کارنامه صادراتی ضعیف تولیدکنندگان لوازم خانگی
[ شهروند] صنعت لوازم خانگی ایران که در بسیاری از محصولات تا سال 1397تقریبا بهطور تاموتمام در اختیار چند بِرند سرشناس کُرهای و آلمانی بود، در یک جبر تاریخی بزرگ به ناچار وارد مسیری شد که باید نیاز فوری و قطعی بازار داخل را تامین میکرد چراکه شرکتهای خارجی و خصوصا کُرهایها بعد از بازگشت تحریمهای یکجانبه ایالات متحده آمریکا، به سرعت و حتی زودتر از اروپاییها از ایران رفتند و شرایط بهنحوی پیش رفت که در یک مقطع کوتاه بازار داخل در برخی کالاها مانند یخچال و لباسشویی با بحران کمبود یا نبود جنس در بازار مواجه شد، اما به هر میزان زمان گذشت صدای گِله و شکایت مصرفکننده ایرانی از قیمت سرسامآور و کیفیت پایین محصولات بلند شد و حالا وضعیت به مرحلهای رسیده که اهداف صادراتی تعیین شده برای این صنعت محقق نشده و تولیدکنندگان هم باوجود همه حمایتهای صورتگرفته نتوانستهاند در جلب رضایت ارکان مختلف حاکمیتی و مردم موفق باشند.
بر این اساس، در ایام بازگشت تحریمها در سال 97تولیدکنندگان داخلی با اعمال سیاستهای خاص در زمینه افزایش تولید، توانستند دستکم در کوتاهمدت به عطش تقاضا در بازار، پاسخ بدهند و حداقل کشور از این ناحیه دچار آسیب نشد و حتی در موارد زیادی صرفهجویی ارزی در زمینه واردات صورت گرفت.
ولی با گذشت زمان در 5سال گذشته اکنون جنس انتظارات از تولیدکنندگان لوازم خانگی به شکل معناداری تغییر یافته و اکنون این مطالبه عمومی در سطوح سیاستگذاران و مصرفکنندگان وجود دارد که شرکتهای داخلی باید از نظر قیمت تمامشده و کیفیت محصول، بازنگری جدی انجام دهند.
البته یکی از نقاط عطف صنعت لوازم خانگی ایرانی، بهطور قطع فرمان رهبر انقلاب در سال 1400ناظر بر ممنوعیت واردات لوازم خانگی به کشور بوده است که این زمینه را ایجاد کرد تا تولیدکنندگان با استفاده از فرصت حمایتی، در جهت کاهش قیمت تمامشده و افزایش تولید، گام بردارند ضمن اینکه این انتظارِ جدی وجود داشت که این صنعت پیشران و ارزآور بتواند بازارهای صادراتی را توسعه دهد و از این منظر در شرایط جنگ اقتصادی، بتواند شرایط اقتصاد ایران را بهبود ببخشد.
به هر ترتیب، مسیر طی شده در سالهای اخیر احتمالا در بخشهای زیادی نتوانسته رضایت جامعه و مسئولان وزارت صمت را جلب کند چنانکه حتی مدتی بعد از فرمان ممنوعیت واردات لوازم خانگی، رهبری در سخنانی نسبت به افزایش قیمت لوازم خانگی با وجود حمایتهای صورت گرفته، لب به انتقاد گشودند.
برهمین اساس، فعالان صنعت لوازم خانگی اعتقاد دارند در شرایطی که محیط اقتصاد کلان و فضای تولید دچار نواقص زیادی است، صنعت لوازم خانگی نمیتواند ظرفیتهای خود را نشان دهد و لازم است موانع از سر راه تولیدکنندگان برداشته شود البته این موضوع نسبت به بهانهجویی تولیدکنندگان مطرح میشود که در سایر صنایع نظیر لبنیات و محصولات خوراکی همین شرایط برقرار است اما توفیقات صنایع دیگر در زمینه افزایش صادرات نسبت به لوازم خانگی قابل مقایسه نیست.
بدون تردید، بعد از گذشت حدود 5سال از خروج بِرندهای خاص خارجی از بازار داخلی، حالا این انتظار وجود دارد که تولیدکننده داخلی علاوه بر تامین نیاز داخلی بتواند صادرات مطلوبی داشته باشد نه آنکه کیفیت نازل برخی تولیدکنندگان داخلی، مردم را مستاصل کند و آرزوی بازگشت بِرندهای خاص را که خاطره خوشی از آنها در ذهن دارند، داشته باشند. درواقع کارشناسان همواره بیان میکنند که اگر این صنعت نتواند همپای تکنولوژی روز جهانی حرکت کند، محکوم به شکست خواهد بود و کلیه سرمایهگذاریهای صورتگرفته در سالهای اخیر هم بر باد خواهد رفت.
