شوخی تلخی به نام جت شخصی
[ ملیحه محمودخواه ] با وجود اختراع هواپیما اگرچه سهم سفرهای هوایی به سرعت رو به رشد است، اما طبق آمارها، تنها ۵ درصد از مردم جهان تا به حال سوار هواپیما شدهاند. این در حالی است که بهگفته یکی از مسئولان سازمان هواپیمایی کشوری، سهم ایرانیها از این هم کمتر است و بین 2تا 2.5درصد از مردم تا به حال از هواپیما استفاده کردهاند، اما همین چند وقت پیش پیامی در شبکههای مختلف منتشر شد که خبر از آزاد شدن خریدوفروش جتهای شخصی داشت. شاید ماجرای جتهای شخصی بهخودی خودش جذابیتهایی به همراه داشته باشد، اما انتشار این اخبار با واکنش های متفاوتی در فضای مجازی همراه بود کاربرانی که مدعی بودند در شرایط سخت اقتصادی انتشار چنین خبرهایی می تواند باعث ناامیدی اقشار مختلف شود شهروند ابعاد مختلف اجتماعی این ماجرا را در گفت وگو با کارشناسان بررسی می کند .
پرواز، یک آرزوی لاکچری
خریدن جت هم برای خودش قصه پیچیدهای دارد. اگر فکر میکنید که به راحتی میتوانید یک جت شخصی بخرید کاملا در اشتباه هستید! بلکه برعکس این فرآیند آنقدر دشوار است که خیلیها عطای خرید آن را به لقایش میبخشند. برای خرید جتهای شخصی نیاز نیست که مدرک خلبانی یا پرواز داشته باشید، اما برای پرواز کردن با آن چرا، البته هزینه این کلاسها هم برای خودش قصه جالبی دارد.
حسن معماری، معاون حقوقی یکی از این شرکتهای آموزش خلبانی به «شهروند» توضیح میدهد که برای گذراندن دورههای خلبانی، فرد باید سه مرحله را بگذراند. دوره اصلی، عملی و تئوری و دوره شبیهساز پرواز. این دورهها در مقاطع مختلف زمانی برگزار میشود که طول مدت آن بستگی به همت خودِ دانشجو هم دارد. یکی میتواند آن را در دو سال طی کند و دیگری در 18ماه یا چند ماه.بهگفته معماری هر چقدر پرداختهای مالی کارورز بهروزتر باشد و بتواند ساعت پرواز را زودتر رزرو کند یا یک تایم ساعت پرواز عملی استفاده کند، زودتر میتواند دورهاش را تمام کند و مدرکش را میگیرد و به سازمان هواپیمایی کشور معرفی میشود.اما گرفتن مدرک هم به این آسانی نیست، باید فرد، تمکن مالی زیادی داشته باشد تا بتواند این دورهها را بگذراند. گذراندن دورهها برای بخش تئوری 20، 15و 10میلیون تومان است، اما این پایان راه نیست و دانشجو برای دوره عملی هم باید 160ساعت سپری کند که هر ساعتِ آن برایش 8میلیون تومان آب میخورد. بدینترتیب با یک حساب سرانگشتی مشخص میشود که فرد باید یکمیلیارد و 200میلیون تومان تنها برای دوره عملی هزینه کند و اگر کلاسهای تئوری و هزینههای جانبی را هم به آن اضافه کنیم، شاید بین 1.5میلیارد تا 2میلیارد تومان برای این آموزش هزینه شود.اما این باز هم پایان راه نیست! بهگفته معماری تازه بعد از این مرحله، کارورز به سازمان هواپیمایی کشوری معرفی و از او آزمونی گرفته میشود که اگر در آن پذیرفته شود، باز هم باید به مالزی سفر کند تا بتواند در لاینهای مختلف پروازی، حضور پیدا کند.او توضیح میدهد که گرفتن جت شخصی هم به این آسانی نیست که هر کسی پول داخل جیبش باشد، اقدام برای خرید کند. باید در سامانه تجارت، ابتدا ثبتِ سفارش کند، زیرا این جتها داخل کشور ما نیستند و باید وارد شوند و برای واردات آن هم، گمرک اجازه دهد و درصورتی که همه مراحل انجام شود و جت هم به ایران بیاید باز هم نمیتواند در آسمان پرواز کند، چراکه بیشتر فرودگاههای ایران اصلی هستند و قوانین کشور اجازه نمیدهد که این هواپیماها در آسمان پرواز کنند و آنها باید در پارکینگ بمانند، چراکه فرودگاهها در کشور، عضو مناطق حساس هستند و اجازه پرواز شخصی به این جتها داده نمیشود.
