نامیرایی سلوک نماد تقریب و روا داری

  حمیدرضا حلاجیان - calture@khorasannews.com    یکی از موضوعات پر اهمیت که طی سال‌های گذشته در نگاه نویسندگان و اهل قلم، شکل جدی‌تری به خود گرفته تولید آثاری بر اساس خاطره نگاری و مستندنگاری است. با توجه به اهمیت این سبک، بازدیدم از نمایشگاه کتاب تهران را در روز ششم این رویداد به بررسی آثاری که بر اساس مستندنگاری تولید شده‌اند، اختصاص دادم. بعد از جست و جویی گذرا با تعدادی کتاب در این حوزه رو به رو شدم که در این میان کتاب‌هایی که بر اساس سخنرانی‌ها و زندگی امام موسی صدر نوشته شده برای من جذاب‌تر بود. انتشارات امام موسی صدر را می‌توان مهم‌ترین موسسه انتشاراتی فعال در این زمینه دانست. خبردار شده بودم حورا صدر، مدیر موسسه امام موسی صدر و دختر این شخصیت تأثیرگذار در نمایشگاه کتاب حضور دارد. برای مصاحبه با او که یکی از موثق‌ترین منابع برای گفت و گو درباره آثار منتشر شده بر اساس زندگی این شخصیت برجسته است به سمت غرفه امام صدر به راه افتادم.   نمایشگاه کتاب فرصتی برای معرفی امام موسی صدر مدت زیادی منتظر اتفاقی بودم که قرار بود تا چند لحظه دیگر رخ دهد، گفت و گو با شخصیتی که جزو نزدیک‌ترین افراد به امام موسی صدر بود. حالا در سی و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران این فرصت برایم مهیا شده بود، به غرفه انتشارات امام صدر که رسیدم، خوشبختانه حورا صدر در این غرفه حضور داشت. جلو رفتم و چند دقیقه‌ای از ارادت قلبی‌ام به امام صدر و خانواده‌اش گفتم؛ از حورا صدر، مدیر انتشارات امام موسی صدر خواستم درباره آثاری که بر اساس زندگی پدرش در حوزه مستند نگاری تألیف شده گفت و گوی کوتاهی داشته باشم؛ متواضعانه پاسخ داد خیلی اهل مصاحبه نیست، گفتم: «خبرنگار روزنامه خراسان هستم»، با شنیدن این جمله فضا به کلی تغییر کرد. همین یک جمله و آوردن نام روزنامه خراسان که در ذهن او از سابقه درخشانی برخوردار بود باعث شد درخواست مصاحبه‌ام را بپذیرد و بلافاصله می‌گوید: «نمی‌توانم این درخواست مصاحبه را رد کنم.» از حورا صدر، درباره فرصت نمایشگاه کتاب و فضای آن می‌پرسم، با روی باز پاسخ می‌دهد: عمده فعالیت‌های ما در حوزه نشر کتاب است که در آن اندیشه‌های امام را به صورت موضوعی یا بخشی به صورت تاریخ شفاهی، منتشر می‌کنیم. شاید تنها فرصتی که در نمایشگاه ما بتوانیم به معرفی امام صدر بپردازیم، معرفی همین کتاب هاست. البته فرصت برای معرفی این آثار کم است، گرچه فضاهایی در نمایشگاه برای سخنرانی وجود دارد اما به هر شکل آن قدری که آدم انتظار دارد، استقبال نمی‌شود و بیشتر مردم می‌آیند که کتاب بخرند. از طرفی هم کتاب گران است و قیمت کتاب برای انتخاب مهم است. ما هم ناچاریم با توجه به آنچه می‌خریم و البته حداقل سود کتاب‌ها را عرضه کنیم ولی در عین حال باید ناشرهای دیگر هم راضی باشند. مدیر انتشارات امام موسی صدر بیان می‌کند: تازه‌ترین اثر در این مجموعه کتاب «آن همیشه مهربان» است که درباره  پیامبر اکرم(ص) است؛ این مجموعه سخنرانی‌های مختلفی است که به مناسبت ولادت پیامبراکرم(ص) یا رحلت ایشان یا مناسبت‌های دیگر انجام شده است. او سپس درباره مجموعه تاریخی از امام موسی صدر توضیح می‌دهد و می‌افزاید: مجموعه‌های مختلفی به صورت تاریخ شفاهی گردآوری شده که آخرین آن در مصاحبه با 6 شخصیت علمی فلسفی بنام، مثل آقای احمدی، اعوانی، دینانی و... است که در باره امام موسی صدر صورت گرفته که بیشتر متعلق به دوره جوانی و دانشگاهی ایشان است؛ خاطرات جالبی است به خصوص که از زبان چنین شخصیت‌هایی گفته می‌شود.   