علمداران خراسانی «شعر آیینی»


ستاره منوچهری- ترکیب‌بند معروف «باز این چه شورش است» از محتشم کاشانی، شاعر و مرثیه‌سرای بزرگ قرن دهم هجری با ماه محرم گره‌خورده است. بهمن‌ماه 99 شورای فرهنگ عمومی کشور، اولین روز محرم را به‌عنوان روز ملی ادبیات آیینی و بزرگداشت محتشم کاشانی نام‌گذاری کرد. شعر و ادبیات آیینی سابقه‌ای به قدمت شعر فارسی دارد و شاید اولین شاعر فارسی‌زبان که به‌صراحت در سوگ امام حسین(ع) و واقعه کربلا شعر سرود، کسایی مروزی، شاعر قرن چهارم هجری باشد. مطلع شعر کسایی این بیت است:
«باد صبا درآمد، فردوس گشت صحرا/ آراست بوستان را، نیسان به فرش دیبا».
 به مناسبت فرارسیدن ماه محرم و آغاز این ماه که به نام شعر و ادبیات آیینی است، از چند شاعر آیینیِ اهل خراسان که اشعارشان در سطح ملی به شهرت رسیده است، نوشته‌ایم.
 
معلم و شاعری شیفته اهل‌بیت(ع)
زنده‌یاد استاد ذبیح‌ا... صاحبکار یکی از سرآمدان شعر آیینی خراسان و کشور است. او در خردادماه 1313 در روستای دولت‌آباد تربت‌حیدریه به دنیا آمد. صاحبکار از کودکی با شعر آشنا شد و قواعد وزن و قافیه را فراگرفت. او بعد از گذراندن دوره ابتدایی، تحصیل در علوم دینی را انتخاب کرد و سطوح عالی حوزه را پشت سر گذاشت و بعد در کسوت معلمی وارد آموزش‌وپرورش شد. دیوان اشعار استاد صاحبکار به نام «افسانه ناتمام» از او به‌جامانده است. این شاعر برجسته خراسانی در سال 1381 چشم از جهان فروبست. استاد صاحبکار در دوران حیات خود همت ویژه‌ای در نشر و گسترش شعر متعهد و آیینی داشت. نمونه‌ای از اشعار آیینی ذبیح‌ا... صاحبکار:


شبی که صبح شهادت در انتظار تو بود
 جهان، مسخّر روح بزرگوار تو بود
لهیب تشنگی‌ات، روح دشت را می‌سوخت
فرات موج‌زنان گرچه در کنار تو بود
 به رزم، قصد فنای جهان، گرت می‌بود
 نه آسمان، نه زمین، مردِ کارزار تو بود
 اگر شجاعت و ایثار، جاودانی شد
ز خون پاکِ دلیران جان‌نثار تو بود
به‌جای ماند اگر نامی از جوانمردی
ز پایمردی یاران نامدار تو بود
به پیشواز اجل آن‌چنان کمر بستی
 که مرگ، مضطرب از طفل شیرخوار تو بود
 شُکوه نام بلند تو، جاودان باقی‌ست
که سربلندی و آزادگی، شعار تو بود
 به روی دست‌تو پرپر شد از خدنگ ستم
گلی که از چمن حُسن، یادگار تو بود
اگرچه گلشنت ای باغبان به غارت رفت
خزانِ باغِ تو، آغازِ نوبهارِ تو بود
درخت عدل و مروّت که آبیاری شد
رهین منّت شمشیر آبدار تو بود
به‌جز دل تو که بود از وصال، خرّم و شاد
 جهان و هر چه در او بود، سوگوار تو بود...