او توضیح میدهد که چندوقت پیش یکی از همین شرکتهای آموزش خلبانی ایرانی، مجوز راهاندازی ایرتاکسی را گرفت و دو هواپیمای 25نفره را هم اجاره کرد تا پروازهایی را بهصورت چارتری انجام دهد، اما این ایرتاکسی قرار نبود مسافران عادی را جابهجا کند بلکه قرار بود وسیلهای باشد برای جابهجایی شخصیتها و مسئولان بلندپایه و حتی شاید سلبریتیهای ثروتمند. با این حال به این ایرلاین هم اجازه فعالیت داده نشد و این شرکت ناچار شد مجوزهای خود را بفروشد.بهگفته معماری هماکنون قیمت جتهای شخصی از 500هزار دلار شروع و براساس پیشرفته بودن آن تا 5میلیون دلار هم میرسد.در شرایطی که بخشی از جوانان بهخاطر مشکلات اقتصادی قادر نیستند در دانشگاههای آزاد تحصیل کنند، بهنظر میرسد بازار دورههای آموزش خلبانی برای انواع هواپیماها بسیار داغ باشد. معماری با تأیید این موضوع میگوید: «فقط سال گذشته 800نفر تنها در همین مؤسسه هواپیمایی برای آموزش خلبانی ثبتنام کردهاند و دوره پرواز را یا طی کردهاند یا در حال طی کردن آن هستند.»
توجیهی برای امن بودن آسمان هوایی
اما باید به این نکته اشاره کرد که مبحث خرید جت شخصی، موضوع تازهای نبوده و نیست. خرید جت شخصی برای اولینبار در ایران اواخر دهه ۷۰ در بازار بورس مطرح شد و در سالهای ابتدایی دهه ۸۰ تا حدود زیادی رنگوبوی جدی گرفت بهخصوص بعد از تصویب آییننامه مالکیت و بهرهبرداری هواپیمای شخصی در آن سالها این موضوع جدیتر شد چراکه براساس آن هر شخص حقیقی یا حقوقی دارای تابعیت ایران میتوانست با رعایت قوانین و مقررات، برای خرید و مالکیت هواپیمای شخصی غیرنظامی، اقدام کند.
این در حالی است که جعفر یازرلو، سخنگوی سازمان هواپیمایی، چند وقت پیش اعلام کرده بود که بسیاری از شرکتها و صاحبان برخی مشاغل مانند معدنداران برای انتقال مهندسان و هیأتمدیره، برای خرید هواپیما تمایل دارند. آنهم به این دلیل که مدعیاند ترددهای مکرر آنها با اتومبیل، مخاطرات بسیاری داشته و زمان زیادی هم از دست میدهند. در چنین مواردی خرید و استفاده از جتهای خصوصی میتواند مفید باشد؛ هم بهرهوری کار بالا برود و هم نشان از امنیت فضای کشور باشد.
و این همان توجیهی است که سازمان هواپیمایی در دفاع از چرایی مصوبه خریدوفروش جتها و هواپیماهای شخصی به آن استناد میکند. یازرلو در اینباره با ذکر اینکه ما روزانه بیش از یکهزار و ۵۰۰ پرواز عبوری از کشور داریم، میگوید: «شاید بد نباشد که بدانید هرچقدر تعداد پرواز جتها و هواپیماهای خصوصی بالاتر باشد و این هواپیماهای خصوصی بیشتر در مسیرهای بینالمللی تردد کنند، بهمعنای آن خواهد بود که فضای آسمان آن کشور، امن است. یعنی درصورت تردد هواپیماهای شخصی، این موضوع میتواند برای صنعت هوایی و کلا برای کشور اعتبار مهمی در عرصه جهانی باشد.» سخنگوی سازمان هواپیمایی کشوری اضافه میکند: «درواقع زمانی هم که وزارت راه و ترابری این آییننامه را تصویب کرد بهدنبال ترغیب بخش خصوصی برای واردات هواپیما با همین هدف بود.»
