ترس از بازگشت مجرمان خطرناک  به جامعه کنار‌

آزاد شدن بهلول، پیرمردی که شیما، دختر ۱۶ ساله را به قتل رساند و در باغچه خانه‌اش دفن کرد، نگرانی‌های زیادی را در جامعه ایجاد کرده و با وجود اینکه مدتی است از آزادی او می‌گذرد، اما توقع این است که ساختار قانونی نگرانی عمومی را درک کند. شیما همراه پدر و مادرخوانده‌اش در شرق تهران زندگی می‌کرد که ۲۶‌مردادماه ۱۳۹۸ ناپدید شد و از آن زمان پدرخوانده شیما برای پیدا کردن او دست به تکاپوی زیادی زد. تحقیقات پلیس روشن کرده بود او آخرین بار در ترمینال بیهقی سوار پژوی پیرمردی به نام بهلول شده است. پلیس در تحقیق از بهلول به نتیجه‌ای نرسید و او را آزاد کرد، اما پدرخوانده شیما دست از تلاش برنداشت و اصرار داشت بهلول حتماً در ماجرای ناپدید شدن شیما نقش دارد، ولی پلیس به این موضوع توجهی نکرد تا اینکه پدرخوانده شیما با انتشار کلیپی از رئیس وقت عدلیه درخواست کمک کرد. خیلی زود رئیس عدلیه به این درخواست پاسخ داد و تیمی از کارآگاهان دوباره بهلول را بازداشت کردند. او در بازجویی‌های فنی به قتل شیما اعتراف کرد و گفت مدتی دختر نوجوان را در خانه‌اش حبس کرده و بعد او را به قتل رسانده و جسدش را در خانه‌اش دفن کرده است. با نشانی‌هایی که بهلول داد، بقایای جسد کشف شد. با کشف کفش‌های زنانه در خانه بهلول، مأموران احتمال دادند وی قاتل سریالی باشد. با این حال تحقیقات پلیس در این باره نتیجه‌ای به همراه نداشت. با کامل شدن تحقیقات، بهلول محاکمه شد و در حالی که انتظار می‌رفت او به سختی مجازات شود، اما پدر و مادر واقعی شیما با دریافت دیه از متهم گذشت کردند. مادر واقعی شیما هنگام تولد فرزندش زنی معتاد بود که مأموران او را به اتهام ارتکاب جرم بازداشت کرده بودند و در زمانی که در بازداشتگاه بوده متوجه شده برادرش شیما را به خانواده‌ای که صاحب فرزند نمی‌شدند، سپرده است. سرانجام بهلول از جنبه عمومی جرم محاکمه و به هشت سال زندان محکوم شد. متهم در حال طی کردن دوران محکومیتش نامه‌ای به دادگاه نوشت و گفت به دلیل کهولت سن توانایی حبس ندارد و درخواست آزادی کرد که با درخواست او موافقت و بهلول سه ماه قبل آزاد شد. 
آنچه به آن اشاره شده، روایتی از حادثه یک قتل بود که هم انتشار خبر آن و هم خبر آزادی قاتل باعث وحشت زیادی شد. با اینکه در این پرونده تنها یک فقره قتل کشف شده است، اما در باور مردم این احتمال وجود دارد که او موفق شده باشد جرائم بیشتری را مرتکب شود و آن را پنهان کند، برای همین نگرانی بازگشت او به جامعه در فضای حقیقی و مجازی هنوز خاطر بسیاری از شهروندان را نگران کرده است. 
روشن است آزاد شدن قاتل شیما مطابق رویه قانونی صورت گرفته و تا زمانی که این فرد مرتکب جرم دیگری نشود، می‌تواند آزادانه هر جایی که خواست تردد کند، بدون اینکه نظارتی روی رفتارش وجود داشته باشد، بدون اینکه از حقوق اجتماعی محروم شود و ترس این را داشته باشد که رفتارش مدام از سوی قانون رصد می‌شود. بهلول می‌تواند دوباره سوار خورویش شود، سوژه‌ای تازه شکار کند و با تجربیات تازه‌ای که یاد گرفته است، دست به ارتکاب جرم تازه‌ای بزند. شدت نگرانی عمومی دقیقاً از همین موضوع نشئت می‌گیرد، اینکه چرا باید مجرمی که اینقدر در ارتکاب جرم شناعت به خرج می‌دهد، بدون هیچ نظارتی در شهر رها شود. بهلول در شهری مثل تهران مثل سوزنی در کاهدان است که به چشم نمی‌آید. این موضوع نه تنها شامل بهلول، بلکه مجرمان خطرناک دیگری هم می‌شود. مجرمانی که این روز‌ها قوه قضائیه آن‌ها را با بستن یک پابند در شهر‌ها رها کرده است و با اینکه از طریق رد‌یاب آن‌ها را کنترل می‌کند، اما روی رفتارشان هیچ نظارتی ندارد. همانطور که خبر‌های زیادی منتشر کرده‌ایم که خیلی از این مجرمان با پابند الکترونیکی مرتکب جرائم مختلف شده‌اند و تا زمانی هم که بازداشت نشوند در ارتکاب جرم آزاد هستند. روشن است در اجرای قانون نمی‌توان فراتر از قانون عمل کرد، با این حال نمی‌توان از کنار نگرانی عمومی هم بی‌تفاوت رد شد و اگر این موضوع نیاز به بازنگری قانونی داشته باشد باید به خواست مردم احترام گذاشته شود.