علل کاهش آمار طلاق در کشور
[ شهروند ] سازمان ثبت احوال کشور در پایشی که به تازگی انجام داده است، اعلام کرد که بعد از گذشت 30سال آمار طلاق در کشور کاهشی بوده است. با این حال برخی از رسانهها تلاش کردهاند تا این مهم را به اقدامات مثبت دولت تدبیر ربط دهند اما، بهگفته کارشناسان بخشی از این مهم، بیشتر بهخاطر اقداماتی بوده که توسط دولت سیزدهم با طرحهایی مانند تشویق به ازدواج و فرزندآوری اجرایی شده است. گرچه در عین حال برخی دیگر از کارشناسان نیز مدعیاند که این آمار کاهشی با توجه به کاهش آمار ازدواج طبیعی است.
مرکز رصد جمعیت کشور سازمان ثبت احوال، در روزهای گذشته در گزارشی اعلام کرد که در سال گذشته، 201هزار و 468رویداد طلاق در پایگاه اطلاعات جمعیت کشور به ثبت رسیده که نسبت بهمدت مشابه سال 1401که آمارش در حدود 207هزار و 407نفر بود 3درصد کاهش را نشان میدهد.
به اعتقاد برخی از کارشناسان آنچیزی که در استناد به این آمارها اهمیت دارد، نرخهای بازبینی و خالص شده است. به این معنا که برای تحلیل آمار طلاق باید تعداد طلاقها را نسبت به جمعیت در شرف آن بسنجیم همانگونه که برای آمار ازدواج نیز باید تعداد ازدواجها نسبت به جمعیت مجردها سنجیده شود، اما هماکنون بررسی آمار ازدواج در کشور نشان میدهد میزان فراگیری ازدواج – بهمعنای اینکه در هر سال چند نفر از افراد مجرد ازدواج میکنند- کاهش پیدا کرده و از اینرو نرخ طلاق را هم باید به همین نسبت محاسبه کنیم که این آمارها از افزایش فراگیری پدیده طلاق در کشور خبر میدهد.
نقش فرهنگسازی در کاهش طلاق
در این میان اما فرهنگسازی شاید شاه کلید پرونده کاهش طلاق باشد. برخی از کارشناسان نیز به این موضوع اشاره دارند که فرهنگسازی در حوزههای مختلف توانسته در کاهش میزان آمار طلاق نقشآفرینی کند. آنها با وجود اینکه این اقدامات را لازم اما کافی نمیدانند بر این باورند که گوشزد کردن اثرات فضای مجازی بهطور متناوب برای خانوادهها، ساخت فیلمهایی که جایگزین فیلمهای شبکههای غربی باشد و ورود شبکههای فیلمهای داخلی میتواند از عواملی باشد که از میزان بالای طلاق در جامعه کاسته است از سوی دیگر این موضوع هم اهمیت دارد که آمار طلاق باید با میزان ازدواج سنجیده شود و رسیدن به یک نتیجه قطعی نیاز به بررسیهای بیشتر کارشناسی دارد
تأثیر فرهنگسازی در کاهش آمار طلاق
کاهش آمار 6هزار کانون خانواده نسبت به سال قبل میتواند این را نشان دهد که اقدامات انجام گرفته برای فرهنگسازی بیتأثیر نبوده و توانسته فضا را برای رسیدن به این آمار کاهشی مهیا کند.مهدی متقیفر، مدیرکل دفتر برنامهریزی و توسعه اجتماعی جوانان وزارت ورزش و جوانان، در گفتوگو با «شهروند» میگوید: «امسال شاهد کاهش آمار طلاق در کشور هستیم که این موضوع بسیار اهمیت دارد.»او با اشاره به اینکه در سال ۱۴۰۲ ما شاهد کاهش آماری بودیم، ادامه میدهد: «در مقایسه سال ۱۴۰۱ با ۱۴۰۲ حدود ۸.۷ درصد ازدواج کاهش داشته است و هر سال جمعیت جوانان کاهش داشته است. در سال ۱۴۰۱ حدود ۲۰۷ هزار و ۴۷۰ رویداد طلاق و در سال ۱۴۰۲ حدود ۲۰۱ هزار و۴۸۶ طلاق ثبت شده و طبق این آمار ۳ درصد طلاق در کشور کاهش یافته است.»