شکوه شعر آیینی در آثار شکوهی
 زنده‌یاد استاد غلامرضا شکوهی، غزل‌سرای اهل خراسان است که انزوا و گوشه‌گزینی‌ او باعث شد در دوران زندگی‌اش آن‌چنان‌که باید، دیده و شناخته نشود.
غزل‌های غلامرضا شکوهی، چه آن‌ها که عاشقانه‌ هستند و چه آن‌ها که در دسته اشعار آیینی جای می‌گیرند، دارای استواری و استحکامی عمیق در زبان و اندیشه است.
غلامرضا شکوهی در سال 1328 در تربت‌جام به دنیا آمد و در 10 مردادماه 1396 از دنیا رفت و در مقبره‌الشعرای توس به خاک سپرده شد.
 او خالق آثار برجسته‌ای مانند «صد پرده آواز خاموش»، «سُرمه‌ای در غزل»، «یک ساغر نگاه» و «آهی بر باغ آیینه» بود. اشعار آیینی شکوهی از نمونه‌های درخشان شعر آیینی روزگار ماست.
 او شاعری دین آگاه بود و با معارف قرآنی و وحیانی آشنایی داشت و سعی می‌کرد ارادتش به اهل‌بیت (ع) را در شعر با فصیح ترین و آراسته‌ترین کلام نشان دهد.
 ‌نمونه‌ای از شعر آیینی زنده‌یاد غلامرضا شکوهی:
چنان به چلّه نشستیم سوگ صحرا را
که جز به گریه ندیدند دیدۀ ما را
دوید در رگ خواب نگاه ما اندوه
که مثل روز نخفتیم طولِ شب‌ها را
 توای نشسته کنارِ بلورِ کوثر عشق
ببین به دیدۀ ما موج اشک دریا را
بیا برای خدا لحظه‌ای ز جا برخیز
 نگاه کن عطش اشک آل طاها را
تو را در آینه تصویر درد پنهان نیست
چگونه از تو بپوشیم داغ پیدا را؟
عبور کرده چهل روز در مسیر سفر
دلِ شکستۀ ما وسعت دریغا را
چهل شبانه، چهل قرن شد در این وادی
 که سوی کوچ کشاندیم طاقت پا را
گذشت بی‌تو به ما لحظه‌های تلخ امروز
 ببین قضاوت آیینه‌دار فردا را
به پای عشق سپردیم دل به دشت اگر
 شدیم آینه، آیین حق تعالی را

دعبل شعر آیینی و انقلاب
 یکی دیگر از بزرگان شعر آیینی کشور، زنده‌یاد استاد رضا مؤید است که مهرماه 1401 در 80 سالگی از دنیا رفت. او سرودن شعر را از 12 سالگی شروع کرد و علاقه فراوانش به شعر، پای او را به کتابخانه آستان قدس رضوی باز کرد.
رضا مؤید از شاخص‌ترین شاعران آیینی است که برای هر مناسبتی در تقویم تشیع شعر سروده است. ازجمله آثار این شاعر می‌توان به «گل‌های اشک»، «جلوه‌های رسالت»، «نغمه‌های ولایت» و «چکامه عشق» اشاره کرد. زبان شعر مؤید روان و ساده است و به همین دلیل مخاطب عام، خیلی زود با آن ارتباط برقرار می‌کند. زنده‌یاد مؤید که به دعبل شعر انقلاب معروف است، اشعار بسیاری هم در برهه‌های مختلف تاریخ انقلاب و نیز دفاع مقدس سروده است.
نمونه‌ای از شعر آیینی رضا مؤید خراسانی:
سرچشمۀ خیر و برکات است حسین
 معراج صلات‌ و صلوات است حسین
 فرمود نبی: نوشته بر ساقۀ عرش
مصباح هدی، فُلک نجات است حسین

ستاره آسمان شعر مذهبی
 استاد محمدجواد غفورزاده متخلص به «شفق» سال ۱۳۲۲ در مشهد به دنیا آمد. او از دوران نوجوانی شیفته عالم شعر و شاعری شد و با حضور در محافل مذهبی، اشعارش رنگ دینی و مذهبی به خود گرفت. استاد غفورزاده از چهره‌های ماندگار شعر آیینی است. او با گردآوری دفترهای شعر در موضوعات آیینی، خدمت ارزشمندی به شعر ولایی کرده است. غفورزاده دبیر شورای شعر انجمن ادبی رضوی بوده و در دوره‌ای ریاست اداره امور فرهنگی آستان قدس را برعهده داشته است. ازجمله آثار او می‌توان به «از کعبه تا محراب»، «یاس یاسین»، «آیه ۸۸»، «سلام بر حسین» و «پنجره فولاد» اشاره کرد.
 نمونه‌ای از شعر آیینی استاد شفق:
سحر که چلچله‌ها بال شوق وا کردند
 سفر به دشت دل‌انگیز لاله‌ها کردند
سفر به‌سوی سلیمان، سفر به سمت بهار
 سفر به آینه با هُدهُد سبا کردند
به سایه‌سار نبوت در آستانۀ وحی
ملائک از سر اخلاص رَبَّنا کردند
شنیده‌اند که در دامن رسول خداست
عطیّه‌ای که به زهرای او عطا کردند
به شوق آن‌که بچینند گل ز دیدارش
 فرشتگان مقرّب، خدا خدا کردند
سرود عاطفه را با مهاجران خواندند
 به رسم سابقه، انصار را صدا کردند
به یک نگاه محبت امیدها بستند
شبی که دیده به دیدار دوست وا کردند
در او ترانۀ خورشید و ماه جاری بود
اگر تلاوتِ وَالشّمسِ وَالضُّحی کردند...
مدینه شاهد لبخند ناز کوثر بود
 که جشن عاطفه وعشق را به پا کردند
 حدیث روشن معراج سیدالشهدا
حکایتی است که با خیل انبیا کردند
جمال دلکش این ماه را، نگاه کنید
 که نذر بوسۀ پیغمبر خدا کردند