جامی پر از اسم‌ها به‌جای فوق‌ستاره‌ها

دنیای فوتبال در تاکتیکی‌ترین روزهای خودش سپری می‌شود. جایی که ستاره‌ها باید در خدمت تیم باشند؛ بیشتر تیم‌ها با آنالیز زیاد رقبا، برنامه‌های فشرده تمرینی مبتنی بر تخریب بازی حریف و سرعت دادن به بازی تیم خودی، فوتبالی کارآمد، نتیجه‌گرا و بهینه را ارائه می‌کنند که می‌تواند پیروزی در پی داشته باشد اما از دل آن فوق‎ستاره‌هایی که نتیجه بازی‌ها را تغییر دهند بیرون نمی‌آید. فوق‌ستاره‌هایی مثل مارادونا، رونالدو، رونالدینیو، زیدان و ... که می‌توانستند یک تنه تیمی را تا فینال ببرند؛ قهرمان کنند یا در لحظه‌ای غیرقابل پیش‌بینی با جرقه‌ای ذاتی نتیجه یک بازی گره خورده را تغییر دهند. یورو و حضور تیمی مثل انگلستان که بی‌نهایت کسل‌کننده و بدون طراوت بود، نشان داد فوتبال در چه خطر بزرگی است. ورزشی که طی یک دهه ستاره‌های زیادی به خود دیده، اما عملاً سال‌هاست فوق‌ستاره تازه‌ای را رو نکرده است. فوق‌ستاره‌ها می‌توانند هوادار بیشتری به فوتبال جذب کنند، کسانی‌که پوسترشان روی اتاق نوجوانان می‌رود و با درخشش، کاریزما و نبوغ عامل جذابیت فوتبال هستند. اما متاسفانه بعد از کریس‌رونالدو و مسی، فوتبال عملاً فوق‌ستاره‌ای با استمرار بالا به‌خود ندیده است. در یورو 2024 هم ستاره‌های زیادی درخشیدند، مثل دنی اولمو، رودری، لامال، نیکو ویلیامز از اسپانیا، یا ساکا و جود بلینگام از انگلستان، خاکپو از هلند و ... اما آن ستاره‌ای که مثل مارادونا در جام جهانی 86، ماتئوس در جام 90، باجیو در جام 94، زیدان در جام 98 و... تمام نگاه‌ها را خیره کند، ندیدیم. حتی یامال بیشتر به‌خاطر سن و سالش مورد توجه بود. هرچند انتظار می‌رود او پیش از 20 سالگی یک توپ طلا کسب کند و طی یک دهه با استمرارش فوق‌ستاره شود. اما درحال حاضر سال‌هاست عادت کرده‌ایم فقط کریس و مسی فوق‌ستاره‌ باشند. آن‌ها هم سن‌شان بالا رفته و در غیاب نابغه‌ای جدید هنوز مورد توجه هستند. در پرونده امروز این موضوع را از جنبه‌های مختلف بررسی می‌کنیم.
 
کدام دهه؟ کدام فوق‌ستاره‌ها؟ در یورو 2024 وقتی کار انگلستان، هلند و فرانسه گره می‌خورد، منتظر بودیم بازیکنان گران‌قیمت و پرادعای‌شان مثل هری کین، بلینگام، ممفیس دپای و از همه مهم‌تر امباپه بازی را درآورند. مشابه اتفاقی که در فینال جام جهانی قطر با درخشش لحظات پایانی امباپه مقابل آرژانتین رقم خورد. اما سال‌هاست دیگر فوتبال فوق‌ستاره‌ای که ورق بازی را برگرداند، به‌خود ندیده است. بازی ایران- آرژانتین در جام جهانی 2014 را مرور کنید. جایی که آرژانتین مقهور بازی منسجم و دفاعی تیمی ما بود. دقیقه 92 مسی عقب آمد، توپی که خطرناک نبود را بیرون از 18 قدم گرفت و با ضربه‌ای مهارنشدنی با داخل پا توپ را به‌دروازه حقیقی چسباند. حالا کریس را در یورو 2024 به‌خاطر بیاورید. خودخواهانه در محوطه حریف ایستاده بود، دستش مدام برای ارسال سانتر به سمتش بالا بود و کاملاً مهار شده بود. امباپه که جوان‌تر است از کریس هم وضع بدتری داشت. اما فوتبال روزگاری را به‌یاد دارد که برخی بازیکنان به‌راحتی نتیجه را تغییر می‌دادند. نام برخی از آن‌ها را طی دهه‌های مختلف مرور می‌کنیم.   