متقیفر با اشاره به اینکه این آمار خام است و باید مورد تحلیل و بررسی قرار بگیرد، ادامه میدهد: «در کل عوامل مختلفی در کاهش آمار طلاق تأثیرگذار است که ما در این راستا برنامههای مختلفی را اجرا کردیم؛ ازجمله این اقدامات میتوان به بحث مراکز تخصصی ازدواج خانواده اشاره کرد که در دولت سیزدهم این مراکز در سراسر کشور گسترده شده و توانسته آن را در بیشتر شهرستانها و شهرهای کشور گسترش دهیم.»
مدیرکل دفتر برنامهریزی و توسعه اجتماعی جوانان وزارت ورزش و جوانان با اشاره به اینکه افزایش و توسعه آموزشها خصوصاً در شهرستانها نیز در سالهای گذشته نقش مؤثری در کاهش آمار طلاق دارد، ادامه میدهد: «در همین راستا تولید محتوای فرهنگی و رسانهای در کشور انجام و تلاش شده است که این محتواها چه در بحث مکتوب و چه در فضای مجازی در اختیار زوجین قرار بگیرد تا دایره تفاهم در بین آنها گسترش پیدا کند.»
این در حالی است که محمد عباسی، رئیس سازمان امور اجتماعی وزارت کشور، برای دومینبار در یکسال گذشته گفته است که از وقتی دولت سیزدهم به ریاست ابراهیم رئیسی بر سر کار آمده، موارد طلاق کمتر شده است.
عباسی این را نتیجه دستور رئیسجمهوری به سازمان امور اجتماعی دانسته است که براساس آن، این سازمان مکلف شده عملکرد همه دستگاههای مربوط در حوزه آسیبهای اجتماعی را روزانه بهطور مستمر رصد کرده و سازمانهایی را که به وظایف خود در این زمینه عمل نمیکنند به شورای اجتماعی معرفی کنند؛ آنچه او در حقیقت نوعی شتاببخشی دستگاهها در اجرای وظایف خود در کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی دانسته است.
آمار طلاق در دولت قبل بسیار بیشتر بود
میثم نعمتی، رئیس کارگروه کنترل و کاهش طلاق سازمان امور اجتماعی وزارت کشور، نیز با تأیید صحبتهای رئیس سازمان امور اجتماعی کشور به «شهروند» توضیح میدهد که کاهش آمار میزان طلاق موضوع بسیار پراهمیت و قابل تاملی است، اما وی در پاسخ به کسانی که مدعیاند کاهش آمار طلاق نتیجه اقدامات دولت پیشین است به خبرنگار «شهروند» میگوید: «اصلا چنین ادعایی صحت ندارد بلکه برعکس، آمار طلاق در دوره قبل بسیار بیشتر بود. اما نباید از یاد ببریم که کاهش آمار طلاق ارتباط علمی و آماری با کاهش آمار ازدواج هم دارد. یعنی کاهش آمار ازدواج در چند ساله اخیر هم به نوعی در کاهش آمار طلاق مؤثر بوده است.»
باید این آمار در بازه زمانی بیشتری مورد بررسی قرار گیرد
شهلا کاظمیپور، جمعیتشناس، اما معتقد است که این 6هزار رویداد طلاق از لحاظ جامعه آماری و تحقیقاتی، موضوع مهم و برجستهای نیست و نمیتواند دال بر تغییرات عمده باشد.
وی با ذکر اینکه در آمارهای جمعیتی، قانونی داریم که به قانون اعداد شهرت دارد، تصریح میکند: «در این قانون، اعداد برای آنکه معنا و مفهوم پیدا کنند یا باید حجم زیادی داشته یا در بازه طولانی بررسی شده باشند. به این طریق میتوانیم به این آمار استناد کنیم و آنها را ملاک تغییرات قرار دهیم. ولی این عدد 6هزار مورد نه آنقدر عجیب است و نه در بازه زمانی طولانی رخ داده است به همین دلیل نمیتواند ملاکی باشد برای یک تغییر بزرگ اجتماعی.»
این جمعیتشناس تصریح میکند: «در این میان ارگانها و سازمانهایی هم که متولی ازدواج و کاهش آمار طلاق هستند نیز تلاش میکنند تا این آمار را به نفع خود مصادره کنند درحالیکه باید این آمار در بازه زمانی 5ساله مورد بررسی و واکاوی قرار بگیرد تا قابل استناد باشد. چراکه طلاق، ناشی از ازدواجهای همان سال یا یکسال قبل از آن نیسـت و باید آمار سالهای قبل را مقایسه کرد تا به یک تناسب رسید. باید آمار سال ۱۴۰۲ را با ۵ سال قبل مقایسه میکردند. باید چند سـال بگذرد و اگر روند همچنان کاهشـی بود، میتوان بهعنوان دستاورد از آن یاد کرد. امیدواریم این روش ادامه پیدا کند تا بتوانیم از آن به عنوان یک دستاورد استفاده کنیم.»
