خودربایی به عشق خواستگار!

 همدستی با خواستگار برای اخاذی از والدین بعد از اعلام ربوده‌شدن دختر جوان، کارآگاهان با شروع تحقیقات و در جریان رصد تلفن‌همراه و بررسی سوابق تماس‌های دختر جوان پی بردند او در فضای‌مجازی با پسری آشنا شده است که با هم قول و قرارهایی گذاشته بودند و پس از هماهنگی با هم، پسر جوان به خواستگاری او هم رفته بود اما خانواده جواب رد به پسر داده‌ و اعلام کرده‌اند که جواب فعلاً منفی است و اگر پسر حداقل یک خودروی شاسی‌بلند داشته باشد امکان تجدید نظر وجود دارد. به این ترتیب، ماموران به پسر خواستگار شک کردند و وقتی با دستور قضایی برای دستگیری او اقدام کردند، در خانه او دختر جوان را هم پیدا کردند و به این ترتیب پرونده آدم‌ربایی مختومه شد، چون اصلاً آدم‌ربایی رخ نداده بود و دختر جوان با خواستگارش همدست شده بود تا از پدر و مادرش دو میلیارد برای پسر جوان بگیرند تا ماشین بخرد و بتواند رضایت خانواده دختر را جلب کند.   بررسی این اتفاق در چندین لایه این اتفاق را می‌توان در چند لایه بررسی کرد. رفتار دختر، رفتار خواستگار و رفتارهای والدین دختر. هرکدام از آن‌ها در این ماجرا، اشتباهاتی داشتند که قابل کتمان نیست.   دلیل و راهکار خانواده دختر منطقی نبوده است گویا تنها علت رد کردن خواستگار مورد بحث توسط خانواده دختر، مسائل مالی بوده است. درست است که بی‌پولی خیلی وقت ها مشکل زاست اما داشتن پول و خودروی شاسی بلند و ... تضمینی برای خوشبختی نیست.  در قدم اول خانواده‌ها باید منطقی‌تر با این موارد برخورد کنند. اگر واقعا دلیل محکمی برای مخالفت دارند، آن را واضح و بی‌ابهام مطرح کنند. از مخالفت‌های بی دلیل واقعا خودداری کنند چون فرزندشان تا آخر عمر آن ها را مقصر نرسیدن به عشقش خواهد دانست.   رسیدن به خواسته با تحت فشار گذاشتن والدین از نگاه دختر، احساس استیصال و چاره نداشتن احتمالا باعث این مدل رفتار شده است.  شاید خانواده دختر همیشه به خاطر قهر کردن او، اسباب‌بازی مدنظر را برایش خریداری کرده‌اند که او با این ذهنیت مواجه شده که هر چیزی را می توان با تحت فشار گذاشتن والدین به دست آورد. این یکی از بدترین چیزهاست که والدین ناخواسته به کودکان خود می‌آموزند که اگر قهر کنی، گریه کنی و ... حتما به خواسته خود خواهی رسید. مورد بعدی، ضعف در تنظیم هیجانی دختر است که به جای یافتن راه‌حل منطقی، بر اساس اولین راه‌حلی که به ذهنش رسیده، عمل کرده است. اگر احساس کرده که والدینش بی‌دلیل مخالفت می‌کنند، می‌توانست از بزرگ تری در فامیل یا مشاور کمک بگیرد. این رفتارها بیشتر رگه جلب توجه دارند تا حل کردن واقعی مشکل.   خواستگاری که عاقبت‌اندیش نبوده است در مورد خواستگار، سوال اصلی این جاست که چرا قبول کرده در این نقشه نقشی ایفا کند؟! اگر بی خبر بوده که هیچ. اما اگر همدست دختر بوده است، جای صحبت دارد. درست است که نرسیدن به معشوق بسیار سخت است، اما آیا رسیدن به معشوق از هر راهی درست است؟ عاقبت اندیشی یکی از موارد مهم تصمیم‌گیری است. بعد از این چه خواهد شد؟! که گویا هم دختر، هم پسر اصلا به عاقبت رفتار خود فکر نکرده اند.   3دسته خانواده برای مخالفت با ازدواج فرزند در نهایت باید گفت که مخالفت خانواده‌ها با ازدواج فرزندان با فرد دلخواه، بسیار رایج است.  این مخالفت سه دسته متفاوت هستند. دسته اول، با دلایل واضح و منطقی. دسته دوم، صرفا برای سنجش میزان علاقه و تلاش طرفین برای همدیگر و دسته سوم، لجبازی والدین با فرزند یا خودخواهی‌های ناشی از ترس از دست دادن فرزند. در این جا توصیه می‌شود در صورت مواجهه با مخالفت خانواده، تلاش بیشتری برای جلب موافقت آن‌ها انجام شود. وارد یک گفت‌وگوی بزرگ سال-بزرگ سال با والدین خود شوید. اگر مثل کودکان قهر می‌کنید، اعتصاب غذا می‌کنید و ... هنوز برای ازدواج به بلوغ کافی نرسیده‌اید. همیشه می‌توانید با انجام مشاوره پیش از ازدواج، هم خودتان از انتخاب خود مطمئن‌تر شوید و هم خانواده را با ادله راضی کنید. فراموش نکنید هیچ گاه بار کج به منزل نمی‌رسد.