معجزه 15 تير

هنگام پيروزي درخشان يك ملت در سخت‌ترين شرايط ممكن دريايي از گفتني‌ها وجود دارد كه مكتوم ماندن آنها جفا در حق حقيقت است. حتما صاحبان قلم و ناظران امور و تحليلگران مختلف در اين مهم كوشش خواهند كرد ولي بعيد است حق مطلب كاملا ادا شود. مردم ما در حالي باز هم عزم و اراده و آگاهي خود براي پيشرفت و اعتلاي ايران را به نمايشي خيره‌كننده گذاشتند و شگفتي آفريدند كه از هر سو زير فشارهاي گوناگون بودند. رفتارهاي غلط و نامهرباني‌ها و ناكارآمدي‌ها و تنگ‌نظري‌ها و خودمحوري و سختگيري‌هاي بلاوجه بسياري از مسوولان كوچك و بزرگ در كنار مشكلات عظيمي چون تورم و انسداد مراودات رسمي اقتصادي با دنيا سوژه بزرگ انواع غول‌هاي رسانه‌اي با هزينه‌هاي عظيم مالي كه سال‌ها اذهان ايرانيان را زير ضرب حملات مسموم و بي‌وقفه خود گرفته بودند، فضا را چنان تيره و ‌تار كرده بود كه هر تحليلگري را متقاعد به انفعال و سرخوردگي مردم مي‌كرد.هنگامي كه دكتر پزشكيان تاييد صلاحيت شد فقط ايراني‌شناسان بودند كه مي‌دانستند مي‌شود با مردم خوب و زيرك و كريم كشور سخن گفت و آنان را از نااميدي و درجا زدن به تحرك و پويايي متقاعد كرد. انصافا كار بسيار سخت و گاهي ناممكن به نظر مي‌رسيد. چگونه مي‌شد در شب تاريك و بيم موج و گردابي چنين حائل دلسوزان و سياستمداران و قلم به دستان با چند روزنامه و رسانه‌هاي جيبي و زمان اندك ابتدا نخبگان را قانع كنند و بعد در فضايي كاملا يك سويه و نابرابر پيچيده‌ترين مفاهيم تاريخي و اجتماعي و سياسي را به گوش مردم شهر و روستا برسانند. اگر در اروپا رنسانس پديد آمد حاصل صدها عامل تاريخي و كار هزاران دانشمند و نظريه‌پرداز و هنرمندان برجسته بود. 
اگر دموكراسي در غرب افتان و خيزان بالاخره به جايي رسيد اغلب ده‌ها، بلكه صدها سال طول كشيد. حالا بايد گويندگان و نويسندگان و سياسيون اصلاح‌طلب و تحول‌خواه همه مباني و پايه‌ها و تاريخ مفصل مردم‌سالاري را در زماني اندك براي مردمي كه زير بار فشارهاي اقتصادي كمرشان خم شده و معترض و ناراحتند، شرح مي‌دادند.بايد به جنگ لشكر انبوه تحريم‌كنندگان كه در آن سوي آب‌ها در رفاه و آسايش نشسته و مردم را به نااميدي مطلق فرا مي‌خواندند، مي‌رفتند و سپري از منطق و استدلال در مقابل تيرهاي زهرآگين‌شان مي‌ساختند.سيل توهين‌ها و فحاشي‌ها و تهمت‌ها حتي از كساني كه انتظارش نمي‌رفت، جاري شده بود. راقم اين سطور طي اين سه هفته به اندازه تمام عمرش توهين‌هاي بي‌رحمانه شنيد و خواند فقط به اين جرم كه مردم را به كاري قانوني، مدرن، مدني و مسالمت‌آميز دعوت مي‌كرد.با مردم اين ديار بد رفتار شده بود، دروغ بسيار شنيده بودند و سيلي‌هاي بسيار خورده بودند در حالي كه كاملا بي‌گناه بودند.رقيب كه ابر و باد و مه خورشيد و فلك باز هم به ياري‌شان آمده بود در زبان دعوت به مشاركت مي‌كرد ولي عملا هر چه در چنته داشتند به ميدان آوردند، بلكه با مشاركت محدود مردم، پيروز شوند!خشم و عصبانيت و تنفر چون سدي عظيم و نفوذناپذير جلو اميدواران قد علم كرده بود، دوستان سيلي خورده و زندان رفته و حصر كشيده مظلومانه و بزرگوارانه به صحنه آمدند تا آسيب‌ديدگان ديگر را به سلم و صلاح دعوت كنند و بزرگوارانه بگويند كه با كينه نمي‌شود واقعيت‌ها را ديد و راه درست را تشخيص داد و كشور را ساخت.آنان خدمتي بزرگ به ايران كردند كه تا ابد درخشش در تاريخ خواهد ماند.سيد بزرگوار اصلاحات باز هم با بياني دردمندانه و شيوا دل‌ها را گرم كرد و هزاران چهره و هوادار اصلاحات در سراسر كشور را به ميدان آورد.نمي‌شود اين همه را گفت و از نقش ديپلمات برجسته و ظريف كشورمان كه جانانه به ميدان آمدند و تنزه‌طلبي را به كناري نهاد، تقدير نكرد و بالاخره مشي اخلاقي، مردمي، ساده و در عين حال آگاهانه و دانشگراي دكتر پزشكيان بود كه كار را تمام كرد. اگر توانسته باشم در جملات بالا اندكي از واقعيت يك ماه گذشته را روشن كرده باشم بدون اغراق مدعي مي‌شوم كه معجزه‌اي رخ داد تا انتخاباتي آبرومندانه و رقابتي با نتيجه‌اي سازنده و پر از اميد برگزارشود.حتي اگر آنچه فكر مي‌كنيم، محقق نشود و خداي ناكرده انواع تجربه‌هاي تلخ همه طرف‌هاي سياسي موجود كشور را به رفتار جديد همگرايانه مجاب نسازد باز هم در معجزه بودن 15 تير نبايد ترديد كرد.
كاملا مشخص است كه اگر فرصت بيشتر فراهم بود و اگر شوراي نگهبان بهتر عمل مي‌كرد و صحنه رقابت‌ها را از نامزدهاي پوششي خالي و با نامزدهاي جدي و صاحب فكر و انديشه پر مي‌كرد تراز انتخابات از اين هم بالاتر مي‌رفت .اگر صداوسيما كار حرفه‌اي بلد نيست اي كاش از حجم تبليغات بدقواره خود مي‌كاست، در اين صورت مي‌ديديم كه باز هم مشاركت افزون مي‌شد. صاحب‌نظران خوب مي‌دانند كه پيامك‌هاي گسترده و مصادره به مطلوب‌هاي زودهنگام چقدر در ذوق قانع‌شدگان شركت در انتخابات مي‌زد؟ با همه اين احوال مردم كارستاني بزرگ در تابستاني داغ از خود بروز دادند و براي كشور آبرو و اعتبار خريدند. كام‌شان همواره شيرين باد. باشد كه اين خير عمومي منشا بركات بزرگ شود و آتش دشمني‌ها و بدخواهي سرد و رو به اضمحلال رود. در اين مهمات سخن فراوان است كه عرضه خواهد  شد.