وی از کاهش باروری بهعنوان یکی دیگر از شاخصههایی که باید مورد بررسی قرار گیرد، یاد کرده و ادامه میدهد: «نکته مهم دیگری که باید به آن اشاره کرد بحث کاهش سطح باروری و ازدواج در دهه هفتاد و هشتاد است که در نتیجه باعث شده تا آمار ازدواجها کاهش پیدا کند. از سوی دیگر بیش از 40درصد ازدواجها در 5سال اول ازدواج به جدایی منجر میشود و این میتواند به کم شدن آمار ازدواج منجر شده باشد. هر چند که ما در ۱۰ تا ۱۵ سـال زندگی زناشویی، آمار بالایی از طلاق داریم.»
وی تأکید میکند: «همانطور که شـاهد کاهش آمار داوطلبان کنکور نیز بودیم که مربوط به متولدین آن دو دهه است، تعداد افراد در معرض ازدواج نیز کاهش پیدا کرده اسـت.»در هر حال کاهش آمار 6 هزار رویداد طلاق در سال نکته بسیار پراهمیتی است که نمیتوان نسبت به آن بیتوجه بود. از زمان شروع دولت سیزدهم تلاشهای زیادی برای فرزندآوری و استحکام بنیان خانواده که نتیجهاش کاهش طلاق است، صورت گرفته که نتیجه این اقدامات کاهش 3 درصدی آمار طلاق بوده است. شاید این اتفاق آنقدرها هم به چشم نیاید اما گذشت زمان و افزایش این درصد میتواند مسئولان را از ادامه این مسیر مطمئن کند.
یک اتفاق خوب برای حفظ بنیان خانوادهها
وقتی آمار طلاق کاهش پیدا میکند شاید برخی از خانوادهها نیز برای جدایی تامل بیشتری کنند و این اتفاق خوبی است که این آمار میتواند رقم بزند
دکتر علیرضا شریفی یزدی، جامعهشناس، نیز در گفتوگو با «شهروند» با تأکید بر اینکه این آمارها میتواند تشویقکننده بسیاری از خانوادهها به انصراف از طلاق و جدایی شود، ادامه میدهد: «شما تصور کنید خانوادهای در حال فروپاشی است، وقتی با این آمار روبهرو میشود با خودش به این نتیجه میرسد که وقتی زوجهایی موفق شدهاند تا شرایط را بهبود ببخشند، پس من هم میتوانم، این اتفاق را رقم بزنم. درواقع این آمار و خانوادههای موفق بهعنوان یک الگو در جامعه مطرح میشوند.»
این کارشناس برخلاف کاظمیپور معتقد است که 6هزار مورد کاهش آمار طلاق، عدد خوبی است که میتواند شروعکننده حرکتها و اعداد بزرگتری باشد، اما در بیان آمار در علم جامعهشناسی بیان یک موضوع، قابل تامل است و آن اینکه آیا این آمار نشاندهنده این است که روابط بین زوجینی که دچار مشکل بودهاند بهبود پیدا کرده یا آنها به هر دلیلی ناچارند در کنار هم زندگی کنند.
به اعتقاد وی، وقتی میتوانیم در سالهای آینده این روند را ادامه دهیم و شاهد کاهش آمار بیشتر جداییها و طلاقها باشیم که عوامل اصلی طلاق را بررسی کرده و آنها را برطرف کنیم.
شریفی یزدی بر این موضوع نیز صحه میگذارد که عوامل اقتصادی، اعتیاد، بحث دخالت خانوادهها و تأثیرات فضای مجازی از عوامل مهم در جدایی زوجین از یکدیگر است و باید دولت، روی همه این موارد برنامهریزی کند تا این روند کاهشی طلاق، ادامهدار باشد.
وی در این خصوص میگوید: «اگر برنامهها برای حل تکتک این عوامل انجام شود و تأثیر هر کدام از عوامل بالا در زندگی زوجین کاهش پیدا کند، میتوانیم امیدوار به بهبود این شرایط باشیم.»
