای دارایی برخورد خواهد شد، اما فعالیت مالی در بورس برخلاف بقیه بازارها معاف از مالیات خواهد بود.طبق مصوبه مجلس مالیات بر عایدی سرمایه حاصل از انتقال اوراق بهادار یا کالای مورد معامله در بهابازار(بورس)ها و بازارهای خارج از بهابازار (بورس) از قبیل صندوقهای کالایی، صندوقهای املاک و مستغلات و گواهی سپرده سکه طلا مشمول مالیات بر عایدی سرمایه نیست.
ریشه ترس سهامداران چیست؟
بنابراین، این توقع وجود داشت که خبر اعمال مالیات بر عایدی سرمایه بتواند مسیر بورس را در سال جدید به شکل معناداری تغییر دهد، اما بازهم بررسی معاملات بازار نشان میدهد زخم ضربههایی که در گذشته به اعتماد مردم وارد شده، عمیقتر از آن است که بهراحتی ترمیم شود. در همین زمینه رئیس سازمان بورس در توضیح دلایل شک و تردید سرمایهگذاران برای وارد شدن به عرصه سهامداری میگوید: «اعتماد به بورس در سال 99 و بعضی از اتفاقاتی که در سال گذشته رخ داد، مخدوش شده است. این مخدوششدن اعتماد سرمایهگذاران به دلیل برخی از تصمیماتی بود که بدون در نظر گرفتن فضای بازار، جمعی از مردم دعوت به حضور در بازار شدند و این ورود نقدینگی بدون در نظر گرفتن گزینههای سرمایهگذاری و به صورت مستقیم بود.»
عشقی معتقد است: «اگر بدون تعارف بخواهیم صحبت کنیم، شاهد اخذ تصمیماتی در بخشهای مختلف بدون در نظر گرفتن اثرات آن تصمیم بر سایر بخشها هستیم. به طور مثال وقتی نرخ سود بانکی را به 30درصد و بالاتر میآوریم، اثراتی بر بازار سرمایه، تامین مالی بنگاههای اقتصادی و سیستمهای بانکی دارد و مشخصا این اثرات در سال گذشته بر بازار سرمایه شدید بود.»
رئیس سازمان بورس البته بازهم بر وجود نگاه غیرکارشناسی در مدیریت شرکتها تاکید میکند و میگوید: «نکته مهم دیگری که همواره مورد تاکید رهبر انقلاب و همچنین شخص رئیسجمهوری است، بحث تصدیگری و دخالت دستگاههای دولتی در مدیریت شرکتهاست که این موضوع نیز مخاطرات جدی در امنیت سرمایهگذاری ایجاد میکند. تغییرات ممتد مدیران در بنگاههای اقتصادی نیز ضربات جدی به سرمایهگذاری میزند. مدیری میآید، 6 ماه و یکسال طول میکشد تا با فضای شرکت آشنا شود و بعد از این مدت بلافاصله عوض میشود. شرکتهایی را داریم که در ظرف یک سال، 2 تا 3 مدیر در سطح مدیرعامل عوض کردند که مشخصا این اتفاقات کاهش جذابیت سرمایهگذاری را همراه دارد.»
اختلاف نرخ دلار نیما و بازار آزاد به زیان بورس است
پیام الیاس کردی، تحلیلگر بازار سرمایه، در تشریح شرایط این روزهای بازار سهام و دورنمای آن در ادامه سال، در گفتوگو با «شهروند» اظهار کرد: «هماکنون همه بازارهای دارایی مانند طلا، ارز، خودرو، زمین و مسکن در رکود به سر میبرند و تجربه نشان داده ابتدا این بازارها حرکت کردهاند و بعد از آن، بازار سرمایه راه افتاده است، پس تا وقتی این بازارهای سنتی در رکود هستند، نمیتوان روی راه افتادن بورس و ایجاد انگیزه میان دارندگان پسانداز برای ورود به بازار حساب باز کرد.»
او ادامه داد: «کف نرخ بهره به 23درصد رسیده، ضمن اینکه هرچند دلار نیمایی 41هزارتومانی مبنای محاسبه در بازار سرمایه است، اما بازار خودش را با هالهای از دلار 60هزار تومانی هماهنگ کرد، بنابراین نمیتوان توقع داشت که اتفاق خاصی از نظر رشد قیمت سهام را شاهد باشیم.»
الیاس کردی با انتقاد از اتخاذ تصمیمات خلقالساعه در بازار سرمایه گفت: «اقدامی مانند تغییر یکشبه نرخ خوراک پتروشیمیها به شدت سودآوری شرکتها را کاهش داد، در عین حال، اتخاذ این سیاست باعث شد سایر صنایع هم از بابت وضع خود در آینده دچار شک و تردید شوند و این مسئله به تعمیق رکود در بازار انجامید.»«سه طناب در حال پایین کشیدن بازار سهام است»، این بخشی از اظهارات الیاس کردی است که معتقد است: «اولین طناب، همان نرخ بهره است که بازار را پایین میکشد، طناب دوم، بحث بیاعتمادی مردم است که نسبت به تصمیم مدیران دلنگران هستند و در آخر سومین طناب، اختلاف شدید نرخ دلار نیمایی و دلار بازار آزاد است و البته بقیه مسائل هم در سایه همین سه طناب قرار گرفته است.»این کارشناس بازار سرمایه با توضیح اینکه ریسکهای سیاسی خاصی بازار سرمایه را احاطه کرده است، گفت: «اعتقاد دارم همانند سالهای 2023 و 2024 در سال میلادی پیشرو هم شاهد تنشهای سیاسی خاصی در جهان باشیم که این تنشها روی قیمت طلا و کامودیتیها تاثیرگذار خواهد بود.»
الیاس کردی تصریح کرد: «در مجموع نمیتوان قیمتهای فعلی سهام در بازار را ارزنده دانست. معتقدم باید نرخ دلار نیما افزایش پیدا کند و تصمیمات سنجیده هم برای بازار اتخاذ شود تا انتظار داشته باشیم بورس از بنبست فعلی خارج شود.»
رشد اقتصادی 8درصدی در گرو رونق گرفتن بورس
در مجموع با بررسی شرایط فعلی بازار سرمایه، این انتظار وجود دارد که با حذف فرصتهای سفتهبازی در بازارهای دارایی، بورس بتواند دوباره تبدیل به بازیگر اصلی عرصه تامین مالی صنایع کشور شود. قابل توجه است که اقتصاد ایران برای دستیابی به نرخ رشد 8درصدی هدفگذاریشده در برنامه توسعه، نیازمند صنعت قوی است و این مورد به جز رونق گرفتن بورس چندان محلی از اعراب نخواهد داشت.درنهایت بدون تردید، در شرایطی که اقتدار نظامی ایران نشان داده هرگونه دستاندازی به مرزهای سرزمینی منتفی است، اگر سایر بسترهای سرمایهگذاری به جز امنیت نیز فراهم شود، میتوان به این موضوع خوشبین بود که مردم با کسب آموزش، هم به بازدهی مالی مطلوب برسند و هم صنایع از منابع مالی مطلوب بهره ببرند.