روزنامه جوان
1403/03/05
ضرورت تغییر مسیر برای والیبال
شاید بهزعم بسیاری هنوز برای قضاوت زود است، اما همان مصاف نخست برابر صربستان نشان داد والیبال ایران چند مرده حلاج است. مصاف با صربستان فینال زودهنگام بود و صدالبته فرصتی مناسب برای آنکه بدانیم با خود چندچند هستیم. بیتردید ناکامی در گام نخست بسیار تلخ بود، اما تلختر از آن، نادیده گرفتن واقعیتی است که میتواند والیبال ایران را از سطح یک دور کند.سال گذشته عملکرد ضعیف در لیگ ملتهای والیبال جایگاه ایران را به خطر انداخت و بیراه نیست اگر بگوییم که با خوششنانسی موفق به حفظ بقا در سطح یک والیبال دنیا شدیم، اما هیچ تضمینی وجود ندارد که امسال هم این شانس را داشته باشیم، خصوصاً که این دوره از لیگ ملتهای والیبال آخرین گزینشی المپیک است و همین مسئله کار را سختتر میکند، خصوصاً برای ایران که هنوز موفق به کسب سهمیه المپیک نشده و امیدوار است بتواند یکی از مسافران پاریس باشد. هدفی که میتواند باعث غلبه کردن احساسات بر منطق باشد، چراکه کسب سهمیه المپیک از لیگ ملتهای جاری برای ایران به معجزه میماند و تلاش برای محقق کردن این معجزه ضریب احساسات را در بازیها بیشتر از منطق میکند و همین مسئله میتواند کار دست تیم ایران بدهد. تیمی که اتفاقاً در این مسیر دشوار شانس همراهی برخی بازیکنان بزرگ و باتجربه خود را ندارد و نبود آنها در همان گام نخست و مصاف با صربستان که با ناکامی همراه شد، کاملاً مشهود بود. جدا از فشاری که به واسطه اهمیت کسب سهمیه المپیک روی بازیکنان است، نبود گزینه جایگزین در پست پشت خطزن کاملاً در ترکیب ایران به چشم آمد. با وجود این مسئلهای که قبل از آغاز لیگ ملتها نیز بدان تأکید شد، حفظ شرایط روحی و روانی تیم بود، خصوصاً که پائز دیر انتخاب و به تیمملی ملحق شد و در اندک فرصتی که داشت، نمیتوانست کار فنی قابل توجهی انجام دهد. او تنها میتوانست به لحاظ روحی و روانی روی شاگردانش کار کند. با وجود این تشابه عملکرد ایران در مصاف با صربستان به مانند رویارویی با ایتالیا در سال گذشته نشان از وضعیت نامناسب روحی بازیکنان و شاید هم نداشتن اعتماد به نفس لازم داشت. تیم پائز ست نخست را ۱۴ بر ۷ جلو بود، اما دستآخر نتوانست برنده ست باشد. درست همانطور که سال گذشته در مصاف با ایتالیا ۲۱ بر ۱۹ از حریف پیش بود، اما به شکلی ناباورانه همان ست را ۲۶ بر ۲۴ واگذار کرد، اما نه، چون خوب نبود، بلکه از آن جهت که قدرت حفظ نتیجه را نداشت و تا زمانی که نتواند این مشکل را حل کند، نمیتواند به کسب نتیجه امیدوار باشد.
بهزعم پائز، مشکل اصلی تیمملی والیبال ایران است که بازیکنان هنوز نمیدانند چگونه باید در کنار هم باشند و به یکدیگر کمک کنند. تحلیلی که پربیراه هم نیست، چراکه وقتی به تکتک نفرات تیم نگاه کنیم، هر کدام از آنها میتوانند وزنهای قابل توجه برای تیم باشند. همینطور عملکرد فنی آنها در زمین بازی. با وجود این نتیجه رقم خورده آن چیزی نیست که انتظار میرود.
شکست برابر صربستان در گام نخست به معنای پایان کار کسب سهمیه برای ایران بود. هرچند که مسیر لیگ ملتها هنوز ادامه دارد، اما کمتر کسی است که نداند با شکست برابر حریف مستقیم دیگر نمیتوان حساب ویژهای روی کسب سهمیه باز کرد، اما سود این ناکامی میتواند از ضرر آن بیشتر باشد. به شرط آنکه آقایان تصمیمگیرنده چه در فدراسیون و چه در تیم از همین آغاز کار با یک تغییر مسیر جدی جای کسب سهمیه دنبال ارائه بازیهای قابل قبول و کسب نتیجه برای ارتقای جایگاه ایران در رنکینگ باشند تا همزمان با حسرت عدم راهیابی به المپیک پاریس با حسرت ادامه بقا در سطح اول والیبال دنیا هم مواجه نشویم، چراکه با ادامه مسیری که از دوره قبل لیگ قهرمانان در پیش گرفته شده، ادامه حضور در این سطح کار چندان سادهای نیست، خصوصاً که اگر برنامهای هم برای آن وجود نداشته باشد.
بدون شک شرایط برای تیمملی والیبال ایران جهت کسب سهمیه المپیک پاریس مهیا نیست و هیچ تقصیری هم از این بابت متوجه سرمربی جدید نیست، چراکه این داستان روندی طولانی داشته که پائز در نقطه پایان آن ایستاده است. با وجود این او میتواند با یک تغییر مسیر اصولی، رنسانسی تازه در والیبال ایران ایجاد کند و از همین امروز دنبال ساخت تیم جهت ادامه حضور در سطح اول والیبال و درخشش در مسابقات آتی باشد، چه بسا که این سازندگی در آینده سودی به مراتب بیشتر از حضور در المپیک پاریس برای والیبال ایران به دنبال داشته باشد.