دهه 60  روزهای سلطنت پله و اوزه‌بیو آن سال‌ها فوتبال این‌طور فیزیکی نبود. دوندگی بازیکنان بالا نبود. اما صحنه‌هایی در فوتبال رقم می‌خورد که تماشایی بود. می‌شد فوق‌ستاره‌ای را دید که ناگهان چند نفر را دریبل داده و یک گل انفرادی می‌زند. پله سلطان بلامنازع آن سال‌ها بود. اوزه‌بیو پرتغالی با فیزیک خاص، شوت‌های مهارنشدنی و... دیگر فوق‌ستاره‌ای بود که در بد زمانی ظهور کرد چون فیلم‌های کمی از مهارت‌هایش وجود دارد. جرج بست و بابی چارلتون هم دیگر نوابغ آن دوران بودند.     دهه 70   در سیطره نوابغ اروپایی بیشتر فوق‌ستاره‌های دنیای فوتبال در دهه 70 میلادی اروپایی بودند. از کرایوف هلندی که به‌عنوان بازیکن سبکی تازه ‌را پیاده کرد که دو دهه بعد با حضورش در فوتبال اسپانیا، به بارسا و بعد تیم ملی اسپانیا رسید. تا بکن‌بائر که نماد مدافعان آخر مدرنی بود که بازی‌سازی می‌کردند. ماتئوس دو دهه بعد در این قواره ظاهر شد. اما حالا از مدافعان تنها پرش بلند، تکل و تخریب بازی حریف و نهایتش گلزنی روی کرنر را سراغ داریم. گرد مولر ماشین گلزنی آلمان‌ها هم سلطان محوطه جریمه بود.     دهه 80   ظهور دیه‌گوی کبیر مارادونا در دهه 80 میلادی ظهور کرد. فوق‌ستاره‌ای که شاید بتوان او را بهترین تمام دوران‌ها دانست. بازیکنی با قامت کوتاه، پاهایی عضلانی و چالاک که می‌توانست راحت یک در مقابل یک را به دفعات بردارد و مثل شوالیه‌ای که نیازی به سپر ندارد شمشیر بزند و جلو برود. گل‌های انفرادی او در جام 1986 مکزیک را مرور کنید. در موفقیت مارادونا مدافعان و هافبک‌های حریف هم با نوع بازی‌شان سهیم بودند. تیم‌ها این طور فشرده بازی نمی‌کردند. خطای مکرر روی بازیکنان خلاق در میانه زمین ریتم بازی را خراب نمی‌کرد. از تکل‌های بی‌محابا و خشن امروزی خبری نبود و مارادونا می‌توانست راحت 50 متر پابه توپ شود و هر خط دفاعی را ویران کند. در همین دهه پلاتینی هم در فرانسه با کمک دیگر هافبک‌های هم‌تیمی‌اش سبک جذابی از فوتبال را ارائه کرد. او در یورو 1984 به تنهایی 9 گل زد، آن‌هم در شرایطی که در همین مسابقات یورو، تیم ملی انگلستان به‌عنوان گران‌ترین تیم جام، در سه بازی مرحله گروهی فقط 2 گل زد! زیکو از برزیل و در اواخر این دهه رودگولیت و فان‌باستن از هلند دیگر فوق‌ستاره‌هایی بودند که یک تنه می‌توانستند نتایج را تغییر دهند.   دهه 90   تراکم بازیکنان دوست‌داشتنی اواسط دهه 90 میلادی مصادف شد با افتتاح شبکه سه در کشورمان و پوشش زنده مسابقات فوتبال. این جا بود که با طیف وسیعی از فوق‎ستاره‌ها که به‌طرز جالبی محبوب و کاریزماتیک بودند آشنا شدیم. از ماتئوس که در حضور مارادونا جام 90 ایتالیا را بالای سر برد. تا مالدینی که جزو معدود مدافعان دنیای فوتبال بود که مرزهای محبوبیت را درنوردید. روماریو که برزیل را قهرمان جام 94 آمریکا کرد. باجیو که با آن موهای دم اسبی هر وقت کار ایتالیا گره می‌خورد نبوغش گل می‌کرد و کار را در می‌آورد اما در فینال کم آورد و پنالتی را به سینه آسمان کوبید. باتیستوتا، کلیزمن، فیگو، کانتونا، دل پیرو، کافو، وه آ، برایان گیگز و درنهایت زیدانی که دو دهه درخشید.   