وجدان جمعي ايراني همدلي در بحران ها

شهادت رييس‌جمهور ايران در راه خدمت‌رساني و حل مشكلات مردم در حادثه سقوط بالگرد، اتفاقي بود كه جامعه را متاثر كرد؛ با توجه به اينكه اين اتفاق ناگوار براي رييس‌جمهور در زمان امر خدمت‌رساني به مردم به وقوع پيوست بر همدردي و غم مردم قدرشناس افزود.  وجدان جمعي جامعه ايران از اساس در مسائل انساني، به‌خصوص در مورد آنان كه دغدغه حل مشكلات مردم را دارند، تاثر عميق‌تر و همدلي و همسويي ناب‌تري را نشان مي‌دهد.
در اين زمينه به چند نكته قابل تامل مي‌توان اشاره كرد: 
۱ -معمولا رخدادهايي در اين سطح در جهان، باعث پديد آمدن نگراني‌هايي مي‌شود كه حتي ممكن است منجر به برخي اتفاقات حاد سياسي در كشورها شود؛ اما خوشبختانه در كشور ما با توجه به ساختارهاي موجود و نيز همدلي و همراهي عمومي، فارغ از جناح‌بندي‌ها و گروه‌هاي سياسي، از سوي آناني كه دل در گروی ايران دارند (حتي كساني كه جزو منتقدان و مخالفان سياست‌هاي دولت دسته‌بندي مي‌شدند) با يكپارچگي به ابراز همدردي عميق پرداختند. به‌رغم همه نقدها و انتقادات و با وجود همه نگراني‌ها، در مسائل ملي نوعي همبستگي ايجاد مي‌شود و اين يك نكته قوت و مثبت براي كشور است.
۲- سابقه تاريخي كشور ما در نوع مواجهه با بحران‌ها قابل توجه است. به عنوان مثال در سال ۱۳۶۰ كه فاجعه‌اي با ابعاد بسيار عميق‌تر رخ داد، جامعه در يك همبستگي پس از بحران، آرامش‌جويي را دنبال كرد. اين امر در جامعه ايران، پيرو سنتي است كه در فراز و نشيب‌هاي تاريخي خود را نشان داده است. در حوادث جنگ، در اتفاقات سال ۶۰ و حوادث پس از آن، هر بار در پي وقوع يك بحران، شاهد نوعي گذار از بحران همراه با انسجام بوده‌ايم. اين ‌بار نيز چنين فرآيندي قابل انتظار است.


۳ -از ديگر نكات قابل تامل در اين حادثه ناگوار، مي‌توان به تلاش‌هايي كه بيشتر به نفرت‌پراكني و انتقام‌جويي شبيه است، اشاره كرد. افرادي كه در مسائل مختلف به‌خصوص در مسائلي همچون نسل‌كشي در غزه و يا موضوع شهادت رييس‌جمهور، دست به انتشار مطالبي مي‌زنند كه بخش اعظم آن سازماندهي شده است‌ كه در پي آن، دنبال ايجاد فضايي هستند كه هر كس در اين ماجراها برخلاف ميل آنها بايستد... 
 به نوعي وادار به پشيماني شود؛ در حالي‌ كه (همان طور كه اشاره شد) وجدان جامعه جامعه ايراني چنين نيست. بسياري از مردم به‌رغم ناراضي بودن از وضع فعلي، نگران و منتقد جدي (و در مواردي حتي خواهان تغيير وضعيت فعلي) باز هم در رويارويي با چنين حوادثي، وجه انساني و اخلاقي خود را چنان متمايز به نمايش مي‌گذارند كه با اين گونه اقدامات لشكرهاي سايبري سازمان‌يافته بسيار متفاوت است. اين ‌بار هم‌ در اين سانحه ناگوار، شاهد تكرار اين تجربه هستيم.
۴ -  مانند هميشه در اطلاع‌رساني و شيوه انتشار خبر، آن‌چنان نارسا عمل مي‌كنيم كه بستر هرگونه شايعه‌اي فراهم مي‌شود. عدم انسجام در خبررساني، عدم پوشش خبري اقناعي و موضع‌گيري‌هاي آشفته و غيرمتمركز، آفتي است كه در بيشتر رخدادهايي از اين دست قابل مشاهده است و در اين حادثه هم شاهد آن بوديم. 
هنوز بسياري از موارد همچون مسائل فني و خبرهاي متناقضي كه منتشر شد، وجود دارد كه نيازمند بحث‌هاي كارشناسي دقيق است. جامعه ايران مستعد قرار گرفتن در معرض جريان هدف‌دار سايبري خبررساني قرار دارد كه مي‌تواند ظرفيت شايعه‌‌پذيري جامعه را تقويت كند. لذا بدون ترديد بايد تمامي ابعاد اين رخداد، به ‌طور شفاف بيان شود.
۵-  در اين ميان كه جامعه حتي آن دسته از ناراضيان، گروه‌هاي سياسي با ديدگاه‌هاي مختلف در مواضع همدلانه و فهم مصلحت ملي كه لازمه چنين شرايطي است عمل مي‌كنند، نوع موضع‌گيري‌ غيرهمدلانه سخنگوي رسمي كه بدون در نظر گرفتن شرايط همدلانه جامعه، تحت عنوان تمجيد از رييس‌جمهور شهيد خدمت - كه امري درست و پسنديده است - ناشيانه و در وجه مقايسه‌اي، گونه‌اي رفتار غيرهمدلانه است. اين امر متاسفانه انگار تبديل به سندرومي شده كه در همه رخدادها تكرار شده و اثرگذار است.
همان‌گونه كه در دوران جنگ تحميلي در پي رخدادهاي تلخ، ظرفيت‌هاي جديدي در فضاي اجتماعي به وجود مي‌آمد، اكنون نيز مي‌توان فضاي اجتماعي همراه را در جهت انسجام براي حل مسائل و حركت به سمت ثبات بيشتر و اعتلاي توان ملي دنبال كرد.