تقلاي آخر براي احياي برجام!

به گزارش خبرگزاري ايرنا، رافائل گروسي به ايران سفر كرده و در 17 و 18 ارديبهشت ماه با مقامات كشور ديدار دارد. اين سفر در پي آن انجام شد كه خبرگزاري‌هاي ايران در 30 آوريل اعلام كرده بودند كه رافائل گروسي، رييس آژانس بين‌المللي انرژي اتمي (IAEA) قرار است براي شركت در كنفرانس هسته‌اي از 6 تا 8 مه ‌به ايران سفر كند و در ضمن آن با مقامات كشور ديدار داشته باشد. گروسي نيز در ماه فوريه گفته بود كه قصد دارد به تهران سفر كند تا به «شكاف» در روابط بين آژانس و جمهوري اسلامي ايران بپردازد. با توجه به آخرين تحولات منطقه‌اي و تهديد غرب براي افزايش تحريم‌ها عليه تهران و همچنين افزايش تنش ميان ايران و اسراييل و تهديدات گزارش‌ شده رژيم اسراييل عليه تاسيسات هسته‌اي ايران، سفر رافائل گروسي بر ديپلماسي مضاعف تاكيد دارد. 
در همين رابطه، محمد اسلامي در اول ارديبهشت ماه در مورد توافق پادماني با آژانس به خبرنگاران گفت: «بيانيه اسفند ۱۴۰۱ از نظر ما پابرجاست و بر اساس آن تعامل داريم، اما اين بيانيه توسط جريان مخربي كه در غرب عليه ايران اقدام مي‌كند زير سوال رفته است. البته ما بر اين بيانيه تاكيد داريم و گروسي هم اين را اعلام كرده است.» او افزود: «آقاي گروسي در ايران ديدارهايي خواهد داشت و من هم با او ديدار دارم و مطمئن هستم كه ابهامات برطرف مي‌شود و در چارچوب پادمان و ان‌پي‌تي روابط خود را با آژانس تقويت مي‌كنيم.» اسلامي تاكيد كرد كه «ما ورود هيچ بازرسي را ممنوع نكرديم و ۱۳۰ بازرس آژانس مجاز به حضور در ايران هستند. بازديد آنها در حال انجام است. استفاده از حقوق مسلم هر عضو آژانس طبيعي است و اين مساله سياسي نيست و ما در فرآيندهاي همكاري با آژانس اين موضوع را مكرر اثبات كرده و آنها هم به آن اذعان دارند.» او درباره اظهارات گروسي در مورد برنامه هسته‌اي ايران تصريح كرد: «اينها موضع‌گيري نيست و سوال خبرنگار است و جريان مخرب و صهيونيستي در حال القاي اين است كه برنامه ايران صلح‌آميز نيست. گروسي گفته نشانه‌اي از برنامه تسليحاتي ايران وجود ندارد.» 
رافائل گروسي، رييس آژانس بين‌المللي انرژي اتمي قرار است در اولين كنفرانس بين‌المللي علوم و فناوري هسته‌اي كه ايران ميزبان آن در شهر اصفهان است، شركت كند. او همچنين قرار است با مقامات مختلف دولتي از جمله محمد اسلامي، رييس سازمان انرژي اتمي ايران نيز گفت‌وگو كند. اگرچه دستور كار و نكات گفت‌وگوي گروسي مشخص نيست، اما به‌زعم كارشناسان و خبرگزاري‌هاي مختلف، او احتمالا در راستاي ماموريت آژانس مبني بر ديپلماسي برنامه هسته‌اي ايران و نظارت بر سيستم پادماني اين سفر را انجام داد. او در سفر قبلي خود در مارس 2023 با اسلامي، سيد ابراهيم رييسي رييس‌جمهور و حسين اميرعبداللهيان وزير امور خارجه ايران ديدار كرد كه با بيانيه‌اي سه قسمتي در خصوص همكاري در زمينه مسائل پادماني باقيمانده موافقت كردند. با اين حال، به دليل اينكه غرب دوباره و پس از پاسخ ايران به تجاوز اسراييل به كنسولگري‌اش در دمشق، به تحريم روي آورده است، رييس آژانس انرژي اتمي بيم آن دارد كه نتواند نظارت پادماني كه ايران به صورت داوطلبانه آن را پذيرفته است، برقرار كند. 
