ابتذال «استقلال» در جریان اصلاحات

جوان آنلاین: انتشار فایل صوتی جنجالی ظریف اولین موردی نیست که نشان می‌دهد اصلاح‌طلبان در مسائل داخلی چشم به کمک بیگانگان داشته‌اند. آن‌ها پیش از این بار‌ها کنش‌ها و واکنش‌هایی داشته‌اند که وابستگی درونی‌شان و طمع کمک از خارجی‌ها را عیان می‌کند. این امر، به ابتذال کشیده‌شدن مفهوم «استقلال» به عنوان یکی از مبانی کار سیاسی از سوی اصلاح‌طلبان است که مدعی کار حرفه‌ای سیاسی هستند. 
 
فایل صوتی جنجالی ظریف، سه سال پس از انتشار از مسیر نامعلوم، همچنان جنجال می‌آفریند. این بار موضوع مهم‌تر محتوای آن فایل کذایی نیست، بلکه افشای تعمدی‌بودن انتشار آن از سوی دولت روحانی و موضوعی مهم‌تر از آن، انگیزه این تعمد، یعنی کمک خواستن از امریکایی‌ها برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری است.
سعید لیلاز، روزنامه‌نگار و تحلیلگر اقتصادی اصلاح‌طلب چندی قبل در گفت‌وگویی با روزنامه شرق تأیید کرد که انتشار فایل گفت‌وگوی جنجالی او با ظریف، تعمدی بوده است. او دلیل این کار را فرستادن پالس مثبت دولت روحانی به امریکایی‌ها برای بهبود وضعیت برجام در یک ماه باقی مانده تا انتخابات توصیف کرد. 