بر این مبنا، اکنون نقطه تمرکز تولیدکنندگان داخلی لوازم خانگی باید در جهت اصلاح نواقص متعدد و رشد صادرات باشد؛ چنین مسئلهای نه یک انتخاب که احتمالا یک اجبار محسوب میشود چراکه راهبردهای کلان اقتصاد ایران به سمت اقتصاد عاری از نفت و صادرات با ارزش افزوده بالاست و در این راه صنایعی که میتوانند ارزآوری داشته باشند، بیشتر در چشم خواهند بود.
چرایی آمار پایین صادرات لوازم خانگی
اکنون این صنعت به لحاظ سهم از بازار و پراکندگی پایگاههای فروش در داخل کشور در شرایطی است که نظام تصمیمگیری آن را آماده ورود به بازارهای صادراتی میداند و درنظر دارد صنعت لوازم خانگی به یک صنعت صادراتمحور در کنار صنایعی همچون پتروشیمی و فولاد تبدیل شود، اما بررسی آماری دورههای مختلف (92تا 1402) از جهش قابلتوجهی در این حوزه حکایت ندارد و این بدان معناست که تولیدکننده داخلی نتوانسته از فرصت ممنوعیت واردات بهره ببرد.
تولیدکنندگان مدعی هستند ملاک دولت برای ورود به بازارهای صادراتی هم مازاد تولید و اشباع بازار داخلی است؛ هرچند در اصلِ مسئله تامین کامل نیاز بازار، تردیدی نیست اما تولید مازاد تنها یکی از پیششرطهای سیاست صادراتی در قبال یک صنعت است و در کنار این موضوع چندین عامل مؤثر و کلیدی دیگر، نقش ایفا میکند که گویی از دید تصمیمگیران این حوزه مغفول باقی مانده است.
تولیدکنندگان اظهار میکنند که اکنون 60تا 70مواد اولیه و قطعات موردنیاز صنعت لوازم خانگی با وجود اینکه از منابع داخلی تامین میشود، اما هم بهخاطر روش عرضه (بورس کالا) و نیز قیمت تمامشده بالا در صنایع منبعمحور داخلی (فولاد و پتروشیمی) نسبت به قیمتهای جهانی، گرانتر از مقیاس جهانی به کارخانههای داخلی میرسد و در نهایت روی قیمت تمامشده محصول نهایی هم به همین میزان اثرگذاری دارد.
بنابراین، اگر سایر اجزای اقتصاد ایران نتوانند مانند یک زنجیره بهم پیوسته عمل کنند، این انتظار که صنعت لوازم خانگی توسعه مطلوبی پیدا کند، بیهوده است.
تولیدکنندگان در میان دغدغههای مطرح شده این مسئله را هم مطرح میکنند که اگر از عامل «قیمت تمام شده» برای تولید یک محصول رقابتپذیر که پیششرط صادرات است، صرفنظر کنیم در بخش طراحی و کیفیت محصول هم بهعلت اینکه مقیاس اقتصادی در صنعت لوازم خانگی از سوی سیاستگذاران رعایت نشده و به یک الزام تبدیل نشده، طبیعی است که سرمایهای هم از سوی تولیدکننده برای تقویت بخش طراحی و کیفیت وجود ندارد؛ واحدهای کوچکمقیاس بهخاطر فروش کم و در نتیجه سرمایه اندک، قادر به سرمایهگذاری در بخش تحقیق و توسعه (R&D) نیستند و در نتیجه طراحی و کیفیت به رشدی که محصول را برای حضور در بازارهای جهانی قابل رقابت کند، دست پیدا نمیکند.
البته در پاسخ به این گزاره باید این نکته مهم را لحاظ کرد که حتی تولیدکنندگانی که سهم عمدهای از بازار را در بسیاری از محصولات دارند در زمینه تحقیق و توسعه بسیار ضعیف عمل کردهاند و عملا تنها به فکر سودآوری و فروش دلاری محصول خود بودهاند.
مسئله دیگری که از سوی تولیدکننده داخلی مطرح میشود این است که اگر عرضه، تقاضا را دو ضلع مثلث صادرات لوازم خانگی فرض کنیم، ضلع سوم و تکمیلکننده ساختار، بُعد مسافت و هزینه مبادله است که در این بخش تحریمها، مدیریت هزینه همه عوامل را در دست گرفته است و حاکمیت تحریم بر این بخش هزینه مبادله و نحوه جابهجایی پول را تحتتأثیر منفی قرار داده است.
بُعد مسافت برای صادرات، دو تهدید هزینه تحریم و ریسکهای ناشی از تحریم را به این بخش تحمیل کرده است؛ هزینههای واردات مواداولیه، لجستیک و جابهجایی ارز از پیامدهای هزینه تحریم است، بهطوریکه بهخاطر محدودیتهای ناشی از تحریم ورود مواداولیه برای تولیدکننده ایرانی هزینههای چندبرابری دارد و امکان جابهجایی مستقیم بار از مبدا کشورهای خارجی به مقصد ایران وجود ندارد؛ این شکاف بین مبدا و مقصد، زمینه ورود واسطهها به موضوع واردات مواداولیه موردنیاز صنعت لوازم خانگی را ایجاد کرده است.