او با اشاره به اینکه این آمار خبر امیدوارکنندهای به شمار میرود تأکید میکند: «آمار طلاق باید در مقایسه با آمار ازدواج بررسی شود. اینکه طلاق در چه سنی رخ میدهد، چند سال از ازدواج زوجینی که جدا شدهاند، میگذرد و در چه ردههایی طلاق بیشتر رخ میدهد، ادامه میدهد: «در حالت عادی، این آمار خبر خوشحالکنندهای است اما باز هم نیاز بهکار تحلیلی و پژوهشی بیشتری دارد. بهاحتمال زیاد این آمار در سال آینده نیز از این میزان کمتر باشد.»
این جامعهشناس به این موضوع اشاره میکند که هماکنون دادههای آماری، خام است و باید تکتک دلایل آن بررسی و تحلیل شود تا شاهد آمار طلاق و حفظ بیشتر بنیان خانوادهها در سالهای بعد باشیم.
راهکارهای کاهش طلاق در جامعه
سیده فاطمه ذوالقدر، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی معتقد است: خانواده، کوچکترین واحد جامعه بشری است که در طول تاریخ منشا تمامی فرهنگها به شمار میرود و از طریق آن ارزشها به جامعه منتقل میشود. رواج فردگرایی، زندگی مدرن و استفاده بیش از حد از فناوری و فضاهای مجازی سبب ایجاد مشکلات در خانوادهها شده و درواقع الگوهای نادرست، جایگزین الگوهای درست در جامعه میشود چراکه چشموهمچشمی در فضای جامعه سبب شده است که بهانهجوییها در زندگی افزایش پیدا کند و دعوا و تنش بالا برود.طلاق همچون سایر معضلات اجتماعی، پدیده مهم چندبعُدی است که بهطور کلی میتوان آنها را به عوامل اجتماعی و روانی- اجتماعی تقسیمبندی کرد. بنابراین عوامل روانی- اجتماعی آن؛ نارضایتی، ناهماهنگی میان زوجها، فشارهای عصبی و اعمال خشونت، انواع بدبینی و اختلالات روانی، عدمبلوغ عاطفی، عوامل اقتصادی: فقر، فقدان منابع مالی و امکانات، عوامل فرهنگی؛ سبک زندگی خانوادهها، قومیتها، همگونی آداب و رسوم و نیز عوامل زیستی؛ عدمتناسب، بیماری و نازایی هستند.
هرچند که این آسیب بیشتر متوجه جوامع بزرگتر و توسعهیافتهتر است اما با نفوذی که رسانههای جدید بهویژه شبکههای اجتماعی در جوامع کوچک دارند، هماکنون سبک زندگی و حتی انتخابهای جدید به جامعه روستایی نیز منتقل شده است.
با وجود کاهش آمار طلاق در کشور، بازهم این آمار بالاست و باید کاهش پیدا کند. این معضل بزرگ، خطر انحلال کانون خانواده و آثار سـوء ناشـی از آن را بهدنبال دارد بنابراین شـرایط موجود، چالشها، کاسـتیها و تهدیدهای فعلی میتواند تسـهیلکننده و زمینهساز گسـترش پدیده طلاق در سطح جامعه باشد و اگر در برنامهریزیها مـورد توجه قـرار نگیرند، همچنان با روند رو به رشـد این پدیده روبهرو هستیم.همسان بودن زوجین، جلوگیری از ازدواج در سنین کودکی، رفع اختلافات از طریق بزرگان فامیل، نداشتن توقع بیجای اطرافیان و نیز راهکارهای اجتماعی و فرهنگی مانند برگزاری دورههای مناسب آموزش قبل از ازدواج و نهادینه کردن فرهنگ مراجعه به مراکز مشاوره، نفی فرهنگ جنسیتسالاری، مشاورههای حقوقی، گسترش فرهنگ ازدواج آسان و مهریه مناسب بر اساس وضعیت مالی مرد و.... ازجمله راهکارهایی هستند که در کنترل و کاهش پدیده اجتماعی طلاق بسیار مؤثرند.
فرهنگ زندگی شاد و مسالمتآمیز زناشویی باید از همان دوران مدرسه، با محتوای آموزشی درخور به دانشآموزان آموزش داده شود و از سوی دیگر مشکلات اقتصادی با تدبیر دولت به حداقل رسیده و خانوادهها نیز در جهت زندگی پایدار فرزندانشان، آسانگیری و پرهیز از مشاجره را با استفاده از گفتوگو جهت حل مسئله، سرلوحه قرار دهند تا زندگی پایدار و جامعه سالم پیش روی فرزندان سرزمینمان قرار گیرد.