2000 به بعد    فوتبال زیباتر می‌شود رونالدوی برزیلی که چند سال قبل در 19 سالگی عنوان بهترین بازیکن جهان را کسب کرده بود، در کنار ریوالدو و رونالدینیو با درخشش‌شان برزیل را قهرمان جام جهانی 2002 کردند. مثلثی آتشین و جذاب. تیری آنری فرانسوی که به نوعی پست وینگر سرعتی را ارتقا داد. توتی مرد خوش‌تیپ ایتالیا. فهرست ستاره‌های این دهه هنوز ادامه دارد. نام‌هایی چون بکام،شوچنکو، کارلوس، پیرلو، کاکا، مایکل اوون، دنیس برکمپ، بوفون، به‌ویژه اولیور کان و کاناوارو که یکی به‌عنوان دروازه‌بان و دیگری به‌عنوان مدافع میانی چهره‌های شاخص جام‌های جهانی 2002 و 2006 بودند. از اواسط این دهه هم که دو غول بزرگ دنیای فوتبال یعنی لیونل مسی و کریس رونالدو ظهور کردند، همین‌طور بازیکنانی مثل ژاوی، اینیستا، کاسیاس و... عجب فهرستی شد، هرچند می‌شد مفصل‌تر ادامه‌اش داد.   2010 به بعد   ستاره‌های مدرن فوتبال  ادامه درخشش مسی، رونالدو، ژاوی و دوران اوج نوابغی چون مودریچ، زالاتان، نیمار، بنزما، پیکه، راموس، نویر، سوارز که در نهایت به ستاره‌هایی مثل لواندوفسکی، صلاح، هری کین و... ختم شد. اما از اواخر این دهه تا امروز دیگر فوق‌ستاره‌ای در دنیای فوتبال ندیدیم. اگر هم بازیکنی درخشش داشته، شاید مقطعی بوده. مثل بنزما که خیلی خوش درخشید اما از تیم ملی کشورش محروم بود و در باشگاهش هم سال‌ها زیر سایه کریس بود. وقتی هم فوق‌ستاره شد و رئال را تا روی سکو لیگ قهرمانان برد که سنش حسابی بالا رفته بود و فرصتی برای تکرار این درخشش پیدا نکرد. یا لواندوفسکی که تیم ملی کشورش آن‎چنان به درخشش او در جام جهانی یا یورو کمک نکرد. در بایرن خوش درخشید اما از بدشانسی همزمان شد با کرونا و برگزار نشدن مراسم انتخاب بازیکن سال جهان. محمد صلاح یکی دیگر از بازیکنانی بود که تصور می‌شد بتواند دوگانه مسی و رونالدو را برهم بزند و فوق‌ستاره تازه دنیای فوتبال باشد اما او هم نتوانست اندازه‌های یک نابغه تکرارنشدنی را ارائه کند.   به چه کسانی می‌شود امیدوار بود؟ هرچند دنیای فوتبال بعد از کریس رونالدو و مسی، فوق ستاره‌ای اعجاب برانگیز به‌خود ندیده؛ اما حضور بازیکنانی کم سن و سال این امید را ایجاد می‌کند که در ادامه بتوان چند نابغه را که در جام جهانی 2026 حسابی بدرخشند، ببینیم.   وینیسیوس 24 ساله  مهاجم برزیلی رئال تکنیک و سرعت بالایی دارد، خوب گل می‌زند و میدان‌های بزرگی را هم تجربه کرده، پس ظرفیت آن‌که در این دهه پادشاه فوتبال شود را دارد.   هالند 23 ساله  چند سالی است روی او تبلیغ زیادی می‌شود؛ او سبک زالاتان بازی می‌کند و شوت‌زن است. اما تکنیک زیادی ندارد و اگر هم بازی قفل شود بازیکنی نیست که با خلاقیت دفاع حریف را به هم بریزد. اما به‌هرحال با توجه به سن و سالش می‌توان امید داشت در آینده بیشتر از او بشنویم.   امباپه 25 ساله مهاجم تیم ملی فرانسه که در این سن حدود 80 بازی ملی دارد، درمجموع بیش از 450 بازی ملی و باشگاهی دارد و بیشتر از 300 گل در رقابت‌های رسمی زده است. اما هم در یورو 2020 و هم در 2024 همه را به شکل عجیبی دلسرد کرد. پیوستن او به رئال فرصت احیای او در کنار بازیکنانی چون بلینگام و وینیسیوس است تا از او بیشتر بشنویم.   