برخی از شنیدهها حاکی از این است که بیش از 200هواپیمای شخصی «فوقسبک» در کشور وجود دارد. سخنگوی سازمان هواپیمایی کشور حدودا این تعداد هواپیماهای شخصی داخل کشور را تأیید کرده است. او گفته تقریبا ۲۵۰ فروند هواپیمای فوقسبک در کشور داریم که کاربرد آموزشی و تفریحی دارند. در عین حال اما، یازرلو تأکید کرده «جت شخصی» در کشور نداریم، اما مدلهای هواپیمای سبک و فوقسبک مالکیت شخصی داریم که از سالها پیش خریداری شده و ذیل مقررات سازمان هواپیمایی است.
منظور سخنگوی سازمان هواپیمایی کشوری از این جمله، تفاوت بین جت و هواپیماست. درواقع همه جتها، هواپیما هستند، اما همه هواپیماها، جت نیستند. جتها در نوع موتور متمایزند؛ بنابراین بهگفته این سخنگو، در ایران هیچ هواپیمای شخصی با موتور توربوجت وجود ندارد.براساس بند «ب» و «ج» ماده ۱۱ قانون هواپیمایی کشوری مصوب ۱۳۸۲، مالکیت وسایل پرنده برای ثبت و تابعیت در ایران میتواند شخص یا شرکت باشد. درصورتیکه متعلق به شرکت باشد، اکثریت سهام آن باید متعلق به اتباع ایرانی و اقامتگاه قانونی آن، در ایران باشد.
سخنگوی سازمان هواپیمایی کشوری میگوید: «سرمایهگذار شخصی براساس توان مالی و نیاز خود، میتواند هواپیمایی برای مسافرتهای شخصی خود تهیه کند و با رعایت الزامات فنی و عملیاتی سازمان هواپیمایی کشوری پرواز کند. در این نوع حملونقل تمام هزینههای پرواز اعم از هزینههای عملیاتی و فنی و سوخت برعهده سرمایهگذار است.»یازرلو تفاوت مالکیت هواپیمای سبک و فوقسبک را در نحوه نگهداری هواپیما عنوان و اضافه میکند: «مالکیت در هواپیماهای سبک میتواند به نام فرد باشد، ولی نگهداری و ناوبری آن با یک ایرلاین است، اما در مورد فوقسبک، معمولا آموزشگاهها مسئولیتهای آن را بهعهده دارند.»
اما نظارت بر هواپیماهای شخصی برعهده چه فرد یا سازمان و ارگانی است؟ بهگفته سخنگوی سازمان هواپیمایی کشوری تمام هواپیماهای خصوصی با هر کاربری توسط مؤسسات و شرکتهای هوانوردی مدیریت میشوند. «شما میتوانید هواپیما بخرید، ولی نمیتوانید در حیاط خانهتان پارک کنید. مؤسسه و شرکتهای هوانوردی باید به شما خدمات هوانوردی، ناوبری، آشیانه، تعمیر و نگهداری بدهند.»
لاکچری بازی و خودنمایی
جعفر صادقی، جامعهشناس اجتماعی، در گفتوگو با «شهروند» توضیح میدهد که افرادی که مدام با این لاکچریبازیها قصد خودنمایی دارند، دچار یک نوع نابسامانی و بیماری اجتماعی هستند. چراکه در شرایطی که وضعیت اقتصادی اقشار زیادی از مردم خوب نیست و تعداد زیادی از مردم گرفتار مسائل مهمتر و اولویتدارتری هستند، مطرح کردن این موضوع، نابهنجاری ایجاد میکند.
