روزنامه خراسان
1403/02/29
وقتی مردم در فشارند حق قهقهه زدن ندارم
حمیدرضا حلاجیان -calture@khorasannews.com سی و پنجمین دوره نمایشگاه کتاب تهران که از 19 اردیبهشت شروع به کار کرده، کم کم به روزهای پایانی خود نزدیک میشود و پس از 10 روز 29 اردیبهشت به کار خود پایان میدهد. هر چه به روزهای پایانی این نمایشگاه نزدیک میشویم تنور بازدید هم داغ و داغتر میشود. روزنامه خراسان از روزهای ابتدایی این نمایشگاه فعالیتهای رسانهای خود را در زمینه چگونگی برگزاری نمایشگاه کتاب تهران در سال جاری در دستور کار قرار داده و تا امروز به منظور بررسی کارشناسانه وضعیت این روزهای بازار کتاب با شخصیتهای زیادی گفتوگو کرده است. به همین منظور روز گذشته با هدف بررسی موضوع دیگری در حوزه نشر خودم را به نمایشگاه کتاب تهران رساندم. در غرفه «انتشارات اطلاعات» چهرهای آشنا را دیدم. رضا رفیع بود. شاعر و طنزپرداز شناخته شده خراسانی که برای جشن امضای کتاب تازهاش به نام «کشک سایی» در سی و پنجمین نمایشگاه کتاب بین المللی تهران حضور پیدا کرده بود. چند دقیقهای میشد که جلوی غرفه «انتشارات اطلاعات» ایستاده بودم. در تمام این مدت مشکلات مربوط به طنز مکتوب امروز و حسرت این که دیگر روی گیشه دکههای مطبوعاتی خبری از مجلههای مختلف طنز نیست فکرم را به خودش مشغول کرده بود. فرصت را مغتنم دیدم تا درباره همین موضوع با رضا رفیع سوالاتی را مطرح کنم. طنزهای فالوئرپسند آسیب زا رضا رفیع از آن دست طنزپردازانی است که شیرین زبانیهای طنازانه اش حتی در گفتار روزانه او با مخاطبانش پیداست. موضوعی که در مدت زمان حضورم جلوی غرفه انتشارات اطلاعات بارها شاهد آن بودم. بعد از این که کمی سرش خلوتتر شد جلو رفتم و بعد از احوالپرسی و گپ و گفت کوتاهی درباره طنز امروز، دلایل کم رنگ شدن طنز مکتوب را از او پرسیدم. رفیع در پاسخ گفت: من از آن دسته آدمهایی هستم که معتقدم اول نیمه پر لیوان را باید دید. باید پرسید از استعدادهایی که در حوزه طنز حضور دارند چه حمایتی شده، چه تسهیلات و کارگاههای آموزشی برای آنها در نظر گرفته شده است که امروز بخواهیم بگوییم کدام قسمتش مورد انتقاد است؟ این طنزپرداز برجسته که سابقه اجراهای طنز تلویزیونی را در کارنامه کاری خود دارد، گفت: این خود جوش بودن طنز در بستر فضای مجازی کمی باعث طرح انتقادهایی شده است. بعضی افراد همان تولیداتی که در فضای مجازی دارند حالا با پول خودشان یا به خاطر این که می گویند آن فرد فالوئر (دنبال کننده) زیاد دارد، تبدیل به کتاب میکنند، همینها آسیب می زند به طنز، در گذشته این طور نبود. یک نفر که در هر زمینهای از فرهنگ و هنر، سالها دود چراغ موشی میخورد، با نام مستعار در نشریات طنز مینوشت و تازه بعد از مدتها صاحب نامی میشد و میفهمیدند که فلانی کیست. این تازه شروعش بود و بعد در محضر استادان و پیش کسوتان استفاده میکرد و اشتباهات او را که میگرفتند، اینها را یادگاری نگه میداشت، الان در این زمینهها چنین اتفاقی نیست و جایی وجود ندارد که این انتقال تجربه صورت بگیرد، همینها باعث کاستیهایی در کتاب طنز هم میشود، حتی ستونهای طنز که البته الان کمتر هست. طنزهای عمیق خط شکن امروز وی درباره وضعیت طنز امروز و کیفیت آثار طنزپردازها گفت: به لحاظ وفور استعداد طنز، ما در دورهای به سر میبریم که استعدادهای طنز، خیلی زیاد است و همه هم خط شکنی کردهاند، یعنی آن کلیشههای ثابت نخ نمای سابق را شکستهاند و ابداع و ابتکار به خرج میدهند و نگاه طنز را عمیقتر و چند لایهایتر کردهاند. رضا رفیع در پاسخ به این سؤال که نقش طنز در چالش های اجتماعی یا سیاسی یک جامعه چقدر اساسی است،بیان کرد: در این چنین شرایطی، یک مقدار کار طنز سخت میشود، طنز در شرایط عادی اجتماعی دستش بازتر است، یعنی مردم باید اعصابی نسبتاً آسوده داشته باشند، کسی که از صبح با اضطراب و استرس بر میخیزد تا شباهنگام سر بر بالین مینهد، به قول سعدی «شب چو عقد نماز بر بندم/ چه خورد بامداد فرزندم؟». طرف در نماز به قنوت که میرسد تازه یادش میآید که قبض گاز را چه کنم؟ شهریه فرزند را چه کنم؟ او حضور دلی نخواهد داشت و حضورش بیشتر در چهار راه استانبول است و صرافی و پول و بانک. فشار اقتصادی بر مردم کار طنزپرداز را سخت کرده این نویسنده و شاعر استخوان خرد کرده در حوزه ادبیات ادامه داد: با این وضعیتی که مردم در فشار و استرس هستند کار طنز یک مقدار سختتر میشود شما حتی اگر بیایی و در رسانه ملی طنز بگویی، بخشی از مردم ممکن است بگویند، آقا شکمش سیر است و آمده برای ما بلبل زبانی میکند. مردم توقع همراهی بیشتری با دردشان را دارند، در زمانهای که مردم درد دارند شما به هوا بپری و شادی کنی نمک روی زخم مردم است. وی تصریح کرد: طنزی که من در فضای آن بزرگ شدم طنز «گل آقایی» است. طنز برادرم، جلال و خود من، طنزی از سر انصاف و وجدان است به همین دلیل در زمانهای که احساس کنم مردم دردی دارند، طنز من باید از سر درد باشد. البته در این شرایط هم میشود طنز نوشت و گفت اما حق قهقهه زدن ندارم. یک لبخند در کنار انتقادی که انجام میدهم شیوه من است؛ شاید خیلیها پذیرایش نباشند اما من به آنها هم احترام میگذارم.پربازدیدترینهای روزنامه ها