با حضور واسطه، طبیعی است که هزینه خرید مواداولیه و هزینه جابهجایی بار از حد معمول فراتر میرود و در نهایت این محصول تولید ایران است که با چندین هزینه جانبی و غیرمعمول در ادبیات اقتصادی و تولیدی، قیمتگذاری و به بازار عرضه میشود.
در برابر این مسئله هم مجددا تجربه فعالیت شرکتهای دیگر ایرانی مطرح میشود که با ابتکارات خود چنین هزینههایی را به حداقل رساندهاند، اما تولیدکنندگان لوازم خانگی نتوانستهاند توفیقی در این زمینه داشته باشند.
بُعد مسافت بهانه دیگر تولیدکنندگان
همچنین بنابر اظهار فعالان صنعت لوازم خانگی در ضلع سوم که همان بُعد مسافت است، یک عامل کلیدی دیگر، ریسکهای ناشی از تحریم است، قدرت آسیب قابل توجهی که تحریمها در نظام پرداخت رسمی بینالملل ایران ایجاد کرد، سبب شد تا گشایش LC برای فعالان اقتصادی ایرانی دچار مشکل شود و ابتداییترین روزنه در بخش تجارت بینالملل که واردات و صادرات را شامل میشود، دچار نقص شود.
انتظارات سیاستگذار صنعتی از تولیدکنندگان چیست؟
در این ارتباط، مدیرکل دفتر صنایع لوازم خانگی و اداری وزارت صنعت اخیرا با اعلام اینکه در سال آینده در حوزه صنعت لوازم خانگی به اهداف خود خواهیم رسید، گفت: «هماکنون نیز حدود ۹۰ درصد به اهداف خود در این صنعت رسیدهایم؛ اما در برخی از حوزهها مانند ماشین ظرفشویی، کولرگازی و برخی از لوازم خانگی کوچک تا حدودی از برنامه و اهداف خود عقب هستیم که بهزودی شاهد این خواهیم بود در این بخشها نیز تولید پوشش نیاز کشور را بدهد.»
محمد وصالی قمصری، با تأکید بر اینکه ما چارهای جز رشد صادرات نداریم، افزود: «در سالجاری نیز برنامههایی که برای ما هدفگذاری شده، رویکرد صادراتی بوده است. در همین زمینه برنامه ارزی خود را به سمت رشد صادرات خواهیم برد.»
وصالی درباره بازارهای صادراتی گفت: «در سال گذشته صنعت لوازم خانگی حدود ۲۵۰ میلیون دلار صادرات داشت و این رقم، بسیار پایین است. برنامه ما برای سال آینده این است که حجم صادرات خود را به ۵۰۰ میلیون دلار برسانیم.»
او درخصوص محصولات صادراتی که برای آن هدفگذاری شده، معتقد است: «ما تنها بهدنبال صادرات کالا نیستیم، برخی از واحدهای تولیدی برای احداث کارخانه در برخی از کشورها مذاکره کردهاند. ابتدا برخی از صنایع گازسوز و صنایع لوازم خانگی کوچک یا حوزه لوازم خانگی برودتی که پتانسیل صادراتی در بازارها را پیدا کردهاند، در اولویت هستند.»
بنابهگفته وی، برنامه وزارت صمت تا سال ۱۴۰۶ رسیدن به صادرات یک میلیارد دلاری در حوزه لوازم خانگی است، اما ما قصد داریم هر 3تا 6ماه یکبار برنامه خود را بازنگری کنیم. ما در حوزه صنعت لوازم خانگی، پتانسیل بسیار بالایی داریم، حتی به اعتقاد بنده محصولات لوازم خانگی حجیم ما، توان رقابت با سایر محصولات مشابه خارجی را دارند.
به جز گفتههای وصالی، علیآبادی، وزیر صمت، هم در اظهارنظری درباره وضعیت صنعت لوازم خانگی گفته بود: «خوشبختانه ما در لوازم خانگی وضعیت بسیار خوبی داریم و الان وقتش است که بازار را به سمت تعادل منطقی خودش ببریم و بهصورت طبیعی کنترلش کنیم. الان تولیدکنندههای خیلی خوبی داریم و مردم نباید فریب تبلیغات غیرفنی را بخورند.»
در مجموع باید این نکته را بهعنوان مسئله محوری درنظر گرفت که هرچند برخی خودتحریمیها و سیاستگذاریهای نادرست در صنعت لوازم خانگی وجود دارد، اما بهطور کلی سایر صنایع کشور هم کموبیش با چنین چالشهایی مواجه بودهاند اما کارنامه موفق و درخشانی را در همین ایام تحریم رقم زدهاند.
کارشناسان اعتقاد دارند برخی تولیدکنندگان داخلی از الگوی غلطی برای تولید، پیروی میکنند و با تصمیمات غلط نتوانستهاند در زمینه تولید محصول موفق باشند، بنابراین لازم است با کاهش هزینههای غیرضروری، بهرهگیری از توان نخبگان، ایجاد مسیرهای جدید برای تولید و دور زدن هوشمندانه تحریم، فرصت بینظیر حمایت از این صنعت را ضایع نکنند.