سفر در ميانه شكاف‌ها
گروسي در مصاحبه‌اي كه در 23 آوريل با دويچه وله انجام داد، نگاهي اجمالي ادعايي به دستورالعمل خاصي انداخت كه ممكن است در پي اجراي آن در تاسيسات هسته‌اي اصفهان باشد. او در خصوص تشديد تنش ميان تهران و تل‌آويو تصريح كرد كه «حمله به تاسيسات هسته‌اي ايران و هر جاي ديگري مطلقا ممنوع است». او همچنين روند «بسيار نگران‌كننده‌اي» را محكوم كرد كه در آن اسراييل تلويحا به حمله (ادعايي) عليه تاسيسات هسته‌اي ايران تهديد مي‌كند. گروسي همچنين اظهارات محتاطانه اما گويا در مورد وضعيت برنامه ايران داشت. ابتدا او در مورد نگراني‌هاي فزاينده درباره احتمال عبور ايران از آستانه گريز هسته‌اي اظهارنظر كرد و مدعي شد: در حالي كه ايران «هفته‌ها و نه ماه‌ها» تا گريز هسته‌اي فاصله دارد، «اين به آن معنا نيست كه ايران در آن فاصله زماني از آستانه گريز هسته‌اي عبور خواهد كرد يا قصد آن را خواهد داشت». گروسي در پاسخ به اين پرسش كه چرا اگر تهران به دنبال عبور از آستانه گريز هسته‌اي نيست، اورانيوم را تا «سطح نظامي» غني‌سازي مي‌كند، مدعي شد كه انگيزه‌ها و اهداف دولت ايران «موضوع حدس و گمان است». او اعتراف كرد كه برنامه هسته‌اي ايران تاكنون صلح‌آميز بوده است و اظهار كرد كه «البته در ايران خط كلي اين است كه اين مواد را براي مقاصد پزشكي يا غيرنظامي مي‌خواهند. خيلي روشن نيست كه چرا اين مقدار، با اين سرعت و در آن سطح غني‌سازي براي اين اهداف مورد نياز است.»


 گروسي همچنين مدعي شد كه ايران محدوديت‌هايي براي بازرسان آژانس بين‌المللي انرژي اتمي اعمال كرده است. او گفت كه اين موضع تنها گمانه‌زني‌ها در مورد پيشرفت برنامه هسته‌اي ايران را افزايش مي‌دهد. رييس آژانس علاوه بر اينكه «بارها» به مقامات ايراني گفته است كه افزايش فعاليت غني‌سازي ايران «تعجب‌برانگيز است»، ادعا كرد كه آژانس بين‌المللي انرژي اتمي «درجه لازم دسترسي و ديد كافي را در برنامه هسته‌اي ايران دريافت نمي‌كند.» او ادعا كرد: «وقتي همه اينها را كنار هم مي‌گذاريد، مطمئنا با علامت‌هاي سوال زيادي روبه‌رو مي‌شويد.» 
گروسي همچنين در مصاحبه با دويچه وله مدعي «يافته‌هاي حل‌ نشده آژانس بين‌المللي انرژي اتمي»، از جمله «رديابي اورانيوم غني ‌شده در مكان‌هاي غيرمنتظره» شد؛ گزاره‌اي كه به ادعاي او ترديدها درباره شفافيت برنامه هسته‌اي ايران را زير سوال مي‌برد. او سپس بر نقش ديپلماسي در حل اين مسائل تاكيد كرد و ادعا كرد:«اين موضوع محور گفت‌وگوي من بوده است و همچنان در تلاش هستم تا با ايران بر سر اين موضوع مذاكره كنم.» بنابراين سفر گروسي به ايران در حالي رخ مي‌دهد كه «شكاف‌ها» آن‌طور كه او مدعي است، بيشتر شده و ايران و آژانس در حال «از هم دور شدن» هستند و به ادعاي ناظران برنامه جامع اقدام مشترك 2015 (برجام) «چيزي تا فروپاشي كامل فاصله ندارد». 
