روزنامه اعتماد
1403/02/18
شهر چيست؟ شهر كجاست؟
احتضار مصدر باب افتعال از ماده حضر و به معناي حضور داشتن است و در اصطلاح فقهي به معناي حضور مرگ و زمان خروج روح از بدن است. به شخصي كه در آستانه مرگ و خروج روح از بدن قرار گرفته «مُحتضر» ميگويند. منظور از احتضار حضور اسباب مرگ است، از جمله مشاهده ملائكه قبض روح و نااميد شدن فرد از زندگي. در اين حال، به لحاظ فقهي وظايفي بر عهده كساني است كه در كنار محتضر هستند. در فرهنگ معين «احتضار» اين طور معني شده است؛ حاضر شدن / فرا رسيدن هنگام مرگ / جان كندن / شهري شدن / از سفر يا بيابان به شهر آمدن .1- گاهي به ضرورتي مرسوم، معاهدات مهم اجتماعي و حقوقي با مقدمهاي مشتمل بر تعاريف اوليه و پايه آغاز ميشود. اصطلاحات و واژهها ممكن است تعابيري عام داشته باشند كه در اين قبيل مصوبهها بايد تبديل به تعاريف تخصصي يا تعاريف قراردادي شده باشند. به نوعي رويدادها و آثار هنري هم تابع چنين قاعدهاي ميتوانند باشند. هر اثر هنري ذاتا با خلق تعريف و تعبير تازهاي از هنر معنا پيدا ميكند و با همين قرارداد دروني ارزيابي ميشود. هنرمندان ذيل تعاريف كلي، به نظرات شخصي دست پيدا ميكنند و از اين رهگذر هويت مستقل هنرمندانه پيدا ميكنند. كشف چنين روابطي براي هر مخاطب - اگر نه الزامي - حداقل لذتبخش خواهد بود. مثلا عكاسي ميتواند دامنه بزرگي از معناي اوليه توليد تصوير با دوربين عكاسي تا پيچيدهترين مفاهيم فلسفي موضوع خلق اثر هنري را در بربگيرد. اين امر در بخش بزرگي از زيرمجموعههاي هنر و عكاسي هم صادق است. عكاسي از يك بناي تاريخي و معماري با همين تعبير شامل نمونههاي متنوعي از يك ثبت فني ساده يا چند لايه، هويتنگاري تا خلق يك اثر هنري - به مفهوم معاصر- پيش خواهد رفت. البته هر شكل از مستندنگاري را -اگرچه از جاذبههاي ظاهري برخوردار باشد - نبايد تلاشي هنرمندانه فرض كرد. بديهي است محدوده اين شيوهها با خطوط قطعي و معين مرزبندي نميشوند تا جايي كه اندك آثاري در اين ژانر ممكن است بستههاي فوقالعادهاي از سراسر اين خواستها و امكانها باشند. ورود به شهر با مشخصهها و جزييات حساستري همراه ميشود. بنابراين نبايد هر عكاسي مستند شهري - اجتماعي را الزاما معادل مفهوم هنر و خلق اثر هنري محسوب كرد. عكسهاي مستند شهري - اجتماعي به پشتوانه دانش، اطلاعات، درك موضوع و اصول و مباني سواد بصري و قواعد فني عكاسي توليد ميشوند. در حالي كه نگاه هنري علاوه بر اين موارد، مستلزم نوعي درك و زبان شخصي به اضافه زيباييشناختي هنرمندانه است كه ريشه در تجربيات و زيست عكاسانه هنرمند دارد. عكسهاي گروه اول قطعي هستند و نياز به مداخله مخاطب ندارند. اما عكسهاي گروه دوم تاويلپذيرند و در حضور مخاطب كامل ميشوند. حدفاصل اين عكسها را همان تعاريف ذاتي و دروني هر اثر هنري معين ميكند كه براي همه عوامل خلق اثر هنري - اعم از هنرمند، مخاطب، فضا، رسانه، منتقد و... - يكسان نيست.
