به مناسبت روز جهاني والدين

اين موضوع از چند منظر قابل بررسي است: 
۱- والدين خانواده: وقتي حرف از والدين مي‌شود ‌خانواده در ذهن متبادر مي‌شود. خانواده بنيادي‌ترين نهاد اجتماعي است. پويايي، نشاط و بقاي جوامع مبتني بر خانواده بوده است. 
در سال‌هاي اخير به مرور اشكال خانواده دچار دگرگوني شده است. اما در جوامعي همچون ايران خانواده كماكان با همه سنت‌هاي خود خوشبختانه باقي مانده است. هر چند در جوامع شهري آرام آرام تغييراتي را شاهديم.
شوربختانه به جاي مطالعات عميق علل اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي بيشتر به سياستگذاري‌هاي اجباري تحت عنوان فرزندآوري روي آورده‌ايم.


حفظ خانواده صرفا با سياستگذاري جمعي رخ نخواهد داد و نيازمند سياستگذاري‌هاي اجتماعي، سياسي و فرهنگي پيچيده و قوي است. با نزول خانواده مفهوم والدين نيز دچار كاستي مي‌شود. والدين جدا از هم پديده‌اي است كه گسترش آن جاي نگراني دارد.
۲- نقش والدين بي‌بديل‌ترين اثر را در جامعه‌پذيري، گسترش همزيستي، اختلاف و مسووليت اجتماعي، همياري، مساعدت و تعاون را در جامعه دارد. ارزش‌هايي همچون احترام و محافظت از آنها ارزش كاركردشان در حضور خانواده و انتقال ارزش‌هاي بين نسلي از جمله مواردي است كه نيازمند گفت‌وگوي عمومي و اهتمام جمعي در روح جامعه است. 
۳- زندگي سالمندي پديده‌اي است كه با اين مناسبت به ياد آورده مي‌شود. مشكلات اقتصادي خانواده‌ها، به هم خوردن ارزش‌هاي بين نسلي سبك زندگي از مسكن تا معاشرت و از همه ناگوار گسترش زندگي مجردانه يا حتي طلاق‌ها باعث شده كه سالمندي هم به مسائل مهم اجتماعي اضافه شود. 
پيري جمعيت ايران در آينده، تنهايي به خصوص زنان و فقر گسترده شده چشم‌انداز نامناسب سالمندي در دهك‌هاي موفقيت‌هاي اجتماعي را پيش رو گذاشته است. 
۴- فارغ از سياستگذاري درك درستي از آنها به نظر مي‌رسد. نهاد‌هاي مدني مثل خيريه‌ها، نهادهاي علمي و فرهنگي ضروري است. گفت‌وگوي اجتماعي پيرامون سالمندي خانواده و والدين را دامن زده و‌ نوعي گفت‌وگوي درست اجتماعي كه فقط خانواده و ارزش‌هاي والدين را در بطن جامعه دنبال كند. امروزه تعداد زيادي از نهادهاي خيريه‌اي و مدني در امر سالمندي فعاليت دارند كه ارزش براي كار آنها قائل مي‌شوند.