احياي برجام دور از ذهن است؟
چهارشنبه 8 مه، شش سال از خروج دونالد ترامپ، رييس‌جمهور وقت امريكا از توافق هسته‌اي ايران، برنامه جامع اقدام مشترك (برجام) مي‌گذرد. جو بايدن در كارزار انتخابات رياست‌جمهوري و در ابتداي دولتش، قول داد كه دوباره اين توافق را بررسي و تلاش كند آن را احيا كند. با اين حال، بايدن در سال 2022 اين توافق را «مُرده» خواند. كارشناسان استدلال مي‌كنند كه با توجه به نزديكي ايران و روسيه در سال‌هاي اخير، به خصوص پس از حمله روسيه به اوكراين، حمايت تهران از متحدينش در برابر اسراييل كه در جنگ غزه درگير است و همچنين تمايل بايدن براي دستيابي به انتخاب مجدد و عدم تمايلش به ريسك بيشتر در منطقه و در ارتباط با ايران، هرگونه توافق هسته‌اي جديد قابل توجه با ايران بسيار بعيد به نظر مي‌رسد.
به عقيده روزلين كارول، تحليلگر مسائل خاورميانه در موسسه استيمسون مهم‌ترين موضوعي كه در هر بحثي درباره برجام وجود دارد، عدم تعادل قدرت بين دو بازيگر اصلي آن، ايران و ايالات متحده و اهداف و منافع به ‌شدت متضاد آنهاست. او مي‌نويسد كه برجام مذاكره‌اي بود بين يك ابرقدرت جهاني و يك بازيگر قدرتمند منطقه‌اي با شرايط پيچيده منطقه در دهه‌هاي اخير. كارول معتقد است كه برجام توافقي بين‌المللي بود و خروج يك طرف از آن نمي‌توانست به مرگ آن منجر شود. اما در شرايطي كه ايالات متحده از آن خارج شد، ديگر شركاي واشنگتن نيز هم به لحاظ فني و هم سياسي قادر به حفظ آن نبودند. 
مقامات ايران نيز با توجه به تجربه تلخ خود از برجام، به‌طور قابل ‌توجهي نسبت به پذيرش توافقي جديد بدون انگيزه‌هاي بزرگ و تضمين‌هاي بادوام روي خوش نشان نمي‌دهند. به عقيده كارول، دو طرف در سال 2023 به درك حداقلي دست يافتند كه انباشت اورانيوم بسيار غني شده در ايران را كند كرد و در ازاي آزادسازي برخي درآمدهاي نفتي ايران در بانك‌هاي كره جنوبي و انتقال اين پول به قطر، ايران نه زنداني امريكايي را نيز آزاد كرد. با اين حال، ايران به دليل جنگ غزه نتوانسته است به اين منابع مالي خود دسترسي پيدا كند، حتي در حالي كه مذاكرات غيرمستقيم جديدي با ايالات متحده انجام داده است تا از تشديد تنش جلوگيري كند.
اين در حالي است كه كارشناسان هسته‌اي ايران، امريكا و اروپا راه‌هاي ديگري را براي بحث و چانه‌زني درباره برنامه هسته‌اي ايران و تنش‌هاي امريكا و ايران آغاز كرده‌اند. يك احتمال اين است كه ايالات متحده بتواند چارچوبي را اتخاذ كند كه در ازاي تعديل بيشتر ايران در برنامه هسته‌اي‌اش، لغو آهسته و پيوسته تحريم‌هاي بيشتر را دنبال ‌كند. كارول مي‌نويسد كه يك برنامه خوب سنجيده كاهش تحريم‌ها به حسن نيت ايالات متحده در ارتباط با ايران منوط است، اما چنين اقدامي در طول سال انتخابات ايالات متحده يا پس از درگيري جديد در خاورميانه بعيد است. او نتيجه مي‌گيرد كه قراردادهاي بين‌المللي كه شامل كشورهايي با چنين سطح قدرت‌ و انگيزه متفاوت و متضادي مي‌شود، از زمين بازي ناهمواري مملو از بي‌اعتمادي شروع مي‌شود. اما موافقتنامه‌هاي بين‌المللي چندجانبه مانند برجام نبايد گروگان ابرقدرتي مانند ايالات متحده شوند. 