2- شهر چيست و به واسطه چه زمان، مكان، كاركرد و... شناخته ميشود؟ حقيقت هر شهر چه نسبتي با واقعيت شهر دارد و آن را چگونه به غريبهها نشان ميدهند؟ شهروند كيست و چگونه به شهر مرتبط ميشود؟ عنوان شهروندي مستلزم كدام فعاليتهاي مشترك جمعي است؟ آيا تراكم جمعيت، جامعه ميسازد؟ تاريخ شهر و شهروند چه نقش حياتي و زيستي دارد؟ بهطور خلاصه هويت شهر و شهروند چگونه پديدار ميشود؟ آيا شاخصههاي كمي جغرافيايي و جمعيتي يا تقسيمات اداري و كشوري براي بيان هويت و كيفيت شهر كافي است؟ آيا تغييرات افزايشي هر يك از اين شاخصهها معادل توسعه شهري است؟ رابطه هستههاي اصلي شهر با حلقههاي نوپديد هر شهر - از نظر هويت نوساخته مشترك - چگونه ميتواند باشد؟ آيا حفاظت از اجزاي تاريخي شهر در حفظ و غناي هويت شهري موثر است؟ آيا اجزاي تاريخي شهر محدود به عناصر كالبدي است؟ شهر با بروز كدام علايم حياتي محتضر ميشود يا ميميرد؟ مرگ تنها محدود به بخش قديميتر شهر است يا قسمتهاي نوساز شهري هم در معرض مرگ زودرس قرار ميگيرند؟ آيا در تعاريف شهري، ممكن است بخش متاخر يا نوسازي از شهر، مرده به دنيا آمده باشد؟
3- گنجينه و ويترين بعضي از موزهها پر از اشياي تاريخي هستند. انبار و قفسه بعضي از موزههاي تاريخي هم از اشياي كهنه پر شدهاند. تفاوت عبارتهاي «اشياي تاريخي» و «اشياي كهنه» را بايد در نوع مواجهه اين موزهها جستوجو كرد. آثار موزهاي با اشياي كهنه از اين نظر اختلافهاي ماهوي دارند. اشياي تاريخي در موزهها با جامعيت و حيات تفسير ميشوند، اما اشياي كهنه به انجماد، پايان حيات و احساسات سطحي و نوستالژيك تعلق دارند. در اين قسم طبقهبندي؛ هويت، قدمت و تاريخ شهر ميتواند معاني مختلفي داشته باشد. بنابراين اصطلاحاتي مثل بخش تاريخي، بافت فرسوده، نوسازي، توسعه و حتي نگاه گردشگري به بخشي از شهر شكل ميگيرد.
ارزشهاي شهري در يك سادهانگاري ميتواند از شهرنشيني - با همه الزامات آن - به يك زخم شهري يا حداكثر به يك شيء ويتريني و موزهاي تنزل پيدا كند. اين اتفاق در معماري، بناهاي تاريخي، كالبد شهر، عناصر زيست شهري، مشاغل، درونمايههاي فرهنگي شهر و... رخ خواهد داد.
4- اين مجموعه سرشار از ثبت و نمايش احساسات شهرنشيني است؛ افتخار، غرور، اضطراب، خستگي، يأس، شتاب، قرارداد، تحقير، تعامل، مهر، خشم، زيبايي، زشتي، روايت، خاطره، فراموشي، توقف، عبور، تخيل، بيتفاوتي، فرار، اندوه، شادي، اميد و... پر از حفرههاي خالي كه مجال گفتنش نبود.
5- حتما اين توضيح ضروري است كه كليه تصاوير اين مجموعه مبتني بر واقعيت و با يك دستگاه دوربين كامپكت (Canon PowerShot SX280 HS / Canon G9x) و فاصله كانوني معادل 28mm (وايد) عكاسي شده است. انتخابي كه از نظر برخي دوستان اهل فن، غيرحرفهاي و از نظر برخي ديگر معنادار و هوشمندانه تلقي ميشد. موقعيت مكاني همه عكسها داخل محدوده شهر تهران بوده و براي پايبندي به محتوايي فراتر از فرم و جغرافيا و همچنين براي حفظ و رعايت اصالت موضوعي مجموعه، نامها و محلها و اسامي بناها به عمد حذف شده است. اينجا تهران است كه البته نميتوانست شهر ديگري باشد. اما نه همان تهراني كه معمولا در كتابها يا نقشههاي گردشگري ميبينيم. اين تهران شايد بهزعم عكاس، تهرانتر از عكسهايي است كه در سالهاي گذشته به آن عادت كردهايم. لحظهاي كه شهر، لحظهاي كه تاريخ؛ ميان ايستادن و رفتن، تصميم ميگيرد. پرسشي هولناك در ميان ميل به رفتن يا مقاومت و ماندن. ميان «است» يا «بود». تعدادي از آثار نيز - با وجود اهميتي كه در بيان و جامعيت داشتند - به جهت رعايت حقوق فردي و كرامت انساني كنار گذاشته شدند.
٭ كتاب «احتضار» مشتمل بر ۱۷۰ عكس تحليلي - پژوهشي سعيد فلاحفر از شهر تهران است كه با مديريت هنري عباس عربزاده و مقدمهاي از سعيد اسلامزاده كه انتشارات بط راهي بازار كتاب ميكند.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
قدرت بازدارندگی ایران
تقلاي آخر براي احياي برجام!
حج امسال، حج برائت از دشمن جنايتكار صهيونيستي و حاميانش
پيشبيني دو دانشآموز
با «بيحجاب » برخورد ميكنيد يا با «بيحجابي » ؟
۱۰۲ سال هلالاحمر ایران
ارزشهاي رنگ باخته
به جاي داد زدن اضطراب را از بچهها بگيريم
تقابل توسعه با ميراث فرهنگي
شهر چيست؟ شهر كجاست؟
پيشبيني دو دانشآموز
«بيحجاب » يا «بيحجابي » ؟
۱۰۲ سال هلالاحمر ایران
ارزشهاي رنگ باخته
آسيب زدن به پزشكان و معلمان، خيانت به كشور است
همهچيز خوب است
ليست« اميد مردم»به دنبال تحول در نظام اداري و بهبود قانونگذاري است
هيچ عكسي ناديده نميماند
سيل، مهمان ناخوانده چند شهر ايران