چراغ جادو قبل از دربی! 


دربی صد و چهارم هم امشب برگزار می‌شود؛ دربی مثل همیشه پرهیجان، غیرقابل پیش‌بینی و خاص است؛ هرچقدر هم بگوییم که این بازی هم مثل بقیه بازی‌ها 3 امتیاز دارد؛ بازهم بسیاری از هواداران ترجیح می‌دهند چند بازی را ببازند اما برنده دربی باشند تا در کُری با هواداران رقیب کم نیاورند. بعضی‌ها از این هم جلوتر می‌روند و پیروزی در دربی را حتی از قهرمانی شیرین‌تر می‌دانند. بخش زیادی از هیجان دربی به این است که گاهی پارا از دایره محاسبات رایج فوتبالی فراتر ببریم و سرمان را با ایده‌های شیرین حول فوتبال گرم کنیم تا بهانه‌ای جالب برای گپ زدن با دیگران داشته باشیم. امروز ما موضوع جالبی را پیش‌روی فوتبالی‌ها به‌خصوص هواداران دو تیم می‌گذاریم؛ فرض کنید همین امروز یک چراغ جادو پیدا کرده‌اید و غول گرامی آن هم می‌گوید نه سه آرزو، بلکه فقط یک دستور شما را انجام می‌دهد؛ این‌طوری که شما حق دارید یک بازیکن از تیم حریف را برای دربی امشب به تیم خودتان اضافه کنید تا با خیال‌راحت دربی را تماشا کنید. شما اگر بودید دوست داشتید کدام بازیکن تیم مقابل به ترکیب شما اضافه می‌شد؟ تا حالا فکرش را کرده‌اید؟ بد نیست به این ماجرا فکر کنید و حتی این چالش را پیش‌روی دوست، همکار و خانواده بگذارید و درباره‌اش گپ بزنید. شاید از کری‌های تکراری و در مواقعی بی‌فایده که گاهی باعث رنجش طرف مقابل می‌شود جذاب‌تر از کار درآمد. راستی ما هم در تحریریه خراسان به این موضوع فکر کرده‌ایم. 4 استقلالی و 4 پرسپولیسی در یادداشت‌هایی که در ادامه می‌خوانید به این سوال پاسخ داده‌اند. با ما همراه باشید.
 
کاش عالیشاه پرسپولیسی ها را حرص می داد حسین سعیدی، مدیرمسئول- اگر قرار باشد این انتخاب را داشته باشم که در دربی امروز یک پرسپولیسی را به ترکیب استقلال اضافه کنم دوست داشتم آن بازیکن ترابی می‌بود؛ با اخلاق، خوش تکنیک و پا به توپ، با فرارهای انفجاری. یا سیدجلال حسینی، با غیرت، کاریزماتیک و یک رهبر تمام عیار درون زمین. اما انتخاب سخت می‌شود چون ترابی که به تراکتور رفته و سید جلال هم که مدت هاست خداحافظی کرده است؛ پس بین بازیکنان فعلی پرسپولیس باید انتخاب کنم و این جاست که یک گزینه خاص را پیدا می‌کنم یعنی امید عالیشاه، بازیکنی که سه بار در دربی‌های حساس به استقلال گل زده است. حالا دوست دارم عالیشاه آبی‌پوش می شد تا همان قدر که ما استقلالی‌ها را حرص داد به‌عنوان وینگر سرعتی آبی‌ها هواداران آن‌طرف را حرص بدهد و ما لذت ببریم. ویژگی مثبت دیگر عالیشاه این است که همیشه به تمام هواداران احترام گذاشته و از این نظر به شخصیت تیمی استقلال هم می‌آید.   زوج رویایی ماشاریپوف در کنار ارونوف مهدی حسن‌زاده، روزنامه‌نگار- آن‌قدرها که ارونوف در ترکیب پرسپولیس به یک فوق‌ستاره تبدیل شده است، ماشاریپوف نتوانسته برای استقلالی‌ها در حد یک فوق ستاره ظاهر شود اما فوتبالی‌ها خوب می‌دانند که ماشاریپوف چه بازیکن با کفیتی است. یک پاسور قهار و فانتزی باز که می‌تواند در کارهای ترکیبی با مهاجمان خلق موقعیتی کند که منجر به گلزنی یا دادن پاس گل شود. وقتی بازی‌های ماشاریپوف در تیم‌ملی ازبکستان و گلزنی‌ها و درخشش وی را می‌بینیم، مشخص است چه جواهری در ترکیب استقلال قرار دارد اما در تاکتیک نکونام که متکی بر بازی مستقیم است، از قابلیت‌های وی کمتر استفاده می‌شود. شاید اگر ارونوف هم فصل قبل به جای پرسپولیس، سر از استقلال در می‌آورد در تاکتیک فعلی نکونام درخششی به اندازه حضورش در پرسپولیس نداشت. با این اوصاف به عنوان یک پرسپولیسی دوست داشتم ماشاریپوف را در کنار ارونوف، مانند تیم‌ملی ازبکستان در تیم پرسپولیس هم می‌دیدیم و منتظر کارهای ترکیبی این دو فانتزی‌باز می‌نشستیم.   «سروش» به یاد زیدان آسیا جعفر یوسفی، روزنامه‌نگار- مجتبی جباری، معروف به «زیدان آسیا»، یکی از نوابغ تکرار نشدنی فوتبال ایران و استقلال بود که با بازی‌های خلاقانه و هوش بالای خود، جایگاهی ویژه در قلب هواداران پیدا کرد. هیچ بازیکنی نمی‌تواند جای او را در ترکیب استقلال پر کند، اما اگر بخواهیم کسی را با او مقایسه کنیم، «سروش رفیعی» از پرسپولیس شاید تا حدی یادآور سبک بازی زیبای جباری باشد. «رفیعی» در دوران اوج خود با تکنیک بالا، دید گسترده، و پاس‌های دقیق، شباهت‌هایی با جباری داشت و می‌توانست با بازی‌سازی دلنواز خود، هواداران را به یاد «زیدان آسیا» بیندازد. البته، منظور از سروش رفیعی، دوران طلایی و اوج بازی‌های اوست، نه وضعیت فعلی‌اش در ترکیب پرسپولیس. اگر امروز استقلال نیاز به بازیکنی با خصوصیات بازی‌ساز جباری داشت و قرار بود از ترکیب پرسپولیس انتخابی صورت بگیرد، بدون شک سروش رفیعی بهترین گزینه بود؛ کسی که می‌توانست با سبک بازی و مهارت‌های خلاقانه‌اش، روح جباری را در میدان زنده کند و همانند او به ساختن موقعیت‌های طلایی برای تیم بپردازد.  


حیف و صدحیف از یامگای عزیز 
سیدمصطفی صابری، روزنامه نگار- برای من فوتبال آن‌قدر جدی نیست که بخواهم توانایی فردی یا ویژگی‌های مثبت اخلاقی بازیکنان حریف را به کل نادیده بگیرم؛ از قدیم بین استقلالی‌ها جواد زرینچه را به‌خاطر اخلاق و ادب، مجتبی جباری را به‌خاطر تکنیک، آندو را به‌خاطر جنگندگی و ... دوست داشتم و دارم. در نقطه مقابل از هر بازیکنی که به‌جای تلاش و توانمندی، تلاش می‌کرد با توهین به حریف و کُری‌های سطحی در فضای‌مجازی محبوب هواداران شود؛ حتی اگر پرسپولیسی بود متنفر بودم. در این بین یامگا در استقلال بین فوتبالیست‌های لیگ ما مورد خاصی بود. با اخلاق، حرفه‌ای، بی‌حاشیه و البته توانمند. بسیاری از خارجی‌ها وقتی به لیگ ما می‌آیند عادت بازیکنان ایرانی در بهانه‌جویی، نقد داوری و دوختن زمین و زمان بهم را یاد می‌گیرند اما یامگا کماکان همان جنتلمن همیشگی ماند و افسوس که آن مصدومیت بدموقع و البته برخوردهای ناشایست او را برای مقطعی از فوتبال دور کرد و حالا هم که در نساجی است. اما اگر از این نسل استقلالی‌ها حسرت پرسپولیسی بودن یک نفر را داشته باشم قطعاً یامگاست.   فرشته نجات در استقلال هانیه غلامی، خبرنگار- چرا عیسی آل‌کثیر باید قرمزپوش باشد؟ کاش فردا به جای لباس سرخ رنگ پرسپولیس، آبی استقلال را به تن داشت. حداقل مطمئن بودم قرار نیست باز هم برای پرسپولیس نقش فرشته نجات را بازی کند، هنوز نقش آفرینی‌اش را در 2 گلی که پرسپولیس به هوادار زد و صدرنشین شد به یاد دارم. دوست ندارم بیاید و هرچند سخت، گل بزند، بعد هم رو به ما بایستد و چشمانش را برای میکائیل کشیده کند. می‌گویند آل کثیر معروف است به تصمیمات عجیب‌و‌غریب، حالا چه می‌شود فردا دلش دریایی شود و در تیم ما باشد؟ می‌دانم امکانش نیست و این بهترینِ گلزن پرحاشیه باز هم در تیمی که زیاد هم نسبت به آن تعصب ندارد می‌ماند ولی آرزو که عیب نیست، من دلم می‌خواهد فردا در تیم ما باشد و هزار بار چشمانش را به سمت سکوهای سرخ رنگ کشیده کند و من همراه میکائیل بخندم.         به یاد روزهای خوب «مرادمند» در مشهد میثم دهقانی، عکاس- مشهد یک زمانی تیم‌های خیلی خوبی در لیگ برتر داشت. یکی از آن تیم‌ها، پدیده بود. همچنین بازیکن‌های خوبی را هم جذب کرد و توانست تیم‌های بزرگ و سرشناس لیگ را در مشهد به چالش بکشد. یکی از آن بازیکن‌ها، محمدحسین مرادمند است که سال 94-95 در تیم پدیده بازی می‌کرد. داستان علاقه من به او از آن‌جایی شروع می‌شود که در بازی بین پدیده و فولاد در ورزشگاه ثامن الائمه، دو تیم برای گل زدن خیلی تلاش می‌کردند اما هیچ بازیکنی موفق به گلزنی نمی‌شد تا این‌که مرادمند توانست در آن بازی حساس و سخت، در دقایق پایانی گل پیروزی بخش تیمش را بزند. همه فوتبالی‌ها خوب می‌دانند وقتی دو تیم مساوی هستند و در دقایق آخر گلی به ثمر می‌رسد، چه شور و هیجانی در ورزشگاه و بین هواداران حاکم می‌شود. خلاصه از آن جا بود که اسم مرادمند در ذهنم ماند و الان هم ترجیح می‌دهم که فردا او در پرسپولیس بازی کند و آن صحنه گل دقیقه آخر دوباره تکرار و پرسپولیس پیروز از میدان خارج شود.   در خدمت تیم بدون اضافه‌کاری ابوالفضل حکم‌آبادی، ویراستار- البته طرح این سوال برای طرفداران دو آتیشه جای کمی تامل و تفکر دارد و هضم آن قدری سخت است ولی به هر حال ابتدای این سوال اگر است و در اگر نتوان نشست. اگر چه استقلال از نبود یک بازیکن طراح و خلاق در وسط زمین رنج می برد ولی به عقیده من اگر امکان داشت بازیکنی از تیم حریف برای استقلال بازی کند آن فرد در حال حاضر بازیکن ازبکی پست وینگر پرسپولیس «اورونوف» است. در کل بازیکنی است کاملا در خدمت تیم بدون اضافه کاری. اوستون ارونوف بازیکنی تاکتیک‌پذیر بوده و تکنیک خوب،‌ حفظ توپ‌ مناسب و دوندگی زیاد از خصوصیات بارز وی می‌باشد. البته قرار بود استون در ابتدای حضورش در ایران برای تیم استقلال بازی کند ولی به دلیل کوتاهی‌های برخی افراد و تنگ‌نظری‌ها این بازیکن فوق‌العاده را از دست دادیم و هموطن وی به تیم محبوب آمد که او هم در قد قواره‌های یک بازیکن خوب برای استقلال بازی می‌کند.   «رامین» در فاز هجومی برای ما مجید حسین‌زاده، روزنامه‌نگار- زننده گل سوم در پیروزی تاریخی 4 بر 2 پرسپولیس مقابل استقلال در بازی که یکی از نمادهای کری‌خوانی این تیم را به گاراژ فرستاد، کسی نبود جز رامین رضاییان. حالا هم پرسپولیس به داشتن بازیکنی که با هر سانتر، بوی گل از توپ ارسال شده‌اش بلند می‌شود، نیاز مبرهن دارد. هرچند امیدوارم داغ گلزنی در دربی با لباس استقلال و اینکه وارد فهرست خاص‌ترین یاغی‌های تاریخ شود بر دلش بماند اما وقتی او پنالتی‌زن نخست تیم‌اش است، این اتفاق دور از انتظار نیست. به‌علاوه که همه می‌دانند او در فاز هجومی، چه قدرت ویرانگری دارد اما در دفاع به یک پاشنه آشیل تمام‌عیار تبدیل می‌شود. فوتبال او مثل یک طاووس زیباست که پاهای زشتی دارد و این پا، همان ضعف دفاعی است. آخرین بار هم این اشتباه را بازی قبلی با نساجی انجام داد که منجر به گل دوم حریف شد. با همه این توضیحات، باز هم اگر قرار باشد یک بازیکن استقلال فعلی را به ترکیب تیم محبوبم اضافه کنم، انتخاب اول و آخرم، همین رامین است.