انگیزه‌ای که لیلاز توضیح می‌دهد، قبحش از اصل انتشار فایل صوتی بیشتر است: «سربسته می‌گویم که ماجرای انتشار آن فایل مصاحبه چند‌ساعته من با محمدجواد ظریف، بدون آنکه بگویم چه کسی چه کاری کرد، یکی از اهداف و دلایل و جنبه‌های افشاگری آن با هدف ارسال پالس مثبت به طرف امریکایی بود که اگر دولت بایدن می‌خواهد برای احیای برجام کاری کند، در همین ماه‌های منتهی به پایان عمر دولت روحانی باشد که احیای برجام بتواند به جریان همسوی دولت روحانی برای تداوم قدرت کمک کند و دولت بایدن متأسفانه حتی همین کمک را هم نکرد.»
این اولین بار نیست که اصلاح‌طلبان مرز‌های استقلال را رد می‌کنند. آن‌ها چه زمانی که در قدرت بودند و چه وقتی ادا‌های اپوزیسیونی درمی‌آوردند و خود را مردم نشان می‌دادند و حتی وارد آشوب و اغتشاش می‌شدند، چشم امید به بیگانگان داشتند و بعضاً فهم این امیدواری، از سطح نشانه‌شناسی و تحلیل فراتر می‌رفت و رفتارشان آنقدر عیان بود که بی‌نیاز از هر شرحی دریافته می‌شد. 
مشی کلی اصلاح‌طلبان ذوق‌زدگی از تعامل با غربی‌هاست؛ سیاست خارجی را منحصر در تعامل با غرب می‌دانند و امریکایی‌ها را چنان بزرگ می‌دانند که آن‌ها را کدخدا می‌خوانند. از سویی حل همه مشکلات داخلی را منوط به رابطه با غرب و امریکا می‌دانند و همین مشی غرب‌گرایی برای آنکه وابستگی و عدم‌استقلال آن‌ها را نشان دهد، شاید کفایت کند، اما با این حال می‌توان نمونه‌هایی را هم مثال زد. نمونه‌هایی از این رفتار‌ها و کنش‌ها را در ادامه برمی‌شماریم.  حمایت رسانه‌های غربی  از اصلاح‌طلبان
اصلاح‌طلبان جریان خود را هدف اصلی براندازان در ایران می‌دانند، اما رسانه‌های اصلی براندازان، یعنی شبکه‌های فارسی‌زبان غربی در مقاطع مختلف و هنگامه انتخابات‌ها که دوگانه‌های سیاسی داخلی پررنگ می‌شود، به شکلی مثلاً نامحسوس حامی آنان می‌شوند، علیه رقبای‌شان تیتر می‌زنند و بعضاً تریبونی برای کاندیدای اصلاح‌طلب می‌شوند. 
رسانه‌های اپوزیسیون در چنین مقاطعی نوعی همدلی با اصلاح‌طلبان دارند، دیدگاه‌ها و نظرات آن‌ها را برجسته می‌کنند و اخبارشان را پوشش می‌دهند، شایعات علیه رقبای آن‌ها را منتشر و ترس و نگرانی از رأی‌آوردن اصولگرایان را القا می‌کنند، به طور مثال در جریان تخریب مثلث حضرات آیات جنتی، یزدی و مصباح و تلاش برای رأی‌نیاوردن آنان در انتخابات خبرگان در سال ۱۳۹۴ رسانه‌های اپوزیسیون کاملاً همسو با خواست اصلاح‌طلبان بودند. از سویی اغلب موضع‌گیری‌های اصلاح‌طلبان علیه اصولگرایان را هم بازتاب می‌دهند.   انتخابات و کمک‌خواستن از بیگانگان
انتشار فایل تصویری از سخنان پنهانی و خصوصی محمدجواد ظریف با البرادعی در کاخ سعدآباد (سال ۱۳۸۳) نشان می‌داد آن‌ها دنبال راضی‌کردن طرف مقابل هستند تا مذاکرات به نتیجه برسد و اینگونه بتوانند بر انتخابات ریاست جمهوری که در ماه‌های آینده برگزار می‌شد، مؤثر باشد. ظریف به البرادعی می‌گوید: «بسیاری از کاندیدا‌ها از شکست مذاکرات ما سود می‌برند.»
او سپس از مشکل اعتماد به اعتبار خودشان در داخل می‌گوید و... 
در داخل می‌توان هزار مدل رقابت کرد، اما چرا باید مسائل داخلی را نزد خارجی‌ها بیان کرد و حرف داخل خانه را بیرون برد؟
سال ۱۳۹۳ هم ظریف در گفت‌وگویی بیان کرد: «ما می‌توانستیم مسئله هسته‌ای را در سال۱۳۸۴ حل‌وفصل کنیم ولی در آن زمان حرف من را باور نمی‌کردند، وقتی می‌گفتم ایرانی‌ها به فشار حساسیت دارند، دولت بوش با اصرار بر اینکه ما غنی‌سازی را به کلی رها کنیم... با نزدیک شدن به ۲۹تیر من یک‌بار دیگر احساس نیاز می‌کنم که هشدار دهم و بگویم بازی شاهین- قمری به امید گرفتن امتیاز در لحظه آخر، نمی‌تواند نتیجه‌ای بهتر از سال۱۳۸۴ بدهد.»
دی ماه ۱۳۹۹ روزنامه اعتماد در مطلبی نوشت: «همان‌طور که بازگشت زودهنگام و نامشروط بایدن به برجام و برداشتن تمام تحریم‌های ترامپی امتیازی به نفع گفتمان مذاکره و سازش با غرب خواهد بود، ادامه راه ترامپ در مشروط‌کردن این بازگشت به هر شرط ریز یا درشت یا حتی طمأنینه و تأخیری که نشان از غیرقابل‌اعتماد‌بودن دولت جدید در نگاه ایرانیان باشد، شانس تندرو‌ها را برای دراختیارگرفتن دست بالاتر در مناظره و انتخابات ریاست‌جمهوری به همراه خواهد داشت.»
بسیاری از اصلاح‌طلبان چنان نزدیکی فکری به غربی‌ها دارند که پس از مهاجرت، به سرعت در رسانه‌های غربی جاگیر می‌شوند و آن‌ها را اداره می‌کنند. آن‌ها غرب را از دشمنی‌هایش در حق ملت ایران تطهیر می‌کنند. آن‌ها به خاطر غرب حتی از منافع ایران در تعامل با شرق چشم پوشیدند و رابطه را محدود به غرب کردند تا کدخدا ناراحت نشود!
سیاست خارجی یک چیز است و وابستگی و امیدواری به کمک غرب یک چیز دیگر، این دومی در واقع عدم‌استقلال است.