رونمایی از یک اثر تازه  در ادامه این گفت و گو، دختر امام موسی صدر، تازه ترین کتاب چاپ شده در این مجموعه به نام «میریام» را معرفی می کند که همین امسال در نمایشگاه کتاب رونمایی شده است؛ او توضیح می دهد: این کتاب شامل خاطرات ربابه خانم صدر است که بیشتر حول خاطراتی از امام و فعالیت های ربابه صدر بوده است. دختر آیت ا... صدر دلیل انتخاب این نام را که خیلی هیجان انگیز است، این طور بیان می کند: میریام اسم خواهر حضرت موسی (ع) است. همچنین دلیل دیگر انتخاب این نام این است که در دوره جنگ داخلی، ارتباط تعداد زیادی از افراد از جمله ربابه خانم از طریق بی سیم بود که اسم رمز ایشان میریام بود. بعد از این که توضیحات حورا صدر در باره کتابی که اکنون در حال صحافی شدن در چاپ خانه است به پایان می رسد. کتاب دیگری که آن هم در حوزه خاطره نگاری است و امسال منتشر شده را با عنوان «این طور نیست بابا؟» در دست می گیرد و می گوید: این کتاب مجموعه هفت جلسه خانگی است که امام برای ما صحبت کرده اند؛ موضوعات مختلفی که برای فرزندانشان طرح کرده اند، سعی کرده ایم در چاپ هم کمی شکیل تر عمل کنیم. مثلا خواننده می تواند با QR کدی که روی بعضی صفحات کتاب است، صدای جلسات را نیز بشنود. موضوعات هم جالب است و البته با زبانی است که آن موقع سن ماها اجازه می داد. دلیل انتخاب این نام هم این است که نام کتاب، از میان تکیه کلام های امام موسی صدر انتخاب شده است. حورا صدر در ادامه به این موضوع که این اتفاقات زمانی رخ داده که او حدود 13 سالش بوده اشاره می کند. او در پاسخ به این سوال که آن زمان در لبنان زندگی می کردید؟ می گوید: نه، این خاطرات متعلق به دورانی است که ما فرانسه بودیم و امام این جلسات را در لبنان ضبط می کردند و برای ما روی کاست می فرستادند. البته 2 جلسه از این سلسله جلسات مربوط به زمانی است که خود امام به فرانسه آمده بودند و ما هم در کنار ایشان بودیم و این جلسه ها ضبط شد.خانم صدر با توضیح این که سعی کرده ایم چند عکس هم از فضای آن جلسات در کتاب بگنجانیم، ادامه می دهد: این کتاب یکی از جدیدترین کتاب های موسسه است و عملا سعی کرده ایم قدری متفاوت باشیم.   بهره گیری از لحن روان در انتشار آثار در حالی که از شنیدن چگونگی تالیف این کتاب ها هیجان زده شده بودم، در ذهنم به این فکر می کردم که چطور می شود آن سال ها امام موسی صدر در آن شرایط آشفته جنگ داخلی لبنان و با آن همه مشغله خانوادگی که به اجبار و برای حفظ امنیت آن ها به فرانسه فرستاده شده بودند، این قبیل جلسات را بگذارد! موضوعات مختلف طرح کند و کاست ها را به فرانسه بفرستد. همزمان به این نکته فکر می کردم که این کار چقدر می تواند خلاقانه و از روی محبت باشد و چقدر یک انسان آن هم در آن مقام علمی و سیاسی، می تواند متفاوت باشد. در حالی که این موضوعات در ذهنم مرور می شد از خانم صدر می پرسم، واقعا در آن شرایط امام شما را جمع می کرد و برایتان جلسات سخنرانی می‌گذاشت؟ یعنی در برنامه روزانه خانه تان گاهی این اتفاق می افتاد؟ حورا خانم که انگار کاملا متوجه شده از این موضوعات تعجب کرده ام و با لبخند و آرامش و وقار همیشگی که از ویژگی های خانواده صدر است، توضیح می دهد: بله، جلسات جالبی هم بود، لحن امام جالب بود، خیلی روان و ساده، به هر حال امام فرصت خیلی کم داشتند اما وقتی فرصت بود این کارها را می کردیم.حورا صدر با لبخند ادامه می دهد: حالا لبنانی ها می گویند کی متن عربی این کتاب را به ما می دهید.