واژه بازی در مصادره سخنان رهبری

جوان آنلاین: اصلاح‌طلبان حتی از سخنان رهبری در توصیه به نمایندگان مجلس برای تعامل با دولت هم که در راستای وحدت نهاد‌های عالی کشور بیان شد، ابزار اختلاف‌افکنی و طعنه و کنایه ساخته‌اند. هر کس انتقادی از مسعود پزشکیان یا اطرافیان او داشته، گویی از نظر اینان خلاف نظر رهبری عمل کرده است! روشن است با معرفی کابینه هم هیاهو به پا خواهند کرد که انتقاد از وزرای پیشنهادی یا هرگونه مخالفت با رأی اعتماد به آن‌ها خلاف نظر رهبری قلمداد شود. جالب آنکه برخی از این افراد تازه از بعد همین سخنان یادشان افتاده که به سخنان رهبری بپردازند! 
عباس عبدی، روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب و عضو شورای راهبری کابینه یکی از همین افراد است که تلاش کرده با استناد یک‌سویه به سخنان رهبری، تحلیلی عجیب و غریب خلق کند که بیشتر به بازی با واژگان و تحلیل‌سازی شبیه است تا تبیین سخنان رهبر انقلاب یا ارائه تحلیل از سخنان ایشان در راستای وحدت دولت و مجلس. 
عبدی می‌گوید: «انتخابات ۱۴۰۳ مبنایی برای حل مسائل و شکاف دولت و ملت و شکاف درون حاکمیت است. سیستم سیاسی می‌خواهد این مسیر را آگاهانه برود. سخنان رهبری نشان داد که مجلس نمی‌تواند چوب لای چرخ دولت بگذارد؛ مجلس و دولت باید مکمل هم باشند. سیستم سیاسی ایران تن داده که پزشکیان رئیس‌جمهور شود؛ در ۹۲ و ۷۶ سیستم سیاسی ایران انتظار نداشت که خاتمی و روحانی سر کار بیایند. اما در ۱۴۰۳ آگاهانه به ریاست جمهوری پزشکیان تن داد.»
او گرچه روزنامه‌نگاری سیاسی و تحلیل‌نویس است و انتظار می‌رود که مستند و با کبرا و صغرای درست، نتیجه بگیرد، اما اغلب تمایلات قلبی را به عنوان تحلیل بیان می‌کند. همین ماه گذشته او به دروغ خبر از رأی قالیباف به جلیلی داد و حتی وقتی با تکذیب مواجه شد، توییتش را حذف نکرد. 


در این گفتار هم روشن نیست او درباره چه چیزی سخن می‌گوید؛ تن دادن آگاهانه؟ انتظار نداشتن برای رئیس‌جمهور شدن فلانی و بهمانی؟! آیا این ادعا‌ها نباید همراه ادله و شواهد و قرائن بیان شود؟ مگر یک تحلیلگر می‌تواند صرف ذهنیات خود تحلیل کند و استناد به شواهد و واقعیات موجود نکند؟!
از سویی دیگر، همواره افرادی از جناح‌های سیاسی مختلف در انتخابات ریاست جمهوری شرکت می‌کنند و پیش‌بینی‌های مختلف در مورد آینده آن‌ها و نتیجه انتخابات بیان می‌شود (البته پیش‌بینی‌هایی مبتنی بر ادله مدنظر ماست و نه تمایلات قلبی)؛ گاهی هم کسی رئیس‌جمهور می‌شود که حتی پیش‌بینی مهم‌ترین حامیان او هم رأیی بیشتر از ۳ درصد برای او نبوده است. حال اشتباه رقبا یا هنر کمپین تبلیغاتی او یا هر دلیل دیگری باعث این پیروزی غیرمنتظره شده، بحث دیگری است، اما اینکه گفته شود سیستم سیاسی در فلان انتخابات انتظارش را نداشت و در این انتخابات مجبور شد بپذیرد، به نظر جز بازی تحلیلی چیز دیگری نمی‌تواند باشد، خصوصاً که استنادی بی‌دلیل به سخنان اخیر رهبری هم دارد که همان سوءاستفاده از سخنان ایشان برای مصادره به مطلوب را به ذهن متبادر می‌کند. 
از طرفی هر فردی از هر جناحی هم رئیس‌جمهور شده، همه نهاد‌های کشور برای همکاری با او و دولتش اعلام آمادگی کرده‌اند، رهبری همه را توصیه به وحدت کرده‌اند، مثل همیشه از مجلس خواسته‌اند مسیر تعامل با دولت را در پیش بگیرد و... تنفیذ و تحلیف هم همواره با وزانت و بی‌حاشیه برگزار شده است؛ از بنی‌صدر تا شهید رئیسی؛ لذا آشفته کردن افکار عمومی با تحلیل‌های ساخته ذهن‌های سیاست زده و جناحی و سیاه‌نما اگر تشویش اذهان عمومی هم نباشد، یقیناً مخالف مشی و موضع همیشگی رهبری است.