نگاهي به مناسبات ايران و روسيه در قفقاز

 تعاملات ايران و روسيه در منطقه قفقاز به عنوان يك منطقه استراتژيك و حياتي، قدمتي تاريخي دارد كه همواره شامل رقابت‌ها و همكاري‌هاي متناوب بوده است. اين روابط در طول تاريخ به دليل اهميت استراتژيك، اقتصادي و فرهنگي قفقاز، دايما در حال تغيير بوده‌اند.
بعد از فروپاشي شوروي و تشكيل كشورهاي منطقه قفقاز، تعاملات بين ايران و روسيه در اين منطقه تحت تاثير عوامل مختلفي قرار گرفته است كه از جمله آنها مي‌توان به عوامل امنيتي، سياسي و اقتصادي اشاره كرد. طي اين سه دهه‌، هر دو كشور با استفاده از ظرفيت‌هاي موجود به دنبال تقويت نفوذ و حضور خود در منطقه قفقاز بوده‌اند. ايران به عنوان يك كشور همسايه مستقيم قفقاز با استفاده از روابط فرهنگي، تاريخي و اقتصادي خود و روسيه به عنوان يك بازيگر بزرگ منطقه‌اي با استفاده از نفوذ سياسي و نظامي خود در قفقاز، تلاش‌هاي زيادي براي بالا بردن سطح اثرگذاري خود در اين منطقه صورت داده‌اند.
بعد از بالا رفتن سطح تنش بين آذربايجان و ارمنستان و آغاز درگيري نظامي بين اين دو كشور طي سال‌هاي گذشته، شاهد تعارض منافع بين بازيگران منطقه‌اي و جهاني در قفقاز بوده‌ايم. در ميان اين بازيگران، ايران و روسيه به دليل منافع استراتژيك و نفوذ در منطقه قفقاز، چالش‌هاي جدي‌تري را تجربه كرده‌اند و روابط تهران و مسكو طي سال‌هاي گذشته و پس از آغاز درگيري‌هاي قره‌باغ، روند پرفراز و نشيبي از همكاري‌ها و رقابت‌ها را پشت سر گذاشته است.
در ماه‌هاي گذشته با از سرگيري تحركات نظامي آذربايجان عليه ارمنستان، پيچيده‌تر شدن شرايط مسكو در جنگ اوكراين و افزايش بي‌سابقه تنش‌ها بين ايران و رژيم صهيونيستي (به عنوان يكي از حاميان منطقه‌اي آذربايجان)، شرايط سياسي و امنيتي منطقه قفقاز را كاملا دگرگون ساخته است و آنچه اكنون شاهد آن هستيم دست بالاي باكو در برابر ارمنستان در درگيري‌هاي نظامي، كاهش علاقه مسكو به حمايت از ايروان به همراه خروج نيروهاي حافظ صلح روسيه از قره‌باغ طي روزهاي گذشته، باعث به وجود آمدن شرايط بسيار پيچيده‌اي در اين برهه شده است. 


اگر بخواهيم تحولات قفقاز را در بازگشت قره‌باغ به آذربايجان خلاصه كنيم، دچار اشتباه شده‌ايم، چراكه در حال حاضر شاهد تغيير موازنه قوا در اين منطقه به نفع تركيه و رژيم‌ صهيونيستي و تا حدود زيادي به زيان ايران و تا حدود كمتري به زيان روسيه هستيم، به‌گونه‌اي كه مسكو ناخواسته پاي ناتو را به قفقاز كشانده كه رزمايش مشترك امريكا و ارمنستان گواهي بر اين مدعاست. 
اتخاذ سياست‌هاي منفعلانه‌ از جانب كرملين كه مي‌شود آن را جانبداري از باكو در برابر ارمنستان نيز تفسير كرد را مي‌توان پاسخي از جانب مسكو به اتكاي بيش از اندازه پاشينيان به كشورهاي غربي از جمله ايالات متحده تعبير كرد تا زمينه را براي روي كار آمدن يك دولت نزديك به سياست‌هاي مسكو در سال‌هاي بعد هموار كند. از دلايل ديگر انفعال روسيه در بحران قره‌باغ مي‌توان به عدم تمايل مسكو به ايجاد تنش با آنكارا به عنوان اصلي حامي آذربايجان نيز اشاره كرد، چراكه بر اساس تجربه‌ چنين مي‌توان گفت كه روسيه مناسبات خود با برخي كشورهاي منطقه از جمله آذربايجان، تركيه و رژيم صهيونيستي را داراي منافع بيشتري نسبت به مناسباتش با تهران مي‌داند و از اين روي سياست‌هاي خود در قفقاز را بر اساس وزن بازيگران اتخاذ مي‌كند و در عين حال با توجه به چالش‌هاي جمهوري اسلامي با كشورهاي غربي، اين رويكرد خود را تهديدي براي روابط خود با تهران نمي‌داند كما اينكه اين رويكرد كرملين مسبوق به سابقه بوده است و به دليل عدم وجود موازنه بين بازيگران مطرح در سياست خارجي جمهوري اسلامي، در گذشته نيز رفتارهايي مشابه نظير آنچه در مجمع همكاري عرب و بيانيه ضد ايراني در خصوص جزاير سه‌گانه شاهدش بوديم را از خود نشان داده است. با توجه به نكات گفته شده و با مدنظر قرار دادن مذاكرات پيش روي باكو-ايروان در آستانه‌ كه با چراغ سبز روسيه و ميانجيگري قزاقستان انجام خواهد شد، احتمال مي‌رود كه تنش‌هاي منطقه قفقاز تا حدود زيادي كاهش يابد و با در نظر گرفتن شرايط و فضاي جديد شكل گرفته در منطقه پس از اقدام تنبيهي ايران عليه رژيم صهيونيستي، دور از ذهن است كه باكو بخواهد همچنان به رفتارهاي تنش‌زا در برابر تهران ادامه دهد يا اينكه بخواهد دور تازه‌اي از عمليات گسترده نظامي عليه ارمنستان را آغاز كند.
به‌طور كلي به‌رغم وجود برخي تعارضات در منافع تهران و مسكو در قفقاز، به نتيجه رسيدن راه‌حل‌هاي ديپلماتيك در بحران قره‌باغ مي‌تواند به تعميق روابط دوجانبه ايران و روسيه در اين منطقه منجر شود كه در نهايت تاثيرات مثبتي بر امنيت منطقه خواهد داشت.
حل مشكلات قفقاز از مسير ديپلماتيك علاوه بر بهبود همكاري‌هاي سياسي در منطقه، منجر به تقويت همكاري‌هاي اقتصادي بين ايران و روسيه مي‌شود كه با توجه به تحريم‌ها و محدوديت‌هاي اعمال شده توسط كشورهاي غربي عليه تهران و مسكو، گسترش اين همكاري از هر زمان ديگري ضروري‌تر به نظر مي‌رسد.
كارشناس مسائل بين‌الملل