او ادامه میدهد: «در چنین شرایطی که مردم دچار مشکلات اقتصادی هستند و ساعتها در صف گوشت با قیمت دولتی میایستند خرید هواپیماهای جت، ولو اینکه تعدادشان کم باشد و فراگیر نباشد هم میتواند تبعات بدی به همراه داشته باشد.»اما چرا؟ سؤالی که صادقی در پاسخ به آن میگوید: «دلیل آن واضح است! این اتفاق میتواند احساس محرومیت نسبی را بین شهروندان تقویت کند. از سویی افرادی که در طبقات متوسط و پایین قرار دارند فاصلهشان را با طبقات مرفه بیشتر میبینند و این مسئله به زعم کارشناسان میتواند باعث نارضایتی شود.»او بر این باور است که مطرح کردن چنین مسائلی که بحث عموم مردم نیست و یک طبقه یا گروه خاصی را شامل میشود تنها بیانگر یک نکته است و آن این است که مافیایی در طبقه بورژوا وجود دارد که تلاش میکنند با مطرح کردن این مسائل، امکاناتی را برای خودشان ایجاد کنند. این در حالی است که تامین مایحتاج روزانه برای تعدادی از مردم به دغدغه تبدیل شده است و در چنین شرایطی باعث جریحهدار شدن سلامت روحی و روانی شهروندان خواهد شد!.
فاصله قشر متوسط با لاکچریبازی مرفهها
[مصطفی قرائیمقدم /جامعهشناس] اصولا در هر جامعهای طبقه آندرکلاس یا زیرین بهدلیل مشکلات بسیاری که دارد، زیاد به موضوعاتی مانند خرید جت شخصی یا لاکچریبازیهای طبقه بالا توجهی ندارد. این موضوع را دکتر لوئید وارنر، جامعهشناس که در زمینه جامعهشناسی طبقات اجتماعی کار میکند، مطرح کرده است.درواقع این طبقه متوسط است که بار زیادی را در جامعه متحمل میشود. این طبقه آگاهیدهنده و جنبشبخش و بهاصطلاح نیروی محرکه جامعه است. حالا نکته اینجاست که اخباری مانند خرید جتهای شخصی یا لاکچریبازی مشابه، آنهم توسط گروهی اندک سبب میشود طبقه متوسط که در دو دسته رو به بالا و رو به پایین زندگی میکند فاصله خود را از طبقه بالا بیشتر بداند. این اخبار برای این گروه از جامعه اهمیت پیدا میکند و تکرار این اخبار میتواند فاصله طبقه بالا با متوسط را زیاد و آن را به طبقه پایین نزدیکتر کند و درواقع تضاد طبقاتی را افزایش دهد و در این شرایط طبقه متوسط قرابت بیشتری با طبقه پایین پیدا میکند و این میتواند مشکلات اجتماعی زیادی را ایجاد کند. تحریمها و نوسان قیمت دلار در این روزها بسیاری از مردم را با مشکل روبهرو کرده است. درواقع طبقه متوسط که بیشترین قشر جامعه را در بر میگیرد شرایط مالی ضعیفتری نسبت به گذشته پیدا کرده است. این در حالی است که براساس اصول جامعهشناسی، این طبقه اکثریت جامعه را تشکیل میدهد و میتواند منشأ حرکتها و جنبشهای مختلفی باشد، اما وقتی طبقه متوسط احساس کند که فاصلهاش از طبقه بالا بیشتر میشود حجم و آمار طبقه ضعیف بیشتر میشود و این مسئلهای است که میتواند هر جامعهای را با چالشهای مختلفی روبهرو کند. همین مسئله میتواند بسیاری از شهروندان، بهخصوص جوانان را به این فکر وادارد که به هر قیمتی که شده بهدنبال ثروتاندوزی باشند. حتی اگر این مسیر از روشهایی مانند پولشویی، اختلاس، سرقت و.... بگذرد!در چنین فضایی، معتقدم صحبت از خرید جت شخصی در فضای عمومی جامعه، موضوع قابل هضمی نیست برای همین هم هست که این اخبار نباید خیلی در فضای جامعه بچرخد، چون وقتی چنین اخباری زیاد شود، کمکم امیدی که دولتها تلاش کردهاند تا در جامعه ایجاد کنند، کمرنگتر میشود. در عوض تاریخ نشان داده وقتی که فاصله طبقاتی در جامعه بیشتر شود مردم از حاکمیت فاصله میگیرند. در دوره ساسانی، صفویان، سامانیان و پهلوی فاصله طبقاتی، مردم را از حاکمیت دور کرد. هماکنون حاکمیت همسو با مردم است و ما میبینیم که اکثر مقامات بالای دولتی مانند مردم عادی زندگی میکنند، اما نکته این است که نباید تعداد معدودی، فاصلهها را از بین ببرند و مردم را دلسرد کنند. برای همین بهنظرم دولت باید وقتی چنین مصوباتی را مطرح میکند، به فکر چنین عواقبی نیز باشد. چراکه چنین مسائلی میتواند لایه پنهانی باشد برای شکلگیری انواع آسیبهای اجتماعی در آیندهای نهچندان دور!