رويكرد اشتباه بايدن
در ماه نوامبر، راي‌دهندگان امريكايي بايد انتخاب كنند كه براي مديريت تنش‌هاي انفجاري جاري با تهران در سراسر خاورميانه كه اكنون در بحران است، به كدام يك از اين دو اعتماد دارند. جنگ در غزه خطر درگيري ايران و اسراييل را تشديد كرده، با حمله تروريستي اخير اسراييل به كنسولگري ايران در سوريه و پاسخ ايران به اسراييل تنها شانس باقيمانده براي خروج از بن‌بست هسته‌اي نيز كمرنگ شده است. علاوه بر اين، «محور مقاومت» ايران از جمله حماس، حزب‌الله لبنان، انصار‌الله در يمن و اعضاي مقاومت در عراق و سوريه، هژموني امريكا را در سراسر خاورميانه به چالش مي‌كشند و در عين حال حملات متقابل مرگباري را عليه امريكا در عراق، سوريه و يمن انجام مي‌دهند. در همين ارتباط، باب درايفوس در هفته‌نامه نيشين مي‌نويسد كه به‌رغم ادعاي بايدن، از زمان روي كار آمدن او واضح بود كه دولتش مذاكرات با ايران را در اولويت قرار نداده است، زيرا نسبت به درگيري بيشتر با اسراييل و متحدانش در كنگره امريكا بر حذر بود. به عقيده درايفوس، ديدگاه بايدن اين بود كه تنها در صورتي با احياي برجام همراهي مي‌كند كه احساس كند اين امر كاملا ضروري است و آن را با حداقل هزينه سياسي انجام مي‌دهد. به نظر مي‌رسيد كه او تنها در صورتي اين كار را انجام مي‌دهد كه براي اسراييل قابل قبول باشد. درايفوس مي‌نويسد كه بايدن در نگاه خود به خاورميانه، از ابتدا به دنبال آرامش و دوري از تنش بود تا بتواند تمركز خود را بر رقابت با چين متمركز كند. اما جنگ در اوكراين و بعد از آن در خاورميانه باعث شده است دريابيم كه در رويكرد خود در قبال برنامه هسته‌اي ايران راه اشتباه را رفته است. به عقيده او، بايدن بايد بر سر برنامه هسته‌اي با ايران به توافقي دست مي‌يافت و اين امر مي‌توانست به كاهش تنش كمك كند. 
از طرفي در طول دو سال اول نيز ايالات متحده و ايران درگير يكسري مذاكرات غيرسازنده بودند، چراكه ايالات متحده حاضر نبود تضمين‌هاي مورد نظر ايران را ارايه دهد. در تابستان 2022، به نظر مي‌رسيد كه مذاكرات هسته‌اي يك‌بار ديگر در حال پيشرفت است، اما باز هم شكست خورد. جوزپ بورل، مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا در اين باره نوشت: «پس از 15 ماه مذاكرات سازنده و فشرده در وين و تعاملات بي‌شماري با شركت‌كنندگان برجام و ايالات متحده، به اين نتيجه رسيدم كه فضا براي مصالحه‌هاي مهم ديگر تمام شده است.» حسين موسويان، مذاكره‌كننده ارشد هسته‌اي سابق ايران و پژوهشگر دانشگاه پرينستون نيز معتقد است: «قصد بايدن احياي توافق بود. او گام‌هاي عملي براي اين كار برداشت و حداقل تلاش كرد تا اوضاع را كاهش دهد.» با اين حال، ايران با بي‌اعتمادي به غرب، تمايل كمتري براي حركت به جلو داشت، زيرا بايدن بر حفظ تحريم‌هايي كه ترامپ اعمال كرده بود، اصرار داشت. 
شكست مذاكرات در سال‌هاي اخير عمدتا به دليل بي‌اعتمادي ايران نسبت به نيات غرب و عدم ارايه تضيمن‌هاي سازنده از سوي دولت امريكا ارزيابي مي‌شود. كارشكني‌هاي اسراييل نيز در اين زمينه بي‌تاثير نبوده است. اعضاي كنگره ايالات متحده عمدتا نسبت به هر گونه مذاكره دولت بايدن با ايران بدبين بوده‌اند و خود دولت بايدن نيز در راهبرد منطقه‌اي خود عموما درگير ضعف‌هايي جدي است. همچنين يكي از بزرگ‌ترين اشتباهات دولت بايدن را به تعويق انداختن مداوم مذاكرات هسته‌اي مي‌داند. به باورش اين امر باعث شد كه اين مذاكرات وجه‌المصالحه مناسبات داخلي امريكا از يك سو و جنگ در اوكراين و غزه قرار گيرد. همه اين عوامل باعث شده است مذاكرات بر سر برنامه هسته‌اي ايران و رسيدن به توافقي جديد تاكنون با شكست مواجه شود.