یامال 17 ساله شگفت‌انگیز است که وینگر راست تیم ملی اسپانیا جام را در 16 سالگی آغاز و در 17 سالگی به پایان رساند. شجاع، با اعتمادبه‌نفس و تکنیکی است. گابی، پدری، اولمو و نیکو ویلیامز بازیکنان جوان اسپانیا هستند که بعد از قهرمانی در یورو می‌توانند تا جام بعدی با تجربه‌تر شوند و بدرخشند. پس نه تنها منتظر درخشش ستاره‌های جوان اسپانیا هستیم، بلکه امیدواریم در جام جهانی 2026 تیم ملی این کشور هم با بازی‌های زیبایش فوتبالی‌ها را به وجد بیاورد.   بلینگام 21 ساله  شاید اگر انگلستان قهرمان جام می‌شد او هم عنوان بازیکن سال فوتبال جهان را بعد از درخشش با رئال و کسب قهرمانی لیگ قهرمانان و یورو کسب می‌کرد. اما دستش از یورو کوتاه ماند. یک هافبک تهاجمی توانمند که فرصت زیادی برای درخشش دارد و به‌زودی شاهد رئالی جذاب با حضور او، امباپه و دیگران هستیم. اما مرور این فهرست یک نکته جالب را به ما نشان می‌دهد، در فوتبال ما بازیکن 25 ساله جوان محسوب می‌شود، 21 ساله پدیده و 17 ساله هم که اصلاً وجود ندارد، اما امباپه کاپیتان فرانسه است، بلینگام ستاره اول انگلستان و یامال کسی است که با گلش اسپانیا را به فینال یورو رساند.    
چرا دنیای فوتبال از فوق‌ستاره‌ها خالی شد؟ متاسفانه تعداد بازی‌هایی که یک بازیکن در طول فصل فوتبالی انجام می‌دهد به‌خاطر لیگ‌های فشرده، لیگ‌های قاره‌ای طولانی که قراردادهای تجاری کلان دارند و بازی‌های ملی گاهی نزدیک به 60 بازی می‌شود که روی کیفیت و طراوت بازیکن تاثیر زیادی می‌گذارد. در حقیقت لیگ‌های فشرده و مسابقات قاره‌ای باشگاهی فوتبال ملی را بلعیده‌اند. درخشش بیشتر بازیکنان در جریان لیگ‌هاست و خسته به بازی‌های ملی می‌رسند درحالی‌که تورنمنت‌ها بیشترین نقش را در خاطره جمعی فوتبال‌دوستان دارند. از طرفی فوتبال به شدت فیزیکی شده. تمرینات بدنسازی باعث می‌شود یک مدافع سرسخت و فیزیکی، به‌راحتی یک مهاجم یا هافبک تکنیکی را مهار کند و مجال درخشش به او ندهد. پس نمی‌توان انتظار داشت یک بازیکن مثل قدیم تمام تیم حریف را دریبل بزند و توپ را به تور بچسباند. از طرفی تاکتیک تیم‌ها هم اجازه خلاقیت را از ستاره‌ها می‌گیرد. گاهی وینگرها لب خط محدوده کمی دارند، باید به دفاع کناری کمک کنند چون پست هافبک کناری کمابیش حذف شده. هافبک‌های وسط فعلی برخلاف امثال پیرلو و ژاوی طراح و  بازی‌ساز نیستند و بیشتر تخریب می‌کنند. مهاجمان هم چون برخلاف گذشته که تیم‌ها با دو مهاجم بازی می‌کردند به‌اصطلاح تک تارگت هافبک‌ها هستند میان مدافعان تنها می‌شوند و فقط می‌توانند با هافبک تهاجمی یا وینگر کار تکمیلی داشته باشند و از مهاجم دوم و سایه که فضا را برای‌شان مهیا کند خبری نیست. حالا دیگر بازی‌ها کم گل شده و در بیشتر تیم‌ها برخلاف گذشته که مهاجمان نوک یا هافبک‌های وسط ستاره بودند، این وینگرهای سرعتی هستند که می‌درخشند، بازیکنانی که با بدن، سرعت و فضا کار را جلو می‌برند تا بازی فانتزی و چشم‌نواز. فوتبال بهینه شده و زیبایی‌اش کم شده. در این بین قهرمانی اسپانیا در یورو که چشم‌نوازتر بازی می‌کرد پاداشی بود که به تیم بهتر اعطا شد؛ وگرنه با قهرمانی انگلستان ممکن بود فوتبال اقتصادی برای مدتی در دیگر تیم‌ها روی بورس بیاید.