اخباری که احساس ناعدالتی اجتماعی را زیاد میکند
[حسین ایمانی جاجرمی، جامعهشناس] «شاید اگر در حالت عادی این ماجرا مطرح میشد خبر خرید جتهای شخصی زیاد به چشم نمیآمد، اما وقتی در جامعه فشار اقتصادی وجود دارد و مردم در شرایطی هستند که در تنگنا قرار دارند مطرح شدن این موضوعات، یکباره فراگیر شده و دهانبهدهان میچرخد.»هزینههای نگهداری جت شخصی بالاست و حتی بسیاری از افراد متمول هم توان خرید این جتها را ندارند و حتی در خارج از کشور هم تاجران بینالمللی و سلبریتیهای بسیار متمول و در سطح یک میلیاردرهای جهان بتوانند چنین وسیلههایی را خریداری کنند. در کشور خودمان آمار این وسایل لاکچری بسیار پایین است، اما وقتی که موضوعی در کشور مطرح، خبرش به لایههای مختلف منتشر میشود و در چنین شرایطی مردم احساس نابرابری اجتماعی و اقتصادی میکنند.«در چنین مواقعی وقتی حالت مقایسه به میان میآید مردم میگویند وقتی ما این همه تلاش میکنیم و تنها میتوانیم نان شبمان را فراهم کنیم حتما این افراد با رانت و فساد به اینجا رسیدهاند و موضوع توهم فساد در کشور افزایش پیدا میکند و اینجاست که اخبار اینچنینی گسترش پیدا میکند و به چشم میآید.»
بهرهبرداری شخصی با مالکیت شخصی متفاوت است
[آرمان بیات، مشاور سابق رئیس سازمان هواپیمایی کشور] «اینجا باید یک موضوع موشکافی شود. مسئله اینجاست که مالکیت شخصی و حقیقی با موضوع بهرهبرداری شخصی، متفاوت است. به این معنا که یک شرکت یا یک فرد حقیقی میتواند مالک یک هواپیما باشد و ما نمونههای زیادی از این نوع مالکیت در کشور داریم . این افراد این هواپیماها را خریداری میکنند و در اختیار شرکتهای هواپیمایی قرار میدهند و از آن بهرهبرداری تجاری میکنند. این را باید از بهرهبرداری اختصاصی جدا کنیم. باید صراحتا این را اعلام کنیم که داخل کشور ما بهرهبرداری اختصاصی درصورتی که مشابه ایرلاین باشد نداریم. به این معنا که فرد با هواپیمای شخصیاش بتواند پرواز اختصاصی داشته باشد و بتواند از یک شهر به شهر دیگر برود، تنها یک فروند وجود دارد و به جز این یک مورد بهرهبرداری غیرتجاری از هواپیماهای شخصی در کشور وجود ندارد.»«در مورد وجود هواپیماهای سبک یا ورزشی هم باید گفت بین 200تا 250هواپیمای سبک وجود دارد که این هواپیماها حکم دوچرخه روی زمین را دارند و درواقع تابع مقررات بومی خودشان نیز هستند.» بیات بر این باور است که جای هواپیماهای شخصی داخل کشور خالی است چراکه میتواند عاملی برای دور زدن تحریمها و رشد اقتصادی فرودگاهها شود.