چرا مشارکت در انتخابات مهم است

 نظام جمهوری اسلامی ایران نظامی مردم پایه است. در ایران اسلامی، اقتدار، ثبات، امنیت سرزمین مدیون و مرهون حضور حداکثری مردم در صحنه است. انتخابات بزرگ‌ترین و مؤثرترین جلوه حضور مردم در اداره کشور و مقبولیت در همه ابعاد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است. حضور مردم در صحنه در هر زمان و هر مناسبت علاوه بر نمایش شور و نشاط اجتماعی و کمک به پیشبرد اهداف نظام، موجب خنثی شدن توطئه‌های دشمنان کشور و مردم شده و بیگانگان را در پیگیری و دستیابی به اهداف پلید خود و سلطه بر کشور ناکام گذاشته است. 
در میان همه جلوه‌های حضور حداکثری مردم در صحنه (نظیر راهپیمایی‌های حماسی ۲۲ بهمن و روز جهانی قدس، بدرقه‌های حماسی مردم با شهدا خاصه شهدایی مانند شهید سلیمانی و شهید رئیسی) مشارکت در انتخابات به دلایل متعدد کارویژه و نقش غیرقابل اغماضی در تحقق موارد مذکور دارد. جمهوری اسلامی ایران مفتخر است که در بین تمامی کشور‌های جهان از حیث کمی بیشترین انتخابات و از نظر کیفی مؤثرترین و قوی‌ترین انتخابات (از نظر چهار ویژگی سلامت، امنیت، رقابت و حضور مردم در انتخابات) را برگزار کرده است. همچنین جمهوری اسلامی ایران تنها کشور و نظام سیاسی در جهان است که نظام سیاسی و قانون اساسی خود را به رفراندوم عمومی گذاشته است. 
علاوه بر موارد فوق، جمهوری اسلامی در مدیریت بحران و برگزاری انتخابات در شرایط فوق‌العاده نیز با افتخار در صدر نظام‌های سیاسی جهان قرار دارد. انتخابات هشتم تیر ۱۴۰۳ نمونه‌ای از این افتخارات است که جمهوری اسلامی ایران به فاصله ۴۰ روز از شهادت رئیس‌جمهور عزیز و مردمی خود موفق به برگزاری یک انتخابات سالم و امن و در اوج رقابت سیاسی شده است. 
تحلیل میزان مشارکت مردم در این انتخابات و چند انتخابات سال‌های اخیر را به وقتی دیگر موکول می‌کنیم، اما به اجمال بر این نکته تأکید می‌کنیم که تقریباً تمام کشور‌های جهان به دلیل قرارگرفتن در یک پیچ تاریخی با بحران‌ها و بی‌ثباتی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی و کاهش مشارکت مردم در انتخابات مواجه هستند و از این جهت با جرئت می‌توان گفت ایران نسبت به سایر کشور‌ها در وضعیت مناسب‌تری قرار دارد. امروز جمهوری اسلامی ایران به دلیل شرایط خاص حاکم بر منطقه و جهان و نقش محور مقاومت و پیامد‌های عملیات طوفان الاقصی و وعده صادق بیش از هر زمانی در معرض تهدید‌ها و آسیب‌های مختلف قرار گرفته و حضور مردم در عرصه انتخابات نیز بیش از هر زمان دیگر بر تثبیت امنیت و اقتدار ایران مؤثر است. علاوه بر آن باید توجه داشت که هر چه قدر انتخابات ۱۵ تیر فارغ از نتیجه آن پرشورتر برگزار شود، قدرت عملکردی دولت منتخب نیز بیشتر می‌شود. 


حضور حداکثری مردم در این انتخابات با توجه به شرایط منطقه و مطالب پیش گفته، حداقل به چهار دلیل از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است: نخست، تحقق جهش اقتصادی که پایه‌های آن پس از یک دهه رکود در دوره ریاست‌جمهوری آیت‌الله رئیسی پی‌ریزی شده است، در گرو حفظ استقلال و ثبات سیاسی، اقتصادی و تمامیت ارضی است و حضور حداکثری مردم به این امر مهم و تلفیق دیپلماسی و میدان منتهی خواهد شد. 
دوم، کاهش مشارکت مردم، سبب تضعیف نظام و فرصت طلبی دشمنان کشور (که مانند گرگ‌های درنده به کمین نشسته و برای کاهش مشارکت مردم در انتخابات نقشه می‌کشند) محسوب می‌شود. دشمن خوب می‌داند مادامی که مردم در صحنه هستند هیچ غلطی نمی‌تواند بکند. 
سوم، مهم‌ترین و مؤثرترین سلاح شیطان ناامید کردن مردم است و مشارکت حداکثری در انتخابات سبب عصبانیت شیطان به دلیل افزایش امیدواری و قوت قلب مؤمنان و همچنین ناامیدی دشمنان بیرونی می‌شود و چهارم اینکه مشارکت حداکثری مردم سبب نشاط سیاسی و اجتماعی و مرگ بی‌تفاوتی و بی‌انگیزگی می‌شود و پرچم نهضت مطالبه‌گری مردم از مسئولان را به اهتزاز در می‌آورد. 
واقعیت این است که در مرحله دوم نیز کشور به مشارکت حداکثری نیاز مبرم دارد. کشور ما اگرچه تجربه انتخابات دو مرحله‌ای را پیش از این در سال ۱۳۸۴ داشته است، اما انتخابات فعلی به جهت نگاه رویکردی و تفکری به جای نگاه حزبی با انتخابات سال ۸۴ تفاوت معناداری دارد. در انتخابات سال ۸۴ دو نامزد راه یافته به دور دوم ۱۲ میلیون رأی (حدود دو پنجم) از مجموع ۲۹ میلیون آرای انتخابات را به خود اختصاص داده بودند، در حالی که در انتخابات هشتم تیر امسال دو نامزد راه یافته به دور دوم مجموعاً ۲۰ میلیون رأی (پنج ششم) از حدود ۲۴ میلیون آرای مأخوذه را کسب کرده‌اند که در نوع خود یک استثنا بوده و به حسب ظاهر و فارغ از برخی تلاش‌های ناسالم جهت تأثیرگذاری بر نظر مردم، حداقل به معنی وجود طرفداران دو تفکر تقریباً مساوی در میان مردم در کشور است. 
همین امر بر ضرورت مشارکت حداکثری مردم می‌افزاید. مردم با مشارکت مؤثر خود باید تصمیم بگیرند که طالب استمرار تفکر پیشرفت مبتنی برعدالت و شعار راهبردی «ما می‌توانیم» هستند که «خنثی‌سازی تحریم بنزین با ساخت پالایشگاه»، «خنثی‌سازی تهدید امنیتی داعش با درخشش حضور شهید سلیمانی و یارانش در محور مقاومت»، «خنثی‌سازی طمع ورزی رژیم صهیونیستی و امریکای جنایتکار با انجام عملیات وعده صادق»، راه‌اندازی هزاران کارخانه و بنگاه تولیدی تعطیل شده و بازگشت هزاران کارگر به سر کار»، «رونق تولید و ترجیح صادرات بر واردات»، «ارتقای جایگاه ایران در سطح منطقه و بین‌الملل با پیوستن به پیمان شانگ‌های و بریکس» نمونه‌هایی از این تفکر است یا خواهان بازگشت به عقب و شعار ما نمی‌توانیم و دوران توهم حل مشکلات از طریق سازش با دشمن (تحت عنوان بده بستان) است که تجربه تلخ یک دهه رکود مرگبار و سرخوردگی مردم، افزایش مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم، تشدید تحریم‌ها، طمع ورزی بیشتر دشمن، تعطیلی بیش از ۶۰ درصد صنعت و تولید کشور و تنزل جایگاه ایران در بین کشور‌های جهان نمونه‌هایی از آثار و نتایج زیانبار سازش با دشمن در آن دوران غیرقابل دفاع است.